میترا داودی – پس از بینتیجه ماندن «مذاکرات مسکو»، شبکه تلویزیونی «پرس تی وی» که در واقع ادامه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در غرب است، با شادمانی اعلام کرد که دولت ژاپن قصد دارد نفتکشهای ایرانی را بیمه کند و به این ترتیب صادرات نفت ایران به ژاپن ادامه خواهد یافت.
این موضوع از دو سو برای جمهوری اسلامی اهمیت دارد:
از اول جولای تحریم نفتی اتحادیه اروپا آغاز میگردد و جمهوری اسلامی میتواند یک جبهه تبلیغاتی بگشاید و اینگونه وانمود کند که ژاپن به عنوان یک قدرت اقتصادی برتر در خاورمیانه سیاستی خلاف سیاست کلی تحریمها برگزیده است. از طرف دیگر، صرفنظر از رویکردهای تبلیغاتی، این واقعیتیست انکارناپذیر که اقتصاد ایران به فروش نفت وابسته است و هر قطره نفتی که ایران بتواند در گیرودار تحریمها به فروش برساند، از پیامدهای ویرانگر اقتصادی تحریمها به همان اندازه کاسته میشود.
امروزه ایران در کانون جنگی قرار دارد که ممکن است تمامعیار شود. یکی از جبهههای این جنگ در عرصه اقتصاد و تجارت جهانیست و جبهه دیگر در عرصه خرابکاریهای سایبری که ظاهراً اسرائیل و احتمالاً برخی دولتهای غربی آن را هدایت میکنند.
«پرس تی وی» به نقل از یک کارمند عالیرتبه در دولت ژاپن خبر بیمه شدن نفتکشهای ایران را نقل کرد، اما از منبع خبر نام نیاورد. خبرگزاریهای غربی هم بیش و کم درباره این خبر سکوت کردهاند.
اما اگر حتی دولت ژاپن در یک عمل بیسابقه در نقش یک شرکت بیمه ظاهر شود و نفتکشهای ایران را بیمه کند، آیا این موضوع به منزله یک پیروزی و فتح یک «خاکریز» دیگر در عرصه جنگ اقتصادی ایران با جامعه جهانی خواهد بود؟
به این پرسش وقتی میتوان پاسخ داد که روابط ویژه ژاپن با کشورهای خاورمیانه را در نظر داشته باشیم:
بیمه کردن نفتکشهای ایرانی توسط دولت ژاپن یک اقدام اقتصادیست و نه یک دستاورد سیاسی برای دیپلماسی «امام زمانی» جمهوری اسلامی
ژاپن پس از جنگ جهانی دوم به عضویت سازمان ملل درآمد و رابطه محتاطانهای را با آمریکا آغاز کرد. این کشور به دلیل «تروما» ی ناکازاکی و هیروشیما با هرگونه سلاح اتمی مخالفت دارد و به این جهت در جنگ سرد هم بیشتر حالتی منفعل در پیش گرفته بود. از این دوره به عنوان «دیپلماسی دسته چک» یاد میکنند.
ژاپن در سالهای دهه ۱۹۷۰ میلادی که بسیاری از کشورهای آفریقایی خواهان استقلال شده بودند، از آمریکا اندکی فاصله گرفت و سیاست نسبتاً مستقلی را نسبت به کشورهای آفریقایی و خاورمیانه در پیش گرفت. از این دوره به عنوان یک دوره ویژه در دیپلماسی ژاپن و چگونگی حضور این کشور در سازمان ملل سخن میگویند.
اقتصاد رو به رشد ژاپن در آن سالها به شدت به نفت وابسته بود و الان هم به واسطه فاجعه فوکوشیما این وابستگی شدت پیدا کرده است. از همان سالهای دهه ۱۹۷۰ ژاپن تلاش کرد روابط اقتصادیاش را با کشورهای تولیدکننده نفت در خاورمیانه و از جمله ایران گسترش دهد و در زمینه صنعت نفت در این کشورها سرمایهگذاری کند. نزدیکی ژاپن به ایران را باید در این پیشزمینه تاریخی بررسی کرد، وگرنه ژاپن از متحدان بیچون و چرای ایالت متحده آمریکا بهشمار میآید و برای مثال در جنگ با عراق شرکت فعال داشت و با وجود آنکه یک سیاست صلحجویانه در جهان در پیش گرفته اما به عراق سرباز اعزام کرد.
به این جهت حمایت ژاپن از صادرات نفت ایران به این کشور را نباید یک اقدام سیاسی در نظر گرفت. ۱۰ درصد از نفت ژاپن از ایران تأمین میگردد.
در ژانویه سال جاری، هنگامی که یان آزومی، وزیر اقتصاد ژاپن با تیموتی جایتنر همتای آمریکاییاش دیدار کرد، از نگرانی کشورش نسبت به پیامدهای منفی تحریم نفتی ایران برای اقتصاد ژاپن سخن گفت. اما با این حال قول داد که بهتدریج و در یک سیاست گام به گام از وابستگی نفتی ژاپن به ایران کاسته شود. آمریکا هم به سهم خود موافقت کرد که صادرات نفت از ایران به ژاپن را تا آن زمان تحمل کند.
پس همکاری ژاپن برای بیمه کردن نفتکشهای ایرانی موفقیتی برای دیپلماسی زمینگیر ایران بهشمار نمیآید، بلکه توافقیست که در یک بستر تاریخی شکل گرفته و ریشههای آن به سالهای دهه ۱۹۷۰ و نقشی که ژاپن در سازمان ملل ایفا میکرد برمیگردد و مهمتر از آن: به روابط بین ژاپن و ایالت متحده آمریکا ربط مستقیم دارد.
حتی اگر «پرس تی وی» و رسانههای داخلی وابسته به جکومت بهطور زنجیرهای خلاف این واقعیت تاریخی را جلوهگر شوند، دیپلماسی امام زمانی حکومت به هیچوجه نمیتواند توافق بین ژاپن و ایالت متحده را به عنوان دستاوردی برای خود جلوه دهد.
تحریم نفت ایران اهمیت درجه ی اول خود را از دست داده است گزارشهای اقتصادی حاکی از آنست که در چهار ماه گذشته میزان تولید اروپا کاهش داشته است همچنین میزان رشد در چین مطابق پیش بینی ها نیست همینطور بزرگترین اقتصاد دنیا یعنی ایالت متحده ی آمریکا نیز وضعیت بهتری ندارد از اینرو وضعیت مورد اشاره درخواست نفت را عملا کاهش داده و در ماه جاری تاثیر منفی خود را بر روی قیمت نفت خواهد گذاشت مشتری ها نفت کمتری می خرند و فروشنده ها را تشنه ی مشتری خواهد نمود این شرایط مشتری را قادر می سازد تا انتخابهای متفاوتی را پیش رویش داشته باشد به همین دلیل آنان را به سمت فروشنده های مطمئن خواهد کشاند فروشندگانی که قادر هستند امنیت تامین نیازهایشان را برآورده سازند از اینرو جمهوری اسلامی نسبت به سایر فروشندگان امتیازات کمتری را نشان میدهد و ضرورتا مشتری هایش را یکی پس از دیگری ازدست خواهد داد و با توجه باینکه تعطیلی چاههای نفت در طولانی مدت از لحاظ فنی منجر به تعطیلی دائمی آنها و یا هزینه های بسیاری لازم است تا بازیافت و نگه داری شوند جمهوری اسلامی دیگر قادر به حفظ شرایط موجود هم نخواهد بود . به همین دلائل است که می گ.ئیم جمهوری اسلامی تنها منبع درآمدش را نیز چه با تحریمها و چه بدون تحریمها از دست خواهد داد . اما مهمترین نکته در تحریمها فروش نفت و یا تحریم نفتی نیست زیرا در صورت صدور هم جمهوری اسلامی قادر به دریافت پول نفت از طریق شبکه ی بانکی جهانی نخواهد بود و اگر تا کنون تسهیلاتی برایش تامین کرده بودند با توجه به مازاد تولید نفت جهانی این تسهیلات هم قطع خواهد شد و دیگر شبکه ی بانکی جهانی هم کاری برایش نخواهند کرد از اینرو تحریم بانکی بسیار مهمتر از تحریم کالاهای ایرانی و من جمله نفت است . فشار جامعه ی جهانی تحریمها بحران اقتصادی و … شرایطی را پدید خواهد آورد که جمهوری اسلامی را مجبور به نوشیدن جام زهر خواهد نمود عدم قبول جام زهر نیز ضرورتا به معنی استقبال از شرایط جنگی ست . و تا زمانی که سپاه پاسداران پشتیبان سیاست نظامی اتمی ست و تا زمانی که سپاه سیاست گذار سیاست خارجی ست و تا زمانی که جلیلی بعنوان نماینده ی سیاست نظامی اتمی مسئول است امکان حل و فصل مصالمت آمیز بسیار ضعیف باقی خواهد ماند . و جمهوری اسلامی را در این شرایط باید ادامه دهنده ی سیاست صدام حسین دانست که یا مردم و یا همچون عراق با دخالت نظامی ناتو با پایان جمهوری اسلامی به انتها برسد . از اینرو باز هم تاکید داریم وضعیت بسیار خطرناکی پیش رو داریم .
کاربر مهمان فرهاد - فریاد / 22 June 2012