بیژن روحانی – گروهی از باستانشناسان ایتالیایی قرار است برای انجام کاوش به شهر باستانی استخر در استان فارس ایران بروند. سفر این گروه در روز پنجم اردیبهشت آغاز میشود و کاوشها و تحقیقات میدانی آنها ۴۵ روز به طول خواهد انجامید.
به گفتهی رئیس پژوهشکدهی باستانشناسی ایران، قرار است یک گروه دیگر از باستانشناسان ایتالیایی مطالعاتی را روی شبکه آبیاری در شهر باستانی بیشاپور در نزدیکی کازرون انجام دهند. او همچنین از برنامه باستانشناسان ژاپنی برای مطالعات باستانی در شهر تاریخی ارسنجان خبر داد. به گفتهی محمود میراسکندری، این سفرها در چارچوب تفاهمنامههای همکاری که ایران پیشتر با این کشورها امضاء کرده است، انجام میشود. با این حال قرار است در هر کاوش یک باستانشناس ایرانی نیز به عنوان سرپرست گروه معرفی شود تا مطالعات باستانشناسی با حضور باستانشناسان و پژوهشگران ایرانی صورت بگیرد.
حضور هیئتهای باستانشناسی خارجی همواره با نظرهای متفاوتی همراه بوده است. برخی از باستانشناسان بر این اعتقاد هستند که با توجه به تواناییهای فعلی باستانشناسان ایرانی نیازی به کمک گرفتن از گروههای خارجی و دعوت آنها نیست. به اعتقاد این گروه، مشخص نیست حاصل مطالعات باستانشناسان خارجی تا چه حد در اختیار ایران قرار بگیرد. اما در برابر این نظر، برخی دیگر با اشاره به تواناییهای فنی و بهرهمندی گروههای خارجی از ابزارهای پیشرفتهتر، حضور آنها را به نفع شناسایی هرچه بهتر محوطههای باستانی در ایران میدانند و اشاره دارند که حضور باستانشناسان ایرانی در کنار آنها میتواند باعث انتقال تجربه به پژوهشگران ایرانی شود.
یک ستون باستانی در استخر
رئیس پژوهشکده باستانشناسی ایران سفر این گروهها را به ایران فرصتی برای کشور دانسته زیرا به گفتهی او آنها با تجهیزات جدید و پیشرفته به ایران سفر میکنند و کاوشگران ایرانی نیز میتوانند از تجهیزات و مطالعات آنان استفاده کنند. به گفتهی آقای میراسکندری یافتهها و مطالعات آنان در اختیار میراث فرهنگی ایران قرار میگیرد.
مطالعات در مورد مسجد تاریخی استخر
رئیس پژوهشکده باستانشناسی ایران هدف سفر باستانشناسان ایتالیایی را مطالعه در خصوص یک مسجد تاریخی در شهر استخر اعلام کرده است. به گفتهی بسیاری از مورخان مسجد شهر استخر یکی از نخستین مسجدهایی است که در ایران ساخته شده. در برخی از منابع تاریخی نیز نام این مسجد آمده است.
شهر باستانی استخر در حدود پنج کیلومتری شمال تخت جمشید قرار گرفته. این شهر بهخصوص در دوران ساسانی و ابتدای دوره اسلامی از اهمیت فراوان سیاسی و مذهبی در منطقه پارس برخوردار بوده است. با آنکه اطلاع زیادی از تاریخ استخر در پیش از دوران ساسانی در دست نیست، اما آثار و مواد و مصالحی از دوران هخامنشی نیز در این شهر پیدا شدهاند.
برخی از باستانشناسان معتقدند در دوران هخامنشی استخر بخش عامهنشین تخت جمشید یا پارسه بوده است. در دوران ساسانی استخر به شهری معتبر و مهم تبدیل شد و محل زندگی خاندان و دودمان اردشیر بابکان بنیانگذار پادشاهی ساسانی در آنجا قرار داشته است. تعدادی از پادشاهان ساسانی نیز مراسم تاجگذاری یا دیگر مراسم آیینی را در استخر انجام دادهاند. طبری استخر را محل نگهداری اوستا ذکر کرده و برخی دیگر نیز این شهر را محل گنجینهی سلطنتی دانستهاند.
در خصوص مسجد تاریخی استخر نیز گمانههای فراوانی وجود دارد. برخی این احتمال را نیز مطرح کردهاند که ممکن است این مسجد نخستین مسجد ایران باشد. شواهد نشان میدهد در ساختن این مسجد از ستونهای و سرستونهای باستانی که متعلق به بناهای دیگر بوده استفاده شده است. توصیفات موجود از مسجد و همچنین شواهدی که در محل موجود است بیانگر آن است که این مواد و مصالح مربوط به دوران هخامنشی است
برخی از منابع نیز این احتمال را مطرح کردهاند که این مسجد روی یک نیایشگاه یا آتشکدهی کهنتر ساخته شده باشد. محمد بن احمد مقدسی، تاریخنگار سدهی چهارم هجری در کتاب مشهور خود به نام «احسن التقاسیم» در این مورد این مسجد نوشته است:«جامع استخر مانند جامعهای شام در بازار است. ستونهای گرد دارد و سرستونش همانند سر گاو است و گویند در قدیم آتشکده بوده است. بازارها از سه سو آن را فراگرفته است».
