رایدهندگان آلمانی ۲۶ مه/ پنجم خرداد برای انتخاب ۹۶ نماینده خود در پارلمان اروپا به پای صندوقهای رای خواهند رفت. آلمان بیشترین سهم نمایندگی در این نهاد اروپایی را دارد و به این خاطر انتظار میرود که تحولات سیاسی در این کشور تاثیر بهسزایی بر معادلات قدرت سیاسی در سرتاسر اروپا داشته باشد. اما در آلمان همچون در سایر کشورهای اروپایی احزاب میانهروی جریان اصلی رو به افول هستند، و از طرف دیگر جریان راست افراطی رشد پیوسته و بادوامی داشته است. این وضعیت چه تاثیری بر «سرنوشت» اروپا خواهد داشت؟
«انتخابات سرنوشت»
احزاب راست و چپ جریان اصلی انتخابات اروپا را «انتخاب سرنوشت» نامیده اند. بسته به میزان قدرت گرفتن راست افراطی، اروپا، در درون خود گرفتار کشاکش خواهد شد.
اما اگر واقعاً سرنوشت قاره به میزان قدرت راست افراطی در پارلمان اروپا گره خورده باشد، وضعیت بحرانی است. نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد که راست افراطی، با گرایش ناسیونالیستی، ضدمهاجر و اسلامستیز، موفق شده است پایگاهی ثابت و پردوام در میان آلمانیها پیدا کند.
در مقابل احزاب جریان اصلی با وجود برخورداری از حمایت بیشتر، معمولاً انتخابی میان بد و بدتر هستند و کمتر کسی به خاطر باورهای مشترک به آنها رای میدهد.
با روند کنونی دست کم انتظار میرود که نقش احزاب حاشیهای در پارلمان اروپا پررنگتر شده و ایجاد ائتلاف و سیاستگذاری در این نهاد اروپایی مشکلتر شود.
در آلمان تعداد فهرستهای انتخاباتی رشد قابل توجهی داشته است و مقامات این کشور ۴۱ فهرست از احزاب مختلف را برای شرکت در انتخابات پارلمان اروپا تایید کردهاند. در میان این احزاب، حزب بنفشها که طرفدار معنویات هستند و حزب طرفدار عشق هم وجود دارد.
شش حزب اصلی حاضر در پارلمان آلمان نیز در انتخابات اروپا حضور دارند: حزب آنجلا مرکل، صدر اعظم آلمان با نام اتحاد دموکرات مسیحی (CDU)، همراه با حزب باواریایی متحد حزب مرکل، با نام اتحاد سوسیال مسیحی (CSU)، و حزب چپ میانه سوسیال دموکرات (SPD)، که همگی آنها در ائتلاف دولت حضور دارند. ذر طرف دیگر حزب دموکرات آزاد آلمان (FDP)، حزب چپ (die Linke)، حزب سبز (Die Grünen)، و حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان (AFD) هستند که در مقام اپوزیسیون در پارلمان ملی این کشور حضور دارند.
توجه بیشتر آلمانیها به انتخابات اروپا
بر اساس یک نظرسنجی دو سوم رایدهندگان اروپایی قصد شرکت در انتخابات را دارند. همزمان سه چهارم آلمانیها در پاسخ به این نظرسنجی گفته اند که قصد شرکت در انتخابات را دارند.
با توجه به اینکه در انتخابات سال ۲۰۱۴ اروپا، تنها ۴۳ درصد آلمانیها مشارکت کردند، میتوان گفت امسال اهمیت انتخابات بیشتر شده است. نظرسنجیها نشان میدهد که دلایل مشارکت بیشتر مردم تا حدی عاطفی است.
«برگزیت» و سایر گفتارهای ضد اتحادیه اروپا از انتخابات پنج سال پیش تا کنون در مرکز توجه بودهاند. یک دلیل آن قدرتگرفتن راست افراطی ــ که نماینده این گفتارهاست ــ در انتخابات محلی کشورهای مختلف این قاره بود که بر افکار عمومی اروپاییان تاثیرات گسترده ای داشته است.
اگرچه نمیتوان گفت که این تاثیر دقیقاً چیست، اما میتوان دید که ترس و دلهره و سایر عواطف نامطمئن درباره آینده اروپا در جلب توجه مردم به این انتخابات موثر هستند و احزاب نیز با دریافتن این نکته هر چه بیشتر تلاش میکنند که به این عواطف دامن بزنند.
احتمال پیروزی چه کسانی در آلمان بیشتر است؟
پیشبینیها نشان میدهد که در آلمان سهم احزاب جریان اصلی از کرسیهای پارلمان اروپا کمتر خواهد شد.
حزب آنگلا مرکل (CDU) و به اصطلاح حزب خواهر آن،CSU حداکثر ۳۰ درصد رای خواهند آورد، که از سقوط پنج درصدی حمایت رایدهندگان از این احزاب حکایت میکند.
حزب سوسیالدموکراتها که در ائتلاف دولت حضور دارد، سقوطی ۹ درصدی را تجربه خواهد کرد. انتظار میرود این حزب نتواند خیلی بیشتر از ۱۸ درصد آرا را از آن خود کند.
در مقابل صعود حزب سبز قابل توجه بوده است (نزدیک به هشت درصد رشد). این حزب در انتخابات ۲۰۱۴ تنها ۱۰ درصد آرا را از آن خود کرده بود.
حزب چپ وضعیتی نسبتاً با دوام خواهد داشت و انتظار میرود که با سقوطی جزئی نزدیک به هفت درصد آرا را کسب کند.
حمایت از حزب دموکرات آزاد که طرفدار بازار آزاد و حمایت از کسب و کار است نیز از ۳,۴ درصد در انتخابات پیشین به دو برابر آن، یعنی هفت درصد خواهد رسید.
اما موضوعی که باعث دلهره بسیاری از تحلیلگران و فعالان مدنی آلمانی و اروپایی شده است، صعود آرام و با دوام حزب راستگرایان افراطی AFD است.
این حزب که تنها یک سال پس از تاسیس آن توانست در انتخابات ۲۰۱۴ اروپا با هفت درصد رأی، موفق به ورود به اتحادیه شود، در انتخابات پیشرو بر اساس نظرسنجیها حداقل ۱۰ درصد آرا را از آن خود خواهد کرد.
قدرت گرفتن راست افراطی در اروپا؛ و در آلمان؟
مطالعهای که اخیراً از سوی یکی از نهادهای اروپایی انجام شد نشان میداد که حدود ۱۰ درصد اروپاییها به یک حزب پوپولیست راست یا راست افراطی رای میدهند.
نکته قابل توجه در این پژوهش این دریافت است که در واقع احزاب راست افراطی، در جلب حمایت مثبت رایدهندگان در مقام اول هستند.
حمایت مثبت به این معنا است که افراد به خاطر باورهای مشترک و علاقهمندی به برنامههای یک حزب به آن رای میدهند.
در مقام دوم احزاب رادیکال چپ قرار دارند که از ۶,۲ درصد حمایت مثبت رایدهندگان برخوردارند و حزب سبز نیز از تایید مثبت ۴,۴ درصد جمعیت اروپا برخوردار است.
اما پژوهش اخیر نشان میداد که رایدهندگان اغلب از رای خود برای بیرون انداختن احزابی استفاده میکنند که مخالفشان هستند و هدفشان حمایت از گروه خاصی نیست. بیشتر رایدهندگان دیگر انتخاب نمیکنند که از حزبی حمایت کنند، بلکه انتخاب میکنند که با حزبی مخالفت کنند.
به عبارتی، اگر بیشتر مردم به احزاب جریان اصلی رای میدهند، به این دلیل است که میترسند و انتخاب دیگری پیش روی خود نمیبینند. در واقع انتخاب احزاب جریان اصلی در اغلب مواقع انتخاب میان بد و بدتر است و حمایت مثبت از این احزاب کمتر از حمایت مثبت از راست افراطی است.
آیا انتخابات پارلمان اروپا «انتخاب سرنوشت» است؟
با توجه به رشد قوی طرفداران احزاب راست، احزاب میانه جریان اصلی با نزدیک شدن به انتخابات اروپا شعار اصلی انتخاباتی خود را مقابله با ناسیونالیسم گذاشته اند.
نویسنده روزنامه دی تسایت (die Zeit) چاپ آلمان استدلال میکند که تمرکز بیش از حد احزاب میانه به رشد ناسیونالیسم در این انتخابات آسیبزا بوده است. او میگوید که این احزاب انتخابات پارلمان اروپا را به «انتخاب سرنوشت» تعبیر کرده اند که تعبیری غلط محسوب میشود.
آندرا نالس از حزب SPD میگوید: اروپا در برابر «انتخاب سرنوشت» قرار گرفته است.
کریستین لیندر، رئیس حزب FDP، میپرسد که «آیا انتخابات اروپا یک انتخاب سرنوشت است؟»، و پاسخ میدهد «قطعاً».
دیتمار بارش، از حزب سبز نیز همین کلمه «سرنوشت» را تکرار میکند.
