تنش‌ها در خلیح فارس ادامه دارند. ایالات متحده همراه با بریتانیا، بحرین و استرالیا از تشکیل یک ائتلاف دریایی در تنگه هرمز خبر داده‌اند. جمهوری اسلامی  نفت‌کش بریتانیا را در توقیف دارد، به آزمایش‌های موشکی ادامه می‌دهد و علی‌رغم ادامه تلاش‌های دیپلماتیک‌اش، از آمادگی برای کاهش بیشتر تعهدات برجامی خبر داده است. دورنمای تنش‌زدایی که پس از حضور محمدجواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی در اجلاس هفت کشور صنعتی جهان و طرح پیشنهاد دیدار رئیس‌جمهوران آمریکا و ایران تقویت شد، اکنون با تردیدهای جدی مواجه شده است.

این تنش‌ها بازتاب زیادی در رسانه‌های بین‌المللی داشته است. تحلیلگران در یادداشت‌هایی در روزنامه‌ها و وب‌سایت‌های خبری گوناگون به این موضوع پرداخته‌اند. در زیر نگاهی می‌اندازیم به مهم‌ترین بخش‌های شماری از مطالب اخیر رسانه‌ها.

امانوئل مکرون در نشست گروه هفت

▪️ چرا قمار مکرون برای واداشتن ایران و آمریکا به مذاکره شکست خورد؟ ــ دیوید ایگناتیوس

دیوید ایگناتیوس، ستون‌نویس واشنگتن‌پست یادداشت خود را با این پرسش آغاز می‌کند: «آخر هفته گذشته در دیدار رازآمیز محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایالات متحده از بیاریتز [محل برگزاری اجلاس جی ۷ در فرانسه] واقعاً چه گذشت؟»

منابع آگاه دیپلماتیک به نویسنده گفته اند که دیدار ظریف «به یک قمار شبیه بود». امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه می‌خواست روی علاقه دونالد ترامپ، همتای آمریکایی‌اش به «درام» قمار کند و با آوردن ظریف به آنجا، امکان دیداری چهره‌به‌چهره را فراهم آورد. اقدام مکرون به «دیپلماسی فری‌لنس» تشبیه شده است.

مکرون از آوریل ۲۰۱۸ که به آمریکا سفر کرد، به دنبال راضی کردن ایران و ایالات متحده به مذاکره برای دستیابی به توافقی گسترده‌تر بود که در همان دیدار سال گذشته از کاخ سفید به «چهار ستون» آن اشاره کرد: محدودیت بر برنامه موشکی بالستیک ایران، توقف مداخله‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی و بسط دادن توافق هسته‌ای از هر دو منظر فعالیت‌های کوتاه‌مدت و بلند‌مدت اتمی ایران.

ایگناتیوس می‌نویسد که مکرون دعوت غافلگیرانه از ظریف به جی ۷ را شاید از مون جائه‌ـ‌این، رئیس‌جمهوری کره جنوبی وام گرفته باشد که ۲۰۱۸ با دیدارهای حین المپیک زمستانی توانست نزدیکی دوباره واشنگتن و پیونگ‌یانگ و دیدارهای متعاقب ترامپ با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی را تدارک ببیند.

اما نویسنده  دورنمای مذاکره تهران و واشنگتن را نومیدانه توصیف می‌کند: «قمار مکرون به جایی نرسید.»

نویسنده در توضیح شکست این قمار چند دلیل برمی‌شمرد که به گفته خودش «آشکار» بودند:

۱. ظریف مقام به حد کافی ارشد جمهوری اسلامی نبود و تیم ترامپ از او خوش‌شان نمی‌آید چون رابطه خوبی با دولت اوباما داشت. شاید اگر روحانی به بیاریتز رفته بود، ترامپ در برابر دیدار با او نمی‌توانست مقاومت کند.

