اشکان پارسا – باند فرودگاه بغداد را لایهای از غبار فراگرفته و برج دیدبانی نیز به دشواری میتواند پرواز هواپیماها را هدایت کند. هواپیمای نمایندگان اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل به همراه آلمان در این اوضاع جوی نامساعد باید پا به بغداد بگذارند که آفتاب خرداد ماهاش همیشه سوزاننده و داغ است. اوضاع جوی بغداد در این روزها بسیار شبیه جو سیاسی حاکم بر مذاکرات ایران و طرفین هسته ایاش است، جوی پر غبار و پر ابهام که در عین حال داغ و سوزان است. مذاکرات بغداد برای همه طرفها تعیین کننده است. موفقیت آن به معنای کنار رفتن لایههای غبار و شکست آن به معنای رسیدن طوفانی کورکننده است.
توافق با آژانس؛ یک گام به پیش
نشانههای بیم و امید شانه به شانه هم حرکت میکنند. فضای ناامیدی مطلق که تا چند ماه پیش بر پرونده هستهای ایران مستولی بود اکنون کمی تعدیل شده است. احتمال شکست بنبست تا حدی افزایش یافته است. ایران در روز دوشنبه (اول خرداد) میزبان “یوکیا آمانو” مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود و مذاکرات فشرده دو طرف با اظهار امیدواری نسبت به دستیابی به توافقی مبنی بر همکاری بیشتر جمهوری اسلامی با این نهاد سازمان ملل همراه شد.
آمانو پیش از ترک تهران در یک کنفرانس مطبوعاتی، مذاکراتش در ایران را “تحولی بسیار مهم” توصیف کرد و گفت: «در این مرحله، میتوانم بگویم که خیلی زود توافقنامهای در این زمینه امضا خواهد شد اما هنوز نمیتوانم زمان آن را دقیقا تعیین کنم.»
این توافق در فاصله دو روز مانده تا برگزاری مذاکرات بغداد معنایی جز آمادگی جمهوری اسلامی برای دستیابی به تفاهم نداشت. “باراک اوباما”، رییس جمهور ایالات متحده هم ضمن استقبال از این توافق با لحنی آشتی جویانهتر درباره پرونده اتمی ایران سخن گفت و اظهار داشت که به گفتوگوهای بغداد امیدوار است. هنوز مشخص نیست که توافقهای صورتگرفته میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی چه محورهایی را شامل میشود اما دیپلماتهای غربی به رسانهها گفتهاند که امکان بازدید ناظران آژانس از سایت نظامی پارچین یکی از درخواستهای اولویتدار آژانس است.
کارشناسان اتمی با اشاره به وجود اتاق انفجار در سایت پارچین میگویند که این تاسیسات احتمالا برای تحقیقات نظامی ساخته شده است اما ایران این اتهام را رد می کند. درباره سایر درخواستهای آژانس از ایران اطلاع خاصی در دست نیست اما احتمال میرود که موضوع پیوستن ایران به پروتکل الحاقی در زمره درخواستهای کلیدی باشد. پروتکل الحاقی این امکان را برای بازرسان آژانس فراهم میکند که به طور سرزده از هر مکانی که مایل هستند بازدید کنند و نتیجه آن را به اطلاع مدیرکل آژآنس برسانند.
لغو تحریمها در صدر انتظارات ایران
ایران تا همین اواخر هر گونه توافق برای دعوت از بازرسان آژانس به بازدید از سایت نظامی پارچین را رد میکرد. این مقاومت جمهوری اسلامی عامل اصلی تقویت شک و تردیدها نسبت به نیات برنامه هستهای بود. هنوز هم البته مشخص نیست که اعلام آمادگی تهران به افزایش همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی یک تصمیم پایدار برای توافق در برنامه هستهای است یا صرفا تاکتیکی برای گذراندن وقت است.
ایران در مذاکرات بغداد بیش از هر چیز خواهان لغو تحریمهای اعمال شده توسط غرب و همچنین گرفتن تضمینهای امنیتی مبنی بر عدم حمله نظامی به تاسیسات اتمیاش خواهد بود
تاکتیکهای وقت کشی ایران تاکنون بارها مذاکرات اتمی را ناکام گذاشته است اما تحریمهایی که به موازات شکست مذاکرات علیه ایران اعمال شده نیز تاثیرات عینی و عملی خود را بر پیکره سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی نمایان کرده است.
تحریمهای استراتژیک در حوزه انرژی و مبادلات بانکی طی ماههای اخیر با نگرانیهای فراوانی از سوی مقامهای تهران توام بوده است. برخی چهرههای ارشد نظام در اظهارنظرهای اخیر خود مدام به این تاکید کردهاند که غرب باید به نشانه حسن نیت اقدام به رفع تحریمهای اعمال شده کند.
“علاالدین بروجردی”، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از جمله کسانی است که معتقد است قدرتهای غربی در مرحله فعلی باید تحریمها را لغو کنند. او روز دوشنبه ( اول خرداد) گفت که لغو تحریمها از محورهای مذاکرات بغداد است.
بعید است که غرب این انتظار ایران را تا پیش از گرفتن تضمینهای کلیدی برای یک توافق هستهای برآورده کند اما همین نشانههای حداقلی از مصالحه نیز طیف وسیع مخالفان جمهوری اسلامی را نگران کرده است. آنها نگرانند که مبادا مصالحه بر سر برنامه هسته ای باعث کاهش فشارهای جهانی علیه تهران و چشم پوشی بر موارد متعدد نقض حقوق بشر و سرکوب شهروندان ایرانی شود. این نگرانی حالت معماگونه ای پیدا کرده است. غرب می گوید که گشایش در پرونده هستهای به بیاعتنایی درباره پرونده حقوق بشر ایران منجر نخواهد شد ولی پذیرش این ادعا چندان ساده نیست به ویژه از این جهت که قدرتهای غربی روابط مستحکمی با برخی رژیمهای اقتدارگرای خاورمیانه دارند و در صورت رعایت مصالح استراتژیک، حاضر به اعمال فشار علیه این رژیمها برای رعایت حقوق شهروندانشان نیستند.
غرب همچنان خواهان توقف غنیسازی
مذاکرات فروردین ماه در شهر استانبول ترکیه میان ایران و اعضای گروه ۱+۵ روح امید را به پرونده هستهای ایران بازگرداند اما حتی هنوز هم مشخص نیست که آن روز بهاری و بارانی در سالن ” لطفی کردار” چه گذشته است. روایتها درباره آن دیدار بهقدری متنوع و متعدد است که نمیتوان به برآیندی جامع از آن رسید. تنها نکته قابل اتکا این است که طرفین در مذاکرات استانبول برای مذاکرات بعدی برنامهریزی کردند و حاضر شدند که بحث را در بغداد ادامه دهند.
آمانو، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مذاکراتش در ایران را “تحولی بسیار مهم” توصیف کرد و گفت: «در این مرحله، میتوانم بگویم که خیلی زود توافقنامهای در این زمینه امضا خواهد شد.»
حالا زمان بغداد فرا رسیده است. اگر مبنا را درخواستهای قبلی غرب از ایران قرار دهیم باید انتظار داشته باشیم که در مذاکرات پیش رو نیز مجموعهای از درخواستها شامل “توقف غنیسازی اورانیوم در ایران” و “امکان بازدید سرزده ناظران از تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی” روی میز قرار گیرد. در عوض ایران نیز بیش از هر چیز خواهان لغو تحریمهای اعمال شده توسط غرب و همچنین گرفتن تضمینهای امنیتی مبنی بر عدم حمله نظامی به تاسیسات اتمیاش خواهد بود. دستیابی به توافق درباره این محورها ابدا ساده نیست و تجربه گفتوگوهای قبلی نیز نشان داده که دو طرف به سادگی حاضر به اعطای امتیاز نیستند.
تغییر شرایط به نفع تفاهم اتمی
اگر مذاکرات بغداد منجر به توافقی شود باید آن را مرهون تحولاتی دانست که هم در فضای سیاسی ایران و هم در سطح بینالمللی رقم خورده است. در داخل ایران توان سیاسی “محمود احمدینژاد” در حال افول است و او علاوه بر این که خود تا یک سال دیگر از سمت ریاست قوه مجریه کنار خواهد رفت از قدرت پیشین نیز در حلقه اصلی تصمیمگیران نظام سیاسی برخوردار نیست.
احمدینژاد حتی به مانند سابق درباره بلندپروازیهای هستهای سخنسرایی نمیکند و دور از ذهن نیست که وی توسط آیتالله “علی خامنهای”، رهبر جمهوری اسلامی از دادن شعارهای تند درباره برنامه اتمی منع شده باشد. مدیریت مذاکرات هستهای نیز به “سعید جلیلی” دبیر شورای عالی امنیت ملی سپرده شده که توصیههای راهبردی را از رهبری کشور کسب میکند.
در میان تحولات بینالمللی نیز انتخابات پیش روی ریاست جمهوری در ایالات متحده از جمله متغیرهایی است که بر مذاکرات اتمی ایران سایه افکنده است. “باراک اوباما” نیاز به آرامش در سیاست خارجی دارد و التهاب بیش از حد در پرونده هستهای ایران میتواند برای او دردسرهای غیرقابل پیشبینی به همراه بیاورد. بنابراین کاملا طبیعی است که او به مذاکرات کنونی دل ببندد و خواهان به نتیجه رسیدن آن باشد. اوباما در عین حال باید دل اسراییلیها را نیز به دست آورد، کاری بسیار دشوار که او تاکنون از انجامش ناتوان بوده است.
اسراییل نسبت به نتیجهبخش بودن مذاکرات کنونی به طور جدی ابراز تردید کرده و خواهان افزایش ابزارهای تنبیهی علیه ایران شده است. آنها طی ماههای اخیر بارها از احتمال دست زدن به اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی سخن گفتهاند. این تهدیدهای پیاپی گرچه به دلیل امیدواری نسبت به نتیجهبخش بودن مذاکرات تا حدودی کمرنگ شده اما هنوز رنگ نباخته است.
مقامهای تل آویو مترصد شنیدن جملههای حاکی از دلسردی و ناامیدی از بغداد هستند. آنها شاید این بار در صورت شکست مذاکرات از سرزنش کردن آمریکا و متحدان اروپاییاش فراتر روند و به اقدامی عملی علیه برنامه هستهای ایران فکر کنند.
جمهوری اسلامی از بدو تاسیسش در رابطه با سیاست خارجی اش تمایلی به بده بستان برای امتیاز گرفتن و عادی سازی روابط نداشته و نخواهد داشت ما در زمان خمینی شاهد گروگانگیری دیپلماتهای آمریکائی بودیم و دیدیم که جمهوری اسلامی هیچ امتیازی به خودش اختصاص نداد تنها برای خوش خدمتی به ریگان گروگانها را آزاد کرد . در واقعه ی جنگ هشت ساله ی ایران و عراق نیز با همه ی خرابیها و ویرانیها و خونریزی ها و پیش بسوی کربلا در نهایت خمینی جام زهر را سر می کشد حتی جمهوری اسلامی مصوبات سازمان ملل برای جبران خسارات جنگ را نیز پی گیری ننمود . در مورد انرژی اتمی نیز با آنکه اخمدی نژاد آنرا از ملی شدن نفت هم مهمتر می دانست و یا خامنه ای که موضوع را ملی و اسلامی نامید باز هم ما شاهد تسلیم جمهوری اسلامی در برابر غرب بدون امتیاز هستیم . اساسا جمهوری اسلامی تنها خواهان حفظ فاصله اش با غرب است تا کسب امتیاز و مشارکت فعال و همکاریهای فعال با کشورهای دیگر . از اینرو اینبار نیز جمهوری اسلامی تنها در جهت حفظ فاصله اش حرکت خواهد کرد اما موضوع انرژی اتمی اگر چه برای جمهوری اسلامی مانند سایر موضوعات است اما از نظر غرب موضوعی بسیار خطرناک برای امنیت جهانی شمرده می شود و حاضر به کوتاه آمدن در برابر جاه طلبی های جمهوری اسلامی نیستند . غرب حاضر است برای حقوق بشر نسل کشی و دیکتاتوری و … جمهوری اسلامی مصالحه کند اما بمب اتمی خط قرمز تمام کشورهای غربی ست .
تحریم بانکی ایران را وادار به تسلیم در مقابل غرب نموده است اما مهمترین مشکل جمهوری اسلامی آنست که مذاکرات هم در دورانی که حالت تهاجمی داشته و هم در دوران عقب نشینی تیم مذاکره کننده را جلیلی که فردی محافظه کار اصول گرا و طرفدار سیاست نظامی اتمی و تندرو رهبری و هدایت می کند . از اینرو ضرورتا ایران در این مذاکرات گاهی به چپ و گاهی به راست تمایل دارد البته تا حدودی خامنه ای تلاش نموده تا در جریان حتی جزئیات مذاکره و هدایت مذاکره باشد اما باز هم ما نماینده ای را در مقابل اشتون مشاهده می کنیم که ظرفیت چنین مذاکره ای ندارد دو طرف تا زمانی که وارد بحثهای اجرائی نشده اند و تنها به کلیات اکتفاء کرده اند هیچ اختلافی مشاهده نخواهد شد و هر دو از پیشرفت مذاکرات و جو مسالمت جویانه و بهبودی شرایط مصاحبه می کنند . اما زمانی که مذاکرات وارد موضوعات عملی می شود جلیلی گاوش یاد هندوستان کرده و مانع مذاکرات می شود . از اینرو خامنه ای با توجه به تصمیمهای خصمانه و جاه طلبانه اش مسئول تمام این فجایع است و مجبور است در غیاب میانه روها مسیر را قدم به قدم به جلو ببرد فواصل و تنفسهای زیاد مذاکرات تنها بدین دلیل است که تیم مذاکره کننده دائما مجبور است با خامنه ای مشورت کرده و دستورات او را اجراء کنند .
شکست سیاست نظامی – اتمی در حالی که نظامیان تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی را از مجلس و دولت و حتی نهادها و سازمانهای تابعه در اختیار دارند و مقاومت شدیدی در مقابل روند مذاکرات می کنند وضعیت را بسیار دشوار ساخته است احمدی نژاد کاملا خنثی شده اما سپاه کماکان مذاکرات را تهدید می کند تغییر سیاست نظامی -اتمی ضرورتا باید با تغییر صاحب منصبان و به حاشیه راندن نظامی ها از قدرت منجر شود اما این شرایط داخلی و تحریمها نیاز به سرعت در حل و فصل مناقشه داشته تا ایران از این شرایط بحرانی و دشوار خارج شود و این در حالی ست که مردم از شرایط بد اقتصادی به شدت تحت فشار بوده و هر آن احتمال انفجار می رود . جمهوری اسلامی هم اکنون هم از جانب دوستان و هم از جانب مخالفانش تحت فشار بی سابقه ای قرار گرفته است مذاکرات ترکیه شرایط تسلیم طلبانه ی ایران در مقابل غرب را کاملا عیان ساخته از اینرو غرب نیز خواسته هایش را نیز چرب تر کرده است و همه ی این شرایط و غیر قابل پیش بینی بودن رفتار ایران به نتیجه رسیدن مذاکرات را نیز دچار مخاطره کرده است این روند به کجا می رود بستگی زیادی به توافقات با آزانس بین المللی انرژی اتمی نیز خواهد داشت و اجبارا مذاکرات بغداد را تنها می توان در همان حد کلیات دانسته تا ماههای آینده چه پیش خواهد آمد و اگر چه تا کنون این جمهوری اسلامی بود که زمان را تلف می کرد اما اینبار غرب است که از کشدار کردن مذاکرات استقبال می کند . تا بعد ………
کاربر مهمان فرهاد - فریاد / 23 May 2012
جمهوری اسلامی دقیقا به نقطه ای رسیده که در٢٠ آگوست ١٩٨٨ (پذیرش قطعنامه ٥٩٨) رسیده بود البته با کوله باری از تجربه که جلوی تکرار اشتباهات قبلی در نوشیدن دوباره جام زهر را خواهد گرفت . سیاست خریدن وقت دیگر برای دیپلماسی ایران کارساز نیست و سران نظام خود به این مساله واقفند. اما هر دو طرف مذاکره به خوبی میدانند که هیچ گزینه ای جز یک توافق کلی روی میز مذاکره نیست و آن تعلیق غنی سازی و تعهد به امضای پروتکل الحاقی از سوی ایران و تعدیل تحریمها از سوی غرب است. توافق کلی بسیار محتمل و جزئیات آن منوط به میزان قدرت چانه زنی طرفین دارد که در این مورد بستگی به امتیازاتی خواهد داشت که ایران در پشت پرده برای اقتصاد بحران زده اروپا به ویژه در مورد قیمت نفت دارد.
علی شیخ بهایی / 24 May 2012
بابا، مذاکرات بمب اتمي رابدهنددکتر مدير جهاني.
يک شبه مشکل را حل ميکند اول همه را از جمله خواهر اشتون را اخراج ميکند و مرتضوی و برادران دانشجو و کاردار غواص سفارت برزيل را جايگزين آنها ميکند و بعد هزينه 110 ميليون دلاري سازمان جهاني اتمي را به روسها و چيني ها ميدهدو.و…
اگر جواب نداد مدعي ميشود توطيه گران نگذاشتند !!!
کاربر مهمان / 25 May 2012