بیژن روحانی – چه چیز آینده محوطههای میراث جهانی را بیشتر از عوامل دیگر تهدید میکند؟ آیا شناسایی و قرار دادن نام این آثار در فهرست «میراث در خطر» میتواند بهخوبی معرف عوامل تهدیدکنندهها آنها باشد و یا آنکه توانسته است راه حلی برای حفظ و نجات این محوطهها پیدا کند؟
منتقدان عملکرد سازمان یونسکو معتقدند این سازمان بیشتر توانش را صرف شناسایی دشمنان محوطههای فرهنگی کرده است، به جای آنکه به دنبال دوستان و یا راهکارهای نجاتبخش باشد.
نشریه اکونومیست در تازهترین شماره خود به تاریخ دوازدهم ژوئيه، به بررسی این نکته پرداخته و نقش یونسکو، دولتها و همچنین سازمانهای غیر دولتی و محلی را مورد بررسی قرار داده است.
در آخرین نشست کمیته میراث جهانی که امسال در شهر سن پترزبورگ برگزار شد علاوه بر اضافه شدن ۲۶ نام جدید به فهرست میراث جهانی، چند اثر هم در فهرست میراث در خطر قرار گرفتند. بندر تاریخی لیورپول در انگلستان به دلیل ساخت و سازهای صنعتی در اطراف آن، بناهای تاریخی در کشور مالی به دلیل تخریب آنها توسط گروههای مسلح، چند محوطه در پاناما باز هم به دلیل توسعه صنعتی و همچنین کلیسای زادگاه مسیح در بیت لحم به دلیل عدم توافق رهبران مذهبی فرقههای مختلف مسیحیت بر سر چگونگی مرمت و نگهداری از آن.
محوطه ماچوپیچو در پرو
با اینحال هیچکس حتی در پاریس، در مرکز سازمان یونسکو نیز فکر نمیکند که اینها تصویرگر تمام عوامل پیچیدهای است که حیات محوطههای فرهنگی را در سرتاسر جهان به خطر میاندازد. مقاله اکونومیست میگوید عوامل اصلی هرچه که هستند، کارمندان معدود یونسکو نتوانستهاند برای خنثی کردنشان اقدام مؤثری انجام دهد. موفقیت یا شکست برنامههای حفاظتی در حقیقت وابسته به رفتار میلیونها نفر انسانی است که در مجاورت این محوطهها در سرتاسر جهان زندگی میکنند.
به نوشته اکونومیست، یونسکو به عنوان مثال نمیتواند بر گروههای مسلح که آثار تاریخی را تخریب میکنند فراتر از تأثیر اخلاقی تأثیر دیگری بر جای بگذارد. اما پرسش مهم آن است که آیا این سازمان با فهرست میراث جهانیاش که برای بسیاری از کشورها اعتبار به همراه میآورد، توانسته است پیام درستی بفرستد و یا شرکای مناسبی برای حفاظت از محوطههای در خطر بیابد؟
در بسیاری از کشورهای فقیر که دارای محوطههای مهم میراث جهانی هستند، انفجار جمعیت و همچنین افزایش میزان گردشگر که با ضعف مدیریت ترکیب شده تهدیدهای فراوانی را برای این محوطهها تولید کرده است. معبد آنگکور در کامبوج و معبد ماچوپیچو مربوط به تمدن اینکاها در پرو، جزو مثالهای مهمی هستند برای نشان این موضوع که چگونه سیل گردشگران میتواند برای محوطههای فرهنگی و تاریخی زیانآور نیز باشد. در حقیقت گاهی اوقات یونسکو و سازمانهای دیگر با شناسایی و ثبت این محوطهها، و متمرکز کردن تبلیغ روی آنها، در کار حفاظت اخلال بهوجود میآورند. در حالیکه سیل گردشگران به جای سرازیر شدن به یک نقطه، میبایست در سرتاسر یک کشور به نحو مناسبی پخش شود.
