ساینس دیلی − طبق پژوهشی که بهتازگی توسط دانشمندان دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در نشریه علمی PLoS ONE انتشار یافته است، سالیانه هفتمیلیون پرنده به هنگام مهاجرت از خاک ایالات متحده به کانادا و نیز آمریکای جنوبی و مرکزی، تلف میشوند. نویسندگان مقاله «برآوردی از مرگ و میر پرندگان در اطراف برجهای مخابراتی کانادا و آمریکا»، این پرندهها قربانی ۸۴ هزار برج مخابراتی پراکنده در آمریکای شمالی هستند که میتواند ارتفاعشان به حدود ۱۸۰ متر از سطح زمین هم برسد.
29 April 2012
پرندگان، قربانیان برجهای مخابراتی
تراویس لانکور (Travis Longcore)، استادیار انیستیتو علوم محیطی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی وابسته به کالج ادبیات، هنرها و علوم دورنسیف، که سرپرست نویسندگان این مقاله نیز بوده، میگوید: “این فاجعهایست که نبایستی میبود”. بر اساس این پژوهش، هرچه برجهای مخابراتی بلندتر باشند، خطرشان برای سلامت پرندگان مهاجر هم بیشتر است. چیزی بالغ بر هزار برجی که ارتفاعشان به بیش از ۲۷۰ متر میرسد، تنها ۱.۶ درصد از شمار مجموع این برجها را تشکیل میدهند. اما بهگفته لانکور، همین برجهای بلند علت مرگ حدود ۷۰ درصد از پرندگان، معادل سالیانه ۴.۵ میلیون قطعه هستند.
اغلب این پرندگان مهاجر که ابعاد برخیشان نظیر گلوزرد معمولی و چکاوک تنسی، به یک وجب هم نمیرسد، زمستانشان را در مناطقی نظیر باهاما، و تابستان را هم در کانادا میگذرانند. لانکور میگوید: “این پرندگان حشرات را میخورند و سلامت جنگلهایمان را تضمین میکنند” و در ادامه هم میافزاید “آنها فوقالعاده قشنگاند. ما تاریخچه پرباری از احترام به پرندگان داریم. میلیونها نفر آنها را تماشا میکنند”. اما به گفته وی، این پرندگان، نه با برخورد مستقیم به برجهای مخابراتی، بلکه با برخورد به دهها کابلی که به «سیم مهار» مشهورند و سازه باریک و بلند برجها را حمایت میکنند، از بین میروند.
در شرایط نامساعد جوی، پرندگان از ابرها فاصله میگیرند و در ارتفاعات پایینتری میپرند. در این شرایط، ستارگان آسمان هم که نشانههای ناوبری این پرندگان محسوب میشوند، از چشمشان پنهان میشوند و لذا فقط آنها نور چشمکزن و یا ممتد برجکهای مخابراتی را پیش روی خودشان میبینند. هرچند که کمتر پرندهای گول نورهای چشمکزن را میخورد، اما برجکهای مجهز به نور سرخ ممتد، حداکثر تلفات را موجب میشوند. بهگفته لانکور، “با وجود نورهای سرخ و ممتد، این پرندگان دیگر نمیتوانند از افسونشان رها شوند. گرداگرد برجها میچرخند و به کابلهای نگهدارندهشان برخورد میکنند”.
او تخمین میزند که تعویض چراغهای با نور ممتد متعلق به ۴۵۰۰ برج بلندتر از ۱۵۰ متر (یعنی حدود ۶ درصد از مجموع برجها)، میتواند آمار مرگ و میر پرندگان را تا حدود ۴۵ درصد، یا ۲.۵ میلیون قطعه کاهش بدهد. این پژوهش همچنین از مؤسسات تجاری میخواهد که بهمنظور کاهش تعداد برجها، به شکل مشارکتی از آنها بهره بگیرند و همچنین با مقاومسازیشان نیاز به کابلهای نگهدارنده را مرتفع سازند.
در سال ۲۰۰۵ میلادی بود که لانکور و همکارانش، عملیات گردآوری و تحلیل دادههای بهدستآمده از آن دسته مطالعات میدانی که به تعیین میزان مرگ و میر پرندگان در برجهای پراکنده در ایالات متحده پرداخته بود را شروع کردند. اطلاعات این بررسیها محدود به دستکم یک سال گذشته یا در برخی موارد نادر، چندیندهه پیش میشد. سپس این آمار با هدف تعیین میانگین مرگ و میر بهعنوان تابعی از ارتفاع برج، حجم کابلهای نگهدارنده و همچنین نوع نور بهکاررفته در کلاهک آنها مورد بازبینی دقیقتر واقع شد. بعد از آن، گروه دست به تعیین نوع برجها، ابعاد و همچنین ویژگیهای جمعآمده طی ۳۸ پروژه پژوهشی زد و بهمنظور تکمیل پژوهش نهایی نیز اطلاعات حاصله از این بررسی را روی ۸۴ هزار برج مخابراتی پراکنده در پهنه آمریکای شمالی پیاده کرد. نتایج نهایی، علاوه بر انتشار در نشریه PLoS ONE، به کمیسیون فدرال ارتباطات آمریکا هم ارسال شد.
لانکور میگوید “یکی از مسائلی که کشورمان در آن عملکرد خوبی داشته، این بوده که مدام هشدارمان میدهد حین مطالعاتمان هیچ گونه زندهای را از قلم نیاندازیم. با وجودِ این برجکها، ما پرندگان را به نحوی غیرطبیعی به کشتن میدهیم. این احمقانه است”. این بررسی صرفاً برجکهای بلندتر از ۵۵ متر را که غالباً بهعنوان فرستندههای رادیو-تلویزیونی استفاده میشوند مدنظر داشته، و آنتنهای کوتاهتری که مختص ارتباطات موبایل است را لحاظ نکرده است.
منبع: ScienceDaily
با سلام به اقای سنایی بابت این مقاله و دیگر مقالت خوبشان
لازم است مقداری اطلاعات چانبی هم در این زمینه داده شود تا مخاطبان این مقاله بهتر موضوع را بفهمند. اول اینکه مغز پرندگان قادر به نشخیص اچزاء تشکیل دهمنده امواج الکترومقناطیسی هستند و به کمک همین پدیده مسیر مهاجرت خودرا تعیین و دنبال میکنند. این برج ها با ایجاد چنین امواجی پرندگان را به اشتباه می اندازند. دیگر اینکه بر خلاف انسان و سایر پستانداران پرندگاه قادر به تشخیص نور قرمز و شاید هم مادون قرمز نیستند در نتیچه احتمال اینکه امواج سازعه از برج ها انها را به اشتباه بیندازند بیشتر مسجل میشود. نکته اخر اینکه به احتمال زیاد همین برج ها موجب میشوند که هر از گاهی گله های پرندگان به خیال اینکه به مقصد رسیده اند با شتاب خودرا به سوی زمین رها میکنند به خیال اینکه بر اب فرو خواهند امد. اما با شتماب به سطح اسفالت خیس یا شیشه ساختمان های بلند اصابت کرده و میمیرند.
موفق باشید
ابراهیمیان
کاربر مهمان / 29 April 2012
با سلام مجدد به اقای سنایی بابت این مقاله و دیگر مقالات خوبشان وهمجنین زمانه به خاطر نصب مطالب بر روی پایگاه مجازی
بعد از اینکه مطلب ارسالی خود را خواندم دیدم در حالت عجله چندتا اغلاط املایی هم تایپ کرده ام که بابت انها پوزش طلبیدن تنها راه چاره است. اما در عین حال به دلیل عجله ای که داشتم نتوانستم همه افکارم را یک جا جمع کنم که هم اکنون با باز نگری مطلب را دوباره میفرستم.
لازم است مقداری اطلاعات جانبی هم در این زمینه داده شود تا مخاطبان این مقاله بهتر موضوع را بفهمند. در واقع این نویسندگان مطلب اصلی ظاهرا نمیدانند که مغز پرندگان قادر به تشخیص اجزاء تشکیل دهنده امواج الکترومغناطیسی هست و به کمک همین پدیده پرنگان مهاجر مسیر مهاجرت خودرا با مغناطیس زمین هماهنگ تعیین و دنبال میکنند. این برج ها با ایجاد امواج الکتریکی و مغناطیسی پرندگان را به اشتباه می اندازند همانطور که نور بالای یک اتوموبیل در جهت مقابل جاده و در هنگام شب مارا به اشتباه میاندازد. احتمالا وقتی پرندگان به نزدیکی این برجها میرسند با سیم های مهار کننده دکل برخورد میکنند و تلف میشوند. یک دلیل دیگر هم میتواند این باشد که به سوی این برجها کشیده میشوند و چون نمیتوانند مسیر را چیدا و دنبال کنند تلف میشوند.
مطلب دیگر اینکه نویسندگان مقاله شاید بی اطلاعند که بر خلاف انسان و سایر پستانداران اکثر پرندگان قادر به تشخیص نور قرمز و شاید هم مادون قرمز نیستند در نتیجه احتمال اینکه امواج ساطعه از برج ها و نه نور قرمز انها را به اشتباه بیندازد بیشتر مسجل میشود. تنها پرندگان شب کار مثل جغد احتمالا قادر به تشخیص نور قرمز و مادون قرمز هستند. اینکه پرندگان در هنگام غروب که رنگ نور به نارنجی و قرمز می گراید به لانه میروند به این دلیل است که سلولهای بینایی در چشمان انها قادر به دیدن نور قرمز نیستند. اگر میخواهید این پدیده را خود ازمایش کنید یک فینچ خانگی را در اطاقی با پرده های قرمز رهاکنید و پروازش را زیر نظر بگیرید. خواهید دید که پرنده شما در روز روشن اما در اطاق قرمز قادر به تشخیص اشیاء نیست و با انها برخورد میکند.
شاید امواج ساطعه از این برج ها مسءول یک پدیده دیگر هم باشند. گاهگاهی گزارش شده که پرندگان مهاجر با شتاب خودرا به سوی زمین رها میکنند به خیال اینکه بر اب فرو خواهند امد. اما با همان شتاب به سطح اسفالت خیس یا شیشه ساختمان های بلند اصابت کرده و میمیرند. به گمانم یکی از این پدیده هاچند سال پیش در شهر اکلاهمای امریکا گزارش شده است. در این موارد هم احتمالا امواج ساطعه از برجهای مخابراتی در نزدیکی شهرها و “الودگی نوری” یا نور منعکسه از شهر ها در هنگام شب پرندگان مهاجر را به اشتباه انداخته است.
اخر اینکه عکس چاپ شده غلط انداز است و احتمالا مربوط به برخورد پرندگان با سیم های مهار نیست بلکه نشان میدهد که تعدادی کلاغ در اطراف برجی برای خود کنامی درست کرده اند.
موفق باشید
ابراهیمیان
کاربر مهمان / 30 April 2012
هم میهن گرامی جناب ابراهیمیان. ازاین که شما نیز دراین زمینه به ما آگاهی هایی داده اید سپاسگزارم، ولی اگر دلگیر نشوید خواهشمندم که ازاین عربی نویسی و معرب پردازی هم بکاهید و تا میشود ایرانی بنویسید. برای نمونه فرموده اید : مجدد ( دوباره )، ارسالی ( فرستاده شده) ، اغلاط ( لغزشها،… یا غلطها )، طلبیدن ( خواستن )، مقابل ( روبه رو )، مادون … ( فرو … )، مسجل، قادر ، اطاق ( اتاق )، اصابت ( برخورد )، ساطعه ، منعکسه. امیدوارم دلگیر نشوید، کمی آخوندی مینویسد. خود جناب سنایی هم با زحمتی که میکشند گاهی اینگونه مینوسند. دوستدار: تهران ـ بابک
کاربر مهمان / 03 May 2012
و ما مردم ایران قربانیان پارازیتهای ماهواره ای! انگار نه انگار که مردم ایران انسانند! حاکمانی که حفظ حکومتشان اوجب واجبات است، نه حفظ حقوق مردم ! غارت داراییهای مردم : بنیادهای مستضعفان، 15خرداد، شهید، علوی، بین المللی(!) اهل بیت، بین المللی(!) الغدیر، ستاد فرمان امام، مخابرات، پیمانکاریهای نفت و … و شهرداری تهران و دیگر شهرهای بزرگ، آستان قدس در خراسان، بانکداری، بورس، درامدهای سرسام آور صنایع مخابراتی و خودرو و … ، دریا دریا نفت و تریلی تریلی دلار و شمشهای طلا و …. ؛ در برابر کسی نباید آگاه شود، پارازیتهای ماهواره ای بیماری های سرطان و … وفقر و بیکاری برای مردم، و پولهای گزاف صرف سرکوب و کشتار و زندانی کردن و … توسط سپاه و بیسج و نیروی انتظامی و اطلاعات و …. با هزینه خود مردم، تبلیغات ضد ایرانی با هزینه مردم، دوستی و هزینه کردن برای دشمنان ایران مانند حکومت بعثی سوریه و امارات و دیگر عربها و دشمنی بی دلیل با اسرائیل و امریکا، و در همان حال گفتگوهای پنهانی و دور از چشم مردم؛ تنها باید از ولایت مطلقه و نظام مقدس ستایش کردو راهپیمایی و رای دادن ! پرنده ها هم باید نابود شوند، جرمان آزادی و پرواز است! تهران ـ بابک
کاربر مهمان / 03 May 2012
با تشکر از بابک عزیز نوشتار خودرا به پارسی خالص نوشتم که شاید زمانه سه باره انرا چاپ کند. نمیدانم کدامیک روان تر است.
با درود دوباره به اقای سنایی برای این نوشتار و دیگر نوشتار های خوبشان وهمجنین زمانه برای کارگزاری نوشته من بر روی پایگاه
پس از اینکه نوشته فرستاده شده خودرا خواندم دیدم در شرایط شتابزدگی چندتا اشتباه نوشتنی هم در زمینه نوشته دیده میشود. برای این اشتباهات پوزش میخواهم. اما افزون بر اشتباه های نوشتاری نتوانسته ام همه دماغ خودرابه کار گیرم و دریک جا کمه کنم. به همین دلیل با باز نگری نوتشته ام را دوباره میفرستم.
بهتر میبود برخی دانستی های مجاور و پیش نیاز این زمینه داده میشد تا کاربران و خوانندگان این نوشتار بهتر بتوانند به کنه نوشتار پی ببرند. شاید درست ان باشد که بگوییم نویسندگان نوشتار انگلیسی نمیدانند که مغز پرندگان توانایی انرا دارد که بتواند زیرساختهای موجهای الکتریکی اهنربایی را دریابند و به کمک همین پدیده پرنگان کولی (مهاجر) راه کولی گری خودرا با اهنربای زمین هماهنگ و دنبال میکنند. این دکل ها ی مخابراطی (هم سنگ پارسی انرا نیافتم) با ایجاد امواج الکتریکی و اهننربایی پرندگان را به اشتباه می اندازند همانطور که نور بالای یک خودرو در سوی روبه روی جاده و در هنگام شب مارا به اشتباه میاندازد. شاید وقتی پرندگان به نزدیکی این برجها میرسند با سیم های مهار کننده دکل برخورد میکنند و سر به نیست میشوند. یک برهان دیگر هم میتواند این باشد که به سوی این برجها کشیده میشوند و چون نمیتوانند راه خودرا پیدا و دنبال کنند سر به نیست میشوند.
نکته دیگر اینکه نویسندگان نوشتار شاید نا اگاهند که که ناهمانند انسان و سایر پستانداران اکثر پرندگان قادر به تشخیص نور قرمز و شاید هم زیر قرمز نیستند در نتیجه احتمال اینکه موجهای برخاسته از این برج ها و نه نور قرمز انها را به اشتباه بیندازد بیشتر پذیرفته میشود. تنها پرندگان شب کار همچون جغد شاید بتوانند نور قرمز و زیر قرمز را دریابند. اینکه پرندگان در هنگام باختر که رنگ نور به نارنجی و قرمز می گراید به لانه میروند به این برهان است که سلولهای بینایی در چشمان انها قادر به دیدن نور قرمز نیستند. اگر میخواهید این پدیده را خود ازمایش کنید یک فینچ خانگی را در اطاقی با پرده های قرمز رهاکنید و پروازش را زیر دید خود بگیرید. خواهید دید که پرنده شما در روز روشن اما در درون چهاردیواری قرمز قادر به دریافتن چیزها نیست و با انها برخورد میکند.
شایدموج های برامده از این برج ها انگیزه یک پدیده دیگر هم باشند. گاهگاهی گزارش شده که پرندگان کولی با شتاب خودرا به سوی زمین رها میکنند به خیال اینکه بر اب فرو خواهند امد. اما با همان شتاب به روی اسفالت خیس یا شیشه ساختمان های بلند برخورد کرده و میمیرند. به گمانم یکی از این پدیده هاچند سال پیش در شهر اکلاهمای امریکا گزارش شده است. در این موارد هم شاید موجهای برامده از برجهای مخابراطی در نزدیکی شهرها و “الودگی نوری” یا نور بازگشته از شهر ها در هنگام شب پرندگان کولی را به اشتباه انداخته است.
اخر اینکه عکس (واژه پارسی گیر نیاوردم) چاپ شده اشتباه برانگیز است و شاید هم به برخورد پرندگان با سیم های مهار دکل ها حرفی بی پایه باشد. این عکس نشان میدهد که تعدادی کلاغ در اطراف برجی برای خود کنامی درست کرده اند.
موفق باشید
ابراهیمیان
کاربر مهمان / 06 May 2012