تظاهرات اعتراض‌آمیز اخیر در مصر با خواست برکناری عبدالفتاح سیسی، بزرگ‌ترین تظاهراتی بود که پس از کودتای نظامی ۲۰۱۳ در مصر رخ داده است. سازمان‌‌ها و شبکه‌های اعتراض زیر چکمه سرکوب از بین رفته‌اند، اما شورش جدید جوانان مصری نشان داد که رژیم این کشور به هیچ‌وجه در امان نیست.

گروهی از معترضان در خیابان‌های قاهره ـ عکس از آرشیو

 در روز ۲۰ سپتامبر، هزاران مصری در قاهره و چند شهر دیگر به خیابان‌ها آمده و خواستار عزل دیکتاتور نظامی کشور، عبدالفتاح سیسی، شدند. در زمانه‌ای که حداقل شصت‌هزار زندانی سیاسی در گوشه زندان‌ها محبوس اند، و احزاب سیاسی، اگر نگوییم نابود، مهار شده‌اند،  در دورانی که آزادی‌های مدنی تماماً سرکوب شده، و شکنجه سکه رایج است، احتمال وقوع چنین تظاهراتی بعید به نظر می‌رسید.

پیش از این ‌تظاهرات، به‌دلیل سرکوب شدید تقریباً خبری از اعتراضات خیابانی نبود. آخرین تظاهرات نسبتاً مهمی که با حضور تنها چند‌هزار معترض و عمدتاً در قاهره رخ داد، علیه یکی از اقدامات سیسی، یعنی واگذاری دو جزیره استراتژیک در دریای سرخ به عربستان سعودی شکل گرفته بود.

دولت با معترضان به‌شیوه‌ای برخورد کرد که پس از کودتای نظامی ۲۰۱۳ متداول شده‌ است. ارتباطات مخابراتی مختل شد و وب‌سایت‌ها سانسور شدند. بیش از سه‌هزار نفر را دستگیر کردند. به خانه فعال‌های سیاسی ریختند. وکلا و مخالفان را ربوده و تحت شکنجه شدند. از طرف دیگر، هم رسانه‌های دولتی و هم رسانه‌های خصوصی به‌شکل هیستریکی به معترضان تهمت و افترا بستند.

چرا مردم دست به تظاهرات زدند؟

در هفته‌های اخیر، مصری‌ها شدیداً تحت تأثیر ویدئوهایی قرار داشته اند که محمد علی، بازیگر چهل‌وپنج ساله و پیمانکار ساختمانی پیشین در فیسبوک منتشر کرده است. علی که ارتباط تنگاتنگی  با ارتش مصر نیز داشت، سال گذشته بی سروصدا کشور را به مقصد اسپانیا ترک کرد. او ۲ سپتامبر جزئیات فساد فرماندهان ارتش، خانواده سیسی، و اطرافیانش را علنی ساخت.

اگرچه فساد نظامی بر عموم مصری ها آشکار بود، نفس مردم بند آمد وقتی که باخبر شدند سیسی و اطرافیانش چگونه میلیاردها پوندِ مصری را بر سر پروژه‌های عجیب و غریب به باد داده و خرج اماکن و هتل‌های لوکس کرده اند. این افشاگری توجه ویژه‌ای را به خود جلب کرد، چراکه مصادف بود با اجرای برنامه ریاضت اقتصادی و نیز سخنان تکراری سیسی در مورد «فقر» کشور.

علی در یک حرکت ناگهانی، ازطریق پلتفرم خود «میلیون‌ها» مصری را فراخواند تا روز ۲۰ سپتامبر به خیابان‌ها بروند. او ادعا کرد که ارتش و پلیس «کنار مردم خواهند ایستاد» و کار سیسی تمام است.

