* این مطلب بخش دوم گزارشی است با عنوان: ویکیپدیای فارسی تا چه حد قابل اعتماد است؟
چندی پیش انتشار مطلبی در سایت اوپن دموکراسی به قلم سینا ذکاوت و بدنبال آن انتشار ترجمه فارسی آن در “زمانه” جنجال اخیر پیرامون ویکیپدیای فارسی را به همراه داشت. ذکاوت در مطلب خود با بررسی چندین نشستی که با حضور ویراستاران و مدیران ویکیپدیای فارسی و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ایران برگزار شده بود، شائبه احتمال همکاری یا وجود رابطهای میان این مدیران (داوطلب) ویکیپدیای فارسی و نهاد اصلی مامور سانسور و ممیزی در ایران را مطرح کرده بود و از آن پس این سوال برای هفتهها موضوع بحث کاربران فضای مجازی شد: آیا حکومت ایران بهدنبال تحریف و سانسور محتوای ویکیپدیای فارسی است؟
در حالیکه مدیران فارسی زبان ویکیپدیا از گزارش و نحوه به تصویر کشیدن رابطه شان با مقامهای وزارت ارشاد انتقاد داشتند و هر نوع رابطه سازمانیافتهای با حکومت را رد میکردند، کاربران و فعالان این سئوال را طرح میکردند که آیا سانسور در ایران برونسپاری شده و از ویراستاران داوطلب سوءاستفاده میشود؟ همزمان تعدادی هم به این نکته اشاره میکردند که گزارش اوپن دموکراسی، دخالت دولتی را بزرگنمایی کرده و بهاین مسئله اشاره نشده که از میان بیش از نیم میلیون مقاله فارسی بسیاری از مقالهها سیاسی نیستند و حکومت ایران لزوما توجهی به آن دسته مقالات ندارد. برخی از دیوانسالاران و مدیران ویکیپدیای فارسی هم میگفتند این گوی و این میدان، ویکیپدیا دانشنامهای آزاد است خود بیایید و تصحیحش کنید.
رزمگاه توییتر وشش هفته جنجال
توییتر یکی از محبوبترین شبکههای اجتماعی فارسی زبانان برای بحث و تبادل نظر محل تبادل دهها نظر میان فعالان، روزنامهنگاران و کاربران عادی بود که نگران استقلال و بی طرفی ویکیپدیای فارسی بودند. بحث چنان جذاب بود که دامنه آن حتی به جیمی ویلز، بنیانگذار ویکیپدیا هم کشیده شد و او هم در مورد جنجال بر سر ویکیپدیای فارسی نظر داد.
نخستین واکنش از سوی محسن سالک بود، سالک در معرفی خود را درتوییتر با عنوان مدیر ویکیپدیا معرفی میکند و ساکن ایران است. او در توییتر نوشت:
«اخیرا یک خبرنگار به اسم سینا ذکاوت مقالهای تو یک وبسایت خارجی نوشته در مورد ویکیپدیا که امروز ترجمه فارسی اون تو رادیو زمانه منتشر شد. چکیده اینکه این مقاله چند تا چیز درست و غلط رو با هم ترکیب کرده که به یک نتیجه خاص برسه که کاملا غلطه.»
رشته توییت سالک پایان بحث نبود بلکه نقطه آغاز چهار هفته بحث جدی شد.
یکی از مواردی که بشدت مورد انتقاد کاربران قرار گرفت حضور ویراستاران ویکیپدیا در نشستی بود که از وزرات ارشاد هم در آن کسی حضور داشت. مقاله ذکاوت نتیجهگیری میکرد که این نشست خود میتواند نشانهای باشد از ارتباط سازمانی میان حکومت ایران و ویکیپدیای فارسی.
حمید ضیایی پرور که در نشست مورد بحث حضور داشت در آن زمان مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها بود که نهادی است زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ضیایی پرور در توییتر خود را کارشناس ارتباطات معرفی میکند و چنانچه میگوید اکنون دیگر سمتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارد.
با این وجود برخی از کاربران و روزنامهنگاران با این استدلال که مرکزی که ضیایی پرور زمانی برای آن کار میکرده به نوعی مرکز جنگ نرم است، حضور ضیایی پرور در آن جلسه را سئوال برانگیز دانستند.
آرش سرکوهی، مترجم و پژوهشگر در توییتی نوشت:
«همنشینی با وزارت ارشاد پرسشبرانگیز است و این پرسش با عبارت “دوستان را دیگر ندیدم” منتفی نمیشود».
واژه جنگ نرم از حدودا ۱۵ سال پیش وارد ادبیات حکومتی ایران شد و اصطلاحی است که پایهای برای مقابله با نفوذ غرب و مبارزه با شیوه زندگی غربی شده و بیش از یک دهه است که بسیج در شبکههای اجتماعی به مبارزه با آنچه جنگ نرم غرب میخوانند مشغول است.
امید شمس، روزنامه نگار و نویسنده ساکن بریتانیا درصفحه توییتر خود با انتقاد از حضور ضیایی پرور در جلسه با ویراستاران ویکیپدیا نوشت:
«آقای ضیایی در توییتهاش خود را دانشگاهی و خبرنگار معرفی کرده و سعی کرده نقشش در این پروژهی گستردهی سرکوب جنگ نرم را کمرنگ نشان دهد. شکست نفسی میکنید! شما بسیار مهمتر از آنی هستید که مینمایید. شخص اول نظامی که جزو بزرگترین دشمنان آزادی بیان است از تئوری سرکوب شما وام گرفته.»
اشاره شمس در حقیقت به تالیفات ضیایی پرور در زمینه جنگ نرم بود. بر اساس آنچه در وب سایت موسسه ابرار معاصر آمده حمید ضیایی پرور دو جلد از مجموعه شش جلدی جنگ نرم را گردآوری و تدوین کرده است: جنگ نرم ۱ (ویژه جنگ رایانهای) چاپ شهریور ماه ۱۳۸۳ و جنگ نرم ۲ (جنگ رسانهای).
او همچنین معتقد است که به دلیل انتقادهایی که از رسانهها داشته اکنون قربانی انتقام آنها شده است و نوشت که به خاطر تاليف اين كتابها هم از تندروهاي اصولگرا چوب خورده است.
ضیایی پرور اما گفتههای شمس را رد میکند و میگوید که سانسورچی ویکیپدیا نیست و حتی به خاطر مواضع اخیرش از وزارت ارشاد برکنار شده است.
او نوشت: «به خاطر مواضعم در يكسال اخير به طور محترمانه از سمتي كه در وزارت ارشاد در يك مركز مطالعاتي رسانه داشتم بركنار شدم و اكنون حتي قراردادم در وزارت ارشاد تمديد نشده است. اين چه جور سانسورچي ويكي پديا در ارشاد است كه اخراج مي شود! يك جاي تحليلتان اشكال دارد.»
ضیایی پرورحاضر به گفت وگو با زمانه نشد و گفت توضیحاتش را در توییتر نوشته و چیز بیشتری ندارد که بگوید.
دامنه این مکالمات به بنیانگذار ویکیپدیا هم کشیده شد، جیمی ویلز در پاسخ به توییتی از سینا ذکاوت که او را متهم به نادیده گرفتن سئوالهای او در باب همکاری مقامهای حکومت ایران و مدیران ویکیپدیا کرده بود نوشت:
«من تو را نادیده نمیگیریم. قبل از هر گونه اظهار نظر، من بدنبال اطلاعات بیشتری هستم. این مسئله مهمتر از آن است که پیش از کسب اطلاعات کامل بخواهم در موردش صحبت کنم (من ترامپ در توییتر نیستم- قصدم این است که بدون دانستن حرف بیجا نزنم)».
مبادلات چند توییت میان ذکاوت و ویلز بااین توییت از جانب بنیانگذار ویکیپدیا پایان یافت:
«ممکن است من را دنبال کنی تا بتوانم دایرکت بفرستم؟»
ما نمیدانیم که در پیام خصوصی ویلز و ذکاوت چه رد و بدل شد. اما سئوال اصلی همچنان باقی است:
ویکیپدیا برای ممانعت از ماشین سانسور سازمانیافته دولتها، گروهها و بازیگران عرصه قدرت چه باید بکند تا رویای آرمانشهر دنیای سایبری ویکیپدیا محقق شود؟
بنظر من مسئولان ویکیپدیای فارسی دنبال کننده ء سیاست نظام جمهوری اسلامیهستند.
نظامی که حتی میدونیم که کتابهای دینی، تاریخ و ادبیات فارسی رو بعنوان مثال
عرض میکنم، با تحریف و با سانسور ارائه میده. اگر شما مقطع دبستان رو بعد از انقلاب
در ایران گذروندید، بخوبی باید بیاد داشته باشید که چه مطلبی رو به خورد ِ دانش آموز دادند
و شستشوی مغزی از همان سالهای ابتدایی با دروغ و دگرگون سازی و اغراق و و و
در مطالب شروع شد.(برای مثال رجوع به پرتال امام خمینی
“بررسی میزان تاثیر انقلاب اسلامی بر محتوای کتب فارسی در دوره ابتدایی مقایسه
ی ۵۷-۷۷؛ عیسی کلانتری). فقط چند سطر اولیه در رابطه با اهداف تغییر رو بخوانید.
این سیاست جمهوری اسلامی همچنان و بسیار قوی تر و حرفه ای تر نسبت به سالهای
بعد از انقلاب الان و در فضای مجازی هم ادامه داره. همچنان که واژه افسران اطلاعاتی
رو داریم که فقط در حوزه سیاسی عمل نمیکنند.
دگرگون سازی / نویسی ، دروغ نویسی ، ناقص نویسی در رژیم جمهوری اسلامی هیچگونه خط قرمزی
نمیبند.
جدای از خط مشی فرهنگی جمهوری اسلامی در رابطه با اطلاعات علوم انسانی، چگونه یه
مجوز هرگونه نشست و گردهمایی به ویراستاران ویکیپدیا داده شده؟ در حالیکه این موضوع بسیار
موضوع حساسی بحساب میاد. ایا احتمال اینکه ویراستاری ویکیپدیای فارسی در دست افسران اطلاعاتی
و یا زیر نظر نهادهای وابسته صورت میگیره، وجود نداره؟ آیا واقعا اینها کاربران و ویراستاران
” آزاد ” و مستقل هستند؟ آیا اصولا چیزی بعنوان نهاد مستقل، کاربر مستقل، فعالیت فرهنگی مستقل
در نظام اسلامی وجود داره؟ خیر.
“مقاله ذکاوت نتیجهگیری میکرد که این نشست خود میتواند نشانهای باشد از ارتباط سازمانی میان حکومت ایران و ویکیپدیای فارسی”، کاملا موافقم.
سولماز / 28 October 2019
وزیر ارتباطات قبل از وزیر شدن در وزارت اطلاعات کار میکرد. شروع کارش در وزارت اطلاعات با پیشنهاد کردن طرز استفاده از سوشیال مدیا به خصوص ویکی پدیا بوده. وزارت اطلاعات بودجه ای در اختیارش میگذارد و وی بعد از کمتر از دو سال به مدیرکلی در وزارت میرسد. دلیل ترقی سریع وی چه بود؟ موفقیت سریع در استفاده از ویکی پدیا برای پیشبرد سیاستهای حکومتی چه در زمینه سرکوب چه در زمینه پخش اطلاعات غلط و گمراه کردن مخاطبان.
اردلان / 31 October 2019