با سپری شدن چهلمین سالگرد انقلاب ایران، وقایع پس از انقلاب هم، یکی یکی و به ترتیب زمانی، چهل ساله میشوند، از جمله چهل سالگی «حکومت ۵۸». «حکومت ۵۸» عنوان تازهترین کتاب عکس مریم زندی، عکاس مشهور ایرانی است که این روزها برای رونمایی از آن به پاریس آمده است. این کتاب که «مؤسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و نشر نظر» در تهران آن را منتشر کرده، در واقع جلد دوم کتاب «انقلاب ۵۷» است که مریم زندی چهار سال پیش، پس از مدتها انتظار برای صدور مجوز منتشر کرد.
محمودرضا بهمنپور، مدیر نشر نظر، در مقدمهای که برای «حکومت ۵۸» نوشته، تأکید کرده که دو پاره شدن این روایت تصویری و انتشار آن در کتابهایی جداگانه شاید چندان ضرورت نداشت، اما با محدودیتهای موجود، چارهای هم جز این نبود.
عکسهای مریم زندی در کتاب «انقلاب ۵۷»، بخشهای مهمی از دوران انقلاب ایران، به ویژه حضور فراگیر و گسترده زنان در این انقلاب را به تصویر کشیده بود. روی جلد آن هم تصویری از صفحه اول روزنامه کیهان چاپ روز سوم بهمن ۱۳۵۷ بود که جملهای از روحالله خمینی را تیتر اول خود کرده بود: «در حکومت اسلامی دیکتاتوری وجود ندارد.»
در حالی که عکسهای «انقلاب ۵۷» با همهپرسی دوازدهم فروردین ۱۳۵۸ به پایان رسید، عکسهای «حکومت ۵۸» با روزهای آغازین پس از انقلاب ایران آغاز میشود و با هیجانات و تظاهرات پس از انقلاب و انقلاب فرهنگی ادامه مییابد و در جایی که دیگر عکاس اجازه عکس گرفتن نداشت، متوقف میشود. مریم زندی در مقدمهای که برای «انقلاب ۵۷» نوشته بود، خاطرهای را از آن روزها بازگو کرده بود:
«در خیابان شریعتی تظاهرات بود و من عکاسی میکردم. سعی کردم خودم را پشت درختی مخفی کنم و عکس بگیرم. بیشتر مردم در حال گرفتن عکس و فیلم بودند. مأمورین دولت مردم معترض را متفرق میکردند و مردم شعار میدادند “نترسید، نلرزید ما همه با هم هستیم”. دو دوربین همراهم بود. یک مأمور ضدشورش مرا دید و به همکارش که پائین پل در خیابان بود اشاره کرد. سعی کردم بدوم و از آن طرف داخل جمعیت شوم. ولی او به من رسید و مرا گرفت…»
اگر در «انقلاب ۵۷» حضور زنان در انقلاب ایران در داخل کتاب به تصویر کشیده شده بود، این بار در «حکومت ۵۸» زنان از همان روی جلد کتاب نمایانند. یکی از عکسهای «حکومت ۵۸» عکسی از تظاهرات زنان در اعتراض به قانون تعدد زوجات و حق طلاق یک جانبه است که در آبان ۱۳۵۸ در خیابان ولی عصر تهران برگزار شد. در این تظاهرات هنوز زنان میتوانستند بدون حجاب و روسری به خیابانها بیایند. اما شعاری که روی یکی از پلاکاردها نوشته شده و در دستان یکی از زنان بود، به دستور ممیزان وزارت ارشاد محو و سانسور شده است. مریم زندی این عکس را با همین پلاکارد و شعار سانسور شده، به عنوان عکس روی جلد انتخاب کرده است. شاید این تصمیم مریم زندی چنین پیامی دارد: پلاکارد سفید هم بخشی از تاریخ انقلاب ایران است.
ناشر در مقدمهای که برای «انقلاب ۵۸» نوشته، تأکید کرده که قرار بود «کتاب حاضر تا حد امکان یادآور شعارها، دیوارها، نمادهای گرافیکی، پارچهنویسیها و پلاکاردهای آن روزگار باشد بیآنکه جهتگیری خاصی را پی بگیریم…»
کتاب «انقلاب ۵۸» با چند پوستر از دانشجویان، فارغالتحصیلان، استادان و طراحان گرافیک دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران که در همان هفته نخست بهمن ۱۳۵۷ در سالن ژوژمان این دانشکده به نمایش درآمد، آغاز میشود. تعدادی از این پوسترها در تظاهرات و رویدادهای پس از انقلاب در دستان مردم عادی دیده میشد و معروف شدند. عناصر بصری در این پوسترها برگرفته از جریانهای سیاسی اروپا و همچنین وقایع مه ۶۸ پاریس بود: مشتهای گره کرده، حضور کارگران و کشاورزان و…
در همان موقع، برگزارکنندگان این نمایشگاه از طراحان اسلامگرا نیز برای شرکت در این نمایشگاه دعوت کرده بودند، اما اسلامیها میخواستند از همان ابتدا راهشان جدا باشد. آنان پوسترهای خود را در حوزه هنری تازه تأسیس به نمایش میگذارند.
