آزاده دواچی – جامعهی مردسالار و سنتهای حاکم بر آن بر شکلگیری فرم و ساختار نوشتاری بسیاری از زنان تأثیر بهسزایی داشته است. تجربهی زنان برای غلبه بر سنتهای موجود در چنین جامعهای که فرهنگ سخت و دست و پاگیر مردسالار مدام بر افکار و زندگی آنها سایه میاندازد، میتواند به نحو قابل ملاحظهای در آثار ادبی بازتاب پیدا کند.
بسیاری از نویسندگان و شاعران زن در کشورهای جهان سوم با بافت مردسالار، برای بیان ویژهی مقصودشان در این بافت ترجیح میدهند از صفات و ویژگیهای زنانه که صرفاً بر جنسیت آنها تأکید داشته باشد، کمتر استفاده کنند. از سوی دیگر چالش زیستن در جامعهی مردسالار برای بسیاری از زنان در حوزهی ادبیات، جدا از اینکه محتوای نوشتاری آنان را تحت تأثیر قرار داده است، در بسیاری از موارد نویسندگان و شاعران زن را واداشته تا با اتخاذ یک سیاست خاص در گفتمان ادبیشان، خود را در برابر هجوم مردسالاری مصون نگه دارند. این رویکرد خاص در متون ادبی زنان از آن جهات اهمیت دارد که نشان میدهد چگونه زندگی در جامعهی مردسالار، نوشتار ادبی زنان را تحت تأثیر سیاستهای خاص نوشتاری قرار داده است.
از سوی دیگر بسیاری از زنان در این سیاست به جای آنکه زنانهتر بنویسند، برای انتقال معانی و مفاهیم و کارکردهای زبانی خود سعی میکنند از کلمات دو جنسیتی استفاده کنند و کمتر بر زنانگیشان تأکید کنند. به این شکل آنها از یک طرف فرصت مییابند که از سوی مخاطبشان که تحت تأثیر سنتهای مردسالار است کمتر مورد انتقاد قرار بگیرند و از طرف دیگر مفاهیم مورد نظرشان را هم به شکل مؤثرتری منتقل کنند. مقاومت در برابر به حاشیه رفتن از طریق نوشتن، به گونهای که بتواند رضایت مخاطب را از جنس مخالف کسب کند، یکی از این استراتژی هاست. این رویکرد در ادبیات زنان گرچه در ظاهر نمیتواند یک اثر فمینیستی تلقی شود، اما به عنوان یکی از استراتژیهای مؤثر برای انتقال پیام در بافت تماماً مردسالار به کار گرفته میشود و در همان حال کلیشههای جنسیتی را هم پس میزند. این استراتژی به شاعر یا نویسندهی زن این فرصت را میدهد که کمتر در مظان اتهام رویکردهای جنسیتی قرار بگیرد و از سوی دیگر بتواند نقدش به اجتماع را صریحتر بیان کند به گونهای که مخاطب بدون تعصب جنسیتی از آن استقبال کند. در مجموعهی «نام تو زخم من است» سرودهی آزاده طاهایی میتوان این رویکرد را دید.
شاعر دور از وطن است اما مجموعهی او که در داخل ایران منتشر شده است، تحت تأثیر این سیاست قرار دارد. اشاره نکردن به جنسیت زنانهی شاعر برای بیان محتوا، مشخصهی بارز تکنیکی او در این مجموعه است که در نقد فمینیستی این اثر هم اهمیت دارد.
آزاده دواچی:
● آزاده طاهایی تلاش کرده با بهکارگیری کلماتی بدون بار جنسیتی در جامعه مردسالار به مخاطب بیشتری دست پیدا کند و شعرش را باورپذیر کند
●او گاهی توانسته کلمات ممنوع را بهخوبی در شعرش بهکار ببرد
● کلمات شعر طاهایی ساده و در همان حال بیانگر نگاه حساس و عاطفی او نسبت به زندگیست.
● شاعر ترجیح میدهد هویت زنانهی خود را پنهان کند.
در نخستین شعر این مجموعه میتوان رد پایی از نگاه طاهایی به پدیدهی مهاجرت را دید. بهخصوص شاعر با بهکار بردن امکانات زبانی در شعرش از جمله ارجاعات مکانی مثل نام و اسامی خیابانها در آغاز این دفتر به مخاطب یادآوری میکند که دور از سرزمین خود است، اما از سوی دیگر همچنان به سرزمینش وفادار مانده چرا که مدام در حرکت بین این دو دنیاست. با این حال شاعر از همان ابتدا در تلاش است تم اعتراضی در شعرش را با کلماتی بیامیزد مثل اعدام، میدان تیر و شلیک، اما این کلمات در شعر او معنای همیشگی اعتراض را نمیدهند، بلکه با فضای خیالی و رمانتیکی اشعارش آمیخته شدهاند تا تأثیر اعتراض نمادینش را چند برابر کنند. اینگونه تصویرسازی دو رویکرد دارد: نخست شاعر میتواند به بیان دردهای اجتماعی بپردازد و دوم استفادهی دوگانه از این کلمات او را قادر میسازد تا بر سانسور موجود غلبه کرده و نوع تازهای از ماهیت اعتراضی را بیان کند. این نوع استفاده از کلمات، غلبه بر سانسور را در فضای حقیقی و در داخل ایران تقویت میکند.
فردا اعدام میشوم
سحر
همان موقع که تو آرام
در رختخوابت
خوابیدهای.
میدان تیری در کار نیست.
تکیه میدهم به دیوار زندگیام
روی این صندلی،
در همین اتاق،
حضور یک آینه کافی است (ص. ۷)
فضای تیرهی حاکم بر شعر ممکن است تا حدودی تحت تأثیر دوری شاعر از وطنش باشد، با این حال این فضا از بار جنسیتی خاصی تأثیر نپذیرفته، گرچه طاهایی از امکانات زنانه هم بهره جسته است. نگاه شاعر در اکثر موارد درگیر روایتهای ساده از خاطراتش است؛ اما در عین حال در خلال این روایتها میتوان نقد او از جامعهی مردانه را هم دید:
قدر چیزی را نمیدانم
حافظهام خیس است
و هر چهرهای که به یادم میآید
زخمی بر دهان دارد
چشمهام
خانهای است
سه طبقه
که در هر طبقهاش
مردی ذره ذره میمیرد
و هرچه فکر میکنم
نمیدانم آخر،
قدر چه چیز را باید میدانستم؟
قدر حقارت تن
وقتی از بام میافتد
یا قدر حیاط مدرسه
آن لحظه که ناظم فریاد میزد:
به صف (ص. ۱۴)
آزاده طاهایی این فرصت را در فضاسازی کلمات به دست میآورد که در عین اعتراض به یک رویداد اجتماعی زیادتر از حد از متن قراردادهای تعریف شده بیرون نرود. چنین است که در کلمات او بیشتر حالت استعاری و رویکردهای مجازی به چشم میخورد.
از سوی دیگر به نظر میرسد که شاعر پیرو فلسفهی خاصی از زندگی است. کلمات او بار جنسیتی چندانی ندارند. به جز مواردی که شاعر از کلمات خاصی که بر جنسیت او دلالت میکنند استفاده میکند، رویکردهای صرفاً زنانه در او قوی نیست، اما شاعر در متن دست به ابتکار هم میزند. شاید بتوان گفت که گسترش نگاه او به پیرامونش و همچنین به عشق، و نیز چگونگی اعتراضاش به این مقولهها و پس زدن آنها به صورت تئوریکی، به معنای رد پیشفرضهاییست که به او تحمیل شده است:
از این زمستان تبر بهدست بیزارم
و از دستهایی که
به سر بریدهی کاجها
ستاره آویزان میکنند (ص. ۲۲)
بعضی از اشعار حالت اعتراضی دارد، اما طاهایی مشخص نمیکند که به چه روایتی از اجتماعش معترض است. با این حال فضای یأس حاکم بر شعرها نشان از تلاش شاعر برای بازتاب تلخیهای زندگیاش دارد.
آزاده طاهایی در دو فضای متفاوت به طرح خاطراتش میپردازد و در واقع میتوان گفت که مشخصههای شعری او در دو فضا شکل گرفته است: اولی فضای بومی است که شاعر راوی روایتهای سرزمینش است و دیگر فضای غیر بومی که در فضای مهاجرت شکل گرفته است، به گونهای که بیشتر تصاویر در بین این دو فضا شکل میگیرند. تمهایی که به خاطرات بومی شاعر باز میگردند، عموماً جنبهی اعتراضی هم دارند و ماهیتشان با فضای غیر بومی در تضاد نیست، اما یک خط مشخص میان دو فضا، نگاه غمآلود شاعر به اکثر مقولههای زندگیاش را رقم میزند. درونمایههای رمانتیک در شعر او عموماً درگیر ماهیتها و کلیشههای جنسیتی صرفاً زنانه نیستند، اما بیشتر نگاه تیرهی شاعر را گسترش میدهند:
با این همه؛
هر شب،
کنار رود،
چه در دستت نارنج باشد
چه نارنجک
عشق خاصیت هجدهسالگیست. (ص. ۲۸)
طاهایی از شگردهای تصویری هم در فضای روایی اشعارش استفاده میکند. تصویرسازیها در کنار چیدمان واژگانی باز هم نمایانگر تلاش شاعر برای بازتاب دادن فضای تیرهی زندگی و تعمقهای فسلفیاش است، بیآنکه صرفاً رویکرد جنسیتی خاصی داشته باشد. اما در عین حال او تلاش نمیکند از زن بودن خودش استفاده خاصی کند، بلکه مقاومت او در به حاشیه رفتن، در واقع با تصویر سازی و ابداع نوع جدید نوشتاری صورت میگیرد که حتی گاهی کلمات مردانه را برای بازتاب تعمقهای خودش به کار میبرد و در پی همان استراتژی باورپذیری بهتر برای مخاطبش در بافت مردسالار است: انگار شاعر از این ظرفیت رفتاری برای بازتاب دغدغهی خودش از جنسیتش دارد.
در این حوض؛
نه ماه است و نه ماهی.
حلقههایی که روی آب میبینی،
حلقههای دود سیگار مردیست
که ته حوض نشسته
و هنوز منتظر است
شبی
ماه بیاید
و در دستانش
بیفتد. (ص. ۳۳)
دوری از سرزمین مادری تنها یک رنج غربت و دور از انتظار نیست، بلکه به معنای به تصویر کشیدن دردهای سرزمین شاعر است. در عین حال این تصویرسازی گاهی بار زنانه میگیرد و برای مثال از کلماتی مثل «مادر» استفاده میشود، اما در کل کتاب این کلمات به صورت برابر با کلماتی مثل مرد به کار میرود. گویی شاعر در تلاش است تا به این صورت برابری دو جنس را در کتاب به تصویر بکشد. طاهایی دغدغهی چندانی در ارتباط با جنسیتش ندارد، اما به نوعی درگیر فسلفهی خاص ذهنی خودش است و همازینروی اکثر کلمات او عموماً تصویرگر فضاهای انسانی مشترکاند. اما از سوی دیگر در به تصویر کشیدن دردهای سرزمینش استراتژی خاص خودش را که همان نقب زدن به خاطرهها بوده است، انتخاب کرده است:
کاری از پیش نخواهی برد؛
این را،
رشته کوههای سرزمینت میدانند
و آن تپههای درد
چشمت را نشانه بگیر!
خنجر بزن!
طنابهای خشم
که گسست،
قلبت سرزمینت
خواهد شد (ص. ۳۹)
نقد آزاده طاهایی از اکثر روایتهای اجتماعی در آرایش کلمات و در چگونگی بهکار بردن کلمات خاص پنهان شده است. او گاهی بهخوبی توانسته کلمات ممنوعه را در زوایای شعریاش بگنجاند. در بعضی از اشعار هم بر جنسیت زنانهاش تأکید دارد و در آن میان فرصت میکند نقبی به روایتهای جامعهاش بزند. در شعر «نقاش» اما این نقد چندان مشخص نیست و بیشتر با فضای روایی اشعار یکی شده است:
در نقشهایت
نه زنها، زن بودند
و نه آسمان را میشد دید
با اینهمه؛
شبی در یکی از بومهایت
به زنی سیاهپوش
دست تکان دادم (ص. ۵۷)
زبان طاهایی یکی دیگر از نکات قابل توجه در این مجموعه است. فضای روایی اشعار ساده است و میتوان یأس شاعر را در پس روایتهایش دید. این روایتها بیشتر از محیط پیرامون و حتی رفتارهای زنان و مردان در زندگی نشان دارد و از معنایی انسانی برخوردار است. نگاه شاعر به عشق یک نگاه ایدهآلیستی و یا رمانتیکی نیست. اعتراض شاعر به اکثر روابط رمانتیک با فضای یأسآلود و مبهم او نسبت به ایدهآلهای رمانتیکی ادغام شده. به نظر میرسد که طاهایی با به تصویر کشیدن یأس در ارتباط رمانتیکی انسانها در شعرش حساسیتش نسبت به جنسیت خود را بیان کرده و به ایدهآل در چنین فضایی معترض است، اما این فضاسازی جدا از کلیشههای رایج عمل میکند. در شعر «مانکن» طاهایی نگرش ایدهآلش را از روایتهای رمانتیک به تصویر میکشد.
عیب ندارد مانکن جان،
زندگی همین است،
ایستادن و نگاه کردن و سلام کردن
میخواهی خداحافظی کنی؟
باشد،
شبی دستت را خواهم گرفت
با هم تا انتهای خیابان ماژنتا قدم خواهیم زد
و در انتهای خیابان
با همدیگر خداحافظی خواهیم کرد. (ص. ۷۰)
مرگ و زندگی یکی از تمهای اصلی اشعار طاهایی در این مجموعه است. گسترش دید فلسفی او به دو مقولهی زندگی و مرگ و در عین حال ادغام آن با تمهای رمانتیک و ترسیمات او از فضاهای ایدهآلیستی، در بردارندهی اعتراض او به سطح این ایدهآلسازیهاست. شاعر در اکثر شعرهایش از فضاسازی و کلیشهسازی فاصله میگیرد و فضاهایی که میآفریند، بیش از آنکه بار جنسیتی داشته باشند، صرفاً جنبهی انسانی نگاه او را گسترش میدهند.
بوی عجیبی میدهی خانم،
کتابها را خواندی
تا صبح در اتاق قدم زدی
و حالا خیال میکنی
امروز میمیری
نمیمیری خانم! نمیمیری!
مردن آن قدرها هم که فکر میکنی،
آسان نیست (ص. ۷۱)
نام تو زخم من است، آزاده طاهایی، انتشارات مروارید
کلمات شعر طاهایی ساده و در همان حال بیانگر نگاه حساس و عاطفی او نسبت به زندگیست. به نظر میرسد که شاعر در گزینش کلمات هم از فلسفهی زندگیاش که از یأس و انزوا و تنهایی نشان دارد، بهرهی کافی برده است. اکثر المانهای شعری او برگرفته از طبیعت و یا رفتارهای سادهی انسانی هستند و تمایل زیادی بر تأکید بر زنانگی ندارند. دایرهی کلمات شاعر وسیع است و در بسیاری از موارد از بسیاری از کلمات مانند بنزین، مجرم و کلماتی از این دست آشنازدایی میکند. جدا از اینکه اکثر اشعار او صرفاً رویکرد جنسیتی خاصی ندارد، به نظر میرسد در بعضی از سطرها شاعر ترجیح میدهد هویت زنانهی خود را پنهان کند.
مردی،
بر پشتههای خستگی
میکوبد
و از دیوارها
تاریخ میسازد. (ص. ۸۷)
با اینکه ارجاعات جنسیتی در بسیاری از اشعار کمرنگ هستند؛ اما گاهی طاهایی در تلاش است تا با استفاده از روایتهای ساده و در عین حال پیچیده شده در دو جنسیت، پرده از یک امر یا معضل اجتماعی بردارد. برای مثال در شعر «انتقام» تلاش شاعر برای نشان دادن خشونت را میتوان دید. با اینحال او صراحتاً اعلام نمیکند که این خشم علیه چه کسی است اما در زوایای کلماتی که برمیگزیند میتوان نقد او از این رفتار را در زندگی مشترک دید که به صورت روایی ترسیم شده است.
از صبح افتادی به جان خانه
ظرفها را شکستی،
درها را به هم کوبیدی،
فنجان قهوه را پاشیدی در هوا،
خشمت را بالا آوردی در اتاق… (ص. ۹۲)
نهایتاً «نام تو زخم من است» با تصویر یک دایرهی تو خالی به اتمام میرسد. به نظر میرسد ارتباط زیادی میان تصاویر دوایر توخالی در کتاب و نگاه شاعر از محیط پیرامونش وجود دارد. یکی از ویژگیهای مجموعه «نام تو زخم من است» عدم تعلق به فرمهای کلیشهای و حرکت به سمت گزینشهای مختلفی از کلمات عادی و معمول و همینطور کلمات تازه است. در واقع دایرهی کلمات شاعر وسیع است. با اینکه شاعر بر فرم خاص جنسیتی تاکید ندارد و کلمات او تماماً ماهیت زنانه ندارند، اما بار معنایی اکثر کلمات عمیق است. استراتژی شاعر در این مجموعه به کار بردن برابر کلمات مردانه و زنانه و در عین حال عدم تأکید بر هویت جنسیتیاش است. در جامعهای که زنان محدود بوده و مدام در حال حذف شدن از اکثر گفتمانها هستند، شاعر تا حدودی میتواند با طرح این استراتژی بر اقشار مختلف در جامعه تأثیر بگذارند. طاهایی همچون بسیاری از زنان شاعر و نویسنده برای نوشتن در بافت مردسالار که با تأکید بر جنسیت خود در خطر حذف شدن از دایرهی مخاطبان هستند ترجیح داده است از این استراتژی استفاده کند، چرا که گاهی تأکید صرفاً خاص در میان بعضی از مخاطبان در چنین جوامعی ممکن است، اثر معکوس داشته باشد. از اینرو در نقد فمینیستی این کتاب باید گفت که مجموعه «نام تو زخم من است» از آن دسته از آثاری است که در برابر حذف شدن مقاومت کرده و کنند و تلاش میکنند تا بیشتر از آنکه هویت زنانهی خود را نمایان سازند بر هر دو دسته از رفتارهای جنسیتی دلالت کنند. این استراتژی خود به نوعی مقاومت در برابر حذف شدن از متن است؛ از متنی که در تلاش است تا به حاشیه نرود و بتواند فلسفهی خود را به نحو تأثیرگذاری به مخاطبش منتقل کند و کمتر در مظان اتهام از سوی مخاطب مردسالار خود قرار بگیرد.
در همین زمینه:
عشق خاصیت هجده سالگیست، احمد اعتمادی
یک سمفونی زیبا در یک سفر درونی، سهراب رحیمی
مقالات آزاده دواچی در زمانه
نگاه مردسالار تنها نوشتار زنان را تحت تاثیر قرار نداده تمامیت هویت انها را نشانه گرفته طوری که پیش از مردان کسی باید رفتارهای ضد زن خود زنان را علیه هم کنترل کند
سوده / 07 January 2013