۲. رویکرد ترامپ به «دیپلماسی فری‌لنس» طفره‌روانه بوده است. او مشوق «لاس‌زدن» با ایران است اما تحریم‌ها را تخفیف نمی‌دهد. نمونه: سفر شینزو آبه (مرسوم در ژاپن،‌ آبه شینزو) به تهران و دیدارش با خامنه‌ای.

نویسنده به نقل از یک منبع آگاه می‌نویسد که مکرون پس از فرستادن دیپلمات‌هایش به تهران به ترامپ گفته است: «آهای،‌ یک فرصت به من بده». ترامپ قبول کرد اما در توئیتی ۸ اوت نوشت: «من می‌دانم نیت امانوئل خیر است، مثل بقیه، اما هیچ کس به جز خود ایالات متحده از طرف ایالات متحده حرف نمی‌زند».

۳. ایگناسیوس در انتها به پارادوکسی در سیاست ترامپ اشاره می کند:‌ واشنگتن جنگ اقتصادی با ایران به راه انداخته، اما اصرار دارد که خواسته‌اش مذاکره است. تهران در عوض شرط خود را برای مذاکره پایان دادن به جنگ اقتصادی اعلام کرده است.

یادداشت واشنگتن‌پست چنین به پایان می‌رسد:

«نه ترامپ و نه متحدان کلیدی ایالات متحده، هیچ یک جنگ نمی‌خواهند. امارات متحده عربی اخیراً ایده نوعی “فرآیند هلسینکی” را تحت هدایت سازمان ملل طرح کرده که به مذاکره بین کشورهای حوزه خلیج فارس با تمرکز بر امنیت دریایی مجال می‌دهد. و ایالات متحده این هفته مذاکرات مخفی با حوثی‌های یمن را تأیید کرده است.

با این وجود، طبل‌های جنگ هنوز به گوش می‌رسند. اسرائیل هفته گذشته به شورشیان تحت حمایت ایران در عراق و سوریه و لبنان حمله کرد که تشدید قابل توجه تنش‌ها به نظر می‌رسید. شما هم گیج شده اید که مقابله با ایران به کجا ختم خواهد شد؟ به جمع ما خوش آمدید!»


▪️چگونه بحران در رابطه با ایران می‌تواند عواقب حتی ماندگارتری از جنگ عراق داشته باشد ــ سم دنی

نشریه دوماهانه «نشنال اینترست»، وابسته به اندیشکده «مرکز منافع ملی» واشنگتن که به نماینده مکتب «رئال‌پولیتیک» در سیاست خارجه ایالات متحده شهرت دارد، در ستونی به قلم سم دنی هشدار می‌دهد که تنش‌ها با ایران می‌توانند از جنگ عراق عواقب سوء طولانی‌مدت‌تری داشته باشند ــ عواقبی که به باور او اتحاد فراسوی اقیانوس اطلس [ترنس آتلانتیک]،‌ یعنی ایده «غرب یکپارچه» را به خطر می‌اندازد:

«متحدان کلیدی ایالات متحده همچون فرانسه و آلمان با داوری آمریکا درباره شرارت صدام حسین موافق بودند، اما عمیقاً با استفاده از نیروی نظامی جهت حل مشکل مخالفت کردند. نتیجه جنگ عراق تضعیف روابط فراسوی اقیانوس اطلس بین واشنگتن و متحدان اروپایی‌اش بود، تا جایی که بسیاری از نمایندگان آمریکایی از کافه‌تریاهای کنگره خواستند که اسم «فرنچ فرایز» [سیب‌زمینی سرخ‌کرده] را به «فریدم فرایز» [freedom fries،‌ که در آن فریدم به معنای آزادی است] تغییر دهند».

این مخالفت‌ها باعث شده بود که به نوشته سم دنی،‌ «روایت خیانت فرانسوی‌ـ‌آلمانی،‌ یعنی خیانت “اروپای کهن” در ایالات متحده» جان بگیرد.

