دنیا در سالهای اخیر شاهد خیل عظیمی از مهاجران بوده است. این مهاجران از هر کجا که بیایند و مقصد نهاییشان هر کجا که باشد با پدیدهای به نام «یادگیری زبان بیگانه» مواجه هستند. پدیدهای که برای همه مهاجران یک ضرورت است و در عینحال بسیار چالشبرانگیز. چه بسیار کودکان مهاجری هستند که نه تنها زبان مادری خود را به خوبی یاد نمیگیرند، بلکه زبان جامعه میزبان را هم شکسته بسته صحبت میکنند. این عدم تسلط به زبان جامعه میزبان نه تنها مشکلات فراوانی در مدرسه برای آنها به بار میآورد، بلکه از لحاظ روانی هم به آنها فشار زیادی وارد میکند. بنابراین شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد: چگونه میتوانیم کودکی دوزبانه تربیت کنیم، بدون اینکه او با این مشکلات روبهرو شود؟
در این مقاله۱ که در دو بخش ارائه میشود، ما ابتدا مفهوم دوزبانگی را به بیانی ساده توضیح میدهیم و برخی از مزایای دوزبانگی را نام میبریم. پس از آن تمرکز میکنیم بر پدیده یادگیری زبان بیگانه در خانوادههایی که مادر و پدر هر دو به یک زبان صحبت میکنند (برای مثال هر دو فارسیزبان هستند) و با فرزندان خردسال خود به سرزمینی جدید مهاجرت کردهاند، یا پس از مهاجرت صاحب فرزند شدهاند. در ادامه به بررسی راهکارهای مفید و نیز عوامل بازدارنده در دوزبانگی میپردازیم و راهکارهایی ارائه میدهیم که به کمک آنها میتوانید این مسیر را با کمترین میزان خطا طی کنید و در پایان کار از مزایای ارزشمند دوزبانه شدن به طور مفصل صحبت میکنیم. البته ما فرض را بر این گذاشتهایم که کودک مهاجر از امکانات خوبی برای فراگیری زبان مادریاش برخوردار است.
فراگیری زبان (چه زبان مادری و چه زبان دوم/زبان بیگانه) روندی است پویا و پُرپیچ و خم که از عواملی همچون سن، تواناییهای فردی، تعاملات اجتماعی و میزان تماس با زبان تاثیر میپذیرد. به بیان ساده، دوزبانگی۲ به معنی تسلط داشتن بر دو زبان متفاوت و نیز استفاده از هر دوی آنهاست. یک فرد دوزبانه میتواند بسیار راحت و روان به هر دو زبان صحبت کند، فکر کند و خواب ببیند. دوزبانگی مزایای متعددی دارد که از میان آنها میتوان به افزایش تواناییهای مغزی از جمله حافظه کوتاه مدت، بالابردن اعتماد به نفس، کمک به شکل گیری یک ذهنیتِ باز ۳ و بهدور از تعصب (که روانشناسان از آن بهعنوان عامل موفقیت در زندگی یاد میکنند)، به تاخیر انداختن بیماریهایی همچون آلزایمر و دمانس و بسیاری دیگر اشاره کرد. دوزبانگی معمولا به دو شیوه «طبیعی» یا «آموزشی» امکان پذیر است. در دوزبانگی طبیعی یا همزمان نوزاد از ابتدای تولد و یا در طول رشد در معرض هر دو زبان قرار میگیرد. در نتیجه بدون هیچگونه آموزش رسمی هر دو زبان را فرا میگیرد و میتواند به هر یک از دو زبان مورد نظر به راحتی صحبت کند و آنچه را که میشنود درک کند. دوزبانگی آموزشی یا پیدرپی زمانی امکانپذیر است که کودک ابتدا زبان مادریِ خود را تا حد مشخصی به خوبی فراگرفته باشد، و پس از آن (کموبیش بعد از ۳ یا ۴ سالگی) برای یادگیری یک زبان دیگر آموزش ببیند.