با توجه به همهمه‌ای که در مورد محمد علی به راه افتاده بود، تئوری‌هایی مبنی بر اینکه چه‌کسی واقعا «پشت» محمد علی قرار داشت، در رسانه‌های اجتماعی و جمع‌های خصوصی طرح شد و زبان به زبان چرخید. شایعاتی نیز در میان مردم در جریان بود مبنی بر این که «نیروهای امنیتی دچار چنددستگی شده‌اند.» می‌گفتند که سازمان اطلاعات کل مصر پر از مأمورهای مخالف با سیسی است که به‌ خشم ‌آمده و آماده‌اند تا به حمایت از معترضان و عزل سیسی قد علم کنند. البته این نه نشانه عشق به ارتش یا سازمان اطلاعات کل، بلکه بیشتر گواه سطح ناامیدی‌ مصری‌ها پس از نابودی تمام بدیل‌های سیاسی در این دوران سخت بود.

درحقیقت، حتی یک حزب سیاسی هم فراخوان علی برای تظاهرات را تأیید نکرد. این‌امر نه لزوماً به دلیل مشکوک بودن احزاب نسبت به علی، بلکه بیشتر برخاسته از این واقعیت بود که منع و سرکوب مداومِ سیسی بیشتر احزاب سیاسی و شبکه‌های فعالان سیاسی را درهم‌شکسته بود.

تظاهرات ناگهانی‌ای که ۲۰ سپتامبر شکل گرفت، همه را شگفت‌زده کرد، و به طور کلی هیچ‌یک از فعالان سیاسی قدیمی دارای پیشینه و سابقه در آن شرکت نکردند.

آنهایی که در قاهره و سایر شهرها به خیابان‌ها ریختند، عموماً جوانان و نوجوانانی بودند که تقریباً هیچ تجربه سیاسی نداشتند و البته به هیچ سازمانی متعلق نبودند. این ‌معترضان با گاز اشک‌آور، خشونت نیروهای پلیس، و بازداشت انبوه مواجه شدند.

اما در شهر صنعتی سوئز در شمال مصر، که جرقه‌های انقلاب ۲۵ ژانویه سال ۲۰۱۱ در آنجا افروخته شده بود، معترضان در طول دو روز با پلیس مبارزه کردند. در یک رویداد استثنائی نیز، سرمایه‌دار بزرگی موافق با رژیم که صاحب یک کارخانه سرامیک بود، کارکنانش را جمع کرد تا برای حمایت از سیسی راه‌پیمایی کنند، اما کارگرانی که در کارخانه جمع شده بودند، شروع کردند به شعار دادن علیه فرد دیکتاتور: «ارحل! ارحل!» [برو یا در واقع، شرّت کم!]

نهایتاً، ارتش اقدامی به نفع مردم نکرد و پلیس نیز کنار معترضان نایستاد. بااین‌وجود، علی تصمیم گرفت که فراخوان موج دیگری از تظاهرات اعتراض‌آمیز را برای جمعه بعدی، یعنی ۲۷ سپتامبر، صادر کند. هیچ‌کس به این فراخوان اعتنایی نکرد، نه در قاهره و نه در شهرهای بزرگ. تنها شمار کمی از معترضان در دو شهر جنوبی راه‌پیمایی کردند.

چرا تظاهرات تداوم نداشت؟

 تقریباً غیرممکن بود که این تظاهرات تداوم یابد. سرکوب یکپارچه‌ای که پس از ۲۰ سپتامبر رخ داد، عامل بازدارنده مهم بود. نه فقط رژیم بیش از سه‌هزار معترض را دستگیر کرد، و نیروهای پلیس و لباس‌شخصی تمام میادین مهم قاهره و دیگر شهرها را محاصره کردند، بلکه به افراد مشهور، کارمندان دولت، و کارگران کارخانه‌ها دستور دادند و (به زور رشوه و تهدید) آنها را بسیج کردند تا به‌طور هم‌زمان در حمایت از سیسی تظاهرات کنند.

به‌دنبال اعتراضات ۲۰ سپتامبر، سطحی از ناامیدی و سرخوردگی و عدم اعتماد نسبت به فراخوان علی در مورد درگیر‌ی‌های نیروهای امنیتی میان خودشان و تصمیم ارتش به برکناری سیسی ایجاد شد. این داستان از همان ابتدا یک بازی بود. اما این باور که ارتش و پلیس در فکر برکناری سیسی بودند، واقعاً برخی را تشویق کرده بود که به این اعتراضات بپیوندند.

مهم‌تر آن‌که، برای استمرار بخشیدن به اعتراضات ناگهانی یا خودجوش، وجود یک سازمان ضروری‌ است تا چنین جنبشی را در خیابان‌ها حفظ  کند و سامان بخشد، و یک بدیل سیاسی مشخص ارائه دهد. خودانگیختگی به‌درازا نمی‌انجامد و برای براندازی یک رژیم کافی نیست. در حقیقت، پس از کودتای نظامیِ ژوئیه ۲۰۱۳، سیسی توانسته تمام ساختارهای تشکیلاتی‌ای که قادر بودند چنین نقشی را بازی کنند، نابود سازد: احزاب سیاسی، اتحادیه‌های مستقل، سازمان‌های جوانان، و ساختارهایی از این قبیل. اتفاقی نبود که به‌دنبال بازداشت‌های انبوه معترضان، نیروهای امنیتی فوراً سراغ ب فعالان کارکشته و رهبران احزاب سیاسی‌ای رفتند که هنوز زندانی نشده بودند، اگرچه این‌افراد هیچ نقشی در بسیج نیروها در تظاهرات اخیر نداشتند.

در پاسخ به این عدم رضایت عمومی، رژیم نیز باعجله  مبارزه خود با فساد را اعلام، و از نو دادن یارانه‌ غذا به حدود دومیلیون مصری را آغاز کرد. تبلیغات‌چی‌های دولت نیز اشاره کردند که قرار است در آینده نزدیک «اصلاحات سیاسی»‌ صورت گیرد. البته با نظر به هجوم مداوم رژیم به سمت چهره‌های مخالف و شکجه کردن آنها، و همین‌طور قدغن کردن اعتراضات خیابانی، واضح است که در آینده هرگز چنین اصلاحاتی صورت نخواهند پذیرفت.

آینده؟

مشروعیت سیسی رو به پایان است. محبوبیتی که او در آن روزهای داغ تابستانی کودتای ژوئیه ۲۰۱۳ داشت، کاهش یافته است. در دوران متلاطم و بی‌ثبات پس از انقلاب ۲۰۱۱، او وعده ثبات، امنیت، و رونق اقتصادی را داد، حال‌ آن‌که هیچ‌یک را میسر نساخته است.

البته این لزوماً بدان معنا نیست که می‌توان با صدور فراخوان‌های آنلاین تظاهرات (از جانب علی یا هر چهره‌ مخالف دیگری) او را ساقط کرد. وقوع یک کودتای نظامی در این اثنا نیز نامحتمل است. سیسی و دو پسرش هر یک نیروهای امنیتی متفاوتی را تحت کنترل خود دارند. فرماندهان ارتش به او وفادار خواهند ماند، چراکه امتیازات و منافعشان همواره محفوظ است؛ حتی زمانی‌که ثابت شد عملیات ضدشورش‌ آنها در شبه‌جزیره سینا شکستی مفتضحانه بوده نیز تغییری از این بابت رخ نداد.

غلبه کودتای نظامی سیسی بر انقلاب مصر و جنگ کثیفی که به دنبال آن در گرفت، خسارات زیادی بر شبکه‌ها و نهادهای فعالیت سیاسی وارد کرده؛ نهادهایی که می‌توانستند میانجی بسیج معترضان در خیابان‌ها و کارخانه‌ها شوند. بهبود این وضعیت به گذر زمان و تلاش و کوشش نیاز دارد. طغیان منطقه‌ای در سودان، الجزایر، و دیگر نواحی به‌عنوان یک کاتالیزور زنجیره‌ای به تحقق این  امر کمک خواهند کرد. اگر انقلاب فرآیندی انباشتی باشد، اعتراضات سپتامبر جهشی رو به جلو در این فرآیند بودند.

منبع: ژاکوبن


بیشتر بخوانید: