فروغ تمیمی – مارتا ناسباوم، Marta Nussbaum فیلسوف ۶۵ ساله آمریکایی، یکی از مطرحترین و مشهورترین متفکران معاصر، فیلسوفی است که با جدیت تمام هوش و استعداد خود را صرف خدمت به گروههای آسیبپذیر در جهان کرده است.
او استاد حقوق و اخلاق در دانشگاه شیکاگو است و تقریباً هرسال یک کتاب مینویسد. ناسباوم را فمینیستی لیبرال میدانند که بحثی متفاوت درباره پیشرفت اجتماعی و کمک به کشورهای در حال توسعه را تئوریزه کرده است.
آخرین کتاب ناسباوم، «خلق مهارتها» Creating Capabilities نام دارد با بحثی متفاوت در موضوع توسعه اجتماعی از منظر تمرکز بر پیشرفت فکری و فرهنگی که به عقیده این فیلسوف نقشی اساسی در پیشرفت اجتماعی گروههای آسیبپذیر و محروم جامعه بازی میکند.
کتاب اخیر او نتیجه فعالیتهای اجتماعی او در هند و دیگر جوامع است. ناسباوم از فلسفهای که فقط به مفاهیم پیچیده و تئوریهای مورد بحث نخبگان حوزه تفکر تعلق دارد روی گردان است. او سالهاست در واکنشی اعتراضی نسبت به تعلیم و تربیتی که قبلاً منحصراً در اختیار اقشار مرفه جامعه بود و خودش هم از آن برخوردار شده بود، در این حوزه فعالیت میکند که گروههای آسیبپذیر نیز باید از سیستم تعلیم و تربیت مناسب برخوردار باشند و آموزش باید شامل حال همه جوامع در جهان باشد.
مارتا ناسباوم از دهه هشتاد میلادی با اقتصاددان معروف هندی و برنده جایزه نوبل آمارتیا سن، در زمینه مسائل توسعه با رویکردی متفاوت و جدید همکاری دارد. این دو نظریهپرداز تنها بر پیشرفت اقتصادی به عنوان ستون اصلی پیشرفت جامعه متمرکز نیستند. به عقیده این دو رشد تواناییها و مهارتهای انسانی به اندازه بهبود شرایط مادی اهمیت و حتی در بعضی شرایط نقش مهمتری را بر عهده دارند. ناسباوم در کتاب جدیدش به یافتههایش دراین زمینه پرداخته و آنها را تئوریزه کرده است.
اگر بخواهیم پیشرفت فردی و جمعی را در جوامع مختلف مطالعه کنیم اغلب شاخصهای اقتصادی مطرح میشوند و نتیجهگیری کلی آن است که اگر لایههای پایین اجتماع هم در استفاده از منابع مادی کشور سهیم باشند، میتوان از توسعه اجتماعی نام برد و بقیه مشکلات اجتماعی، فرهنگی و فکری هم به مرور حل خواهند شد. مارتا ناسباوم دربرابر این طرز فکر میایستد و میگوید: آیا واقعاً با پیشرفت اقتصادی میتوان به آزادی فردی، اجتماعی و فرهنگی رسید؟ آیا لازمه پیشرفت فرهنگی تنها پیشرفت مادی است؟
این فیلسوف بر بعضی نکات در بررسی رشد اقتصادی جهان در حال توسعه تأمل میکند و مینویسد رشد اقتصادی در بسیاری از کشورهای فقیر تأثیر مشخصی بر زندگی بخشهای بزرگی از محرومان جامعه و بهخصوص زنان ندارد. زنان در این جوامع به جز فقر، از نداشتن حقوق انسانی و اساسی هم محروم هستند؛ حقوقی مانند دسترسی به آموزش و آزادی فردی. آنها از مشکلات دیگر مانند خشونت خانگی و خشونت جنسی رنج میبرند. ناسباوم در مکتوب کردن نتایج فعالیت عملی و آموزشی خود در جهان درحال توسعه دهها مورد از تواناییهای مورد نیاز انسانها را برای داشتن یک زندگی خوب و درخور برمیشمرد. توانمندیهایی که قابل اندازهگیریاند و به اندازه قابلیتهای مادی اهمیت دارند.
اگر بخواهیم پیشرفت فردی و جمعی را در جوامع مختلف مطالعه کنیم اغلب شاخصهای اقتصادی مطرح میشوند و نتیجهگیری کلی آن است که اگر لایههای پایین اجتماع هم در استفاده از منابع مادی کشور سهیم باشند، میتوان از توسعه اجتماعی نام برد و بقیه مشکلات اجتماعی، فرهنگی و فکری هم به مرور حل خواهند شد.