مطابق متون تاریخی، نخستین باری که پای اعراب مسلمان به شهر استخر رسید در سال ۱۸ هجری بوده است.اما در آن زمان فرماندار استخر با پذیرش شرایط صلح و پرداخت خراج مانع از اشغال و ویرانی شهر شد. اما با گذشت چند سال و پس از شانه خالی کردن از پرداخت خراج، یکی دیگر از سرداران عرب به شهر حمله و آنجا را تسخیر کرد و پرستشگاهای باستانی را مسجد ساخت.
سرستونی به شکل گاو از استخر در موزه هنر متروپلیتن نیویورک
مسعودی هم در کتاب تاریخ خود در خصوص این مسجد چنین نوشته است:«من این مسجد را دیدهام. تقریباً در یک فرسخی شهر استخر قرار گرفته، بنایی زیبا و پرستشگاهی باشکوه است. در آنجا ستونهایی از سنگ یکپارچه با قطر و ارتفاع حیرتبخشی دیدم که بر فراز آن اشکال عجیب از اسب و سایر حیوانات غریبه نصب بود و هم از حیث شکل و هم از لحاظ عظمت شخص را به تعجب میافکند. در گرد بنا خندقی وسیع و بارویی از سنگهای عظیم کشیده بودند، مستور از نقوش برجسته بسیار ماهرانه. اهالی آن ناحیه این صورتها را به پیمبران نسبت میدهند».
از سدهی نوزدهم تاکنون افراد، جهانگردان و باستانشناسان مختلفی از استخر بازدید کرده یا در آنجا مطالعات باستانشناسی انجام دادهاند. بسیاری از آنها نیز در خصوص این مسجد تاریخی مهم اظهار نظر کردهاند. به طور عمده دو نظریه متفاوت در خصوص این مسجد موجود است. برخی با بررسی مصالح و عناصر ساختمانی به کار رفته در مسجد که مربوط به دوره هخامنشی است، معتقدند در این منطقه یک استقرار هخامنشی نیز وجود داشته و این مسجد را تغییر شکل یافته یک بنای پیش از اسلام میدانند.
اما برخی دیگر میگویند احتمال دارد این مواد و مصالح هخامنشی از محل دیگری به شهر استخر حمل شده باشد و بنابراین احتمال آن را که مسجد استخر روی یک بنای پیش از اسلام شکل گرفته باشد بعید میدانند. با اینحال مقایسه این مواد و مصالح هخامنشی نشان داده است آنها تا حد زیادی از نظر سبک و ابعاد و اندازه با نمونههای دیگر از معماری هخامنشی متفاوت هستند. بنابراین احتمال آنکه نشاندهنده استقرار و سکونت دوران هخامنشی در شهر استخر باشند بسیار زیاد است.
باید دید مطالعات کاوشگران ایتالیایی تا چه حد به روشن شدن این بخش از تاریخ ایران کمک خواهد کرد.
در همین زمینه:
::ساختار شهر استخر، بیژن روحانی، رادیو زمانه::
ویرانه های شهر باستانی استخر در دوازده کیلومتری شهر مرودشت و هفت کیلومتری شمال تخت جمشید سمت چپ جاده قرار دارد.
“ابو موسی اشعری به پارس آمد و قصد اصطخر کرد در سال بیست و هشتم از هجرت و در آن وقت ” مامک” در اصطخر بود و در میان ایشان پیوست و “عبداله بن عامر” از آنجا به اعمال جور (فیروزآباد فارس) رفت و شهر جور را حصار می داد. در میانه خبر رسید که مردم اصطخر عهد بشکستنذ و عامل او را بکشتند و چندان توقف نمود که جور (فیروزآباد) را بستد در سال سی ام از هجرت و سوگند خورد که چندان بکشد از مردم اصخر که خون براند. به اصطخر آمد و به جنگ بستد حصار در آن (حصارداران) و خون همگان مباح گردانید و چندانکه می کشتند خون نمی رفت تا آب گرم بر خون می ریختند پس برفت و عدد کشتگان که نام بردار بودند, چهل هزار کشته بود بیرون از مجهولان و اول خلل و خرابی که در اصطخر راه یافت, آن بود و این فتح در سال سی و دویم بود از هجرت” (فارسنامه ابن بلخی, ص 117) {تالیف کتاب 498 تا 511 هجری قمری که سلطان محمد پسر دوم ملکشاه سلجوقی سلطنت داشته}
” اصطخر و مرودشت: اصطخر, در ایام ملوک فرس, دارالملک ایشان بوده است و به آغاز, گیومرث چیزی بنا کرده بود و هر پادشاه که می نشست بر آن زیادتی می کرد و طهمورث, بر خصوص, بسیار عمارتِ آن کرد و چون پادشاهی جهان به جمشید رسید, آن را به شهری عظیم کرد چنانکه بلوک آن از حد “خَفرَک” تا “رامجرد” بود. مسافت جهار فرسنگ در عرض ده فرسنگ, و سه قلعه: یکی قلعه اصطخر, دوم “قلعه شکسته” , سوم ” قلعه شکنوان”, در میان شهر نهاده بود و آن را سه گنبدان گفتندی” (فارسنامه ابن بلخی, ص 297)
” و این ناحیت مرودشت بعضی در میان اصطخر, محلت های شهر بوده است و بیشترین بستان های سرای جمشید است و رود پرواب, رودی است معروف که به اصطخر و مرودشت آید” (همان, ص 302)
عمادی / 24 April 2012