دوئل کلامی روحانی و ترامپ در سازمان ملل این بار در حاشیه جدال بزرگتری اتفاق افتاد: حمله ترامپ به جهانیسازی و دفاع سران برخی از کشورها از «چندجانبهگرایی».
حسن روحانی و دونالد ترامپ هر دو در یک روز در یکجا حاضر شدند، و سخن گفتند، اما نه با هم.
«برای گفتوگو نیازی به گرفتن عکسهای دونفره نیست، من گفتوگو را از همین جا آغاز میکنم و به صراحت اعلام میکنم: موضوع امنیت بینالملل، بازیچه سیاستِ داخلی آمریکا نیست. سازمان ملل، یکی از ادارات ِدولت آمریکا نیست.» این سخن رئیسجمهوری اسلامی در مجمع عمومی سازمان ملل، روز سهشنبه ۲۵ سپتامبر است.
ترامپ پاسخ این آمادگی روحانی برای گفتوگو را ساعتی قبل در سخنانش این طور داده بود: «حکومت ایران تلاش میکند یک دیکتاتوری فاسد را پشت ماسک دموکراسی پنهان کند.»
ترامپ نه فقط پیش از ورود به سالن سخنرانی اعلام کرد فعلاً مذاکره با ایران مقدور نیست، بلکه در جریان سخنرانیاش از دیگر دولتها نیز خواست که «رژیم ایران را منزوی کنند.»
نبرد «حق» و «زور»
نخیر؛ گفتگویی جز همان جدالهای لفظی همیشگی میان سران ایران و آمریکا در کار نیست: ترامپ حکومت ایران را «صادرکننده خشونت، خونریزی و اغتشاش» توصیف کرد، و در مقابل، روحانی دولت ترامپ را «اقتداگرا» برشمرد و به طور ضمنی «ناسیونالیسم افراطی» رهبر این کشور را «یادآور تفکر نازیها» دانست.
محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات در صفحه توئیترش تفاوت سخنرانی رئیسان جمهور ایران و آمریکا را این طور صورتبندی کرده است: «در حالیکه روحانی همدلی و ثبات را فراخواند، ترامپ، نفرت، بینظمی و مشارکت در تروریسم را طلب کرد. مقایسهای مثل روز روشن.»
وزیر ارتباطات البته وجه تیره «این روز روشن» را از قلم انداخته است: رئیسجمهوری اسلامی کم و بیش خطاب به صندلیهای خالی سخنرانی کرد؛ رئیسجمهور آمریکا اما درحالی سخن گفت که اکثر نمایندگان کشورها در سالن حاضر بودند. این واقعیت توان و جایگاه نامتوازن دو کشور را در نظام جهانی نشان میدهد.
در سخنان روحانی این واقعیت به شکلی طعنهآمیر این طور انعکاس یافت: «آمریکا فکر میکند چون زور دارد، حق هم دارد.» بهواقع، بنیان گفتار روحانی بر همین عبارت گذاشته شده بود.
رئیسجمهوری اسلامی تمام تلاش خود را کرد تا نشان دهد «یاغی» نه رژیم ایران که آمریکای ترامپ است.
ترامپ علیه جهان؛ جهان علیه ترامپ؟
ترامپ در طول تصدی خود بر ریاست جمهوری آمریکا، با خروج از توافق ترنس پاسیفیک، با خروج از برجام، با خروج از پیمان اقلیمی پاریس، با صدور فرمان ممنوعیت ورود اتباع شش کشور مسلمان، با اعمال یکجانبه تعرفه بر واردات فولاد و آلومینیوم و… نشان داده که به عرف روابط بینالملی پایبند نیست.
مخرج مشترک گفتارهای نخستین روز از سخنرانیهای ۱۵ دقیقهای سران کشورها در هفتاد و سومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک نیز همین مسأله بود: «چندجانبهگرایی» علیه تکروی و اراده ملی علیه نظام جهانی.
«ترامپ از حاکمیت ملی در برابر جهانیسازی دفاع کرد»؛ این تیتر روزنامه فرانسوی لوموند برای سخنرانی ترامپ است. کارن تامالتی در واشنگتن پست، اما با لحنی تندتر، سخنرانی رئیسجمهور آمریکا را در سازمان ملل «حمله به نظم بینالمللی» توصیف کرده است.
ترامپ، به پشتوانه سلطه جهانی دلار و دلگرم به توان نظامی و سیاسی آمریکا، اراده حاکمیت کشورش را مرجح به قواعد جهانی و نهادهای بینالمللی میداند –کشوری که البته ترامپ آن را همچون یک شرکت تجاری اداره میکند.
امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، در سخنانش در مجمع عمومی سازمان ملل، همین تکروی آمریکا را مورد انتقاد قرار دارد و گفت: بحران ایران جز با «با دیالوگ و چندجانبهگرایی» حل نمیشود.
ترامپ و روحانی: جنگ سناریوها
نزد رئیسجمهور آمریکا که خود را یک تاجر حرفهای – و برخلاف سلفش – یک مذاکره کننده قهار میداند، معنای «دیالوگ» متفاوت از آن چیزی است که رئیسجمهور فرانسه در سر دارد. ترامپ، دیالوگ و مذاکره را ابزاری میداند برای انعقاد یک معامله پرسود و پرسروصدا، درست مثل آنچه که در کره شمالی اتفاق افتاد.
ترامپ درصدد است با فشار و تحریم، همان جادهای را پیش روی سران ایران قرار دهد، که پیشتر رهبر کرهشمالی آن را طی کرد. و این چیزی نیست که رژیم ایران به راحتی به آن تن بدهد. پایدارترین اصل ایدئولوژیک دیپلماسی جمهوری اسلامی «نه رابطه آشکار و نه جنگ مستقیم» با آمریکا بوده است. جمهوری اسلامی تا جایی که بتواند سعی خواهد کرد به این اصل پایدار بماند.
جان کری، وزیر خارجه آمریکا در دولت اوباما و نماینده این کشور در مذاکرات هستهای، در ژوئیه ۲۰۱۵ به سنا هشدار داده بود که «تهران تحت فشار تحریمها به مذاکره برای دادن امتیازات بیشتر تن نخواهد داد.»
موضع ایران تا اینجا مؤید پیشبینی جان کری بوده است. پیشنهاد دیپلماتیک روحانی صراحتاً بازگشت به میز مذاکرات پیشین و نه مذاکره مجدد است.
روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «قطعنامه ۲۲۳۱شورای امنیت سازمان ملل متحد، “ورق پاره” نیست. ما از شما دعوت میکنیم که به قطعنامه ۲۲۳۱ بازگردید. ما از شما دعوت میکنیم که به میز مذاکرهای که آن را برهم زدید، بازگردید.»
آنچه مشخص است، مقامات ایران با اندیشدن به تمهیداتی همچون ارائه کارت کالا و دلگرم به توان پلیسی-امنیتی حکومت برای سرکوب اعتراضات داخلی، امیدوارند پیچ تحریمها را طی کنند و در موضع ضعف پای میز مذاکره نروند. درعین حال، آنها برای پیمودن این مسیر هنوز چشمانتظار و امیدوار به یاری فرانسه، آلمان، چین و روسیه اند.
در حاشیه برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل، اعضای برنامه جامع اقدام مشترک (۴+۱) در نشستی توافق کردند که ساز و کار ویژهای برای برای دور زدن تحریمهای آمریکا و تدوام صادرات نفت و میعانات گازی ایران به اجرا در بیاورند، این امر خشم مایک پومپئو وزیر خارجه آمریکا را برانگیخته است.
باید به انتظار نشست و دید آیا این راهحل درعمل قابل اجرا و مؤثر خواهد بود، یا همچون طرح اجرایی کردن قانون سال ۱۹۹۶ (مبنی بر ممانعت از اجرای قوانین آمریکا در خاک اروپا)، طرح کنار گذاشتن دلار از معاملات، طرح اتخاذ تدابیر تلافیجویانه بر ضد شرکتهای آمریکایی در اروپا، و طرح شکایت به سازمان تجارت جهانی در حد حرف باقی خواهد ماند.
میان حرف و عمل اروپاییها همیشه فاصله زیادی است. چندی پیش فرانسوآ نیکولو، سفیر سابق فرانسه در ایران، نوشت: «اروپاییها تقریباً همیشه در مقابل آمریکا کمرو و چند دسته بودهاند. اما آیا حالا که چوپان بدی بر جهان حکمفرماست، برهها شورش خواهند کرد؟»