و مانفرد وبر، از حزب CSU که قصد ریاست بر کمیسیون اتحادیه اروپا را دارد، سال ۲۰۱۹ را سال «سرنوشت» برای اروپا مینامد.
نویسنده روزنامه دی تسایت استدلال میکند که احزاب راست رادیکال جلوی درهای استراسبورگ و بروکسل منتظر ننشسته اند؛ آنها همین حالا در آنجا نمایندگانی دارند. بنابراین «این غلط است که انتخابات اروپا را به نوعی رفراندوم تشبیه کنیم.»
او استدلال میکند که بر اساس نتایج نظرسنجیها ۵۵ درصد آلمانیها اروپا را آینده خود میبینند. در میان جوانان این کشور درصد بالاتری از نگاه اروپایی وجود دارد؛ تقریباً دو سوم. اما فقط ۹ درصد پرسششوندگان فکر میکنند که اروپا در وضعیت خوبی قرار دارد. ۵۶ درصد آلمانیها خواهان همکاری بیشتر در سطح کشورهای اروپایی هستند و تنها ۲۲ درصد میخواهند که ظرفیت بیشتری از سیاستگذاری به اتحادیه اروپا منتقل شود.
این به معنای آن است که انتخابات اخیر مسئله بین وجود یا عدم وجود اتحادیه اروپا، ناسیونالیسم یا اروپا نیست. بلکه مسئله اصلی برای مردم چگونگی سیاستگذاری در این اتحادیه است.
اما احزاب راست و چپ میانه هنوز درباره «انتخاب سرنوشت»، «مقاومت»، «جنگ دیگر هرگز»، و غیره حرف میزنند.
در مقابل ناسیونالیستها وضعیت را بهتر درک کرده اند. آنها که برای مدتی طولانی اتحادیه اروپا را نقد کرده اند، حالا به انتظارات و مخالفتها پاسخ میدهند. هیچ کدام از آنها، در هیچ کدام از کشورهای اروپایی، فرانسه، ایتالیا، یا اتریش درباره نابودی اتحادیه اروپا حرف نمیزنند، و هیچ کدام با توجه به تجربه ناموفق برگزیت، از خروج از اتحادیه اروپا دم نمیزنند.
شاید بتوان گفت احزاب میانه بیشتر از احزاب راست به ایجاد ترس و دلهره دامن میزنند و حتی به خاطر واکنشی بودن و عدم فهم مخاطبان خود، به طور ناخواسته به برانگیختن احساسات ناسیونالیستی کمک میکنند.
آنها از رایدهندگان میخواهند که به انتخاب میان بد و بدتر فکر کنند. موضوعی که بسیاری از مردم در کشورهای دموکراتیک و نیمه دموکراتیک جهان را خسته کرده است.
احزاب راست افراطی درباره یک اروپای دیگر، و تغییر ریشهای در ساختار اتحادیه اروپا وعده میدهند. همه ما از سویهای اروپامحور، مهاجرستیز و اسلامستیز آن خبر داریم، اما این را که اروپای دیگر آنها دقیقاً به چه شکلی است و چه طور قرار است وضعیت شهروندان اروپایی را بهتر کند، نمیدانیم.
اما از طرف دیگر، احزاب نهادینهشده جریان اصلی طوری رفتار میکنند که انگار طرفدار وضع موجود هستند. به جای وعده تغییر، این احزاب به تصویر محافظهکارانهای از اروپا چسبیده اند.
به همین دلیل ناظران متعددی میگویند دشمن این احزاب و عامل ریزش رایهای آنها بیشتر خودشان هستند، و نه ناسیونالیستها.
در طول سالیان با وجود اینکه پارلمان اروپا هر چه بیشتر صاحب قدرت و حق سیاستگذاری شده، تعداد رایدهندگان به مرور زمان کمتر شد. ۶۵,۷ درصد آلمانیها در اولین انتخابات اروپا در سال ۱۹۷۹ مشارکت کردند اما درصد مشارکت در انتخابات قبلی که پنج سال پیش برگزار شد به ۴۸,۱ درصد رسید (مشارکت در اروپا از ۶۱,۸ درصد به ۴۲,۶ درصد رسید.)
همانطور که پیشتر گفته شد، نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد که تمایل آلمانیها به انتخابات پیشرو بسیار بیشتر از پنج سال قبل بوده است. اما تنها ۲۳ درصد از پاسخدهندگان گفته اند که این یک انتخاب سرنوشت است.
نمایندگان احزاب آلمانی در انتخابات اروپا
نظرسنجی نهاد YouGov برای خبرگزاری آلمان نشان میدهد که تا یک ماه قبل از انتخابات ۴۵ درصد آلمانیها هیچ کدام از ۹ نماینده اول فهرست احزاب آلمانی برای انتخابات پارلمان اروپا را نمیشناختند.
نمایندگان احزاب آلمانی به قرار زیر اند:
کاتارینا بارلی، وزیر دادگستری، از حزب میانه چپ سوسیال (SPD) که تا یک ماه قبل از انتخابات، آلمانیها بیشتر از همه (حدود ۳۹ درصد) او را میشناختند.
یورگ مویتن، رئیس حزب حزب راست افراطی بدیل برای آلمان (AFD)؛ ۳۵ درصد رایدهندگان میدانند که او در انتخابات حضور دارد. ۵۴ درصد حامیان AFD گفتند که از حضور مویتن در انتخابات پارلمان اروپا مطلعند.
منفورد وبر، از لیست حزب راستـمیانه سوسیالیستهای مسیحی (CSU ، خواهر حزب دموکراتهای مسیحی CDU) ، که برای ریاست کمیسیون اتحادیه اروپا رقابت میکند، بعد از دو نماینده حزب SPD و AFD، با ۲۶ درصد شناختهشدهترین است.
نیکولا بیر، دبیر اول حزب حامی کسبوکار دموکراتهای آزاد (FDP) نیز به میزان وبر برای رایدهندگان آلمانی نامآشنا است.
اسکا کلر، نماینده اول حزب سبز، با هفت درصد و سون گیگولد نماینده دوم حزب سبز با شش درصد در مقامهای بعدی قرار دارند.
اودو بولمان نامزد دوم حزب سوسیال دموکرات SPD که ۲۰ سال است نماینده آلمان در پارلمان اروپا است، در خاطرِ تنها چهار درصد از رایدهندگان بود.
نکاتی فنی درباره انتخابات پارلمان اروپا در آلمان
انتخابات پارلمان اروپا از ۲۳ تا ۲۶ ماه مه برگزار میشود. روز برگزاری این انتخابات در آلمان ۲۶ مه است.
حدود ۶۴,۸ میلیون آلمان و اروپایی واجد شرایط رای دادن در آلمان هستند. در آلمان نیز همچون سایر کشورهای اروپایی (به جز یونان) سن رای دادن ۱۸ سال است. در یونان حداقل سن رای دادن ۱۷ سال در نظر گرفته شده است.
امسال به جز نوجوانانی که به سن ۱۸ سال رسیده اند و مهاجرانی که موفق به کسب شهروندی در آلمان شدند، جمعیت دیگری نیز به رایدهندگان افزوده شده: برای اولین بار یک دادگاه در آلمان حکم داده است که افراد بالغ با کمتوانی در یادگیری میتوانند رای بدهند. این حکم ۸۰ هزار نفر را شامل میشود.
رایدهندگان آلمانی میتوانند از میان ۴۱ حزب نمایندگان خود را انتخاب کنند. در انتخابات پارلمان اروپا در سال ۲۰۱۴ در آلمان تنها ۲۵ حزب رقابت میکردند، بنابراین تعداد احزاب جهش قابل توجه داشته است.
این بار مقامات کمیسیون انتخابات آلمان اما نام احزب نسبتاً ناشناختهای را نیز برای این انتخابات تایید کردند: حزب بنفشها که برنامهشان بر اساس نوعی معنویت تنظیم شده؛ حزب اروپایی عشق؛ حزب طرفدار همهپرسی؛ اتحادیه طرفدار «درآمد پایه همگانی»؛ حزبی برای حیوانات و غیره.
۱۸ حزب دیگر نتوانستند تایید مقامات برای حضور در رقابت انتخاباتی را کسب کنند، از آن جمله حزب طرفدار محیط زندگی و حزبی که منافع گیاهخواران را نمایندگی میکند.
از میان ۷۵۱ کرسی پارلمان اروپا که به ۲۸ کشور عضو اتحادیه اختصاص داده شده، ۹۶ کرسی به نمایندگان آلمان میرسد . در اینجا همچون نیمی دیگر از کشورهای اروپایی، حداقل سن نامزدهای نمایندگی ۱۸ سال در نظر گرفته شده است.
بعد از کنار گذاشته شدن نمایندگان بریتانیا به خاطر برگزیت که احتمالاً تا پایان اکتبر رخ خواهد داد، تعداد اعضای پارلمان اروپا به ۷۰۵ تن خواهد رسید.