مارتا ناسباوم دربرابر این طرز فکر میایستد و میگوید: آیا واقعاً با پیشرفت اقتصادی میتوان به آزادی فردی، اجتماعی و فرهنگی رسید؟ آیا لازمه پیشرفت فرهنگی تنها پیشرفت مادی است؟ مثلاً در چین و سنگاپور آیا پیشرفت اقتصادی به خودی خود منجر به آزادی مذهب و یا آزادی بیان خواهد شد؟
حوزه خصوصی در مناطق محروم
یکی از حوزههای فعالیت عملی مارتا ناسباوم کشور هند است؛ سرزمینی بسیار مناسب برای تحقیقات مقایسهای. به این خاطر که ایالتهای مختلف در هند در اجرای سیاست محلی آزادند و اغلب نسبت رشد اقتصادی در مناطق گوناگون این کشور با میزان دسترسی مردم به خدمات آموزشی، فرهنگی و یا پزشکی به یک میزان نیست و حتی نتایج بسیار سئوال برانگیزند. مثلاً در بعضی ایالتهای هند مردم از نظر شاخص اقتصادی عقبتر از بقیه مناطق اما از نظر معیارهای آموزشی، فرهنگی و درمانی جلوترند و یا مشارکت اجتماعیشان بدون پیشرفت چشمگیر اقتصادی به دست آمده است.
چطور میتوان به حوزه خصوصی در مناطق محروم راه یافت و میزان تواناییها و آگاهی زنان آسیبپذیر را اندازه گرفت و به آنها کمک کرد؟ چطور میتوان در شرایطی که پیشرفت مادی اندک است، آگاهی زنان را در مورد مقابله با سنتهای خشن یا خشونت خانگی بالا برد؟ چطور میتوان آنان را از طبیعی نبودن و الهی نبودن سلطه مردسالارانه آگاه کرد و طرز فکرشان را تغییر داد؟
بررسیهای ناسباوم و آمارتی سن در هند تحقیقات حوزه توسعه را دگرگون و یافتههای جدیدی را عرضه میکنند. بخشی از تئوریهای این دو در اندازهگیری شاخصهای توسعه انسانی سازمان ملل به کار گرفته شدهاند. در این رویکرد تنها داشتن درآمد نشانگر پیشرفت جامعه نیست، بلکه توانمندیهای فردی و پیشرفت فرهنگی هم به همان اندازه مهم درنظر گرفته میشوند.
به عقیده ناسباوم مثال خوب در مورد بررسی رابطه این شاخصها با یکدیگر کشور آمریکاست که ثروتمندترین کشور جهان است، اما درمورد پیشرفت انسانی رتبه دوازدهم را دارد.
ناسباوم در بخشهای دیگری از کتابش ما را با این سئوالات مواجه میکند که مثلاً چطور میتوان به حوزه خصوصی در مناطق محروم راه یافت و میزان تواناییها و آگاهی زنان آسیبپذیر را اندازه گرفت و به آنها کمک کرد؟ چطور میتوان در شرایطی که پیشرفت مادی اندک است، آگاهی زنان را در مورد مقابله با سنتهای خشن یا خشونت خانگی بالا برد؟ چطور میتوان آنان را از طبیعی نبودن و الهی نبودن سلطه مردسالارانه آگاه کرد و طرز فکرشان را تغییر داد؟ چطور میتوان مشارکت سیاسی و اجتماعی آنها را تأمین و یا میزان دسترسی به آموزش و درمان را برای آنها فراهم کرد؟
او معتقد است باید بر توانمندی فردی شهروندان با برنامه منسجم و بیش از پیش تأکید کرد. کتاب جدید مارتا ناسباوم با داستان زن هندی بیسواد و سی سالهای با نام فاسانتی شروع میشود که در ایالت گجرات هند زندگی میکند و شوهرش الکلی و قمارباز است. او وقتی دیگر پولی برای خرج کردن ندارد خودش را عقیم میکند تا بتواند از جوایز دولتی در مورد پاداش به مردان در کنترل جمعیت استفاده کند. فاسانتی اغلب کتک میخورد و گرسنگی میکشد و سرانجام به خانه پدری برمیگردد، اما پس از آشنایی با سازمان زنان خودکفا میتواند وام بگیرد و مغازه خیاطی بازکند و شبانه درس بخواند. حتی پس از مدتی میتواند علیه خشونت خانگی وارد عمل شود و به عنوان داوطلب به زنها در این زمینه آموزش دهد. اگر چه شاید او نقشی مهم در بالا بردن درآمد ناخالص ملی در هند نداشته باشد، اما از نظر شاخصهای انسانی توانسته است پیشرفت فوقالعادهای کند. در نتیجه آگاهی فردی، او حالا به استقلال اقتصادی هم دست یافته است و میتواند روی پای خودش یاشد.
در بسیاری از کشورهای درحال توسعه فساد در دستگاههای اجرایی بالاست. به همین علت ناسباوم بر گسترش فعالیتهای مردمی، احساس مسئولیت جمعی و تقویت جامعه مدنی تأکید میکند. در هند فعالان سازمانهای غیر دولتی در حوزه زنان توانستهاند مجری طرحهای بیشمار برای خدمت به زنان آسیب دیده باشند. دادن وامهای اقتصادی، مبارزه با بیسوادی و بالابردن آگاهی فردی و سیاسی از جمله خدمات آنهاست.
مارتا ناسباوم میگوید جامعه هند مشکلات متعدد و میلیونها فقیر دارد، اما در بسیاری از زمینهها هم پیشرفتهای فوقالعادهای کرده است. تأکید ناسباوم در کتابش روی کشورهای فقیر است، اما تئوریهای او قابل تطبیق با جوامع مرفه هم هستند. در این جوامع هم گروههای آسیبپذیر کم نیستند و مشکلاتی از قبیل خشونت خانگی و جنسی حتی در ایالات متحده هم هنوز حل نشدهاند.