تنها يک پايه از مجسمه ساخته شده اثر پرويز تناولی در محوطه اصلی کاخ نياوران باقی مانده است.

تارنمای روزنامه شرق امروز سه شنبه ۲۳ خردادماه گزارش داد، تمامی اجزای يکی از مجسمه‌های مربوط به سال ۱۳۴۱ اثر پرويز تناولی، مجسمه‌ساز، نقاش و پژوهشگر ايرانی نصب شده در محوطه اصلی کاخ نياوران تهران ناپديد شده و از آن مجسمه، تنها يک پايه برجای مانده است و از سرنوشت بقيه اجزای اين مجسمه خبری نيست.

پرويز تناولی با اعتراض به حرکت غيرفرهنگی عاملان اين واقعه گفت: “آسيب به اين مجسمه کاملاً آشکاراست. معلوم نيست مسئولان دست اندرکار چه پاسخ و اظهارنظری در اين‌باره خواهند داشت؟”

وی، آبان سال گذشته نيز از وضعيت نگهداری غيراستاندارد هفت مجسمه خود در موزه امام علی ابراز نارضايتی کرده بود.

هم‌اکنون، قفل‌های مجسمه “فرهاد قفل‌زن” يکی ديگر از آثار تناولی موجود در محوطه تئاتر شهر به‌وسيله رهگذران، کنده‌ شده و اين مجسمه از شکل نخستين خارج شده‌ است.

ليلی گلستان: آدم‌هايی که اکنون دست‌اندرکار هنر مملکت هستند هيچ بويی از تخصص در اين امر نبرده‌‌اند

تناولی پيش از اين، در ياداشتی در روزنامه اعتماد ، تخريب مجسمه‌ها را “يکی از زننده ترين کارها در يک جامعه متمدن” دانسته و گفته بود: “حالا اين اتفاق زننده به يک پديده تبديل شده است.”

اين هنرمند، گفته بود: “چرا بايد اين مجسمه‌ها نابود شوند؟ به ياد مجسمه کامبيز اسماعيلی شريف می‌افتم که چندی قبل در سفارت ايران در پاريس نابود شد. پيش از آن مجسمه‌ای از من در باغ هنرمندان قطعه قطعه شد که قطعات آن هم در يکی از گلخانه‌های شهرداری دفن شده است.”

وی با بيان اين‌که “سازمان‌های مسئول محافظت از اين اموال عمومی هيچ اقدامی نمی‌کنند” گفته بود: “آيا گسترش اين پديده را بايد به حساب ندانم‌کاری گذاشت؟”

اين مجسمه‌ساز با اشاره به اين‌که اگر مجسمه نمی‌خواهيم پس اين همه دانشگاه و دانشکده و نيروی جوان به چه کاری می‌آيد؟ ” افزوده بود: “آقايان، اگر صلاح ديديد که اثری نبايد ديده شود می‌توانيد آن را به سازمان ديگری بدهيد، يا آن را به فروش برسانيد و حتا می‌توانيد آن را به خود هنرمند بازگردانيد که برای خودت، ما نخواستيم.”

پيش از اين، در خردادماه سال جاری، ليلی گلستان، مترجم و نگارخانه‌دار، در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد، بروز چنين مسائلی را ناشی از “غيرحرفه‌ای و غيرمتخصص بودن و ندانستن مسئولان دست‌اندرکار” دانست و افزود: “چندان اميدی ندارم آثاری که در انبارهای جاهای مختلف هست، درست حفظ شوند. اصلأ فکر نمی‌کنند اين آثار، چه قدر از لحاظ اقتصادی ارزش دارند تا آن‌ها را حفظ کنند و نمی‌دانند اين آثار هر روز دارند گران‌تر می‌شوند.”

گلستان گفته بود: “آدم‌هايی که اکنون دست‌اندرکار هنر مملکت هستند هيچ بويی از تخصص در اين امر نبرده‌‌اند.”