حکومت جمهوری اسلامی و نهادهای قضایی و امنیتیاش از همان اولین روزهای انقلاب رویکردی خشن، سرکوبگر و اغلب توأم با قهر نسبت به مخالفان و منتقدان سیاسی داشتند و این روند تاکنون با شدت هرچه تمامتر ادامه پیدا کرده است.
در هفتهها و ماههای گذشته، با افزایش شمار دستگیری فعالان سیاسی، کارگری و کشنگران مدنی در سراسر ایران و صدور احکامی با اشد مجازات برای آنان، روند سرکوب و خفه کردن صدای مخالفان سیاسی موج تازهای از هراسافکنی و ایجاد فضای امنیتی توسط حاکمیت در جامعه را به دنبال داشته است و از این رو تعداد زندانیان سیاسی-عقیدتی و صدور احکام سنگین برای آنان در ماههای گذشته افزایش چشمگیری پیدا کرده است.
در ایران زندانیان سیاسی-عقیدتی، طیفهای مختلفی را شامل میشوند و گاهی یک فرد به دلیل یک اظهار نظر شخصی در صفحات مجازی، به عنوان یک مخالف سیاسی و ضدنظام تلقی شده و به حبس و مجازات سنگین محکوم میشود.
زندانیان سیاسی-عقیدتی اغلب متحمل احکام سنگین و زندان طولانی مدت همراه با شکنجه و اعترافات اجباری میشوند، اما اجحاف و بیعدالتی در حق زندانیان سیاسی-عقیدتی و شرایطی که بر آنها تحمیل میشود، به همین خلاصه نمیشود. یکی از مهمترین جنبههای زندگی زندانیان سیاسی در طی دورانی که حبس خود را سپری میکنند، وضعیت معیشتی آنها و خانوادههایشان است که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است.
از آنجا که هیچ ساز و کار حمایتیای برای رسیدگی به وضعیت معیشتی نامناسب زندانیان، از جمله زندانیان سیاسی-عقیدتی در ایران وجود ندارد، فعالان مدنی و سیاسی و خانواده دیگر زندانیان سیاسی، سعی میکنند با دیدار و ملاقاتهای پیدرپی با خانواده زندانیان سیاسی، ضمن حمایتهای مادی و معنوی خود، تا حدودی این مشکل را برطرف کنند؛ گرچه وظیفهای متوجه آنها نیست و کارشان تنها حمایتی از روی انسانیت است.
این حمایتها هر چند ممکن است در کوتاه مدت مفید واقع شوند، اما عملا ناکافی هستند و زندانیان سیاسی و خانوادههایشان همچنان در وضعیتی اسفبار میمانند.
برای بررسی این وضعیت، زمانه پرسشهایی را با برخی زندانیان سیاسی سابق در میان گذاشته و از آنها خواسته است تجربیات خود را در دوران زندان و مشکلات اقتصادی و معیشتیای که متوجه آنها و خانوادهایشان بوده، بیان کنند.
رسول بداقی، فعال صنفی معلمان و فعال حقوق بشر که خود سابقه ۷ سال زندان بدون ملاقات و ۷ ماه سلول انفرادی را دارد، در گفتوگو با زمانه از تجربیاتش درباره مشکلات معیشتی در زندانهای ایران میگوید. آقای بداقی هنگامی که در زندان دوران حبس خود را سپری میکرد، از کار به عنوان معلم در آموزش و پرورش اخراج شد.
▪️ آیا شما در مدتی که در زندان بودید، تجربه مواجهه با مشکلات معیشتی داشتید؟
رسول بداقی: من در دوران بازداشت هیچ مشکل مالیای نداشتم. تا دو ماه پس از بازداشت آموزش و پرورش حقوق مرا پرداخت میکرد اما پس از دو ماه حقوق ما قطع شد. بعد بسیاری از معلمان ایران در چهارچوب کانونهای صنفی ماهانه به اندازه حقوق یک معلم به علاوه ۲۰ درصد، به خانواده ما کمک میکردند.
▪️ شما سرپرست خانواده بودید، این معضل چه تأثیری روی شما و خانواده شما داشت؟
– بله من سرپرست خانواده بودم. وقتی پدر به تنهایی نانآور خانواده باشد، نیاز خانواده به پدر دوگانه خواهد بود: یکی نیاز اقتصادی و دیگری نیاز عاطفی. هنگامی که من زندان بودم، نیاز اقتصادی ما به کمک همکاران برطرف میشد، اما نیاز عاطفی هرگز …!
نیاز عاطفی قطعا به وسیله خانواده من سرکوب شده و به ضمیر ناخودآگاه سپرده شده اما قطعا در آینده اثر منفی خودش را نشان خواهد داد.
▪️ آ یا راهکاری برای مقابله با این معضل سراغ دارید؟
– هنوز نتوانستهام راهکاری پیدا کنم. از کار اخراج شدهام، سراغ هر کاری میروم یا سوء پیشنه را بهانه میکنند یا نداشتن تجربه، یا به سن بالای ۵۰ سال اجازه کار نمیدهند. من هم سرمایهای ندارم که تجارت کنم و کاسبی راه بیاندازم.
▪️ بعد از آزادی از زندان وضعیت شما به چه صورت بود؟ با چه مشکلاتی روبهرو بودید برای امرار معاش؟
– پس از آزادی، همکاران تاکنون ماهانه مبلغی را برای خرج خانواده پرداخت کردهاند، اما بار سنگین کار نکردن و مزاحمت برای دیگران روی روان من تاثیر منفی دارد و دچار سرخوردگی شدهام.
▪️ در زندان آیا به زندانیان سیاسی مقرری پرداخت میشود برای خرید ماهانه؟ یا اجازه کار در زندان به آنها مانند سایر زندانیان داده میشود؟
– در زندان نه تنها به زندانیان کمکی نمیشود، بلکه هفتهای ۵ هزار تومان برای پول خدماتی مانند نظافت راهرو، حمام، دستشویی و هواخوری از هر زندانی دریافت میکنند.
کار کردن در زندان هست، کار خیاطی، آهنگری و … اما استثمار کارگر است. ماهانه ۶۰ هزار تومان بیشتر به کارگری که از بامداد تا شامگاه کار میکند پرداخت نمیشود. زندانیانی که در زندان کار میکنند فقط به خاطر گذر زمان و رها شدن از شر شلوغی بند، به کارگاه میروند.
▪️ آیا مشکلات اقتصادی بدون حضور سرپرست خانواده یکی از ابزارهای فشار بر زندانی است؟
– بله، دقیقا اینها میخواهند زندانی سیاسی و خانوادهاش به هر شکل ممکن از دور اعتراض و روشنگری و مبارزه خارج شوند. حتی با متلاشی شدن کانون خانواده یا مرگ سرپرست خانواده و شخص معترض.
▪️ آیا تاکنون به قطع کردن حقوق تهدید شدهاید و این تهدید یکی از ابزارهای فشار بر زندانی است؟
– تهدید؟ من از سال ۱۳۹۰ از کار اخراج و تمام حقوق، بازنشستگی و بیمه من قطع شده است. بیمه عمر، درمان، بازنشستگی و همه حقوق شخصی و اجتماعی مرا قطع کردهاند.
آنچه مسلم است، شرایط زندانیان سیاسی-عقیدتی در ایران بسیار پیچیده، دشوار و دارای زوایای پنهان است. به همین جهت آگاهی و اطلاعرسانی در مورد وضعیت آنها امری ضروری است.