الجزیره در مقاله‌ای به قلم عماد حرب، مدیر بخش پژوهش و تحلیل «مرکز عرب» در واشنگتن به مساله استراتژی امارات متحده عربی در قضیه یمن پرداخته است. عماد حرب در این مقاله نسبت به تجزیه احتمالی یمن هشدار می‌دهد و می‌نویسد که پس از تصمیم امارات متحده عربی برای خروج نیروهایش از یمن، قدرت گرفتن جدایی‌طلبان اجتناب ناپذیر بود. او استراتژی امارات در یمن را به منافع اقتصادی این کشور مربوط می‌داند. در زیر خلاصه‌ای از این یادداشت را می‌خوانیم.

شبه‌نظامیان جدایی‌طلب جنوب یمن و تحت حمایت امارات، در حال نشان دادن علامت پیروزی پس از کنترل عدن، ۱۲ اوت ۲۰۱۹ ــ عکس: AFP

توفیق جدایی‌طلبان جنوب یمن در تصرف شهر عدن فصل جدیدی در تاریخ رقت‌بار این کشور گشود، تمام تلاش‌هایی را که برای بازگرداندن قدرت به پرزیدنت عبد ربه منصور هادی شده است، نابود کرد  و تمامیت ارضی کشور را نیز به خطر انداخت.

روشن بود که پس از خروج نیروهای امارات از یمن، جدایی‌طلبان در اولین اقدام به سراغ نیروهای هادی در جنوب خواهند رفت. در حقیقت آنچه اتفاق افتاد، بخشی است از نقشه امارات برای جنوب یمن  و به‌ویژه عدن و بندر آن.

در ادامه این مقاله مدیر بخش پژوهش و تحلیل مرکز عرب، به رابطه عشق و نفرت امارات با یمن می‌پردازد و می‌نویسد: «به خاطر فاصله بیشتر جغرافیایی از یمن، امارات به اندازه عربستان سعودی از تهدیدها و اتفاقاتی که در یمن طی دهه گذشته رخ داده، هراسان نیست.»

تصمیم‌گیران در امارات نمی‌توانند به‌طور کامل خطر بالقوه‌ای را که بی ثباتی یمن می‌تواند برای امنیت شبه‌جزیره عرب و شورای همکاری خلیج فارس داشته باشد،‌ نادیده بگیرند.

به‌علاوه حوثی‌ها منافع آنها را در بندرهای یمن (مهمتر از همه عدن) به خطر می‌اندازند. عدن بخشی از نقشه راه امارات برای تبدیل شدن به بازیگر اصلی در عرصه تجارت و دریانوردی در منطقه است. آنچه امارات در نظر دارد گسترش نفوذ تجاری در منطقه‌ای است که از خلیج فارس تا دریای مدیترانه امتداد ‌یابد.

از نیمه های دهه ۲۰۰۰ میلادی، امارات متحده عربی در بستن قرارداد با کشورهای متعددی موفق بوده و توانسته بندر‌های تجاری‌ و پایگاه‌های نظامی‌اش را مدیریت کند. ردپای امارات در جیبوتی، سومالی‌لند و پونت‌لند (دو ایالت فدرال سومالی) و اریتره دیده می‌شود.

این ملاحظات همگی در قلب استراتژی امارات در یمن از زمان آغاز عملیات توفان قاطع در سال ۲۰۱۵ لحاظ شده بود. با این وجود برای اماراتی‌ها توقف حوثی‌ها  و تامین امنیت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس لزوما به معنای بر سر قدرت برگشتن دولت هادی در یمن نیست.  البته پرزیدنت هادی هم هیچگاه باورنداشته که امارات بدنبال باز گرداندن او بر سر قدرت است و از مدت‌ها پیش هم رابطه چندان قوی هم با محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی نداشته است.

در حقیقت، امارات از زمان تشکیل ائتلاف به رهبری عربستان سعودی برای جنگ در یمن در سال ۲۰۱۵، رابطه‌ای «دوچهره‌ای» (ژانوس‌وار) با یمن داشته است. ابوظبی در حالیکه به طور رسمی از دولت هادی حمایت می‌کند، اما در عمل به مخالفان کمک کرده و راه را برای جدایی‌طلبان هموار کرده است.

طبیعت پایان ناپذیر جنگ یمن ــ باتلاقی که اکنون به سال پنجم وارد شده ــ، یک اقتصاد کند در امارات و تنش‌های اخیر در خلیج فارس، صرفه جویی اقتصادی و به تبع آن خروج از یمن را ایجاب می‌کرد. با این وجود امارات نه می‌تواند از منافع خود در جنوب یمن چشم پوشی کند و نه می‌تواند شرکای محلی‌اش را ترک کند. به همین دلیل است که ابوظبی تصمیم گرفته به جدایی‌طلبان جنوب اجازه قدرت‌نمایی در برابر هادی را بدهد.

این احتمال بسیار قوی است که نبرد برای عدن و موقعیت استراتژیک آن تنها آغاز یک سلسله قدرت‌نمایی در جایی دیگر باشد که هدف غایی آن پاک کردن تمامی آن چیزی است که از قدرت هادی در جنوب مانده است.


در همین زمینه: