مجتبا یوسفیپور – از روز جمعه ۲ مارس ۲۰۱۲ نمایش عمومی فیلم «فلین بودن» ساخته پل ویتز، فیلمساز آمریکایی به شکل محدود در سینماهای آمریکا آغاز شد. در اکران این هفته میپردازیم به معرفی این فیلم.
فیلم «فلین بودن» بر اساس داستانی واقعی ساخته شده است. نیک فلین، جوان نویسندهایست که در کودکی پدرش او و مادرش را رها کرده و رفته و در تمام این سالها تنها گاه بهگاه نامههایی از پدرش دریافت میکرده است. برخی از این نامهها از زندان برای او فرستاده میشدند. در سن ۲۲ سالگی مادر نیک خودکشی میکند. نیک جوان پس از چندین بار تغییر شغل، برای کنار آمدن با مشکلاتش تصمیم میگیرد تا در یک مرکز حمایت از افراد بیسرپناه در شهر بوستون آمریکا کار کند.
در آنجا و در سن ۲۷ سالگی، او با مردی روبرو میشود که در همه این سالها تنها از طریق نامههایش او را میشناخته است. جاناتان فلین، پدر او، یک الکلی بیسرپناه است که خود را یکی از بهترین نویسندههای آمریکا میداند؛ نویسندهای که تاکنون هیچ کاری منتشر نکرده است و باور دارد روزی ارزشش کشف خواهد شد. فیلم، داستان روبرو شدن این پدر و پسر نویسنده، بعد از سالها دوری از یکدیگر است.
فیلمنامه فیلم را پل ویتز بر اساس کتاب خاطرات نیک فلین، نویسنده، شاعر و استاد دانشگاه آمریکایی نوشته است. فلین در این کتاب شرح زندگی خود را با زبانی شاعرانه نوشته و منتشر کرده. او کتاب خود را در سال ۲۰۰۴ منتشر کرد و از همان زمان پل ویتز تصمیم به ساخت فیلمی بر اساس آن گرفت، اما رساندن فیلم به مرحله تولید و نمایش آن حدود هشت سال طول کشید. در این فاصله ویتز حدود سی بار فیلمنامه فیلم را بازنویسی کرد تا شاید بتواند استودیوها را مجاب به سرمایهگذاری بر روی فیلم کند.
پل ویتز کارگردانی است که با نخستین فیلم بلندش یعنی کمدی «امریکن پای» به شهرت رسید. او برای ساخت فیلم «فلین بودن» نخست با استودیو سونی وارد مذاکره شد اما سونی از تولید فیلم سر باززد. سپس پروژه به استودیوی «فوکس ۲۰۰۰» ارائه شد و ویتز چندینبار فیلمنامه را بنا به نظرات و خواستهای استودیو بازنویسی کرد، اما باز هم فیلم به مرحله تولید نرسید. در همین زمان رابرت دونیرو نیز به پروژه علاقمند شد و تمایل خود به بازی در آن را اعلام کرد. در نهایت ویتز پروژه را به کمپانی «فوکوس فیچرز» پیشنهاد داد. این کمپانی که علاقمند بود توسط این کارگردان و با حضور دونیرو فیلمی تهیه کند، شرط سرمایهگذاری بر روی فیلم را ساخت فیلم «فاکرهای کوچک» توسط این دو قرار داد. بدینگونه ویتز و دونیرو نخست «فاکرهای کوچک» را تهیه کردند و بعد از آن توانستند روی پروژه مورد علاقهشان کار کنند.
در تمامی دوران ساخت فیلم، از مرحله نوشتن فیلمنامه تا زمان فیلمبرداری، نیک فلین و پل ویتز رابطه تنگاتنگی با یکدیگر داشتند. ویتز به همراه فلین چندین بار به بوستون سفر کرد و از مرکز حمایت از افراد بیخانمانی که فلین مدتی در آنجا کار میکرد دیدن کردند. در فیلم، رابرت دونیرو نقش فلین پدر را بازی میکند. فلین همچنین یکبار دونیرو را به آسایشگاهی که پدرش در آنجا اقامت دارد برد، تا این دو با یکدیگر دیداری داشته باشند. هرچند به گفته او، از پیش از آغاز فیلمبرداری پدرش مراحل انتخاب نقش را در ذهن خود انجام داده بود و اعتقاد داشت که تنها دو نفر میتوانند این نقش را بازی کنند: داستین هافمن و یا خود جاناتان فلین!
وایتز هشت سال وقت گذاشت و بارها و بارها فیلمنامه این فیلم را بازنویسی کرد تا بتواند آن را به مرحله ساخت برساند. او در ارتباط با دلایلش برای علاقه به این داستان میگوید: «چیزی که من را جذب این داستان کرد، زاویه نگاههای گوناگون به موضوع بود. من نویسندهای هستم که کارگردانی هم میکند. همیشه برایم جالب بود بدانم چه مقدار از خودپسندی نویسنده در آنچه مینویسد وارد میشود. برای خود من جواب هیچ است. شما همیشه نیاز دارید موقع نوشتن متواضع باشید. اگر فکر کنید نویسنده بزرگی هستید و یا فیلمنامهای که مینویسید یک شاهکار خواهد شد، فاتحه شما خوانده است. برای همین ایده شخصیتی که دونیرو بازی میکند، آدمی که خودش را یک نویسنده خیلی بزرگ میداند اما هیچوقت چیزی چاپ نمیکند، آدمی که به نوعی خودویرانگری میکند و در مقابل، پسرش که میداند چگونه باید یک نویسنده بود و البته هم هست برایم جذاب بود و مسئله اصلی فیلم شد.»
رابرت دونیرو بعد از سالها بار دیگر در این فیلم موقعیتی یافته که نقشی پیچیده را ایفا کند. او نیز چون ویتز برای رساندن این فیلم به مرحله ساخت سالها صبر کرد و حضورش در این پروژه یکی از دلایل تمایل استودیو برای سرمایهگذاری روی فیلم بود. خود او در ارتباط با علاقهاش به این فیلم و کارکردنش با وایتز میگوید: «چیزی که در فیلمنامه مرا جذب کرد شخصیت پدری بود که یک نویسنده ناامید و شکستخورده است و نمیتواند همچون پسرش خود را اداره کرده و بنویسد. این ایده عالی بود. این فیلمی بود که ویتز میخواست با دیدگاه خودش بسازد و من هم سعی کردم کمکش کنم آنچه را که به آن تمایل دارد انجام دهد. من حمایتش کردم و گاهی پیشنهادهایی هم میدادم، اما در کل رابطه خوبی با هم داشتیم.»
جولیان مور بازیگر دیگریست که در این فیلم یکی از نقشهای اصلی را بازی میکند. او دلیلش برای پیوستن به این پروژه را اینگونه توضیح میدهد: «یکی از دلایل علاقهام فیلمنامه خیلی خوب آن بود که بسیار زیبا نوشته شده است. خیلی غیر معمول و در عین حال بامزه و سرگرمکننده است و آدم را بسیار هم تحت تأثیر قرار میدهد. من سالها پیش نیک فلین را به همراه همسرش لیلی تیلور دیده بودم، برای همین برایم جالب بود که در این فیلم بازی کنم. به هر حال، اثر ادبی بسیار زیبایی است.»
اما نقش اصلی فیلم یعنی شخصیت نیک فلین را پل دنو، بازیگر ۲۸ ساله آمریکایی بازی کرده است. به گفته ویتز یکی از دلایل انتخاب او و دونیرو برای بازی در نقش این پدر و پسر، نوع رابطه این دو بازیگر در حرفه بازیگری است، همانگونه که فلین پدر برای پسر نقشی اسطورهای دارد، نگاه دنو جوان به اسطوره بازیگریای چون دونیرو مشابه است و کنار هم قرار گرفتن این دو در صحنهها به درآوردن این حس کمک میکند.
اکران فیلم تاکنون محدود بوده و برای همین هم هنوز نقدهای زیادی درباره آن منتشر نشده است، اما با توجه به نخستین نقدها، فیلم بازخورد متوسطی داشته است. برخی چون تادمککارتی، منتقد «هالیوود ریپورتر» فیلم را پسندیدهاند و بهویژه از نقشآفرینی بازیگران آن تعریف کردهاند. این منتقد بازی دونیرو را در این فیلم فرصتی دوباره برای او توصیف میکند تا بعد از حدود ۱۷ سال و بعد از فیلمهایی چون «مخمصه» و «کازینو»، بار دیگر در فیلمی خوب نقشی پیچیده را بازی کند و تواناییهای بازیگریاش را نشان دهد. برخی دیگر چون منتقد «نیویورک تایماوت» تنها با دادن دو ستاره از پنج ستاره به فیلم، آن را اثری معمولی و متوسط توصیف کردهاند.
«فلین بودن» با زمان ۱۰۲ دقیقه محصول سال ۲۰۱۲ کشور آمریکاست.
مشخصات فیلم
فلین بودن
Being Flynn
نویسنده: پل وایتز (فیلمنامه)، نیک فلین (کتاب)
Paul Weitz (Screenplay), Nick Flynn (Book)
کارگردان: پل وایتز
Paul Weitz
بازیگران: رابرت دونیرو، جولیان مور، پل دنو، اولیویا تیرلبی
Robert De Niro, Julianne Moore, Paul Dano, Olivia Thirlby
در همین زمینه:
::وبسایت فیلم «فلین بودن»::
::برنامه رادیویی «اکران» از مجتبا یوسفیپور در رادیو زمانه::
ویدیو: پیشپرده فیلم «فلین بودن»