پس از این یادآوری تاریخی درباره یک واقعه هنری ابتدای انقلاب، عکسهای مریم زندی در «حکومت ۵۸» با عکسی از جمعیت انبوه مقابل دانشگاه تهران آغاز میشود. سپس عکسهایی از زنان که در حال پاک کردن شعارهای انقلابی از روی دیوارهای تهران هستند. در ادامه به محله عودجان در جنوب تهران میرویم. داریوش فروهر وزیر کار دولت موقت و نادر ابراهیمی، نویسنده و مشاور فروهر بیل به دست، مشغول پاکسازی این محله هستند.
اولین تظاهرات روز جهانی کارگر پس از انقلاب، راهپیمایی در محکومیت ترور مرتضی مطهری، راهپیمایی عظیم هواداران گروههای چپ در حمایت از جمهوری اسلامی در خرداد ۵۸: برخی از تظاهرکنندگان چوب به دست و عکسی از خمینی وسط جمعیت، درگذشت طالقانی و تشییع جنازه او، راهپیمایی زنان در اعتراض به قانون تعدد زوجات، برگزاری نماز جماعت روبهروی سفارت آمریکا، عکسهایی از خود سفارت آمریکا، سفر دبیرکل وقت سازمان ملل متحد به ایران، تظاهرات هواداران سازمان مجاهدین خلق در دانشگاه تهران، تبلیغات اولین انتخابات ریاست جمهوری و پوسترهای تبلیغاتی داریوش فروهر نامزد این انتخابات، زنان در نماز جمعه تهران، گردهمایی هواداران گروههای چپ در میدان آزادی، بزرگداشت محمد مصدق با حضور ابوالحسن بنیصدر، بزرگداشت روز جهانی زن در دانشگاه تهران و وقایع انقلاب فرهنگی.
ینها وقایعی است که مریم زندی با گرفتن عکس و انتشار آنها در «حکومت ۵۸» برای همیشه در تاریخ ثبت کرده است. در پایان نیز کتاب با عکسهایی از گورهای خالی بهشت زهرا در جنوب تهران پایان مییابد که در انتظار جسد کشتهشدگان حوادث پس از انقلاب است.
مریم زندی قصد داشت که عکاسی از اتفاقات خیابانی و جامعه پس از انقلاب را در سالهای پس از ۵۸ هم ادامه دهد، اما «آزارها برای عکاسی در خیابان و تجمعات به حدی شد» که نتوانست ادامه دهد. او در سالهای بعد، به «فضاهای بسته» کوچ کرد و پروژه عکاسی از «چهرهها» را آغاز کرد که اکنون در پنج جلد کتاب منتشر شده است: چهره ادبیات معاصر (دو جلد)، چهره نقاشان معاصر، چهره سینما و تئاتر معاصر و چهره موسیقی معاصر ایران.
اما فعالیت در این حوزه هم آزادانه نبود. در یکی از دفعاتی که مریم زندی عکسهایی از چهرههای ادبی را برای کسب مجوز نمایشگاه به ارشاد فرستاد، یکی از مقامات ارشاد به گالریدار گفته بود:
«به این خانم بگویید چرا عکس اینها را میگیرد و چرا برای اینها میخواهد تبلیغ کند؟ بگویید برود عکس گل و بلبل بگیرد!»
نمایش آثار نسل جدید عکاسان ایران در پاریس
نمایشگاه «ایران فوتو- درون و بیرون» در انجمن فرهنگ و هنر خاورمیانه در پاریس
همزمان با رونمایی از «حکومت ۵۸»، مجموعهای از آثار عکاسان نسل پس از انقلاب ایران نیز در مرکز بینالمللی هنر پاریس به نمایش درآمده است.
نمایشگاه گروهی «ایران فتو» شامل ۶۰ قطعه عکس از ۲۰ عکاس ایرانی، از ۲۰ آوریل آغاز شده و تا ۲۰ مه به مدت یک ماه ادامه خواهد داشت.
همه عکاسان این نمایشگاه، متولد پس از ۱۳۵۷ و در شهرهای مختلف ایران هستند که اکنون نیز در این کشور ساکنند. آنان حوادث انقلاب را با چشم خود ندیدند، اما با پیامدهای پس از انقلاب بزرگ شدند. به همین دلیل، به ایران و انقلابش، نگاهی متفاوت نسبت به عکاسان نسل قبل از خود دارند.
این عکاسان همگی دو سه دهه پس از انقلاب دوربین به دست گرفتند و با دوربین خود چیزهایی را ثبت کردهاند که دیگر شعار و آرمان نبود، بلکه زندگی واقعی سالهای پس از انقلاب است.
آثار به نمایش درآمده در «ایرانفتو» تغییرات و تحولات جامعه ایران را به شیوهای دیگر روایت میکند: روایت عریان فضای پرهیجان و احساسی جامعه سالهای ابتدای انقلاب، جایش را به روایتی هنریتر داده است.
در همین زمینه: