رهبر جمهوری اسلامی سه سال پیش در سخنرانی روز معلم به تندی از «اصرار بر ترویج زبان انگلیسی» انتقاد کرد و گفت که انگلیسی به «زبان خارجی انحصاری مدارس» بدل شده است. هرچند علی خامنهای در سخنرانی ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ توضیح داد که «نمیگویم که فردا برویم زبان انگلیسی را در مدارس تعطیل کنیم»، ۵۷ نماینده مجلس شورای اسلامی اخیراً با ارجاع مستقیم به همان سخنرانی در طرحی به دنبال حذف زبان انگلیسی از برنامه آموزش همگانی هستند.
اما پاسخ اکثریت مطلق شرکتکنندگان در نظرسنجی زمانه درباره طرح «رفع انحصار از زبان انگلیسی در نظام آموزش همگانی کشور»، از مخالفت عمومی گسترده با آن حکایت میکند. از یک سو، تنها سه درصد پاسخدهندگان که اغلب آنها داخل ایران زندگی میکنند، این طرح را کارشناسیشده و سودمند میخوانند و با آن موافقند؛ از سوی دیگر، ۹۵ درصد پاسخدهندگان مهمترین زبان خارجی برای تدریس به دانشآموزان را زبان انگلیسی میدانند.
نظرسنجی درباره طرح رفع انحصار از زبان انگلیسی از چهارشنبه ۸ آبان / ۳۰ اکتبر برای اعضای پنل نظرسنجی زمانه، و پنجشنبه ۹ آبان / ۳۱ اکتبر برای عموم مخاطبان آغاز شد و تا یکشنبه ۱۲ آبان / ۳ نوامبر به طول انجامید. در مجموع، ۲۰۱ تن به پرسشهای زمانه پاسخ گفتند که ۱۲۳ تن از آنها، یعنی ۶۱,۲ درصد داخل ایران زندگی میکنند.
دامنه خطای این نظرسنجی پنج درصد است.
یک طرح کارشناسینشده و سیاسی
پس از ارائه طرح ۵۷ نماینده درباره زبان انگلیسی، شماری از وبسایتهای محافظهکار و اصلاحطلب به آن تاختند و آن را حاصل «بدفهمی» سخنان علی خامنهای خواندند. استدلالشان این بود که رهبر جمهوری اسلامی نه به دنبال حذف آموزش انگلیسی، بلکه تنوع بخشیدن به زبانهای خارجی در حال تدریس در مدرسههاست.
در میان پاسخدهندگان به نظرسنجی زمانه نیز حدود یک سوم (۳۲,۸ درصد) موافقند که ایده آموزش زبانهای مختلف درست است اما نه در قالب طرح رفع انحصار از زبان انگلیسی.
اکثریتی ۶۱ درصدی طرح نمایندگان را به طور کلی «طرحی کارشناسینشده و سیاسی» خوانده اند.
آنچه پاسخدهندگان میگویند با ارزیابی گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از طرح ۵۷ نماینده سازگار است. نویسندگان این گزارش از تنوع زبانهای خارجی در برنامه مدرسهها دفاع میکنند، اما طرح را طرحی کارشناسینشده ارزیابی میکنند که زیرساختها، تجهیزات و نیروی متخصص کافی برای اجرای آن وجود ندارد.
-
درباره این گزارش بیشتر بخوانید: مخالفت مرکز پژوهشها با طرح «رفع انحصار از زبان انگلیسی»
«سیاسی»بودن طرح رفع انحصار از آموزش زبان انگلیسی زمانی آشکارتر میشود که در نظر بگیریم برای آموزش زبانهای خارجی به جز انگلیسی و عربی در مدرسههای ایران خلاء سیاستگذاری وجود ندارد. از یک سو، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، آموزش زبانهای خارجی مختلف در بخش «انتخابی» را در خود دارد و از سوی دیگر، دو مصوبه ۵۶۳ و ۶۷۸ شورای عالی آموزش و پرورش ــ به ترتیب در سالهای ۱۳۷۲ و ۱۳۸۱ ــ برای فراهم کردن امکان تدریس پنج زبان غیرانگلیسی (آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیولی و روسی) سیاستگذاری کرده است.
دیگر گواه برای «سیاسی»بودن این طرح اشاره طراحان آن به «پروژه نفوذ» به تأسی از رهبر جمهوری اسلامی است. خامنهای که از چندین سال پیش ایده «تهاجم فرهنگی» را کنار گذاشته و از «پروژه نفوذ» سخن میگوید، تدریس زبان انگلیسی در دبستانها و پیشدبستانیها را نمونهای از این «نفوذ» خواند.
هرچند اکثریت قریب به اتفاق پاسخدهندگان (۹۴ درصد) با طرح رفع انحصار از آموزش زبان انگلیسی موافق نیستند، همین میزان با شیوه فعلی آموزش انگلیسی در مدرسهها نیز مخالفند. ۴۸ درصد با شیوه کنونی مخالفند و معتقدند که آموزش انگلیسی در مدرسهها بازده مطلوب را ندارد و ۴۷ درصد ضمن موافقت با شیوه فعلی، بر ضرورت تغییر و برنامهریزی بهتر تأکید دارند. تنها چهار تن بر این باورند که «آموزش زبان انگلیسی در مدرسهها خوب است و نیاز به تغییر ندارد».
مشکلاتی که مخاطبان زمانه در شیوه آموزش انگلیسی عمومی فعلی میبینند، به ترتیب عبارتند از: هدفمندنبودن آموزش زبان انگلیسی، قدیمی بودن منابع و روشها، کمبود نیروی متخصص و کمبود امکانات آموزشی.
طرحی که قانون اساسی موجود را نقض میکند
زمانه از پاسخدهندگان خواست که دو نگرانی عمده خود از اجرای این طرح را بیان کنند. بزرگترین نگرانیهای آنها (۵۶,۲ درصد) با نگرانی منتقدانی یکسان است که طرح رفع انحصار از زبان انگلیسی را ناقض قانون اساسی جمهوری اسلامی و باعث طبقاتیترشدن آموزش در ایران میدانند.
بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی، «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.» انتقال آموزش زبانهای خارجی موسسههای آزاد کاستن از «وسایل آموزش و پرورش رایگان» است.
طبقاتیترشدن آموزش که با خصوصیسازی هر چه بیشتر آن گره میخورد، در دو سال گذشته یکی از علتهای اعتصابهای سرتاسری معلمان ایران بود. دیگر نگرانی یک چهارم پاسخدهندگان به نظرسنجی این است که اجرای طرح ۵۷ نماینده «تنها به رونق آموزشگاههای خصوصی بینجامد».
معلمان شاغل، حقالتدریس و طرح خرید خدمات در اعتراضهای پرشمار این دو سال همواره علیه پولیکردن آموزش و خصوصیسازی آن شعار داده اند. اعتراض معلمان به این موضوع تا جایی بالا گرفت که همزمان با شروع فصل ثبتنام در مدرسهها در سال جاری، جمعی از معلمان پدرومادرهای دانشآموزان را به نافرمانی مدنی فرا خواندند و از والدین خواستند «در راستای مبارزه با پولیسازی آموزش یک ریال هم به مدارس پرداخت ننمایند.»
دیگر نگرانی عمده (یک چهارم پاسخدهندگان) افت کیفیت آموزش در مدرسهها است. ۸,۵ درصد از مخاطبان نیز نگران هستند که شمار زیادی از معلمان و دبیران زبان انگلیسی شغلشان را از دست بدهند. افت کیفیت آموزشی و نداشتن امنیت شغلی از دیگر موارد اعتراضی معلمها در دو سال اخیر است.
مردم در برابر یک سیاست حکومتی دیگر؟
علی خامنهای در سخنرانی روز معلم ۱۳۹۵ به طور ویژه از آموزش زبان انگلیسی به کودکان انتقاد کرد و «مهدکودکها» را از «نقاط آسیبپذیرتر» در این زمینه خواند.
یکی از پیامدهای سخنرانی خامنهای حذف تدریس زبان انگلیسی از مدرسههای ابتدایی بود. مهدی نوید ادهم، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش زمستان ۹۶ اعلام کرد که تدریس انگلیسی در مدرسههای ابتدایی دولتی و غیردولتی، چه در ساعات رسمی و چه غیررسمی، ممنوع است و با متخلفان برخورد میشود.
اما بیش از ۹۲ درصد شرکتکنندگان در نظرسنجی زمانه در پاسخ به این سوال که «اگر فرزندی داشته باشید، مایل اید آموزش زبان انگلیسی او از چه مقطعی شروع شود؟»، مقاطع آمادگی (۴۹,۳ درصد) و ابتدایی (۴۲,۸ درصد) را برگزیده اند.
به علاوه، اکثریت قریب به اتفاق پاسخدهندگان (۹۵ درصد) زبان انگلیسی را جزء دو زبانی برگزیدهاند که میخواهند به فرزندان آنها در نظام آموزش همگانی آموزانده شود. نزدیک به ۸۳ درصد آنها نیز میگویند که حتی در صورت اجرای طرح، فرزندشان را «به هر قیمت ممکن به کلاسهای خصوصی زبان انگلیسی» خواهند فرستاد.
محمد بطحایی، وزیر وقت آموزش و پرورش اوایل سال گذشته شمسی از مسکو، پایتخت روسیه بازدید کرد و پس از آن گفت که آموزش و پرورش آمادگی دارد تا برای شکستن انحصار زبان انگلیسی، به تدریس زبان روسی در مدرسهها روی آورد. سخن خاصی از زبانهای دیگر به میان نیامد.
۲,۳ درصد جمعیت جهان به زبان روسی سخن میگویند که روسی را هشتمین زبان پرگستره دنیا کرده است.
اما پدرومادرها چندان علاقهای به آموزاندن روسی به فرزندانشان ندارند. در میان پاسخدهندگان به نظرسنجی زمانه، تنها شش تن روسی را یکی از دو زبانی برگزیدهاند که خواهان آموزش آن به دانشآموزان هستند. از میان زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی، اسپانیایی، عربی و ترکی، دیگر گزینههای ارائهشده برای پاسخدهندگان، تنها ترکی (با ۴ رأی) محبوبیت کمتری از روسی دارد.
پس از انگلیسی با ۹۵ درصد آراء، فرانسه (۳۵,۸ درصد)، آلمانی (۲۳,۴ درصد)، اسپانیایی (۱۶,۴ درصد) و عربی (۱۵,۴ درصد) قرار دارند.
مرکز پژوهشهای مجلس نیز پیشنهاد داده که زبان چینی به برنامه آموزشی مدرسهها افزوده شود. چینی پرکاربردترین زبان دنیا و پرکاربردترین زبان اینترنت است و چین به دلیل قدرت اقتصادی، صادرات انبوه و بازار بزرگ مصرفکنندههای آن از اهمیت خاصی برخوردار است. آموختن این زبان در کشورهای اروپایی نیز رو به افزایش است. این نکات اما درباره زبان روسی و روسیه ــ که زمانی رهبر جمهوری اسلامی در آن تحصیل کرده است ــ صادق نیست.
به علاوه، ۵۵ درصد پاسخدهندگان معتقدند که طرح رفع انحصار از زبان انگلیسی به افزایش اختیار دانشآموزان در برگزیدن علاقهشان و در نتیجه افزایش بازده یادگیری آنها نمیانجامد؛ بلکه به دلیل نبودن زیرساخت ضروری، اجرای این طرح «تنها به حذف زبان انگلیسی منجر خواهد شد».
به همین دلیل شگفتآور نیست که ۶۵ درصد مخاطبان بهبود آموزش زبانهای خارجی فعلی (انگلیسی و عربی) را اولویت اصلاح ساختار آموزش عمومی زبانهای خارجی در ایران میدانند و تنها ۲۰ درصد افزودن بر شمار زبانهای خارجی در برنامه آموزشی را در این شرایط واجد اولویت میدانند.
به عبارت دیگر، اکثریت پاسخدهندگان به نظرسنجی زمانه با بخشهای مختلف سیاست حکومتی در قبال آموزش زبان خارجی مخالفند.
تجربههای آموختن انگلیسی در مدرسههای ایران
از میان پاسخدهندگان به نظرسنجی زمانه، ۷۹ درصد خود با زبان انگلیسی آشنایی دارند و ۲۱ درصد از این دانش برخوردار نیستند.
اما در میان کسانی که انگلیسی میدانند، تنها ۷ درصد میگویند که این زبان را در مدرسه آموخته اند: ۳۲ درصد آنها انگلیسی را به صورت خودآموز فراگرفته اند، ۳۱,۵ درصد ترکیبی از آموزش در مدرسه و آموزشگاههای آزاد را برگزیده اند و ۲۹,۵ درصد نیز دانش انگلیسی را تنها مدیون دسترسی به آموزشگاههای آزاد و کلاسهای خصوصی هستند.
در میان ۲۱ درصدی که انگلیسی نمیدانند، مهمترین عاملهای بازدارنده به ترتیب عبارتند از: نبود دبیران مجرب و منابع درسی بهروز، فقدان امکانات ضرروی در مدرسهها، و عدم دسترسی به آموزشگاههای آزاد.
در انتهای این نظرسنجی از مخاطبان زمانه خواستیم که تجربه شخصی خود از روش آموزش زبان انگلیسی در مدرسهها ایران، کیفیت آن، امکانات در دسترس برای آن و معلماناش را در میان بگذارند.
بررسی این مشاهدههای شخصی نشان میدهد که به باور مخاطبان زمانه باید مشکلات زیر را درباره آموزش انگلیسی در ایران در نظر گرفت:
▪️ روش یادگیری: مخاطبان بر این باورند که روش آموزش زبان انگلیسی در مدرسهها قدیمی است، گرامرمحور است، مکالمه را تقویت نمیکند، کتابهای آن روششناسی آموزشی مناسبی ندارند. به باور آنها آشنایی با فرهنگ گرهخورده با زبان انگلیسی بخشی ضروری از آموختن این زبان است که در مدرسههای جمهوری اسلامی به دلایل عمدتاً ایدئولوژیک از آن غفلت میشود. یک مدرس خصوصی انگلیسی مشکل بزرگ آموزش انگلیسی در مدرسهها را در زمان اندک درنظرگرفتهشده برای آن میداند: «چون سالهاست بهصورت خصوصی انگلیسی تدریس میکنم، بزرگترین معضل آموزش زبان در مدارس را کمبود ساعت آموزش انگلیسی در برنامه ی هفتگی می دانم. طوریکه پرسشهای کنکور خیلی بالاتراز سطح آموزش مدارس ایران است.»
▪️ معلمها: شماری از مخاطبان معلمهای انگلیسی را به حد کافی بر زبان انگلیسی مسلط نمیدانند. برخی دیگر میگویند که مشکلات معیشتی باعث بیانگیزگی و کاهش کارایی معلمها است و این مسأله چه بر آموزش زبان خارجی و چه بر آموزش هر موضوع درسی دیگری تأثیر منفی دارد. یکی از پاسخدهندگان زن مینویسد: «معلمهای ما بسیار بیسواد بودند. حتی تلفظ ساده کلمات را نمیدانستند. مانند دیگر کلاسها خسته کننده بود. در هفته دو ساعت زبان داشتیم و این برای یادگیری خیلی کم است . ۱۲ساله بودم که به آموزشگاه خصوصی زبان رفتم و بسیار علاقمند شدم. به سرعت(۴ترم) توانستم مهارتهایی کسب کنم. سیستم آموزشگاههای خصوصی بسیار حرفهای بود. در تمام این سالها این سوال برایم باقی ماند که چرا آموزش و پرورش از روش آموزشگاه خصوصی برای آموزش انگلیسی و عربی استفاده نمیکند؟»
▪️ ساختار حکومتی: بسیاری از مخاطبان به دیدگاههای ایدئولوژیک حاکمان جمهوری اسلامی، بسته بودن فضای ایران رو به جهان و دیگر عناصر مشابه به عنوان یکی از موانع اصلی در برابر آموزش مناسب زبان انگلیسی اشاره میکنند. یک پاسخدهنده مرد مینویسد: «نه فقط زبان انگلیسی بلکه سایر درسها مانند ریاضی و … و حتی درس عربی نیز در مدارس ایران ایران بدون کیفیت آموزش داده می شوند. بخش عمده مساله به حضور خیل بی سوادان سفارشی و سهمیه ای و ملاها در مدارس ایران باز می گردد. ورود این نیروهای به اصطلاح ارزشی از سوی حکومت و پاکسازی و اخراج معلمان واقعی و دانش دوست و جلوگیری از حضور تحصیل کردگان باسواد در مدارس به سقوط علم در مدارس ایران کمک کرده است… چیزی به اسم عدالت آموزشی در این نظام تبعیض آمیز وجود ندارد.»
▪️ کمبود تنوع زبانها: شماری از شرکتکنندگان نیز با انحصار آموزش زبان انگلیسی در برنامه مدرسهها مخالفند. یک پاسخدهنده مرد مینویسد: «در ایران آموزش زبان انگلیسی در مراکز خصوصی گران است و آموزش آن در مدارس هم جدا از کیفیت آموزش دیر آغاز میشود بهترین زمان آموزش زبان خارجی در زمان کودکی است و زمانی که آموزش اجباری زبان خارجی در ایران آغاز میشود خیلی دیر است و اکثریت قریب به اتفاق کسانی که اندک تسلطی بر زبان انگلیسی دارند اکثرا آموزش خصوصی خود را یا از سنین کودکی یا همزمان با آغاز آموزش اجباری زبان در مدارس آغاز کرده اند و آموزش زبان انگلیسی در مدارس هیچ دستاوردی نداشتنه است، گرچه به نظر من نباید تقصیر آن را به گردن دبیران زبان انداخت… با رفع انحصار از زبان انگلیسی موافقم البته نه الزاما در قالب این طرح… آن چیزی که زبان انگلیسی را تبدیل به زبان بین المللی کرده است پیروزی و چیرگی استعمار انگلیس بر اقصی نقاط جهان در رقابت با قدرت های استعماری دیگر همچون فرانسه اسپانیا و پرتغال است و نه برتر بودن این زبان نسبت به زبان های دیگر زبانهای خارجی دیگری مثل فرانسه و اسپانیولی هم امروزه مانند انگلیسی در نقاط مختلف جهان کاربرد دارند و علاوه بر داشتن گویشوران بسیار مقالات علمی زیادی هم به این زبانها نوشته میشوند… آموزش زبانهای روسی و عربی برای ما اهمیت دیگری هم دارند در گذشته که در مناطقی از ایران زبان روسی رایج بود مردم این مناطق میتوانستند با همسایگان شمالی خود رابطه برقرار کنند و داد ستد تجاری داشته باشند … چه اصراری بر انحصار زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در ایران وجود دارد چرا به افراد حق انتخاب ندهیم که خود آن زبانی که علاقه دارند بیاموزند یا اصلا میخواهند یک زبان خارجی بیاموزند یا خیر.»
در نقشه زیر شماری دیگر از این نظرات را مرور میکنیم.
نظرسنجیهای پیشین زمانه:
- پاسخها به نظرسنجی درباره بیانیههای اخیر فعالان داخل: حمایت قاطع از خواستهها، تفاوت در روشها
- اکثریت پاسخدهندگان به پرسشهای زمانه درباره مسأله مسکن: راهحل، تحول بنیادی در عرصه سیاست است
- اکثریت شرکتکنندگان در نظرسنجی زمانه درباره تنش میان دولتهای ایران و آمریکا: حمایت از مذاکره، نه به جنگ، نه به رژیم
- اکثریت پاسخدهندگان به نظرسنجی زمانه: مجلس بریده از مردم است؛ در انتخابات شرکت نمیکنیم
درحقیقت محض مشکل اساسی رژیم آخوندی داشتن زبان دردهان مردم و همچنین موجودیت گوش و چشم مردم است …اگرهمنطوری که هزارن تن ذرت های آلوده با فلان آلوده گی ها مخرب را برای بیماروعلیل کردن مردم تبدیل به آرد کرده و بعنون نان و بیسکویت و شیرنی تحویل شان داده ومیدهد که به گونه ای بیماری شوند که تنها راه مطب دکترو درمانگاه را بیابند و دیگر مزاحم حکومت آخوندی نشوند و تواانائی انتقاد و تظاهرات را هم نداشته باشند. …اگرداروئی هم یافت میشد که زبان مردمان ایران را دردهانشان بچسباند بدون شک اینگونه دارو را هم بعنوان داروی مسکن به مردم خورانده بودند…حالا زبان انگلیسی این و زبان انگلیسی آن ..انکار درایران روزانه میلیونها توریست خارجی همه کشوری قدم زنان و زیبائی آنچه درکشورشان هرگزندیده اند لذت می برند و تنها مشکل شان زبان خارجی است..تاترهای هرروزه که فقط بازیگران شان تغییر می کند و جمعی هم انکارچهل برصندلی های تاتر چسبیده شده اند…صحن اول …ورود زنان به استادیوم های ورزشی ….صحن دوم ..زبان انگلیسی ..صحن سوم ازدواج مرد با چندین زن …صحن چهارم …مبارزه با کودک آزاری ..
حقیقتگو / 06 November 2019
ببینید مسئله اینست که یک حکومت نامشروع در حال کشیدن نفسهای آخر خود است. برای پیچاندن مردم و انحراف افکار عمومی باید بدیهی ترین مسائل را وارونه جلوه دهند.
این هم یک نمونه این وارونه جلوه دادنهاست.
هر انسانی که کمی با کتاب و درس و تحقیق آشنایی داشته باشد بخوبی می داند که زبان علم در دنیای امروز زبان انگلیسی است. حال سران یک کشور قصد دارند زبان علم را از گردونه آموزشی حذف کنند. این یعنی انکار آفتاب در روز روشن! و چنین عملی بحدی غیر قابل باور و کشور ستیز است که توجهات زیادی را بخود جلب می کند.
رژیم قصد دارد تا با این حربه و موارد مشابه زمان بخرد، شاید بقول خودشان از این گردنه هم بگذرند!
مطمئناً کسانی که چنین تصمیماتی می گیرند نه تنها کار کارشناسی نکرده و نمی کنند، بلکه در اتاق فکرهای اینها، بعکس، تصمیماتی گرفته می شوند که به ضرر مصالح مردم و کشور باشد، تا انظار و افکار مردم را بخود جلب کند. و از قضیه اصلی و مشکل اصلی دور کند.
صدیق / 08 November 2019