با توجه به این دو مدل دوزبانگی طبیعی و آموزشی، پدر و مادر مهاجری که میخواهند فرزندی دو زبانه تربیت کنند، در قدم اول میبایست با توجه به شرایط و امکانات خود یکی از این دو شیوه دوزبانگی را انتخاب کنند و سپس با برنامهریزی و جدیت در آن مسیر حرکت کنند. البته پیش از شروع خوب است به این نکته توجه کنیم که تربیت فرزند دوزبانه کاریست بسیار پر زحمت و وقتگیر که در صورت موفقیت، نتایج ارزشمند آن یک عمر با کودکمان میماند. اما اگر بدون آگاهی، برنامهریزی و صرف وقت و جدیت لازم در این مسیر قدم بگذاریم، به احتمال زیاد کودکمان در معرض مشکلات متفاوتی قرار میگیرد. مشکلاتی همچون تاخیرزبانی (دیر زبان بازکردن)، سردرگمی زبانی (قاطی کردن دو زبان با هم)، عدم توانایی در ابراز احساسات، عدم سازگاری با محیط اطراف و نیز افت تحصیلی در مدرسه.
شیوه اول: دوزبانگیِ طبیعی (همزمان)
خوب است به این نکته توجه کنیم که سالهای اولیه زندگی کودک دوران طلایی رشد اوست. از بدو تولد تا ۳ سالگی کودک از حساسیت شنیداری بسیار بالایی برخوردار است و مغز و ذهن او درست مانند یک اسفنج هر چه را که میشنود (به زبان مادری و نیز دیگر زبانها) جذب کرده و مانند ضبط صوت به ذهن میسپارد. چنانچه مایل هستید فرزندتان بهطور طبیعی دو زبانه بشود، لازم است او را از دوران جنینی و یا بدو تولد در معرض هر دو زبان قرار دهید.
راهکارهای مفید:
۱- بهتر است که کودک ما هر زبان را تنها از گویشور همان زبان بشنود. برای مثال اگر پدر و مادر هر دو فارسیزبان هستند و تصمیم دارند کودکشان از بدو تولد، دو زبان فارسی و انگلیسی را فرا بگیرد، بهتر است که خودشان تنها و تنها به زبان فارسی با فرزندشان صحبت کنند و برای اینکه کودکشان در معرض زبان انگلیسی قرار بگیرد میتوانند:
الف) در خانه لالاییها، کارتونها و داستانهای صوتی انگلیسی را که توسط انگلیسیزبانها اجرا شده برایش پخش کنند.
ب) از افرادی که زبان مادریشان انگلیسیست درخواست کنند که با کودکشان به انگلیسی صحبت کنند و امکان بازی با کودکان انگلیسیزبان را برای کودک خود فراهم کنند (برای مثال در زمینبازی و مهدکودک).
در واقع بهترین گزینه این است که در این دوره از رشد زبانی، کودک تنها در معرض فرم صحیح (و بدون لهجه) هر یک از دو زبان قرار بگیرد. یا به عبارتی فارسی را فقط از فارسیزبانها بشنود و انگلیسی را فقط از انگلیسیزبانها.
۲- نکته قابلِ توجه دیگر، مدت زمانی است که کودک میبایست هر روز در معرض زبان باشد. برخی متخصصان معتقد هستند که برای اینکه کودک ما مهارت دوزبانگی را به شیوه طبیعی کسب کند، ضروری است یک سوم زمان بیداریاش را با هر یک از دو زبان در تماس باشد. بنابراین اگر نوزادی ۱۰ ساعت از روز بیدار است، خوب است که حدود ۳ ساعت در تماس با زبان فارسی و حدود ۳ ساعت در تماس با زبان انگلیسی باشد. این تماس میتواند تنها در حد پخش کارتون و شعر و داستان صوتی باشد، بدون اینکه کودک توجه خاصی به آن بکند. در واقع همین که کودک در به نوعی در معرض زبان موردنظر باشد کفایت میکند. درهمین راستا توجه کنید که صحبت کردن با کودک و شعر خواندن برای او هم راهکارهای بسیار مفیدی هستند.
۳- علاوه بر اینها، هنگامی که کودک خواب است، از پخش لالایی و شعر و داستانهای صوتی به زبان دوم، غافل نشوید.
۴- این نکته یکی از اساسیترین موارد در تربیت کودک دوزبانه است: حتما شرایطی فراهم کنید تا فرزندتان هر چندوقت یکبار زمانی را بدون حضور شما، با گویشور(ان) زبان دوم سپری کند. این کار سبب میشود تا کودک به مرور زمان ضرورت برقراری ارتباط به زبان دوم را حس کند. تکرار این شرایط بعد از سه سالگی (زمانی که کودک میتواند چند کلمهای صحبت کند) بسیار مهم و ضروری است.
ادامه دارد.
وب سایت نیلوفر کشتیاری
پانویس:
۱- نویسنده از دریافت نقد و نظرات خوانندگان درباره این نوشتار به گرمی استقبال میکند.
۲- زبانشناسان تعاریف و طبقهبندیهای متفاوتی برای دوزبانگی مطرح کردهاند. ولی ما در این نوشتار به همین تعریف ساده ولی جامع بسنده میکنیم.
۳- مفهوم ذهنیت باز و ذهنیت بسته یا همان “fixed mindset, growth mindset” عبارتی است که توسط کارول دِوِک، استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد، پساز سالها تحقیق بر روی مفهوم موفقیت و دستاوردهایزندگی، مطرح شده است. برای اطلاعات بیشتر در اینباره میتوانید به کتاب زیر رجوع کنید.
Dweck, C. S. (2008). Mindset: The new psychology of success. Random House Digital, Inc..
در سوئد که بچه ها از یک سالگی می توانند به مهد کودک بروند. با کمی توجه ،پدرو مادر فارسی زبان می توانند در خانه فارسی حرف بزنند و بچه در مهد کودک زبان رسمی سوئد را یاد بگیرند حتی در صورت علاقمندی با سایر همبازی های خارجی بادیگر زبانها نیز آشنا شوند. تمام نکاتی که برای فرزندان دوزبانه در این مقاله آمده بخوبی قابل اجرا است.
مهمترین موضوع این است که پدر و مادر از آموزش زبان کشور میزبان چه انگلیسی یا سوئدی غفلت نکنند چون بتدریج که بچه ها بزرگ میشوند معمولا قدرت تکلم آنها در زبان انگلیسی یا سوئدی روان تر از پدر مادر میشود.
در این باره چه باید کرد؟
آ. بزرگمهر / 18 February 2019
در کشورهای آلمانی زبان مثل آلمان، اتریش و سوئیس، استفاده از تلویزیون برای آموختن زبان به کودکان زیر ۶ سال توصیه نمیشود چون کودکان برای آموختن زبان نیاز به برقرای ارتباط با فردی دارند که به این زبان صحبت میکند و ترجیحا یک فرد آشنا است.
در ضمن برای آگاهی از مضرات تلویزیون، مبایل و تبلت برای کودکان زیر ۶ سال، میتوانید به مقاله «آسیبهای استفاده از تلویزیون برای کودکان» که در وبسایت الفبا منتشر کردهام مراجعه کنید.
عامری / 18 February 2019
خانم دکتر کشتیاری،
سپاسگزاریم بابت این مقاله بسیار آموزنده که به زبانی ساده نوشته اید. هم من و هم چندد تن از دوستانم از آنچه شما نوشته اید کلی استفاده کردیم. فقط به نظرم بخشی از مقاله منتشر نشده! مزایای دوزبانگی که قراربوده بخش پایانی مقاله به ان بپردازید، کی منتشر میشود؟ مشتاقانه منتظر خواندن آن بخش هستم.
سلامت باشید!
سپیده اصفهانی / 02 May 2019
با تشکر از انتشار این مقاله , لطفا سایت ایشان را هم در انتهای این مقاله لینک نمایید
زمانه – ممنون اضافه شد.
با سپاس
دکتر پویا کشتیاری / 20 October 2020