تظاهرات و درگیریهای ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ یکی از نقاط عطف روند سیاست و قدرت پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ معرفی میشود؛ و البته یکی از روزهای خونین تهران پس از انقلاب. به گفته مقامهای قضائی وقت، حدود ۴۵۰ تن دستگیر، و در همان چند روز اول شماری از آنها و برخی دیگر از بازداشتشدگان قبلی (از جمله سعید سلطانپور، شاعر و نمایشنامه نویس و چریک فدائی خلق) اعدام شدند. اسدالله لاجوردی، دادستان وقت دادگاههای انقلاب نقش اصلی را در این اعدامها و توجیه آنها ایفا کرد. بازماندگان خشونتهای دهه ۶۰ و فعالان حقوق بشر او را یکی از مجریان نقض گسترده و هولناک حقوق بشر معرفی میکنند.
با وجود این، صداوسیمای جمهوری اسلامی در سالگرد ۳۰ خرداد هفته گذشته مستند «آقای دادستان» را پخش کرد که به کارنامه او در همین دهه میپردازد. پس از آن وبسایتهای حکومتی در ایران مطالب دیگری از او منتشر کردند و به «تجلیل» از نقش او پرداختند.
«زمانه» با توجه به این بازتاب رسانهای حکومتی، از مهدی اصلانی، نویسنده و زندانی سیاسی دهه ۱۳۶۰ پرسید که چرا چهره کسی همچون لاجوردی بار دیگر برجسته میشود، چرا سکوت چند دههای حکومت درباره خشونتها به تلاش روزافزون برای ارائه روایت دیگری بدل شده است و این روایتها تا چه حد به حقیقت نزدیکاند؟
🔘 مهدی اصلانی در گفتوگوی زیر دلیل پرداختن جمهوری اسلامی به چهرههای ناقض حقوق بشر در دهه شصت را چنین خلاصه میکند: «اخیراً خطی در کلیت جمهوری اسلامی برجستگی یافته است که همانا فضیلتساختن از قتل و قاتلین است … [و میگوید] باید قاتل را به ویترین نظام بدل کنیم و به نمایش بگذاریم».چهرههای مسئول در خشونتهای دهه ۶۰ هنوز به اتهامها علیه خود در دادگاهی منصفانه پاسخ ندادهاند. ابراهیم رئیسی، عضو هیأت مرگ در اعدامهای دستهجمعی سیاسی تابستان ۱۳۶۷ به مقام ریاست قوه قضائیه رسیده است و مصطفی پورمحمدی، عضو دیگر این هیأت تا ۱۳۹۶ وزیر دادگستری جمهوری اسلامی بود. |