کمال داوود، نویسنده سرشناس الجزایری از نویسندگان خوشاقبال شمال آفریقا در فرانسه است اما در موطناش، الجزایر برخی از او به سبب ضدیتش با اسلام نفرت دارند. جریانهای دستراستی از داوود به عنوان نویسندهای شجاع یاد میکنند که جسارت بیان حقایق را دارد. دانشگاهیان و روشنفکران چپ اما او را به دامن زدن به اسلامهراسی متهم میکنند. در این کشاکش آنچه که از دست میرود، ارزشهای ادبی «مرسو، بررسی مجدد» نخستین رمان کمال داوود است.
کمال داوود در سال ۲۰۱۳ به خاطر رمان «مرسو، بررسی مجدد» جایزه گنکور را از آن خود کرد. داوود در همان زمان در گفتوگو با رسانههای فرانسوی به صراحت اعلام کرده بود به بازنگری فرانسه در تاریخ استعمار و پوزش این کشور از الجزایر به خاطر جنایتهای دوران استعمار علاقهای ندارد. داوود گفته بود در نظر او میراث استعمار تنها بهانهای است برای الجزایریها که فروپاشی درونی خود را با آن توجیه کنند:
«به محض اینکه چیزی میگویی، به تو پاسخ میدهند که تقصیر استعمار است. اگر بگویی این درست نیست که همه چیز را به گردن استعمار بیندازیم، میگویند معلوم است که از استعمارگران حمایت میکنی. نه. من از امروز حمایت میکنم. از همین لحظه.»
اسلامگرایان در الجزایر از مخالفان سفت و سخت کمال داوودند. هنگامی که آنها سنگ قبر پدر این نویسنده را شکستند، داوود هشدار داد که اسلامگرایی در الجزایر در حال گسترش است.
کمال داوود کمال داوود، متولد ۱۹۷۰، نویسندهای الجزایری است که به زبان فرانسه مینویسد؛ او به مدت هشت سال سردبیر روزنامهی «وهران» بوده است. مرسو، بررسی مجدد مهمترین رمان اوست که برای او شهرت جهانی و جوایز متعدد (جایزهی نخستین رمان گنگور، جایزهی پنج قارهی فرانکوفونی و…) را به ارمغان آورده است. علاوه بر این رمان، او چند مجموعه داستان از جمله مقدمهی کاکاسیاه و مینوتور ۵۴ را نوشته است. در دسامبر ۲۰۱۴، سخنان داوود در مورد هویت عربی و اسلام در کانال دوم تلویزیون فرانسه جنجالبرانگیز شد. در واکنش به اظهارات او، یک امام سلفی فتوای مرگ داوود را صادر کرد و از دولت الجزایر خواست این حکم را در ملأ عام به اجرا بگذارد. داوود همچون قهرمان داستانش، هارون، میانهی خوبی با مذهب ندارد. به تعبیر هارون، «دین برای من یک وسیلهی نقلیهی همگانی است» که بهتر است آدم سوار آن نشود. جالب آن که آشنایی با فلسفه کامو بود که به داوود کمک کرد تا در جوانی از قید اسلام آزاد شود. داوود میگوید، «اسلامگرایی تمامیتخواهی جدید قرن ماست که سنگ ترازویش ترس، ستم، خشونت و قتل است. در الجزایر، آخرین مجادله مربوط میشود به اخراج یک دانشجو به خاطر زیادی کوتاه بودن دامنش. در فرانسه اوضاع برعکس، و قضیه قضیهی دامنهای زیادی بلند است. این خودش دردنشان قرن و بیماریهایش است». |
با آغاز موج پناهجویی در آلمان، داوود در انتقاد از جریان چپ در کشورهای اروپایی، حامیان پناهجویان را به سادهاندیشی متهم کرده بود. بعد از آنکه در شب سال نو چند جوان پناهجوی عرب به یک دختر آلمانی در شهر کلن در غرب آلمان تعرض جنسی کردند، داوود در مقالهای در نیویورک تایمز از محرومیت جنسی در جهان عرب سخن گفت و اعلام کرد که این موضوع را دستمایه کتاب بعدیاش قرار میدهد.
در فرانسه که همچنان تحت تأثیر حملات داعش قرار دارد، جریانهای دستراستی از داوود به عنوان نویسندهای شجاع یاد میکنند که جسارت بیان حقایق را دارد. در رسانههای فرانسه هم جایگاه ویژهای برای او قائل شدهاند: شبکههایی رادیویی با او به طور منظم مصاحبه میکنند و مقالاتش هم در روزنامهها منتشر میشود. آلان فینکلکروت، یکی از روشنفکران راستگرای فرانسه در حمایت از این نویسنده الجزایری گفته است:
«او یک مرد بسیار شجاع است. مشکلِ اسلام، استعمار و یا سرکوب غرب نیست. ظلم و ستمی که خود اسلام بر آنها روا میدارد، به ویژه علیه زنان، سبب جنون مردان مسلمان شده است.»
آنچه که این روشنفکر راستگرا میگوید، اندیشهای است که بر مبنای آن کتاب تازه کمال داوود شکل گرفته است.
کرولین فورز، یک فمینیست فرانسوی و از مخالفان حجاب در فرانسه گفته است:
«صدای کمال داوود را باید شنید. او به سنت ولتر متصل است. او مخالف اسلامگرایی است و از گفتن حقیقت نمیترسد، به ویژه درباره سرکوب مذهبی.»
این حمایتها به این معنا نیست که همگان در فرانسه از کمال داوود حمایت میکنند. بسیاری از دانشگاهیان و روشنفکران چپ و برخی از مسلمانان میانهرو او را به ترویج اسلامهراسی متهم کردهاند.
در الجزایر اما ماجرا تفاوت دارد. اغلب کمال داوود را به چشم «عمو تام» (شخصیت رمان کلبه عمو تام نوشته هریت بیچر استو) میبینند: نویسندهای که کتاب مینویسد با این امید که استعمارگران را خوش آید. عبدالقادر مساهل، وزیر خارجه الجزایر از کمال داوود به عنوان «آلت دست صهیونیسم جهانی» که با مسلمانان الجزایر سر عناد دارد، یاد کرده است.
سوفیا حجاج، ناشر کمال داوود در الجزایر در گفتوگوی تلفنی با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است:
«این یک مسأله بسیار معاصر است: چگونه میتوان با تغییر زاویه دید مانع از بدفهمی یک اندیشه شد؟ متنی که در الجزایر نوشته و منتشر میشود در فرانسه طور دیگری خوانده و درک میشود.»
بسیاری از نویسندگان الجزایری مقیم فرانسه اما مانند کمال داوود نمیاندیشند. برای مثال اکرم بلقائد، جستارنویس الجزایری مقیم پاریس معتقد است که میراث استعمار «زخمی است» باز که باید به آن رسیدگی کرد تا شفا پیدا کند.
امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه بحث بازنگری در تاریخ استعمار و پرداختن به خشونت فرانسویها در الجزایر را پیش کشیده است. مکرون رسماً از شکنجه اسیران الجزایری در جریان مبارزات آزادیبخش پوزش خواسته است. بلقائد میگوید:
«روشهای استعماری همچنان ادامه دارند. نمیتوان حافظه تاریخی را سرکوب کرد. کشورهایی که حافظه تاریخیشان را تحریف یا سرکوب کردهاند، سرانجام خوبی ندارند.»
کمال داوود در این گیر و دار استدلال میکند که آیا باید صرفاً به این دلیل که راست افراطی از اندیشههای او استفاده میکند از بیان اندیشههایش خودداری کند؟ داوود میگوید به این مشکل بسیار اندیشیده و به این نتیجه رسیده که صرفاً در برابر همسرش، دخترش و انسانهایی که در اطراف او هستند، مسئول است.
در این میان آنچه که از دست میرود، ارزشهای ادبی «مرسو، بررسی مجدد» نخستین رمان کمال داوود است. موفقیت او در فرانسه و ترجمه این رمان به زبانهای دیگر امیدی در بین نویسندگان جوان الجزایری برانگیخته است.
بیشتر بخوانید: