بیژن روحانی − شهر ساحلی ریو دو ژانیرو خود را آماده میکند تا چند هفته دیگر میزبان نشستی جهانی و بسیار مهم در مورد آینده محیط زیست، توسعه و اقتصاد باشد. سران بسیاری کشورها از جمله ایران قصد دارند در این نشست که روز بیستم ماه ژوئن آغاز میشود، شرکت کنند. نه فقط بخش دولتی، بلکه نمایندگانی از صدها موسسهی غیردولتی و پژوهشی و همچنین نهادهای مردمی و نمایدگان افکار عمومی و رسانهها قرار است در این نشست حضور یابند. از هم اکنون بسیاری از رسانههای جهان به این نشست مهم توجه کردهاند و روزانه به انعکاس دیدگاهها و پرسشهای گوناگون در خصوص انتظارات جوامع مختلف از این نشست میپردازند.
31 May 2012
بحثهای داغ پیش روی نشست “ریو۲۰+”
توسعه پایدار و اقتصاد سبز
در سال ۱۹۹۲ و در نشستی جهانی در مورد محیط زیست کره زمین که در همین شهر ریو دو ژانیرو برگزار شد، اصطلاح «توسعه پایدار» به مجموعهی لغات فرهنگ جهانی سیاست و اقتصاد راه یافت. با آن که از آن زمان تاکنون بیست سال گذشته است اما درک و دریافت از مفهوم «توسعه پایدار» نزد جوامع مختلف، گروههای اجتماعی، تصمیمگیران سیاسی و صاحبان صنایع متفاوت است. در یک کلام آنکه همگان نسبت به این مفهوم و به خصوص نسبت به چگونگی دست یافتن به آن با یکدیگر اتفاق نظر ندارند. و این شاید همان گرهگاه اصلی باشد که همچنان محیط زیست جهانی را با خطرات مختلفی تهدید کرده است.
اکنون پس از گذشت بیست سال از آن نشست، کشورهای مختلف قصد دارند در «ریو۲۰+» درک و دریافت خود را از اقتصاد سبز و توسعه پایدار تازه کنند و چالشهای امروز جهان را، که شاید بیست سال پیش خبری از آنها نبود، در نظر بگیرند. بسیاری اکنون بر جایگاه کلیدی «اقتصاد سبز» برای توسعه پایدار و ریشه کن کردن فقر در جهان تاکید میکنند، اما واقعیت آن است که خیلیها تصویر درست و روشنی از این مفهوم ندارند.
اختلاف نظرها
در همین ابتدا اما به نظر میرسد میان هیئتهای شرکت کننده در این نشست نیز اختلاف فراوانی بر سر مفهوم اقتصاد سبز و چگونگی بهرهبردن انسان از طبیعت به وجود آمده است. مطابق پیشنویسهایی که هيئتهای شرکت کننده در اختیار برگزارکنندگان کنفرانس گذاشتهاند، و اکنون نیز در وب سایت آن قابل دسترسی است، برخی کشورها معتقدند باید منافع مادی که اکوسیستمهای مختلف در اختیار انسان میگذارند را ارزیابی کرد و آنها را در قلب اقتصاد سبز جای داد. اما در برابر، گروهی دیگر از نمایندگان معتقدند این تعبیر راه را برای استفاده منفعت طلبانه بیشتر از طبیعت و ادغام آن در بازار آزاد میگشاید.
اصطلاح اقتصاد سبز و توسعه پایدار که به نظر مفاهیمی مثبت هستند، در دل خود تناقضها و گاه جدالهای عمیقی را پنهان کردهاند. شاید بشود قضیه را به این صورت خیلی ساده و خلاصه ارائه کرد:
از یک طرف دولتهای ثروتمند (نمایندگان کشورهای شمال) میگویند: ما طبیعت را هدر میدهیم زیرا قدر و ارزش آن را نمیدانیم. بله بسیار خوب، البته که تامل درستی است. اما گاهی اوقات در این نکته به ظاهر ساده، مفهوم ارزش با قیمت همسان دانسته میشود. یعنی ارزش طبیعت در میزان قیمت مادی آن، یا کالاهایی است که میتوان از آن تولید کرد و فروخت. بنابراین بحث این کشورها این است که برای حفاظت از طبیعت و منابع آن و همچنین محافظت از آن خدمات طبیعی که ما برای توسعه به آن نیاز داریم، باید بتوانیم به قیمت و ارزش مادی آنها استناد کنیم و این محاسبه را وارد بازار کنیم، آن وقت با این منطق قادر خواهیم بود جلوی تخریب آنها را بگیریم.
نگاه بازارمحور و نقد آن
البته این گونه نگاه بازار محور به حفاظت از طبیعت، چندان تازگی ندارد. پیش از این به عنوان مثال سازمان ملل نیز در برنامه خود برای کاهش انتشار دی اکسید کربن از طریق مبارزه با جنگلزدایی چنین منطقی را به کار برده بود. برپایه آن استدلال، اگر میزان کربنی که در جنگلها ذخیره شده است محاسبه و ارزش آن در معادلات محسوب شود، آنگاه ارزش مالی حفاظت از جنگلها بیشتر از منافع تخریب و قطع کردن درختان جنگلی خواهد بود.
این سیاست که در نظر اول ممکن است درست و بازدارنده به حساب آید، در عمل با انتقاد رو به رو شده است. بر مبنای این منطق اقتصادی و مالی، اگر شرکتهایی که از جنگلها استفاده میکنند بتوانند به ازای درختانی که از بین میبرند در نقاطی دیگر درخت بکارند، فعالیتهای جنگلزدایی آنها قابل توجیه است. اما با استناد به همین منطق، جنگلهای استوایی فراوانی از میان رفته است و از آن بدتر آنکه زمینهای فراوانی، به عنوان مثال در اوگاندا، برای کاشتن درختهای جایگزین، از مردمی که در آن ساکن بودهاند تصاحب شده است.
اکنون بسیاری کشورهای ثروتمند قصد دارند این منطق را به بخشهای دیگر نیز گسترش دهند و مثلا برای حفاظت از تنوع زیستی و یا تهیهی آب سالم و دیگر خدماتی که طبیعت میتواند در اختیار انسان بگذارد آن را به کار برند. منطقی که ممکن است از بعضی جهات باعث حفاظت طبیعت شود، اما در نهایت باعث خصوصی سازی منابع طبیعی میشود، منابعی که به همه انسانها تعلق دارد و همه در برابر آن هم دارای مسئولیت و هم نسبت به آن دارای حقوقی هستند.
امیدواریها
به نظر میرسد این یکی از چالشهای اصلی در نشت «ریو ۲۰+» باشد که میتواند روی مباحث سازنده آن نیز سایه بیندازد. از جمله امیدهای سازندهای که برای نشست ریو وجود دارد یکی برداشتن یارانههای عظیم برای سوختهای فسیلی، حمایت از صنایع سبز و سازگار با محیط زیست، و برداشتن مالیات از روی خدمات اجتماعی و به جای آن وضع مالیات بیشتر برای صنایع و فعالیتهای آلوده کننده محیط است.
گرچه هم اکنون مفهوم اقتصاد سبز با اختلاف نظرها و تفسیرهای متفاوتی رو به روست، اما در یک بازه زمانی طولانی همه ما نیاز به اقتصادی داریم که بتواند الگوی تولید و مصرف ما را تغییر داده و به جای وسواس بیمارگونه به رشد مفرط، به فکر کارکردهای سالم اجتماعی باشد.
نشست «ریو ۲۰+» امیدوار است بتواند فضای لازم برای چنین بحثهای پرشوری را نه فقط روی صحنهی اصلی و در میان دولتمردان، بلکه در فرصتهایی که در اختیار شهروندان و نهادهای غیردولتی میگذارد نیز فراهم کند.
در همین زمینه: