افشای گزارشی در باره‏ قراردادی بین ایران و چین که سه‌سال پیش امضا شده، با سفر یک هیأت هندی به ایران هم‏زمان شده است. هردوی این‏ها نشان‏دهنده‏ دشواری‏های فراوان ایران است، برای تجارت بین‏المللی نفت خود به دلیل تحریم‏هایی که بر سر پرونده‏ مناقشه‏برانگیز هسته‏ای به‏وجود آمده است.

 
سایت اصول‏گرای “بازتاب امروز” فاش کرد: “چین بزرگ‏ترین خریدار نفت ایران، بر اساس قراردادی که سه سال پیش امضا شده، ۲۵ میلیارد دلار از درآمد فروش نفت ایران را پیش خود نگه داشته تا پشتوانه‏ فروش محصولات‏اش به ایران باشد. مسئول ضرر و زیان آن هم نیست. با وجود این پشتوانه‏ مهم، تاجران چینی مبلغی نیز با عنوان بیمه‏ صادرات خود به ایران، از مشتریان ایرانی دریافت می‏کنند. “
 
سایت بازتاب امروز، پس از انتشار این گزارش که آن را خود “ترکمن‏چای ارزی” توصیف کرده بود، فیلتر شد و چند ساعت بعد گزارش را از صفحه‏ خود حذف کرد.
 
از سوی دیگر، یک هیأت هشتاد نفره‏ هندی به ایران سفر کرده و می‏خواهد نیمی از پول خرید نفت‏اش از ایران را به روپیه پرداخت کند.
 
پس از تحریم‏های نفتی اتحادیه‏ اروپا، در حال حاضر چین و هند بزرگ‏ترین مشتریان خرید نفت ایران هستند. اما این جایگزینی چین و هند؛ چندان ارزان هم تمام نشده است.
 
گفت‌وگو با جمشید اسدی
 
 
 
برای بررسی بیشتر، از آقای جمشید اسدی، استاد دانشگاه در فرانسه و کارشناس مسائل نفتی و سیاسی، می‏پرسم:
 
آقای اسدی، شما امضای این قراردادها با چین و هند از سوی ایران را به لحاظ اقتصادی چگونه ارزیابی می‏کنید؟
 
جمشید اسدی: بسیار زیان‏بخش برای اقتصاد ایران است. وقتی داد و ستدی صورت می‏گیرد، فروشنده با درآمد فروش خود می‏تواند کالاهایی را که می‏خواهد، از جایی که می‏خواهد، دریافت و خریداری کند. به ویژه آن‏که اگر این‏کار را در بازار آزاد انجام بدهد، حتی می‏تواند فروشنده‏های مختلف کالا را به رقابت بیاندازد تا بهترین کیفیت و نازل‏ترین قیمت را به دست بیاورد.
 
اما در شرایطی که به علت تنش‏افروزی‏های سران جمهوری اسلامی، به‏ویژه آقای محمود احمدی‏نژاد، کشور ما در آن قرار گرفته است، ما حتی وقتی کالایی را می‏فروشیم، صاحب درآمد خودمان نیستیم؛ اختیاردار خودمان نیستیم.
 
با توجه به این‏که بانک مرکزی زیر تحریم است و با توجه به این‏که داد و ستدهای مالی با جمهوری اسلامی به علت این تحریم‏ها و این تنش‏افروزی‏ها آزاد نیست، یا نفت ما را نمی‏خرند یا اگر نفت ما را بخرند، می‏گویند در بهترین حالت، ما برای شما حسابی باز می‏کنیم که بیایید از تولید‏ کننده‏های داخلی خود ما خرید کنید.
 
به علت تنش‏افروزی‏های سران جمهوری اسلامی، به‏ویژه آقای محمود احمدی‏نژاد، کشور ما در آن قرار گرفته است، ما حتی وقتی کالایی را می‏فروشیم، صاحب درآمد خودمان نیستیم؛ اختیاردار خودمان نیستیم
 
 
بدین ترتیب که مثلاً چینی‏ها می‏گویند: ما می‏توانیم مثل گذشته از شما نفت بخریم. اما می‏دانید که در بازار بین‏المللی شما زیر تحریم هستید و ما هم نمی‏خواهیم با جامعه‏ بین‏المللی و به‏ویژه با امریکا و اروپا که بزرگ‏ترین شرکای بازرگانی ما هستند، وارد دعوا و تخاصم بشویم. پس به اندازه‏ نفتی که از شما وارد می‏کنیم، اعتبار به شما می‏دهیم و شما می‏توانید بیایید در کشور خود ما، از تولید کننده‏های ما، به اندازه‏ آن اعتبار؛ کالا بخرید.
 
خُب این شرایط برای کشور ما بسیار زیان‏مند است. یعنی اولاً ما درآمد خودمان را نمی‏توانیم آن‏جایی که می‏خواهیم، خرج کنیم و باید حتماً از آن‏ها بگیریم و چون آن‏ها هم می‏دانند که ما فقط اعتبار از چینی‏ها داریم و جای دیگر نمی‏توانیم خرید کنیم، قیمت و کیفیتی را که بخواهند، می‏دهند.
 
این متأسفانه شرایطی است که کشور ما در آن قرار گرفته است و بسیار زیان‏مند است. نفت که امروز بزرگ‏ترین تقاضا را در جهان دارد، به ترتیبی که قیمت پایین نمی‏آید، حتی در دوره‏ بحران، با وجود این، ما از فروش این کالای با این تقاضای بالا، نمی‏توانیم برای اقتصاد کشور خودمان بهره ببریم.
 
این گروه هندی هشتاد نفره هم که به تهران رفته‏اند، آیا می‏خواهند با روپیه نفت ایران را بخرند؟
 
هندی‏ها مدتی است که مقدار واردات نفت خودشان از ایران را کاهش داده‏اند. اگر رقم به درستی به خاطرم مانده باشد، از ۱۶ به ۱۱درصد رسیده است. اما تصفیه‏خانه‏های هر کشوری و در این مورد خاص تصفیه‏خانه‏های هند، با نفت خاصی تنظیم شده‏اند و اگر بلافاصله کیفیت آن نفت را عوض کنید، هزینه و کار می‏برد، برای این‏که این تصفیه‏خانه‏ها به سیستم نفت جدید تنظیم بشوند.
 
از سوی دیگر، رشد اقتصادی هند‏ی‏ها کماکان ادامه دارد و می‏گویند ما نمی‏خواهیم با توجه به شمار بالای فقرا در کشورمان، رشد اقتصادی‏مان متوقف بشود.
 
حالا که روی دور هم افتاده‏اند! با امریکایی‏ها هم صحبت کرده‏اند که ما در یک شرایط استثنایی تا وقتی که جایگزینی پیدا نکرده‏ایم، خرید نفت خودمان از ایران را ادامه بدهیم. امریکایی‏ها و اروپایی‏ها هم در این مورد سخت‏گیری نکرده‏اند. چون در هرحال رشد اقتصادی هند به نفع آن‏ها هم هست.
 
اگر هند بهای خرید نفت را با روپیه پرداخت کند، ایران باز باید کالاهای خود را از هند خریداری کند. یعنی کماکان صاحب اختیار درآمد اقتصادی خودش نیست
 
اما معاملات مالی و بانکی، کماکان محدود و تقریباً غیرممکن است. پس هندی‏ها به ایران رفته‏اند که در مورد این‏که ما هم مثل چینی‏ها اعتبار باز کنیم و به اندازه‏ نفتی که وارد می‏کنیم، شما از کالاهای هندی خریداری کنید، به توافق برسند.
 
در عین حال صحبت از این است که بخشی از این خرید خودشان را به روپیه، یعنی ارز ملی خودشان به ایران بدهند و به ارزهای سنگین بین‏المللی پرداخت نکنند که مواجه با تحریم‏های بین‏المللی مواجه نشوند. اما اگر هند بهای خرید نفت را با روپیه پرداخت کند، ایران باز باید کالاهای خود را از هند خریداری کند. یعنی کماکان صاحب اختیار درآمد اقتصادی خودش نیست.
 
این شرایطی است که کشور ما در آن قرار گرفته است. با چین که مثا‏لش را توضیح دادم، در مورد هند هم همین است و در حقیقت، مذاکره‏ هندی‏ها در ایران برای یافتن راه‏حل‏هایی است که سودش عمدتاً برای هند است تا برای کشور ما باشد.
 
با وجود بالا رفتن قیمت نفت در بازارهای جهانی که خود شما هم به آن اشاره کردید، که به رکورد ۱۲۴ یا ۱۲۶ دلار در هر بشکه رسیده، درآمد ایران باید بالا رفته باشد. اما در طرح بودجه‏ سال آینده گفته شده که درآمدها کم‏تر شده است. شما چه احتمالی را می‏دهید؟
 
پرسش بسیار مهمی را که مطرح می‏کنید، اتفاقاً مورد اشاره‏ بعضی از نمایندگان مجلس و نهادهای رسمی هم بود. بدین شکل که ما اگر قیمت متوسط نفت را، حتی با گمانه‏ پایین، در نظر بگیریم، درآمد کشور ما از فروش نفت باید بیشتر باشد از آن‏چه حساب‏های آقای احمدی‏نژاد نشان داده است و می‏پرسیدند که چه اتفاقی افتاده است.
 
درآمد کشور ما از فروش نفت باید بیشتر باشد از آن‏چه حساب‏های آقای احمدی‏نژاد نشان داده است. گمانه‏ بسیار قوی این است که آقای احمدی‏نژاد برای این‏که جلب مشتری کند، نفت ایران را به بهایی به مراتب کم‏تر از میانگین متوسط بهای بازار فروخته بود
 
هیچ‏کسی جواب دقیق را نمی‏داند، اما گمانه‏های بسیار قوی‏ای در این مورد می‏توان داشت.
 
گمانه‏ بسیار قوی که حتی مورد اشاره‏ خود مجلس هم قرار گرفته و من فکر می‏کنم گمانه‏ نزدیک به واقعیت است، این است که آقای احمدی‏نژاد قبل از این‏که این تحریم‏های دور آخر اروپایی‏ها و امریکایی‏ها آغاز بشود، – آن زمان هم با فروش نفت مشکل داشت – و برای این‏که جلب مشتری کند، نفت ایران را به بهایی به مراتب کم‏تر از میانگین متوسط بهای بازار فروخته بود. تا آن‏ها جلب بشوند که در این شرایط مشکل و سخت از نفت ایران خریداری کنند.
 
یعنی از میانگین حتی قیمت پایین نفت در بازار جهانی هم نفت را ارزان‏تر فروخته‏اند تا خریدارها را جلب کند. این یک دلیل کاهش هراس‏افکن درآمد نفت برای ایران.
 
از سوی دیگر، گمانه‏ دیگری هست که این نیز به باور من، گمانه‏ قوی‏ای است و آن‏ این‏که روز به روز به علت تحریم‏ها، جمهوری اسلامی نمی‏تواند تأسیسات و تجهیزات مناسب صنعت نفت امروز را داشته باشد. در نتیجه تولید نفت روز به روز کاهش پیدا می‏کند.
 
در نتیجه، من فکر می‏کنم آن تولید و صادراتی را که آقای احمدی‏نژآد اعلام می‏کنند، در آن سطح هم نباشد و در پاسخ به پرسش شما که علت این کاهش درآمد چیست، من فکر می‏کنم به طور خلاصه، از یک سو نفت را به قیمت بسیار پایین‏تری از قیمت در بازار جهانی می‏فروشند که جلب مشتری کنند و از سوی دیگر تولید هم کاهش پیدا می‏کند.
 
آقای اسدی، نتیجه‏گیری شما از وضعیت کنونی فروش بین‏المللی نفت ایران و مشتری‏هایی که یکی از آن‏ها ۲۵ میلیارد دلار تکرار می‌کنم بیست و پنج میلیارد دلار را پیش خود نگه داشته، یا دیگری می‏خواهد بهای خرید خود را به روپیه بپردازد، چیست؟
 
بسیار تأسف‏آور است، وضعیتی که ایران در آن قرار گرفته است! نظامی که با شعار – و واقعاً در حد شعار- استقلال و جمهوری اسلامی، به قدرت رسید، عملاً استقلال اقتصادی ما را در عادی‏ترین شرایط از بین برده است.
 
چینی‏ها به هر قیمت و هر کیفیتی بخواهند، کالاهای خود را به ملت ایران عرضه می‏کنند. این انتقاد را به چین نباید کرد، این انتقاد را باید به مدیران کشور ما کرد که عملاً استقلال کشور ما را از بین برده‏اند
 
این عادی‏ترین شرایط است که وقتی جنسی را می‏فروشند (حتی نه درسطح کشور، بلکه در حد کسبه‏ خُرد)، فروشنده صاحب آن پول و درآمد حاصل از فروش است. اگر بخواهد آن را پس‏انداز کند، سرمایه‏گذاری کند، اگر بخواهد کالای جدید بخرد، اگر بخواهد تفریح کند، اگر بخواهد آن را در جیب خود بگذارد، اختیار درآمد خود را دارد.
 
متأسفانه جمهوری اسلامی کشور ما را در شرایطی قرار داده است که وقتی نفت هم می‏فروشیم، صاحب درآمدش نیستیم؛ برای ما اعتبار باز می‏کنند. اگر ملت ایران بخواهد از درآمد نفتی که به چین فروخته است، مثلاً کالایی از اروپا بخرد، نمی‏توند این کار را بکند. یا اگر بخواهد کالایی از کره‏ جنوبی خریداری کند، امکان‏اش را ندارد.
 
از سوی دیگر، چون چینی‏ها می‏دانند که این پول فقط باید در چین خرج بشود، به هر قیمت و هر کیفیتی بخواهند، کالاهای خود را به ملت ایران عرضه می‏کنند.
 
این انتقاد را به چین نباید کرد، این انتقاد را باید به مدیران کشور ما کرد که عملاً استقلال کشور ما را از بین برده‏اند. می‏توان گفت که بعضی از حرکات اقتصادی مدیران و زمامداران جمهوری اسلامی قابل مقایسه است با زمامداری در زمینه‏ اقتصادی بعضی از پادشاهان و سران دوران قاجار.
 
توضیح عکس یک : این عکس مربوط به دیدار محمود احمدی نژاد و یکی از اعضای کمیته رهبری دائمی حزب کمونیست چین است. موضوع گفت‌وگو درباره روابط بازرگانی ایران و چین و زمان آن ژانویه 2011. منبع : خبرگزاری فرانسه