مایکل اچ فوکس، تحلیل‌گر ارشد مرکز «پیشرفت آمریکایی» (American Progress) و معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا در شرق آسیا و اقیانوس آرام در یادداشتی در «گاردین» اخطار می‌دهد که دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در هذیانی تب‌آلود گرفتار شده و این تب در حال خطرناک‌شدن است. این مقاله به رغم سوگیری‌ها، درباره فاصله‌گرفتن سیاستمداران آمریکا از واقعیت در مورد ایران هشدار می‌دهد. به باور فوکس، دولت آمریکا باید از این رویای تب‌آلود بیدار شود و با روبه‌رو شدن با واقعیت،‌ در سیاست خود نسبت به ایران تغییر ایجاد کند.

این مقاله جان بولتون،‌ مشاور امنیت ملی آمریکا را فردی می‌خواند که سال‌هاست در رویای تب‌آلود خطرناک دولت آمریکا گرفتار است.

در واشنگتن بحث درباره ایران بیش از پیش از واقعیت فاصله می‌گیرد و این باید ما را نگران کند. کابینه دونالد ترامپ در مسئله ایران وارد رویایی ناشی از تب شده و این تب خطرناک می‌شود.

با حمله به نفتکش‌ها در دریای عمان، صحبت‌ها درباره ایران که با فشار دولت و دیگر مقامات هدایت می‌شود، به نقطه اوج هیجان می‌رسد. حمله‌ای که آمریکا ایران را مسئول آن می‌داند اما پرسش‌هایی نیز درباره این حمله به قوت باقی ست.  تام کاتن، سناتور آمریکایی درخواست «حمله نظامی تلافی‌جویانه» کرده. برت استفانز، روزنامه‌نگار نیویورک ‌تایمز می‌‌گوید آمریکا باید ایران را تهدید به غرق کشتی‌هایش کند. این لحن البته برای کسانی که بحث‌های مربوط به ایران را دنبال می‌کنند، غافلگیرانه نیست. اما این توع اظهارات از واقعیت فاصله گرفته‌اند.

همه می‌دانند که حکومت ایران خطرناک است. مردم ایران را سرکوب می‌کند. از تروریسم در خاورمیانه دفاع می‌کند. مسئله اینجا بد بودن ایران نیست. مسئله این است که بهترین راهبرد، مواجهه با تهدید است.

فاصله‌ای خطرناک از واقعیت

اواخر دوران ریاست جمهوری جورج بوش و در دوران ریاست جمهوری اوباما، اولویت آمریکا توقف برنامه هسته‌ای ایران بود. پس از سال‌ها تحریم جهانی هماهنگ و حساب‌شده، دولت اوباما به توافقی دست پیدا کرد که در آن توقف برنامه هسته‌ای ایران تضمین شده بود. آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای و حتی دولت ترامپ تصدیق کردند که این توافق به‌خوبی در حال اجراست. آمریکا پیش از توافق، همزمان با آن و پس از آن با تروریسم ایران مقابله کرده و توان دفاعی اسرائیل را تقویت کرد.

هیچکدام از این اقدامات برای کسانی که در خواب تب‌آلود آمریکا گرفتار آمده‌ بودند کافی نبود. رویای تب‌آلودی که قانون‌گذاران ایالات متحده را قانع کرد تا با رژیم‌هایی از عربستان سعودی گرفته تا امارات متحده عربی دمخور شوند که آن‌ها نیز به‌نوبه خودشان افتضاحند. این مسئله به حمایت از جنگی فرساینده در یمن منطق بخشید. همچنین باعث شد وزارت امورخارجه تا چندی پیش گروهی را که به کارشناسان و خبرنگاران به‌دلیل عدم ضدیت با ایران حمله می‌کنند، تامین مالی کند. جان بولتون که سال‌هاست در چنگال این رویای تب‌آلود اسیر است، در ۲۰۱۵ درخواست بمباران ایران را داد.

همه این‌ مسائل جایگزین اهداف واقع‌گرایانه یا استراتژیی برای به‌دست آوردن آن‌ها، شده‌اند. این رویایی تب‌آلودست و به‌نظر می‌رسد تنها برای کسانی که تب‌ دارند معنی دارد. چراکه متحدان آمریکا از اروپا تا آسیای شرقی از این‌که این رویای تب‌آلود تا این اندازه بر سیاست‌های آمریکا سایه انداخته، دچار یأس شده‌اند. آن‌ها متعجبند چه چیزی می‌توانسته آمریکا را به نقطه‌ای بکشاند که توافقی بدین اندازه موفق را رها کند و از آن خارج شود.

این مسئله یادآور پوچی و بی‌پروایی کسانی ست که در ۲۰۱۷ صحبت از بمباران کره شمالی به میان آوردند. چیزی که می‌توانست یک جنگ هسته‌ای به‌راه بیاندازد. آن‌ها کاملا نتایج فاجعه‌بار آن را نادیده گرفتند.

اما به‌طرز نگران‌کننده‌ای این مسئله بیش از همه یادآور یورش عجولانه آمریکا در ۲۰۰۳ برای جنگ در عراق است. این‌که کابینه بوش چگونه در مورد دسترسی عراق به تسلیحات کشتار جمعی و ارتباط این کشور با تروریسم دروغ گفت و چگونه به آمریکایی‌ها گفته شد که حمله به عراق به راحتی «آب خوردن» خواهد بود و از آمریکا به‌عنوان نیروی آزادی‌بخش استقبال خواهد شد.

گزارش‌های مربوط به یک جلسه درباره ایران که میان مقامات سطوح بالا و قبل از آخرین دور هشدارها علیه ایران در سازمان سیا برگزار شده، باید کسانی را که سیاسی‌شدن دستگاه‌های اطلاعاتی را قبل از جنگ عراق، به‌یاد می‌آورند نگران کند.

نتایج همه این‌ها بالارفتن خطر درگیری‌ست. و با وجود این‌که دولت ترامپ ادعا می‌کند جنگ نمی‌خواهد، مایک پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا گفته است که «اجازه استفاده از نیروی نظامی علیه عاملان تروریسم» (AUMF) ــ که سال ۲۰۰۱ برای استفاده از نیروی نظامی آمریکا در جنگ با عاملان حادثه ۱۱ سپتامبر صادر شد ــ می‌تواند مجوز جنگ با ایران نیز باشد (که البته نمی‌تواند).

سایه اوهام دولت ترامپ بر منافع آمریکا

آمریکا باید یک گفتگوی حقیقی درباره ایران داشته باشد. ما باید روشن کنیم که ایران دیوار بلندی نیست.

نمی‌توانیم اجازه بدهیم یک رویای تب‌آلود، سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه را اداره کند. اسرائیل قدرتمندترین ارتش منطقه را دارد و با ادامه حمایت‌های آمریکا می‌تواند از خودش دفاع کند. آمریکا به مبارزه با تروریسمی که ایران حامی آن است ادامه خواهد داد. آمریکا احتیاجی ندارد به نام مقابله با ایران دست به حمایت کورکورانه از کشورهایی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی بزند. این حکومت‌ها مردم خودشان را سرکوب می‌کنند، به درگیری‌های منطقه‌ای دامن می‌زنند و از تروریسم و تعلیم و آموزش نیروهای افراطی در خارج از مرزهایشان، حمایت مالی می‌کنند. شراکت آمریکا با عربستان سعودی در جنگ یمن برای آنچه قرار بود مقابله با ایران باشد، منجر به یک فاجعه انسانی شد و آمریکا دیگر قادر به تشخیص منافع خود در این جنگ نیست.

برای پیش‌بردن یک استراتژی موثر، آمریکا نیاز دارد تا خود را به‌جای ایران تصور کند. پس از اینکه آمریکا به دو همسایه ایران حمله نظامی کرد، تنش‌ها به‌خاطر قصد ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای و درگیری‌های مرگبار میان ایرانی‌ها و سربازان آمریکا در عراق بدتر از قبل شد. آمریکا معتقد است تهاجمات ایران شدت گرفته و ایران معتقد است آمریکا ایران را محاصره کرده.

چیزی که در رویای تب‌آلود گم‌ شده، نیاز به برقراری گفتگو با تهران است. قبلا استراتژی فشار همراه با مذاکره منجر به توافق هسته‌ای برجام شد. آمریکا باید با ایران درمورد آینده عراق و افغانستان گفتگو کند و همراه با فشار باید یک گفتگوی وسیعتر درمورد برقراری امنیت در منطقه صورت بگیرد.

ایران هم ممکن است یک بحران را به سمت آستانه آن هدایت کند. با مشاهده پاره‌پاره شدن توافق هسته‌ای به‌دست ترامپ، ایران حالا می‌گوید اورانیوم را بیشتر از مقدار توافق شده در برجام غنی‌سازی خواهد کرد. اگر ایران مسئول حمله به نفتکش‌ها بوده، حملات بیشتری را نیز انجام خواهد داد که به بی‌ثباتی می‌انجامد. این می‌تواند وضعیت را به دورباطلی بکشاند که در نهایت احتمال وقوع جنگ را بالا می‌برد.

ما باید از این خواب تب‌آلود بیدار شویم، با به‌راه انداختن یک بحث جدی درباره ایران به یک استراتژی واقعی برسیم و مذاکره دوجانبه را آغاز کنیم.

منبع: گاردین


در همین زمینه: