محمود خوشنام – در نگاه به زندگی آن‌ها که به موسیقی روی آورده و به شهرت رسیده‌اند، چند پایگاه تعلیماتی عمده به‌چشم می‌آید. پایگاه نخست کلاس‌های درس درویش‌خان بوده که بیشتر شاگردانش خود به استادان بعدی تبدیل شده‌اند. پایگاه‌های بعدی ازآن اسماعیل مهرتاش، نوری‌علی‌خان برومند و ابوالحسن صبا به‌شمار می‌آیند که بیشتر هنرمندان نسل دوم پس از درویش از آموزه‌های آن‌ها بهره‌مند شده‌اند. تقریباً همه‌ی خوانندگان مشهور از یکی از این پایگاه‌ها گذر کرده‌اند.

گمان می‌کنیم در مقام مقایسه پایگاه آموزشی صبا کارکردی گسترده‌تر از دیگران داشته است. یکی از دو خواننده‌ی نام‌آور «گل‌ها»یی که امشب به آن‌ها می‌پردازیم، یعنی محمود محمودی خوانساری، از بهره‌گیران پایگاه صباست و دیگری اکبر گلپایگانی‌ست که تعلیم اصلی را از نورعلی‌خان برومند گرفته است.

محمود محمودی خوانساری در سال ۱۳۱۳ در خوانسار در خانواده‌ای روحانی به‌دنیا آمده است. با این همه از خردسالی به موسیقی علاقه داشته و با شوق و ذوق آوازهای رادیویی طاهرزاده‌، تاج و ادیب خوانساری را گوش می‌کرده و می‌پنداشته که خود او نیز با صدای خوشی که دارد می‌تواند در آینده خواننده شود.

خوانساری ۱۳ ساله بود که پدرش فوت کرد و او نیز رهسپار تهران شد و تحصیلات عمومی خود را در این شهر پی‌ گرفت. دو سه سال بعد کوشید به محافل هنری راه پیدا کند و هنر آوازخوانی خود را آشکار سازد. در سال ۱۳۳۵ در یکی از این محافل با ابوالحسن صبا آشنا شد و صبا که صدای خوش او را شنید توصیه کرد که پشت کار را بگیرد.

با این همه خوانساری تنها یک سال توانست از آموزه‌های صبا بهره ببرد. چرا که صبا یک سال پس از آشنایی با او از دار دنیا رفت. خوانساری در سال ۱۳۳۸ سه سال پس از بنیاد «گل‌ها» به دعوت داود پیرنیا به هنرمندان این برنامه پیوست و از آن پس از همکاری استادانی چون مرتضی محجوبی، احمد عبادی، جلیل شهناز و حسن کسایی بهره‌مند شد.

گلپا نزدیک به ده سال نزد نورعلی‌ خان به شاگردی نشست و صدای خود را صیقل داد.

خوانساری علاوه بر «گل‌ها» در برنامه‌ی دیگری نیز که اسداله ملک با همکاری منوچهر جهانبگلو با عنوان «نوایی از موسیقی ملی» به‌راه انداخته بودند شرکت می‌کرد. همکاری او با اسداله ملک و خواندن تصنیف‌های سنتی شهرت و محبوبیت برای او فراهم آورد. «مرغ شباهنگ»، «میخانه» و «سکوت و مستی» با استقبال سنت‌ دوستان روبه‌رو شد و «لاله‌ی پرپر» ساخته‌ی فرهنگ شریف شهرت او را افزون کرد.

محمود محمودی خوانساری صدای گرم و سازگار با موسیقی سنتی داشت. او سه‌تار نیز می‌نواخت و آشنایی با موسیقی عملی او را در هماهنگ شدن با ارکستر کمک می‌کرد. به‌ویژه که ضعف‌‌شناس خوبی نیز بود. محمودی خوانساری در سن و سالی نابهنگام در سال ۱۳۶۶ در تهران درگذشت.

و اما اکبر گلپایگانی که شهرتش از بسیاری از خوانندگان دیگر بیشتر است، در سال ۱۳۱۲ در تهران‌ زاده شد. او نیز از خردسالی دریافته بود که صدای خوش دارد. می‌گوید با نوازنده‌ی تنبک جهانگیر ملک همکلاس بوده و در زنگ تفریح و اوقات فراغت به‌همراه ضرب‌نوازی او صدای خود را می‌آزموده است.

یک دیدار اتفاقی در منزل مرد درویش‌ مسلکی که آوازی خوش نیز داشته، گلپا را روبه‌روی نورعلی‌ خان برومند می‌نشاند. نورعلی خان صدای او را که شنید، او را به فراگرفتن موسیقی فراخواند و گلپا نزدیک به ده سال نزد نورعلی‌ خان به شاگردی نشست و صدای خود را صیقل داد.

برومند معتقد شده بود که بُرد و لطافت صدای گلپایگانی در حوزه‌ی موسیقی سنتی نظیر ندارد و در سال‌های آینده نیز چنین صدایی پیدا نخواهد شد. به گفته‌ی برومند برنامه‌ی «گل‌ها» نقشه‌های او را برای گلپا به‌هم زده است. داود پیرنیا از گلپا خواسته بود به هنرمندان برنامه‌ی او بپیوندد و او نیز بلادرنگ پذیرفته بود، با آنکه برومند او را از این کار برحذر می‌داشت.

او می‌گفت گلپا هنوز باید کار و تمرین کند تا به جای واقعی خود برسد. همین نافرمانی گلپا را از چشم نورعلی‌ خان انداخت، ولی او کار خود را کرد. نه تنها در برنامه‌های «گل‌ها» شرکت کرد، که پایش به کاباره‌ها نیز باز شد. گلپا صدای شیرین و پرورده دارد و چه بسا اگر حرف استاد را گوش می‌کرد، توانایی‌هایی بیش از این پیدا می‌کرد.

به‌هرحال در سال‌های پیش از انقلاب شهرتی بیش از همه‌ی خوانندگان دیگر یافته بود. او نیز از همراهی بسیاری از استادان موسیقی سنتی برخوردار بود. ولی در این میان به فرهنگ شریف و اسداله ملک علاقه و رغبت بسیار داشت. آواز‌ها و تصنیف‌های بی‌شماری را با همراهی آن دو اجراء کرده است که بعضی از آن‌ها با استقبال بسیار روبه‌رو شده. ازجمله می‌توان از «گل گریه»، «قدر محبت»، «مست مستم»، «پس چرا عاشق نباشم» یاد کرد.
 

در همین زمینه:
::مجموعه برنامه‌های «برجستگان سنتی» از محمود خوشنام در رادیو زمانه::