به باور نویسنده،‌ اکنون تنش‌های فزاینده بین واشنگتن و تهران باعث شده که روابط آمریکا و متحدان اروپایی‌اش در معرض گسستی حتی عمیق‌تر قرار داشته باشد. هرچند دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا از زمان کارزارهای انتخاباتی از «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) انتقاد می‌کرده است، اروپایی‌ها این توافق را یک موفقیت می‌دانند و به آن به عنوان راهی برای خریدن زمان تا برگزاری مذاکرات بیشتر می‌نگرند.

سم دنی به احتمال یک بحران مهاجرت دیگر برای اروپا در صورت جنگ با ایران یا سقوط رژیم تهران اشاره می‌کند و می‌نویسد که حتی در صورت جلوگیری از چنین اتفاق‌هایی «تحریم‌های آمریکا علیه ایران تأثیر زیادی بر کسب و کار اروپایی‌ها و منافع امنیتی آنها گذاشته است».

به باور او، اروپا برای محافظت از خود در برابر این موارد تمهیداتی را پیشنهاد کرده که در صورت اجرای واقعی و کامل آنها،‌

«فرآیند از هم گسستنِ یکپارچگی اقتصادی جهانی ــ‌ محصول دهه‌های پس از پایان جنگ جهانی دوم ــ را کلید خواهد زد. این گام‌ها با دور کردن تراکنش‌های مالی و تجاری از ایالات متحده به قلب قدرت اقتصادی آمریکا ضربه می‌زند و می‌تواند پاسخی بالقوه تند از سوی این کشور به همراه داشته باشد.»

به باور نویسنده،‌ تحقق وعده‌های اروپا برای تدارک یک ساختمان مالی بدیل جهت مقابله با تحریم‌های آمریکا می‌تواند به «بالکانیزه‌کردن مالی در راستای خطوط سیاسی» بینجامد:

«کشورهایی که با سیاست‌های ایالات متحده مخالف هستند،‌ می‌توانند به راحتی تحریم‌های این کشور را دور بزنند اما نتیجه آن بروز مشکلات بزرگی برای یافتن پاسخی هماهنگ در برابر بحران‌های مالی جهانی آینده خواهد بود.»


▪️آیا نزاع ایران به گسست در غرب خواهد انجامید؟ ــ مارک لئونارد

مارک لئونارد تحلیلگر سیاسی و مدیر اندیشکده «شورای اروپا در روابط خارجی» در مقاله‌ای که برای «پروجکت سیندیکت» نوشته، گزینه‌های اتحادیه اروپا به علاوه بریتانیا در مقابل روابط ایران و آمریکا را بررسی کرده است.

نویسنده به این اتحادیه توصیه کرده است که در برابر این درگیری‌ها متحد بیاستند. او همچنین به ایران توصیه کرده است که سیاست فشار به بریتانیا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا را پایان دهد چراکه اگر یک نفتکش دیگر توقیف شود، شهروندان بریتانیایی گروگان نگه داشته شود یا تهدیدهای ایران افزایش یابد این کشورها چاره‌ای جز پذیرفتن سیاست‌های ترامپ در برابر ایران نخواهند داشت.

با توجه به ابراز تمایل دونالد ترامپ برای برای دیدار با حسن روحانی و اینکه رئیس‌جمهوری آمریکا گفته است که با اینکه‌ ایران «خط اعتبار کوتاه مدت یا وامی» دریافت کند مخالفت نخواهد کرد، مارک لئونارد وضعیت را مساعد برای بهتر شدن روابط ایران و آمریکا می‌داند اما چند عامل را به عنوان مشکلات پیش رو بیان می‌کند:

۱. اعتقاد کابینه ترامپ به ویژه مشاور امنیت ملی او جان بولتون به اینکه هرچه فشارها به ایران و متحدان اروپایی ایران و به طور ویژه بریتانیا تشدید شود، وضعیت برای آمریکا بهتر می‌شود. مارک لئونارد معتقد است که بولتون به دنبال از بین بردن وحدت اروپایی است و برای این کار فشار بیشتری به بریتانیا خواهد آورد تا همراه سیاست‌های آمریکا شود.

