سعید بیانی- هنوز تب و تاب مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی با ۵+ ۱ به پایان نرسیده بود که خبر دیگری در مورد آزمایشهای مخفی در سانتریفوژهای فردو روی وبسایت خبر گزاریها قرار گرفت: غنیسازی اورانیوم در ایران اینبار به غلظت ۲۷ درصد.
اگرچه قرار است دور بعدی مذاکرات روزهای ۲۹ و ۳۰ خرداد ماه در مسکو برگزار شود، ولی از هماکنون نیز زمزمههای شکست مذاکرات مسکو بهگوش میرسد. کاترین اشتون بعد از دو روز مذاکره بینتیجه در بغداد از «اختلافات بنیادین» با جمهوری اسلامی خبر داد، اختلافاتی که بهنظر میرسد باعث خواهد شد که هیچ کدام از طرفین حاضر به کوتاه آمدن از موضع خود نباشند.
تعلیق غنیسازی ۲۰ درصدی که حال به ۲۷ درصد رسیده است، تعطیلی کامل تاسیسات فردو در نزدیکی قم، تحویل کامل مقدار اورانیوم غنی شده و بازدید سرزده از مجتمع نظامی پارچین از جمله خواستههای قدرت جهانی است که جمهوری اسلامی تاکنون زیر بار آن نرفته است و از شواهد امر بر میآید در آیندهای نزدیک بهخصوص تا زمان برگزاری مذاکرات مسکو نیز هرگز به آن تن نخواهد داد.
اعتمادسازی از نوع دیگر
بارها در گفتار مقامات جمهوری اسلامی سخن از «اعتمادسازی» بهمیان آمده است. باید دید آیا دادن بستههای مشوق اقتصادی و سیاسی به جمهوری اسلامی توانسته برنامه هستهای حکومت را حتی کمی کندتر کند یا نه. آیا اعتمادسازی یکجانبه نتیجهبخش خواهد بود و یا خیر؟
یکی از مولفههای اصلی اعتماد سازی پایبندی به صداقت است. در طول دو دهه از آغاز پروژه هستهای جمهوری اسلامی تاکنون، حکومت به هیچکدام از تعهدات خود در زمینه برنامه هستهای پایبند نبوده است.
برای نمونه در حالی که آخرین مراحل ساخت نیروگاه اتمی بوشهر رو به پایان بود، در اوت ۲۰۰۲ اطلاعات مربوط به تلاشهای حکومت برای دستیابی به سلاحهای هستهای در تاسیسات هستهای نطنز و آب سنگین اراک منتشر شد.
تاسیسات هستهای شهید احمدی روشن نطنز، تاسیساتی زیرزمینی است که در عمق ۳۰ متری با دیوارهای بتن آرمه برای غنیسازی اورانیوم در سطح بالا ساخته شده است. جمهوری اسلامی برای نشان دادن صداقت خود هیچ توجیهی برای تاسیسات مخفی خود نداشته است. اگرچه مقامات جمهوری اسلامی در مورد این تاسیسات گفتهاند که برای ایمنی مردم و جلوگیری از بمباران احتمالی چنین تمهیداتی اندیشه شده است، اما با این حال غنیسازی مخفیانه در این تاسیسات پیش از پیش به نگرانیها افزوده است.
از دیگر مراکز هستهای، سایت پارچین در جنوب شرقی تهران است. گفته میشود بخش اعظمی از پروژههای هستهای در این مرکز دنبال میشود. در ۱۱ مه (۲۲ اردیبهشت ماه) خبرگزاری آسوشیتد پرس تصاویری از اتاق مهار انفجار در مرکز پارچین را به نقل از منبعی از مقامات اطلاعاتی در ایران منتشر کرد؛ کارشناسان مشخصاً بر این موضوع تاکید کردند این ساحتمانها از نوعی است که در آزمایشات هستهای بهکار میرود.
از سوی دیگر، اخیرا نیز مؤسسه علوم و امنیت بینالمللی مستقر در واشنگتن اعلام کرده است بر اساس تصاویری که از سایت پارچین در اختیار دارد، احتمال میدهدجمهوری اسلامی در پی پاک کردن آثار فعالیتهای هستهای خود باشد.
در گزارش این مؤسسه آمده است فعالیتهای جدید در خارج از ساختمانی که دردرون آن یک “اتاق انفجار” وجود دارد، صورت گرفته است. مرکز نظامی پارچین تا به حال قفلش بر روی هیچکدام از بازرسان باز نشده است.
موضوع هستهای از جمله مسائلی است که با آینده و سرنوشت ملت ایران در ارتباط است. چرا نباید موضوع هستهای برای مردم به رفراندوم گذارده شود؟
به موازات غنیسازی اورانیوم در تاسیسات یاد شده، UCF اصفهان نیز با ۵۴ هزار سانتریفیوژ کار خود را همچنان ادامه میده. این مرکز غنیسازی اورانیوم را طبق روال و کاملاً مخفیانه دنبال میکند. نشریه تایمز در گزارشی در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۱ با تایید تصاویری که به دفتر این نشریه داده شد، وقوع انفجارهایی را در تاسیسات UCF گزارش کرد [۱] .
باید از مقامات جمهوری اسلامی پرسید که آیا بهطور کلی دنبال کردن برنامههای صلحآمیز هستهای نیازی به چنین مخفیکاریهایی دارد.
با این حال همچنان به تعداد تاسیسات زیرزمینی مخفی در سراسر کشور افزوده میشود و تنها پاسخ حکومت، بیاعتنایی به خواست جامعه بینالمللی برای بازدید از این مراکز است.
ادعای بدون عمل
ادعاهای بدون پشتوانه عملی یکی از دلایلی است که موجب سلب اعتماد طرف غربی شده است. رهبر جمهوری اسلامی فتوا بر حرام بودن بمب اتم میدهد، همزمان لپ تاپ حاوی نقشههای ساخت کلاهکهای هستهای و برنامه تسلیحاتی حکومت در برابر دیده و منظر جهانیان قرار میگیرد [[۲.
در مذاکرات بغداد غنیسازی ۲۰ درصدی از جانب مقامات حکومتی توجیه میشود، اما به یکباره اورانیوم ۲۷ درصدی در فرود قم یافت میشود. فریدون عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی در توجیه اورانیوم ۲۷ درصدی میگوید: “ماشینهای سانتریفیوژ باید در فضایی قرار بگیرند که گاز UF۶وجودداشته باشد. ما دیگر این کار را در محفظههای خاص انجام نمیدهیم. ماشین رانصب میکنیم و کارهای آمادهسازی را روی سکوی نصب انجام میدهیم. در برخی مواردنیز ممکن است اپراتور سهلانگاری کند. ما معمولا غنیسازی را روی ۱۹.۵ درصدنگه میداریم که در صورت عدم توازن به ۲۰درصد برسد. هنوز ماشینها موردبازرسی قرار نگرفته و آنچه آمانو گفته (اورانیوم ۲۷ درصدی) نیز تخطی محسوب نمیشود و تنها یکموضوع مورد بحث بین ایران و آژانس است[۳]”.
با این وجود، جمهوری اسلامی غنیسازی اورانیوم در هر درصدی حتی بالای ۹۰ درصد را هم در آینده تخطی نخواهد دانست.
حبس اطلاعات
جلوگیری از تبادل اطلاعات یا حبس اطلاعات، از جمله آفتهای موضوع اعتمادسازی است. یکجانبه عمل کردن و جلوگیری از شفافسازی، جهانیان را نسبت به برنامههای اتمی جمهوری اسلامی بیاعتماد کرده است. تشت رسوایی فسادهای گسترده اقتصادی و مالی مقامات جمهوری اسلامی سالهاست از بام حکومت ولایی در جلوی دید جهانیان به زمین افتاده است و تنها پاسخ رهبر جمهوری اسلامی در برابر آنها فشار بر رسانههای داخلی بوده تا موضوع را کش ندهند، تا مگر سر این فسادهای مالی زمانی از بیت او بیرون نزند.
جامعه جهانی از خود میپرسد، چگونه میتوان به اعتماد کرد که در برابر مردم کشور خود غیرشفاف و غیرپاسخگوست؟
بهتازگی موسسه تحقیقاتی پیو در آمریکا نتایج نظرسنجی از مردم ۲۱ کشورجهان درباره برنامه هستهای ایران را منتشر کرده است. بیشتر پاسخدهندگانبه این نظرسنجی با دستیابی ایران به سلاح هستهای مخالفت کردهاند. مخالفت با دستیابی ایران به سلاح هستهای در بین پاسخدهندگان به این نظر سنجی در ترکیه، اردن و مصر (کشورهای مسلمان) نیز بالا بودهاست[[۴. نیازی نیست کشورهای همسایه ایران نگرانیهای خود را از برنامه هستهای ایران آشکارا در دنیا فریاد بزنند. کافی است به خریدهای بزرگ و فراوان تسلیحاتی کشورهای حاشیه خلیج فارس بنگریم تا میزان اعتماد به برنامه هستهای رژیم بر ما مسجل شود.
نگاه خصمانه به غرب
جمهوری اسلامی سخن از برنامه صلحآمیز هستهای بهمیان میآورد، در حالی که یکی از ایدئولوژیهای بنیادگرایانه حکومت نابودی اسرائیل و مقابله و دشمنی با آمریکا و جهان غرب است. چنین تناقضی را چگونه کشورهای غربی میتوانند باور کنند؟
آقای خامنهای اگر میاندیشد مسئله اتمی همانند مسئله انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ تنها با فرافکنی و کاربرد قوای قهریه به نتیجه دلخواه خواهد انجامید سخت در اشتباه است
انکار هولاکاست به عنوان یک فجایع تاریخی اثبات شده که در آن نزدیک به یازده میلیون انسان و از جمله شش میلیون یهودی را به کورههای آدم سوزی آلمان نازی فرو برد، شکلی دیگر از یهودستیزی آشکار است و حکایت از همراهی حکومت ولایی با هر گونه نسلکشی و جنایت علیه بشریت دارد. انفجار مرکز فرهنگی و همیاری یهودیان در بوئنوس آیرس بهدست عوامل جمهوری اسلامی در سال ۱۹۹۴ که به پرونده بمبگذاری آمیا شناخته شد، ۸۵ نفر از یهودیان را به کام مرگ کشید. این عملیات تروریستی خود اثباتی بر این مدعاست که دستیابی رژیم به بمب اتمی برابر است با نابودی بشریت.
جمود فکری حکومت
زمانی که حکومتی نسبت به نظرات و عقاید مردم، کارشناسان و متخصصان بیاعتنا باشد و هر عملی را بنا به نظر یک شخص و تنها شخص سیدعلی خامنهای انجام دهد، دستاوردی جز تحریمهای کمرشکن عاید مردمان خود نخواهد کرد.
موضوع هستهای از جمله مسائلی است که با آینده و سرنوشت ملتی در ارتباط است، چرا نباید موضوع هستهای برای مردم به رفراندوم گذارده شود؟ اتکا تنها بر تیم مشاور سیدعلی خامنه ای، در طول این مدت جز تصویب ۵ قطعنامه در شورای امنیت و تحریمهای کمر شکن چه دستاوردی را برای ملت ایران به ارمغان آورده است؟
جمود فکر و تکاندیشی تنها راه را برای ویرانی کشور هموار خواهد ساخت. آقای خامنهای اگر میاندیشد مسئله اتمی همانند مسئله انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ تنها با فرافکنی، کاربرد قوای قهریه و گردنکشی به نتیجه دلخواه خواهد انجامید سخت در اشتباه است. تفاوت بین مردم معترض بیدفاع در برابر گلولههای سربی با قدرتهای جهانی با نیروی ویرانگر ناتو، شورای امنیت و… تفاوتی از زمین تا آسمان است.
انحراف افکار بینالمللی
شرایط حقوق بشر در سوریه وخیم ارزیابی شده است. قتل و عام بیش از صد تن از ساکنان حمص بهدست نیروهای نظامی رژیم اسد در حالی که ۳۲ نفر از آنان کودک و زن بودهاند، جهانیان را در بهت و حیرت از این همه شقاوت و سرکوب فرو برد و فاجعه انسانی دیگری در سوریه رقم زد.
جمهوری اسلامی تمامی ظرفیت و توان خود را برای حفظ نظام ضد بشری اسد خرج کرده است. انواع سلاح و ابزار سرکوب روسی و ایرانی ماههاست به سوریه سرازیر میشود، اما این کمکها جز به بی آبرو کردن حکومتهای خودکامه خامنهای و پوتین نیانجامیده است. موضوع هستهای ایران آخرین ترفندها برای بحرانسازی و منحرف کردن افکار بینالمللی از فجایع در سوریه و ایران است. شرایط حقوق بشر در ایران نیز دست کمی از سوریه ندارد.
هر زمان جمهوری اسلامی در تنگنای فشارهای بینالمللی برای نقض حقوق بشر قرار گرفته است، برنامه اتمی خود را تندتر کرده و افکار عمومی را به سمت دیگری سوق داده است
سه دهه است که حقوق بشر در زیر گامهای جاهطلبانه اتمی رژیم لگدمال شده است، سه دهه است که هر زمان جمهوری اسلامی در تنگنای فشارهای بینالمللی برای نقض حقوق بشر قرار گرفته است، برنامه اتمی خود را تندتر کرده و افکار عمومی را به سمت دیگری سوق داده است. حکومت اسلامی نیک میداند ضعف این حکومت در رعایت نکردن حقوق بشر است. مرگ تدریجی زندانیان سیاسی، اعدامهای دسته جمعی، نادیده گرفتن حقوق اولیه اقلیتهای مذهبی و آزار و اذیت آنها بهخصوص بهائیان، تحت تعقیب قرار دادن نوکیشان و همجنسگرایان به عنوان بی آزارترین افراد این جامعه همه و همه نشان از سرکوب سیستماتیک و نقض فاحش حقوق بشر در ایران را دارد. در این میان گویا ماموریت احمد شهید نیز در مورد ایران به پایان رسیده است!
فشارها به موازات مذاکره
توافقنامه سعدآباد ۲۹ مهر ۱۳۸۹، توافقنامه پاریس ۱۷ بهمن ۱۳۸۹، توافقنامه بروکسل ۴ اسفند ۸۹، همه این توافقات انجام شد ولی بار دیگر غنیسازی اورانیوم با غلظت بالاتر از سر گرفته شده است. در طول دو دهه از برنامه هستهای حکومت اسلامی، مذاکره برای رژیم هیچگاه محلی از اعراب نداشته است، این مذاکرات میخواهد با لباس گشاد و بیقواره خانم اشتون برای جلب نظر ملاها در ایران باشد و یا لبخندهای ژاک شیراک و خندههای از ته دل جک استراو، وزیر خارجه پیشین بریتانیا. مذاکره با حکومت سرکوبگر جمهوری اسلامی چیزی جز آب در هاون کوفتن و فرصت دادن به رژیم نیست تا پروژه امالقرای اتمی خود را تکمیل کند.
حسن روحانی، از مقامات ارشد در تیم مذاکرهکننده اتمی در بخشی از کتاب خاطرات خود میگوید : “طرح اقدام برای خروج از بحران هستهای در قالب مکتوبی برای مقام رهبری و ریاست جمهوری تنظیم شد اما خواست اصلی نظام از دو چیز بود : حفظ حق فعالیت هستهای در عین حال که ” از آنها (وزرای اروپایی) قول بگیرم که پرونده هستهای به شورای امنیت ارجاع نشود”]۵[.
ترس حکومت از فشارهای همه جانبه بیشتر از مماشات و همراهی با این حکومت اثرگذار خواهد بود.
جمهوری اسلامی را باید مجبور کرد تا به موازین بینالمللی گردن بنهد. فشار باید همه جانبه به حکومت وارد شود. نقطه ضعف و پاشنه آشیل این حکومت عدم رعایت حقوق بشر است و تاکید بر رعایت آن بهترین گزینه برای تحت فشار قرار دادن حکومت برای عقبنشینی از برنامههای جاهطلبانه هستهای خواهد بود. اعمال تحریمهای همه جانبه علیه مقامات ارشد حکومت و فرستادن پرونده نقض حقوق بشر به شورای امنیت از دیگر موارد کارساز خواهد بود. میتوان مذاکرات بینتیجه را با حکومت پیش برد و در صورت دستیابی به موفقیت ناچیز در جهت متوقف کردن مقطعی برنامه هستهای آن را به فال نیک گرفت، اما موافقت در پشت درهای بسته برای چشم برهم گذاردن بر نقض حقوق بشر در ایران اشتباهی فاحش و فراموشناشدنی خواهد بود.
پانویسها:
۵− خاطرات دکتر حسن روحانی، ص ۱۷۰
بمب اتم و رژيم جنايتکارسوريه و حزب الله خط قرمز اينهاست .
اينها با مذاکره بجايي نميرسند .
بهترين راه مطرح نمودن رفرندام براي تعيين حکومت از طرف مردم ايران است
کاربر مهمان / 30 May 2012
اينها افراد را به اتهام واهي مصاحبه با خبرگزاري خارجي و انتقادو وب سايت و آواز و فيلم به زندان و اعدام محکوم ميکنند…
حکومتي که از مردمش ميترسد و مردم بخصوص پس از رو شدن اختلاسهاي ميلياردي در همه سطوح حکومتي هيچگونه اعتمادي ندارند . چگونه ميتواند اعتماد دنيا را بر آورد؟….
کاربر مهمان / 30 May 2012