آمی شیرا تیل – در روز بیست و یکم جولای ۱۹۶۹، نیل آرمسترانگ (Neil Armstrong) و باز آلدرین (Buzz Aldrin)، دو فضانورد مأموریت آپولو ۱۱، از سطح ماه برخاستند و به مایکل کالینز (Michael Collins)، که در مدار ماه مستقر شده بود پیوستند تا همگی رهسپار زمین شوند.
صعود از سطح ماه، از مهمترین مانورهای این مأموریت بود؛ بهطوریکه بروز هرگونه مشکلی در آن میتوانست آرمسترانگ و آلدرین را روی ماه بنشاند و دیگر هیچ راهی هم برای بازگرداندنشان به خانه باقی نمانَد. اتفاق مخوفی که البته غیرممکن نبود و اگر رخ میداد، ناسا آمادگیاش را داشت.
در همان اولین روزهای شروع برنامه آپولو در اوایل دهه ۱۹۶۰، مهندسان این پروژه میبایست به یک سؤال سخت اما اساسی پاسخ دهند: تا چه اندازه ایمنی را میشود «ایمن» به حساب آورد؟ نمیشد سفینهای ساخت و موفقیتش را صد درصد تضمینشده پنداشت. بالاخره مهندسین هم انساناند و انسان جایزالخطاست. افزون بر این میبایست در نظر داشت که آزمونهای لازم برای کسب اطمینان کامل از موفقیت پروژههایی مانند آپولو فوقالعاده پرهزینه و زمانبر بودند. از اینرو مهندسان پروژه موفقیت ۹۹/۹ درصدی برنامه را در نظر گرفته بودند که گاهی هم به آن معیار ِ «سه نُه» اطلاق میشد. اگر کل قطعات تمام فضاپیماها با اطمینان ۹۹/۹ درصد درست عمل میکردند، آنوقت این سفینهها را میشد برای پرواز «ایمن» به حساب آورد.
همین قانون «سه نُه»، تلویحاً میگفت احتمال بروز برخی اشتباهات هم هست؛ اشتباهاتی که بعضی از آنها مثل عملکرد نامطلوب چراغهای خطر، اهمیت چندانی نداشتند و به جز مزاحمتهای ساده، دردسری را سبب نمیشدند. اما بعضی از آنها، مثل روشن نشدن موتورها ممکن بود پیامدهایی اسفبار داشته باشد.
در مأموریتهای آپولو، موتورها را میشد احتمالاً مهمترین جزء سختافزاریِ فضاپیما به حساب آورد. فضانوردان هر مأموریت، به دنبال استقرارشان در مدار زمین، موتورهای بخش فوقانی موشک ساترن-پنج را به قصد حرکت در راستای ماه، روشن میکردند. چهار روز بعد، میبایست از سرعت فضاپیما بکاهند و وارد مدار ماه بشوند، که این فقط با فعالسازی موتورهای اتاقک فرماندهی و نیز اتاقک خدمات فضاپیما در عکس جهت حرکتشان میسر بود.
کپسول فرود مأموریت آپولو ۱۱ لحظاتی پیش از برخورد به آبهای امن اقیانوس آرام / منبع: ناسا
فرود آرام دو فضانوردی که در اتاقک مهنشین مستقر میشدند هم مستلزم عملکرد درست موتورهای فرود سفینه بود. صعود از سطح ماه و ملاقات با فضانورد سوم مستقر در مدار هم عملکرد موتورهای صعود مهنشین را میطلبید. به محض الحاق اتاقک فرماندهی با مهنشین، خدمه فضاپیما دوباره موتور اتاقک فرماندهی را، این دفعه بهمنظور خروج از مدار ماه و حرکتشان به سمت زمین فعال میکردند.
در طول مدت پرواز هم این فضانوردان با فعالسازی گاه به گاه موتور اتاقک فرماندهی فضاپیما، مسیرشان را کنترل میکردند. این تصحیحات البته معمولی بود و در برنامه فضانوردان آپولو ۱۱ هم، چهار عملیات تصحیح مسیر، فقط در راه ورود به مدار ماه پیشبینی میشد.
هیچ قطعهای روی فضاپیما نبود که از کارافتادن آن باعث شکست کل برنامه شود؛ به جز موتورها. آپولو ۱۳ در این زمینه مثال خوبیست: وقتی که مخزن اکسیژن فضاپیما ترکید و تقریباً نیمی از توان سفینه را هدر داد، فضانوردان مجبور شدند همه تأسیسات اتاقک فرماندهی و مهنشین را خاموش کنند تا فضاپیما توان کافی برای بازگشت به زمین را داشته باشد. فضانوردان خودشان را به میدان جاذبه ماه سپردند تا مثل یک قلابسنگ آنها را به سمت زمین پرتاب کند؛ اما با اینحال، آنها به کمک موتور فرود مهنشین – که تنها موتور سالم سفینه بود – توانستند از پس تصحیحات بینراهی لازم برآیند.
عمل نکردن یک موتور، از بدترین اتفاقاتی بود که میتوانست طی هر مأموریت آپولو رخ دهد. اما همیشه یک احتمال بسیار اندکِ یک صدم درصدی هم بود که موتور صعود مهنشین از کار بیفتد و فضانوردانِ روی ماه، تا پایان عمرشان، که چند روزی هم بیشتر نمیشد، همانجا زمینگیر شوند. ناسا چنین احتمالی را میداد و لذا آمادگی مواجهه با این فاجعه را هم داشت. مثلاً اگر در روز ۲۱ جولای ۱۹۶۹ آرمسترانگ و آلدرین بند و بساطشان را میبستند و موتور صعود مهنشین را روشن میکردند و هیچ اتفاقی نمیافتاد، ناسا چه تمهیدی میاندیشید؟
از دست کالینز، که در اتاقک فرماندهیاش به گرد ماه میچرخید هیچ کاری ساخته نبود. کوچکترین احتمالی نمیرفت که وی بتواند از اتاقک فرماندهی، به یاری مهنشین بشتابد. اصلاً ظرفیت چنین کاری فراهم نبود. او میبایست از دستورات پیروی کند و بهتنهایی رهسپار زمین شود. بعدش پرزیدنت نیکسون این مسأله را به اطلاع جانت آرمسترانگ و ماریون آلدرین میرساند و بعد از آن هم متنِ از پیشآمادهشدهای را برای جهانیان و احتمالاً برای فضانوردان روی ماه قرائت میکرد:
“تقدیر این بوده تا مردانی که برای اکتشاف و تحقق صلح، عزم ماه کردهاند برای همیشه روی ماه آرام بگیرند. این دو انسانِ شجاع، نیل آرمسترانگ و باز آلدرین میدانند که هیچ امیدی به نجاتشان نیست. اما این را هم میدانند که در قربانی شدنها به پای بشریت، امیدهای زیادی نهفته است. این دو انسان جانشان را در راه شریفترین هدف بشریت نهادند: جستوجو در راه حقیقت و فهمیدن.”
“خانوادهها و دوستانشان در سوگشان خواهند نشست؛ ملتشان در سوگشان خواهند نشست و مادر زمین که توانایی فرستادن دو تن از فرزندانش بهسوی ناشناختهها را پیدا کرده بود، در سوگشان خواهد نشست. آنها با سفرشان، حس اتحاد مردم دنیا را برانگیختند؛ و در فدا کردن جانشان، پیمان برادری انسان را مستحکمتر از گذشته کردند.”
“در روزگاران دور، انسانها به ستارهها مینگریستند و قهرمانانشان را میان صورتهای فلکی میدیدند. در عصر امروز هم چنین میکنیم و قهرمانانمان را که سلحشورانی هستند از پوست و گوشت و استخوان به خاطر میسپریم. دیگران، همین راه را طی میکنند و سرمنزلشان را مییابند. کند و کاو آدمی هرگز انکار نخواهد شد؛ اما [یادمان خواهد ماند که] این مردان اولین بودند و در قلبهایمان هم آنها پیشروترین میمانند.”
“هر انسانی که در شبهای پیش رو به ماه مینگرد، این را میداند که گوشهای هم از دنیای دیگر هست که دیگر همیشه از جنس بشریت است.”
بعد از آن احتمالاً ناسا ارتباطش را با آرمسترانگ و آلدرین حفظ میکرد؛ هرچند که ذخیره محدود اکسیژن اتاقک مهنشین، تا آنوقت رو به اتمام میرفت. پس از قطع آخرین تماس با خدمه کشتی شکسته آپولو ۱۱ تصویر یک کشیش، جایگزین تصاویر ناسا میشد تا مقدمات یک تدفین نمادین را فراهم آورَد. او از صمیم قلب، به روح فضانوردان تسلیت میفرستاد و سرانجام هم در درگاه خدا برایشان استعانت میطلبید. آنوقت، جهانیان ماه را به امید دو انسانی میدیدند که احتمالاً درون مهنشین خود نشسته بودند و به زمین چشم دوخته بودند.
اما موتور صعود آپولو ۱۱مثل پنج مأموریت بعدیاش عمل کرد و اتفاق خوشی را رقم زد. اینکه ماه را ببینی و بدانی که دو انسان مرده در آنجا هستند، احتمالاً تنها قمر طبیعیمان را به جایی شوم و شیطانی بدل میکرد. اما ماهی که ما امروزه میبینیم، فوقالعاده زیباست و همان محلیست که روزی بزرگترین فتح فناورانهمان در آن رقم خورد.
عکس نخست: ریچارد نیکسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، بر عرشه ناو هواپیمابر USS Hornet، به فضانوردان آپولو ۱۱بلافاصله بعد از فرودشان در اقیانوس آرام، خوشامد میگوید. نام فضانوردان، که در وضع قرنطینه به سر میبرند، از چپ به راست عبارتند از: نیل آرمسترانگ، مایکل کالینز و باز آلدرین / منبع: ناسا
در همین زمینه:
چهل سال از موفقیتآمیزترین شکست ناسا گذشت
این متن واقعا وجود داشته یا حدس نویسنده است ؟
سورنا / 23 July 2012
دوست عزیز، این متنْ وجود داشته و بخشی از فیلم ِ قرائت آن توسط نیکسون – یعنی فیلم ضبطشدهی آن – هم حدود شش سال پیش، در مستندی تحت عنوان In the Shadow of the Moon منتشر شد.
احسان سنایی / 24 July 2012