حفاظت از محوطههای تاریخی و فرهنگی در کشورهای فقیر و کشورهای در حال توسعه به هیچوجه کار راحتی نیست. به گفته وینسنت مایکل، رییس «صندوق میراث جهانی» که یک سازمان غیر انتفاعی در آمریکاست، برای اینکار باید بین عمل، دیپلماسی محلی و تدابیر بلندمدت تعادل ظریفی به وجود آورد. او به نشریه اکونومیست گفته است حتی در کشورهایی که مدیریت در آنها نیز بهدرستی عمل میکند، چه کشورهای دموکراتیک و چه استبدادی، اگر مردم محلی نفعی در حفاظت از این محوطهها نبینند و از آن عاقلانه استفاده نکنند، تمام راهکارها به شکست میانجامد. اگر میراث فرهنگی به عنوان یک مانع دست و پاگیر برای پول درآوردن نگریسته شود و یا اینکه بر عکس، به عنوان چیزی که باید در کوتاه مدت به سرعت بیشترین نفع را از آن برد در نظر گرفته شود، آنگاه تدابیر حفاظتی باز هم شکست میخورند.
شهر ممنوع در پکن
صندوق میراث جهانی در برخی محوطهها استراتژیهای حفاظتی و توسعه محلی را بهطور همزمان بهکار برده است؛ از جمله در منطقه کاتال هویوک در ترکیه که یک محوطه نوسنگی است و امسال در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز قرار گرفت. بهتازگی مدیرکل یونسکو نیز در سخنرانی خود از ارتباط میان میراث فرهنگی و توسعه اقتصادی سخن گفته است که میتواند نشاندهنده تغییرات مهمی در دیدگاه این سازمان باشد.
اما مشکل اصلی سازمان یونسکو، به گفته وینسنت مایکل، آن است که این سازمان به طور عمده ترجیح میدهد با دولتها کار کند و با این پندار سرخوش است که دولتها خیلی مراقب شهروندان و همچنین میراث فرهنگی آنها هستند. اگر این افسانه حقیقت داشت آن وقت کافی بود به دولتها گفته شود که با وضع قوانین مناسب و اجرای آنها تمام مشکلات را حل کنند. اما واقعیت، به نوشته نشریه اکونومیست، آن است که در بسیاری از محوطههای تاریخی که در خطر قرار دارند، دولتها یا هیچ عملی انجام نمیدهند یا اگر هم انجام دهند به سود یک اقلیت ناچیز است. در بسیاری از این محوطهها، بازیگران اصلی غیر دولتیها هستند: جنگسالاران، شرکتهای خصوصی و یا رهبران مذهبی.
یکی دیگر از چالشهای مهم برای حفاظت از محوطههای فرهنگی این است که بیشتر دستگاههای دولتی و ملی در کشورها، اعم از سازمانهای میراث فرهنگی و یا وزارتخانههای فرهنگ، معمولاً هیچ نگاهی به مسائل مربوط به توسعه، از قبیل حمل و نقل و گسترش راهها یا مسائل بهداشتی در اطراف محوطههای تاریخی و فرهنگی ندارند. این عدم در نظر گرفتن مسائل مربوط به توسعه در خیلی جاها از جمله در محوطه ماچوپیچو در پرو، مشکلات فراوانی را بهوجود آورده است. در اینگونه موارد سازمان یونسکو با موضعگیری به نفع مسائل حفاظتی به صدور بیانیههای سرزنشآمیز بسنده میکند. اما لازم است که این سازمان بر رویگردانی خود از کار کردن با بخش خصوصی غلبه کند.
در بعضی موارد نشانه تغییرات در طرز تفکر این سازمان دیده شده است. مثلاً بهتازگی و بهعنوان بخشی از تلاش یونسکو برای متوقف کردن قاچاق عتیقه، مدیرکل این سازمان، ایرینا بوکوا، مذاکره با حراجیهای تجاری و خصوصی را آغاز کرده است. اکونومیست مطالب خود را با این توصیه به یونسکو به پایان میرساند که این سازمان باید مذاکره با بخشهای دیگر از جمله تورگردانان و یا حتی صنایع و فعالیتهای آسیبرسان به میراث فرهنگی از جمله راهسازان و شرکتهای معدنکاوی را در دستور کار خود قرار دهد.
عکس نخست: معبد آنگکور در کامبوج
در همین زمینه:
::بیژن روحانی در رادیو زمانه::