فرانسیس فورد کوپولا، یکی از مهمترین سینماگران معاصر جهان که دو فیلم «پدرخوانده» و «اینک آخرالزمان» او از مهمترین آثار سینمای جهان به شمار میآیند ۸۰ ساله شد. کوپولا قصد داشت یک سینماگر مؤلف باشد. پرمخاطبترین تجربههای او محصول هالیوود است. بعد از «اینک آخرالزمان» اما دیگر هرگز نتوانست به اوج خلاقیتش برسد.
فرانسیس فورد کوپولا تاکنون پنج جایزه اسکار، چهار جایزه گلدن گلوب و دو نخل طلای جشنواره فیلم کن را از آن خود کرده است. دو فیلم مهم او، «پدرخوانده» و «اینک آخرالزمان» در هر جا، با هر فرهنگ و زبانی که به نمایش درآمدهاند پرمخاطب و ماندگار شدهاند.
پدرخوانده
پس از موفقیت رمان «پدرخوانده» اثر ماریو پوزو (به ترجمه حبیبالله شهبازی/ انتشارات افق/ تهران ۱۳۸۸) استودیو پارامونت تصمیم گرفت فیلمی بر اساس این رمان تهیه کند. ابتدا قرار بود سینماگرانی مانند الیا کازان، آرتور پن و کوستا گاوراس این فیلم را بسازند. کوپولا که در آن زمان تازه استودیوی خود «زئوتوپ» را راه انداخته بود، به پول نیاز داشت و به همین سبب هم به ساختن این فیلم رضایت داد. او در گفتوگویی از این تجربه به عنوان یک «مصیبت» یاد میکند:
«بعد از [پدرخوانده] بدترین مصیبتی که امکان دارد اتفاق بیفتد برای من اتفاق افتاد. مصیبت موفقیت. «پدرخوانده» مرا از مسیر سینمای مؤلف دور کرد. کلهگندههای هالیوود ترجیح میدهند که یک فیلم موفق مدام دوبارهسازی شود تا سود بیشتری نصیبشان کند. به این ترتیب سر من همان بلایی آمد که سر مارتین اسکورسیسی: مدام از ما انتظار میرود که پشت سر هم فیلم گانگستری بسازیم.»
کوپولا «پدرخوانده» را که قرار بود یک فیلم گانگستری ساده باشد، از سطح یک بی-مووی (B-Movie) فراتر برد و به یک درام خانوادگی قدرتمند و فراموشنشدنی درباره یک خانواده ایتالیایی متعلق به مافیا تبدیل کرد.
«پدرخوانده» اقتصاد سینما، فرمولهای استودیویی، نظام ستارهسالاری و ژانر فیلمهای گانگستری را متحول کرد و تاثیر و نفوذ آن همچنان بر فیلمسازان جهان باقی است. بسیاری از منتقدان سینمایی، قسمت دوم «پدرخوانده» با بازی رابرت دونیرو در نقش جوانی دون کورلئونه را بهترین قسمت آن و بخش سوم آن را ضعیف ترین قسمت آن میدانند.
مؤسسه فیلم آمریکا «پدرخوانده» را بعد از «همشهری کین» به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینما معرفی کرده است.
اینک آخر الزمان
با موفقیت «پدرخوانده» استودیوی «زئوتوپ» هم رونقی پیدا کرد و کوپولا تصمیم گرفت فیلم «اینک آخرالزمان» را بدون کمک هالیوود و با سرمایه شخصی بسازد.
«اینک آخرالزمان» بر اساس رمان «در دل تاریکی» اثر جوزف کنراد ساخته شده و ماجرای افسری آمریکایی به نام بنجمین ال ويلارد را روایت میکند که برای ترور کلنل والتر کورت، افسر دیوانه و شورشی آمریکایی به درون جنگلهای ویتنام میرود.
ساخت این فیلم از نظر مالی سهمگینترین تجربه کوپولا بود. چندین بار ساخت این فیلم به بنبست خورد و کوپولا را تا مرز ورشکستگی پیش برد. ارتش آمریکا این فیلم را تحریم کرده بود و فقط دولت فیلیپین به کوپولا اندکی کمک مالی کرد.
«اینک آخرالزمان» نخل طلای جشنواره فیلم کن در سال ۱۹۷۹ را به دست آورده و یکی از مهمترین فیلمهایی است که درباره جنگ ویتنام ساخته شده است.
بر اساس تجربه ساخت این فیلم در ویتنام و با استفاده از فیلمهایی که از کوپولا هنگام کارگردانی این فیلم سر صحنه وجود دارد، مستندی هم ساخته شده است: مستند «در دل تاریکی» نشان میدهد که چگونه یک فیلمساز به «تاریکی»های یکی از خانمانسوزترین جنگهای قرن بیستم راه پیدا میکند.
عدهای بر این باورند که کوپولا هرگز دیگر نتوانست بعد از این تجربه، به اوج خلاقیت خود در فیلمسازی دست پیدا کند. خسارتهای مالی که کوپولا برای ساخت «اینک آخرالزمان» متحمل شد، او را واداشت که برای حفظ استقلال خود از سینمای هالیوود به کارهای دیگر روی بیاورد. شرابسازی او در کالیفرنیا یکی از موفقترین شرابهای تولید آمریکا در سراسر جهان است.
فیلمهای دیگر کوپولا «دراکولای برام استوکر» (۱۹۹۲)، «دلال بیمه» (۱۹۹۷)، «جک» (۱۹۹۶)، «جوانی بدون جوانی» (۲۰۰۷)، «تترو» (۲۰۰۹) و «در میان» (۲۰۱۱) مخاطبان چندانی نیافتند. کوپولا در گفتوگویی میگوید:
«اینکه فیلمام را امروز یا ۱۰ سال دیگر ببینند یا اصلاً نبینند، برایم اهمیتی ندارد. سلیقه فیلم دیدن مردم مانند غذا خوردنشان است: با اسپاگتی و سوس گوجهفرنگی لب و لوچشان آب میافتد، ولی اگر غذایی مخالف عادت غذاییشان به آنها بدهی رو برمیگردانند. میکنند. چند سالی که بگذرد به صرافت میافتند که آنچه خوردهاند چندان هم بد نبوده است.»
بیشتر بخوانید: