غفلت از محیط زیست یکی از بیماریهای مسئولان ایرانی است. ما در حالی به سال جدید وارد میشویم که یک معضل زیستمحیطی ۳۵ ساله هنوز در جنگلهای اطراف سراوان حل نشده است: یک کوه زباله ۱۰۰ متری. اینفوگرافی این گزارش با استفاده از نقشه ناهمواری زمین سازمان فضایی آمریکا (ناسا) و تلفیق آن با نقشهی ماهوارهای گوگل، پوشش گیاهی و شیب جنگلهای منطقه و ابعاد فاجعهبار مرکز دفن زباله سراوان را نشان میدهد.
بنا به گزارش وبسایت خبری محیط زیست ایران، مرکز دفن زباله سراوان ۱۳۶۳ در جنگلهای اطراف این شهر آغاز به کار کرده است. به گفته فاطمه شیرزاد رئیس کمیسیون بهداشت شورای شهر یزد، زباله بیش از ۳۰ شهر استان گیلان در این مرکز دفن میشود.
استان گیلان به لحاظ مدیریت زباله در وضعیت مطلوبی نیست و دفن زباله در ۲۶ مرکز مخصوص به شیوهای غیراصولی انجام میشود. به گفته سعید متصدی معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست، دو سال پیش روزانه دو هزار تن زباله در گیلان تولید میشدهاست که تنها ۴۰۰ تن آن بازیافت و به کود کمپوست تبدیل، و مابقی دفن میشدند.
اما نمونه سراوان از هر نظر در آسیبزابودن و فاجعهآفرینی منحصر به فرد است و علیرغم گزارشهای متعدد و وعدههای فراوان، هنوز کسی به فکر حل اساسی آن نیست. از ۱۶۰۰ تن زباله بازیافتنشده استان گیلان ۶۰۰ تن آن روزانه به مرکز دفن زباله سراوان در منطقه «گذرخان عمو» میرسد. به همین دلیل ساختهشدن کوه ۱۰۰ متری زباله شگفتآور نیست، اما مسئله ابعاد به مراتب وحشتناکتری دارد.
حجم و ارتفاع بالای زبالهها خطر رانش را به وجود آوردهاند. فاطمه شیرزاد تیر گذشته اعلام کرده بود کوه زباله سراوان «اخیراً» دچار رانش شده است. رانش زبالهها محیط زیست بیشتری را زیر آنها فرو خواهد برد. به علاوه، جان افرادی را که در نزدیکی آن باشند، به خطر خواهد انداخت. احسانالله شکری، رئیس اداره پایش اداره کل محیط زیست گیلان سال ۹۶ گفته بود که رانش زبالهها باعث ازبینرفتن تأسیسات تازهساز تصفیهخانه برای مرکز دفن سراوان شد.
انتخاب محل دفن زباله کارشناسینشده به نظر میرسد. شیب این منطقه رو به دریای خزر است و به همین خاطر، شیرابه انبوه و غلیظ این کوه ۱۰۰ متری به سمت جنگلها روانه میشود. این شیرابه به رودخانههای زرجوب و گوهررود میریزد و آب آلودهشده آنها نیز پس از عبور از رشت و بندر انزلی به تالاب انزلی و نهایتاً به دریاچه خزر میرسد. در فصل بارانی، شیرابه رقیقتر و زیادتر میشود اما در فصل خشک و گرم، بالارفتن غلظت شیرابه به شنیدهشدن بوی تعفن در سرتاسر مسیر رودخانههای یادشده میانجامد. همزمان با روانهشدن این میزان شیرابه، تالاب بندر انزلی بدترین وضعیتاش را از نظر آلودگی و میزان شوری از سر میگذراند.
همانطور که انتظار میرود، زبالهها و شیرابه حاصل از آنها بر زیستبوم طبیعی منطقه تأثیر گذاشتهاند و پوشش گیاهی و جانوری را تخریب کردهاند. جنگل، رودخانهها، تالاب انزلی و دریاچه خزر همگی زیستبومهایی پراهمیت هستند. به علاوه، گزارشگران از چرای گاوها در میان زبالههای مسموم خبر میدهند که گوشت و شیر آنها به بازار میرود.
مشکل دیگر دفن این حجم از زباله، تجزیه تدریجی زبالهها و انتشار گاز متان حاصل از آن است که باعث احتراق این گاز در هوا و تولید میزان زیادی از گرما و دود غلیظی از دی اکسید کربن می شود. بیش از شش سال پیش، خبرگزاری دولتی دانشجویان ایران (ایسنا) وضعیت مرکز دفن سراوان را چنین توصیف کرده بود:
«پیچ و خم جاده میان جنگل زیبای سراوان ناگهان ما را به محل دفن زبالهها میرساند که از دود غلیظی پوشانده شده است. این دود غلیظ که ناشی از سوختن زبالهها است، گلو را میسوزاند و قدرت تنفس را از انسان میگیرد. در این میان ناگهان چشمان ما به مشعلهای در حال سوختن گاز داخل انبوه زبالهها خیره میشود. ابتدا تصور میکنی که سر از مناطق نفتخیز کشور درآوردهای و یا به میادین استخراج گاز وارد شدی… در ایام ابری و مهآلود به علت سنگینی هوا و جریاننداشتن باد، دود عصرها به سمت روستاها و مناطق پاییندست سرازیر میشود و زندگی را بر ساکنان این منطقه سخت میکند».
وضعیت کماکان تغییر چندانی نکرده. در واقع بدتر شده است. اگر آمار این گزارش درست باشد، شمار شهرهایی که زبالههایشان به سراوان میرسد، به شکل قابل توجهی افزایش یافته است.
معضل دیگر نیز ایمنی و بهداشت کار برای کارگرانی است که در محل دفن زباله سراوان باید کار کنند. بر اساس عکسهای منتشرشده، آنها از وسایل ایمنی کافی برخوردار نیستند و سلامتیشان در معرض خطر جدی قرار دارد.
دادخواست: دیگر بس است!
مردم محلی بارها به وجود این کوه زباله اعتراض کردهاند و حتی با تشکیل زنجیره انسانی تلاش کردهاند در روند حرکت کامیونهای زباله اختلال ایجاد کنند. با هر مقیاس و سنجهای ۳۵ سال زمانی مناسب برای اصلاح، توجه کافی و چارهاندیشی است. مسئولان محلی و کشوری اما در مورد مرکز دفن زباله سراوان چنین نکردهاند. به همین خاطر، گروه محیط زیست زمانه دادخواستی را درباره این موضوع خطاب به آنها در لینک زیر منتشر کرده است.
این دادخواست خطابی است برای آنکه ما شهروندان تعهد خودمان را به آینده محیط زیست ایران ــ و آینده آیندگان آن جغرافیا ــ نشان بدهیم. و برای مسئولان، اتمام حجتی که یک معضل ۳۵ ساله را دیگر باید هر چه سریعتر حل کنند.
سلام اون افرادی که باید مکافات این بی تدبیری ها را بدهد مردم مظلوم و ساده ایران هست مسولین که خودشون و خانواده اشان جاشون امن هست
میترا / 26 March 2019