به نظر الیویه کومپنیون، تاریخنگار، خشم عمومی در شیلی ریشه در شکاف میان رشد اقتصادی بالا و نابرابریهای اجتماعی فاحش ریشه دارد.
حالا چند روزی میشود که شیلی با خشم اجتماعیای مواجه شده که از زمان پایان دیکتاتوری در سال ۱۹۹۰ بیسابقه بوده است. این کشور امروز بهقول رئیسجمهور آن، سباستین پینرا، کشوری «درحال جنگ» است، و طی آخر هفته گذشته و در جریان شورشها یازده نفر در آن کشته شدهاند. انفجار خشونتهایی که جرقه آن اعلام افزایش بهای بلیت مترو از سوی دولت محافظهکار بود، آن روی سکه کشوری را نشان داد که به عنوان الگوی موفقیت در آمریکای لاتین معرفی شده بود.
الیویه کمپنیون، تاریخنگار و مدیر مؤسسه مطالعات عالی آمریکای لاتین، به ریشههای این خیزش بازمیگردد.
■ پرسش: شیلی غالباً به عنوان الگوی موفقیت اقتصادی در آمریکای لاتین معرفی میشود. چند روز پیش، رئیسجمهور آن، پینرا، این کشور را «مأمن» و پناهگاهی در میانه منطقهای مملوء از بحرانهای گوناگون خواند. در چنین بافت و زمینهای، خیزش فعلی را چگونه باید توضیح داد؟
آنچه امروز در حال وقوع است بههیچ روی تعجببرانگیز نیست. شیلی اولین کشوری است که دستورالعملهای دکترین نئولیبرالیِ تجویزشده ازسوی مکتب شیکاگو در آن به کار بسته شد. در زمان دیکتاتوری ژنرال پینوشه، شاگردان میلتون فریدمن [اقتصاددان آمریکایی، برنده جایزه نوبل ۱۹۷۹ و مدافع پرشور نئولیبرالیسم] مسئولیت یافتند کشور را با پیادهسازی سیاستهای مبتنیبر خصوصیسازی، کاهش نقش دولت و آزادسازی کمابیش کاملِ اقتصاد اصلاح کنند.
بهلطف پیادهسازی این اصول، «جگوار آمریکای لاتین»y یا بهقول پینرا «مأمن امن» این منطقه، رشد اقتصادی آنچنان بالایی را داشته است که قابل مقایسه با هیچکدام از کشورهای اروپایی نیست. اما در داخل کشور، پیامدهای این سیاستها پیچیدهتر است. شیلی درواقع از نظر میزان نابرابری در منطقه بهاتفاق برزیل در جایگاه اول قرار دارد. خیزش مردمی فعلی نتیجه چهلسال راستکیشی نئولیبرالی است.
■ پرسش: با وجود این، آیا کشور با کاهش شدید تعداد فقرا مواجه نبوده است؟
در سالهای ۲۰۰۰ تا تقریبا ۲۰۱۲، افزایش قیمت صادرات مواد اولیه موجب شکوفایی و رشد سریع اقتصادی در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین شد. در شیلی، که از منابع غنی مس برخوردار است، این جریان مانند برزیل با کاهش فقر همراه بوده است. با این حال، این امر با کاهش نابرابری، که مستلزم اتخاذ سیاستهای مبتنیبر بازتوزیع ثروت است، مترداف نیست.
وانگهی، جالب است که بدانیم دکترین ترویجشده از سوی مکتب شیکاگو حتی پس از بازگشت دموکراسی به کشور و فارغ از جهتگیری سیاسی دولتهای برسرکار هرگز به چالش کشیده نشده است؛ حتی در دوران میچل باچله سوسیالیست نیز چنین اتفاقی روی نداد.
شیلیاییها برای برخورداری از دستمزدهای بالا به خیابانها نیامدهاند، آنها امروز خواستارِ بهرهمندی از خدماتی هستند که به آنها اجازه دهد شأن و منزلت شخصیشان را تضمین کنند. آنچه انبار باروت شیلی و اعتراضات را شعلهور ساخت، افزایش بهای بلیت مترو بود، اما اگر با دقت به مطالبات تظاهرکنندگان گوش فرا دهیم، میبینیم که این خواستهها حق دسترسی به آب و برق و… را نیز شامل میشوند.
شکل این اعتراضات، که ترکیبی از تظاهرات و شورش است، یادآور تظاهرات موسوم به «کاراکاسو» در ونزوئلای ۱۹۸۹ است. در آن زمان، کارلوس آندرس پرز، رئیسجمهور وقت، سلسله اصلاحات نئولیبرالی را با پیروی از توصیههای صندوق بینالمللی پول و پس از انجام مذاکراتی برای چانهزنی بر سر بدهیهای کشور آغاز کرد. در آن دوران نیز، یکی از نقاط حساس ماجرا افزایش هزینه حملونقل عمومی بود. همچنین امروز نیز مانند گذشته، شورشگران به نمادهای جامعه مصرفی حمله میکنند.
■ پرسش: رئیسجمهور شیلی، پینرا که از جمله ثروتمندترین افراد جهان است، در سال ۲۰۱۸ در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شد و پیشتر در حدفاصل سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ نیز در این مقام مشغول به کار بود. آیا با توجه به جنبش فعلی چنین چیزی عجیب به نظر نمیرسد؟
اینکه بسیاری از جوانان امروز در خیابانها هستند، به معنای آن نیست که گروهها و اقشار دیگری از جامعه از رئیس دولت حمایت نمیکنند. نخبگان و همینطور معدنکاران، و برخی گروههای دیگر، عملکرد او را تأیید میکنند. افرادی هستند که نسبت به دیکتاتوری نوعی احساس نوستالژی دارند و سودای بازگشت به ثبات و اقتدارگرایی را در سرمیپرورانند. شیلی کشوری است که عمیقاً هم بهلحاظ اجتماعی و هم بهلحاظ سیاسی دچار شکاف است.
چیزی که درنهایت بیش از هر چیز مرا غافلگیر کرده، قدرت سرکوب است. رئیس دولت از «جنگ» صحبت میکند، دشمنی داخلی را با انگشت نشان میدهد… ما به رتوریک یا لفاظی و شیوه سخنی مانند رتوریک پینوشه نزدیک شدهایم که در آن «مجرم» جایگزین «کمونیست» شده است. در شیلی، براساس شنیدهها، پیشاپیش تانکها در خیابانها مستقر شدهاند. دموکراسی تثبیتشده به سراغ روشهایی رفته است که از دوران تاریک پیشیناش به ارث برده است.
منبع: لوموند