خالد حسینی، نویسنده سرشناس افغانستانی بر اساس سرنوشت آلان کردی، کودک پناهجوی سوری که در دریا غرق شد، رمانی نوشته به نام «دعای دریا». بیش از ۱۰ ناشر در ایران که برخی از آنها هم جزو ناشران معتبرند برای ثبت ترجمه این اثر تقاضای ثبت در فیپا دادهاند. کپی رایت این رمان در اختیار نشر «نبشت» در خارج از ایران است.
شهریور سه سال قبل قایق پناهجویان سوری در نزدیکی جزیرهای در یونان غرق شد و عکس جسد کودکی که پلیس ترکیه او را از آب گرفت، بسیاری را در ماتم و حیرت فرو برد. در آن زمان روزی نبود که آماری از پناهجویانی که در دریای مدیترانه جان خود را از دست میدادند منتشر نشود. خالد حسینی، نویسنده نامدار افغانستانی در مقالهای در گاردین نوشته بود:
«آرزو میکنم که جهان میتوانست آنچه را که من میشنوم بشنود. داستان بهترین وسیله است برای مقابله با اعدادی که سرنوشت آدمی را بیان نمیکنند. داستان، همدردی را در ما بیدار میکند. هر داستانی که از آوارگان میشنوم، به من کمک میکند تا مغز استخوان با روایتگر آن داستان به عنوان یک همنوع احساس همبستگی کنم.»
«دعای دریا» که به زبان انگلیسی در گاردین در چندین نوبت منتشر شد و سپس به شکل کتاب هم جداگانه به چاپ رسید چنین داستانی است: حاصل پیوند درونی نویسنده با سرنوشت آلان کردی، کودک اهل کوبانی به عنوان یک نمونه. انتشارات بولومبزبری این داستان را که در قالب نامههای پدری به پسرش نوشته شده، منتشر کرده است. حق کپی ترجمه فارسی، ازبکی و اردوی این کتاب را نشر «نبشت» در اروپا از انتشارات بولومبزبری خریده و در حال فروش نسخه ترجمه شده کتاب به زبانهای فارسی، ازبکی و پشتوست.
یک ماه بعد از آنکه نشر «نبشت» کتاب را منتشر کرده، نشر «بهنام» ترجمهای از همین اثر را بدون اجازه خالد حسینی به قلم مترجمی به نام میلاد فشتمی منتشر کرده. در همان حال، بر اساس اطلاعات سامانه فیپای کتابخانه ملی ایران، مؤسسات نشر ایجاز، ثالث، مروارید، روزگار، مجید، کتاب کولهپشتی، شمشاد، معیار علم و منوچهری نیز برای ثبت فیپای ترجمه این کتاب تقاضا دادهاند.
این نخستین بار نیست که آثار خالد حسینی با ترجمههای مختلف به بازار کتاب میآید. آخرین رمان او با ۱۰ ترجمه مختلف در کمتر از یک سال با نامهای مختلف مانند «و کوهها طنینانداز شدند»، «پژواک کوهستان»، کوه به کوه نمیرسد»، «ندای کوهستان» و … به بازار آمد.
ایران به معاهده برن نپیوسته و قانون کپی رایت را قبول ندارد. قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی مصوب ۱۳۵۲، قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای مصوب ۱۳۷۹ و آییننامه اجرایی آن مصوب ۱۳۸۳، قانون ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری و مواد ۶۲، ۶۳ و ۷۴ قانون تجارت الکترونیکی تنها قوانینی هستند که برای صیانت از مالکیت فکری در ایران تصویب شدهاند. اما تاکنون ناکارآمد بودهاند و در جهان هم به رسمیت شناخته نمیشوند.
غارت مالکیت فکری نویسندگان و هنرمندان فقط به آثاری که ناشران خارجی منتشر میکنند محدود نمیشود. اوایل شهریور سال جاری، محمود دولتآبادی، نویسنده «جای خالی سلوچ» و «کلیدر» در پیامی که برای همایشی درباره کپی رایت فرستاده بود گفته بود که در ایران حق مالکیت فکری نویسنده بر اثرش «غاصبانه» نقض میشود:
«متأسفانه و معترضانه میگویم که حقوق [نویسندگان] در کشورم ایران، نه فقط رعایت نمیشود، بلکه غاصبانه نقض میشود و هیچ امکان دادخواهی و دادرسی جدی هم برای من و امثال من وجود ندارد. چون به تاریخچهای که گذراندهایم در جامعه خود مینگرم، چرک و نکبت و دروغ و سرقت و سوءاستفاده از آثار خود که شده بسیار آزارم میدهد و باید بکوشم تا از ذهن خود نفرتزدایی کنم.»
در سالهای اخیر به دلیل رونق نشر الکترونیکی از یکسو و از سوی دیگر به سبب رکود بازار کتاب در ایران، برخی ناشران کتاب فارسی در خارج از ایران، آثار نایاب یا ممنوع از انتشار را منتشر میکنند و به قیمت متداول کتاب در غرب به جامعه رو به گسترش مهاجران ایرانی عرضه میکنند. به این ترتیب نویسندگان ایرانی هم از حقوقشان بینصیب میمانند.
بیشتر بخوانید:
بابا ایول دارند ناشران ایرانی در این روزگار…دارند رکورد می شکنند اساسی!
آکین / 15 October 2018