۲. تندروهای ایران که فکر می‌کنند از پیوستن به توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ چیزی به دست نیاورده‌اند و از این رو در بهبود روابط سیاسی با غرب ایجاد اختلال می‌کنند.

۳. فشارهای نظامی اسرائیل از جمله در حمله به مواضع جمهوری اسلامی ابتدا در سوریه و تازگی‌ها در عراق.

۴. کندی اروپا در راه‌اندازی اینستکس – سامانه حمایت از مبادلات تجاری بین ایران اروپا که اروپا برای جبران تحریم نظام بانکی ایران از سوی امریکا پیشنهاد کرده و در حال اجرایی شدن است. پیشنهاد فرانسه برای ایجاد یک خط اعتباری جدید به ایران می‌تواند جایگاه میانه‌رو‌های ایران را قوی‌تر کند اما اگر اروپایی‌ها اینستکس راه نیاندازند، اعتبار میانه‌رو‌های حامی روابط بهتر با غرب در ایران کاسته می‌شود.

۵. اشتباه ایران در فشار به اروپا چرا که فکر می‌کند از اروپا چیزی به دست نیاورده است. به نظر مارک لئونارد اگر اتحادیه اروپا با ترامپ همراه شود ایران تفاوت را حس خواهد کرد. اگر بریتانیا از اتحاد اتحادیه اروپا در حمایت از ایران جدا شود، آلمان هدف بعدی برای تندروها – هم در ایران و ایالات متحده – خواهد بود. همچنین ممکن است که ایالات متحده تعداد متحدانش را همراهی با سیاست فشار بیشتر به ایران در اروپای مرکزی و شرقی گسترش دهد.


▪️علی رغم چالش‌ها، نشست ترامپ‌‌ـ‌روحانی به امتحان‌اش می‌ارزد ــ دنیس هوراک

دنیس هوراک سفیر سابق کانادا در عربستان سعودی و همچنین نماینده دفتر حفظ منافع کانادا در ایران پس از اینکه روابط سیاسی دو کشور قطع شد در مقاله‌ای که برای روزنامه گلوب ‌اند میل نوشته، حواشی سیاسی دیدار احتمالی حسن روحانی و دونالد ترامپ را بررسی کرده است.

او می‌گوید: «ما قبلاً نسخه دیگری از این فیلم را در دیدار ترامپ و کیم جونگ اون دیده‌ایم» و این چنین دیداری موجب نشده که کره شمالی دیگر یک چالش سیاسی برای جهان نباشد. از این رو به نظر هوراک «چشم انداز توافق معنی‌دار» بین ایران و آمریکا همچنان دور است.

هوراک چالش‌های پیش روی این توافق احتمالی را بر شمرده است:

۱- متحدان منطقه‌ای ایالات متحده، اسرائیل و عربستان سعودی نگران هستند که خواسته ترامپ برای توافق بهتر با ایران نتواند نگرانی‌های کلیدی آنها را در مورد مداخله‌های ایران و نقش بی‌ثبات‌کننده این کشور در منطقه خاورمیانه  برطرف کند.

۲- تندروها در تهران و بیش از همه خود رهبر جمهوری اسلامی، آیت‌الله علی خامنه‌ای نگران است دادن امتیازهای بیشتر به غرب، موجب درخواست مطالبات بیشتر و و فشارهای بیشتر شود.

۳ – ایرانی‌ها هم مانند ترامپ نیاز دارند که توافق احتمالی آتی را در داخل ایران به عنوان توافقی بهتر عرضه کنند. ایران از هم اکنون درخواست این را دارد که پیش از هر توافق تحریم‌های آمریکا برداشته شوند.

۴ – امتیازی که ترامپ با قول «ایران را مجدد ثروتمند بسازیم» در این توافق احتمالی پیش خواهد برد کافی نیست و مخالفان دوستی آمریکا و ایران در همسایگی ایران هم باید امتیازهابی برای رفع نگرانی‌شان در مورد منابع مالی‌ای که ایران به دست خواهد آورد، دریافت کنند.


مجموعه بازتاب تنش‌های خلیج فارس در رسانه‌های جهان: