محمود خوشنام – یکبار دیگر به تار، ساز مادر بازمیگردیم که خوب نواخته شدنش اعتباری بزرگ برای موسیقی سنتی ایران است. شمار تارنوازان در ایران شاید بیشتر از نوازندگان سازهای دیگر باشد. ولی در میان انبوه این نوازندگان که خیلیهاشان حرفهای هم شدهاند، اندک کسانی را میتوان یافت که تار را آنگونه که باید بنوازد.
از سرآغاز تاریخ مدون موسیقی سنتی ایران، یعنی از زمان خاندان هنر به اینسو، در مجموع میتوان به دو سبک شاخص در تارنوازی اشاره کرد. سبک مقتدر و با صلابت و سبک نرمش و ملایمت. شاید بتوان آقا حسینقلی فرزند علی اکبر خان فراهانی را مبتکر شیوهی اول و برادر بزرگتر او میرزا عبداله را نمایندهی شیوهی دوم بهشمار آورد. دو شیوهای که به موازات هم پیش رفته و پس از گذر از نمایندگان بعدی، یعنی علی اکبر خان شهنازی و احمد عبادی، تا زمان ما ادامه یافته است.
گرچه شمار زیادی از نوازندگان، شیوهی باصلابت را بیشتر میپسندند و آن را باعث ایجاد هیجان در نواختههای خود میدانند، ولی در واقع باید شیوهی دوم را منطقاً سازگارتر با جوهر موسیقی سنتی دانست که نرمش و ملایمت در ذات آن نهفته است. آنچه که شیریننوازی نامیدهاند نیز در واقع از اتکای نوازنده به همین ملایمت به دست میآید و همین ملایمت است که تار شهناز را از نظر تأثیر فراتر از تار شهنازی مینشاند.
لطفاله مجد
البته هنرمندانی که دستشان به شیریننوازی نمیرود، اینکار را خلاف شأن خود در موسیقی سنتی میدانند. در حالی که جلب مخاطب بیشتر فقط از راه شیریننوازی میسر است.
در این برنامه از دو تارنواز نامیافته و برجسته یاد میکنیم که یکی بینابین دو شیوه کار میکند و دیگری استاد شیریننوازیست. از همین روی توانسته مخاطبان بیشتری بهویژه در میان جوانان برای خود دستوپا کند. اولی لطفاله مجد است که سالها صدای تارش آواز خوانندگان شهرهای را همراهی کرده است. لطفاله مجد که تارنوازی را نزد خود فراگرفته، در سال ۱۲۹۶ خورشیدی در شهر شاهی در مازنداران بهدنیا آمده. از خردسالی به موسیقی علاقه داشته و با تار شکستهای که در زیرزمین خانهاش بوده، استعداد خود را آزمایش میکرده است.
پدر لطفاله که به علاقه و استعداد او پی برده بود، شرط مضحکی برای تارنوازی فرزند گذاشت: هیچگاه نزد هیچ آموزگاری نرود. لطفاله نیز چنین کرد و موسیقی را نزد خود با گوش سپردن به رادیو و تقلید شنیدهها با تار شکسته فراگرفت. شاید وجوه مستقلی که در نواختن او احساس میشود، نتیجهی همین بیآموزگاری و خودساختگی باشد.
نخستین جای نواختن برای لطفاله ارکستر انجمن موسیقی ملی بود که خالقی در سال ۱۳۲۳ بنیاد کرده بود و نخستین تکنوازی در مجلس جشنی در پارک نصرتالدوله و نیز در چندی بعد در تار فرهنگ صورت گرفته است. نواختههای لطفاله مجد آنچنان میسر و پرجذبه بود که درهای استودیو رادیو ایران را به زودی به روی او باز کرد.
فرهنگ شریف
لطفاله در سال ۱۳۳۰ به استخدام رسمی دولت درآمد و از آن پس علاوه بر برنامههای تکنوازی همراه با رضا ورزنده، علی تجویدی، حسین تهرانی و پرویز یاحقی به نواختنهای گروهی پرداخته است. او با بنیاد برنامهی «گلها»ی رادیو ایران از آغاز تا پایان از نوازندگان وابسته به آن بوده است.
لطفاله مجد در آذرماه سال ۱۳۵۷ به سبب سکتهی مغزی در تهران درگذشت.
و اما تارنواز شهره در شیریننوازی فرهنگ شریف است. او نیز اهل شمال است و در سال ۱۳۱۲ در آمل زاده شده و دو ساله بوده که با خانواده به تهران نقل مکان کرده است. پدرش خود دستی در تار داشته و هنگامی که آن را مینواخته همهی توجه و علاقهی فرزند را به سوی خود میکشیده است.
پدر که به استعداد و علاقهی فرزند پی برده، او را نزد علیاکبرخان شهنازی به شاگردی نشانیده. فرهنگ مدتی نزد شهنازی و سپس مدتی دیگر را نزد برادر او عبدالحسین شهنازی که با پدرش نیز آشنایی داشت، ردیف موسیقی سنتی را آموخته است. در میان دو شیوهی علیاکبرخان و عبدالحسین خان گرایش به دومی داشت که شیرینتر مینواخت و هنگامی که خود ورزیده شد، این شیوه را چنان گسترش داد که شور و حالی دیگرگونه برای تارنوازی فراهم آورد.
فرهنگ شریف در سال سوم دبیرستان تحصیل میکرد که پایش به رادیو ایران باز شد و نخستین تکنوازی رسمی خود را عرضه کرد. اینکار تا سالهای پایانی نظام گذشته ادامه داشت. فرهنگ علاوه برآن آواز خوانندگان برجستهی زمانه را همراهی کرده و در ارکسترهای بزرگ رادیو عضویت داشته است.
«گلهای جاویدان» که برپا شد، فرهنگ شریف یکی از نوازندگان معتبر آن بهشمار میرفت. او در میان خوانندگان بیش از همه با محمودی خوانساری و اکبر گلپایگانی کار کرده و آهنگهایی از او را گلپایگانی نیز خوانده است که «گل گریه» معروفترین آنهاست.
تار فرهنگ شریف با شیرینکاریهایی ویژه سبب گرایش مخاطبان بیشتری به موسیقی سنتی شده است. تار او از نظر ملایمت به سهتار نزدیک میشود و نیروی اندیشهبرانگیز آن بسیار چشمگیر است.
در همین زمینه:
::برنامه رادیویی “برجستگان سنتی” از محمود خوشنام::