دختر ۸ سالهام یک روز از یکی از همکلاسیهای پسرش شکایت کرد. گفت: «او همهاش میخواهد مرا ببوسد. امروز دو بار صورتم را بوسید، من به او گفتم نکن اما به کارش ادامه داد.»
ممکن است این طور اتفاقها به نظر خیلی از ما ناز و معصومانه برسند. پدر و مادرها و کارکنان مدرسه ممکن است در واکنش به چنین اتفاقی لبخند بزنند و بگویند که از این دو تا بچه زوج جالبی در خواهد آمد، اما من از این اتفاق ناراحت شدم.
آن پسر ممکن است فقط ۸ سالش باشد، اما آنقدر بزرگ شده که معنای احترام و رضایت را بفهمد. آنقدر بزرگ هست که بفهمد وقتی کسی، دختر یا پسر، میگوید «نکن، من این کار را دوست ندارم،» باید کارش را متوقف کند. دختر من نباید به خاطر آن پسر از مدرسه رفتن احساس بدی داشته باشد. آیا اینجا همانجایی نیست که خشونت نسبت به زنان آغاز میشود؟ شاید آری و شاید هم نه. اما بیاحترامی نهفته در آن قابل انکار نیست و این نوع بیاحترامیها به خشونت و آزار ختم میشود.
آموزش احترام به زنان
آمارهای تکاندهنده از آزار جنسی، تجاوز، نابرابری و تبعیض نسبت به زنان در سراسر جهان ما را وامیدارد که این بازی را با آموزش پسران تغییر دهیم. در ادامه چند ایده ساده برای آموزش احترام به دختران، زنان و زنانگی به پسران میآورم که فارغ از اینکه مادر، پدر، عمو و دایی، خاله و عمه یا معلم و همسایه هستید، میتوانید آنها را در مورد پسران به کار گیرید.
پسران زیر ۵ سال
اگر احترام بگذاریم، احترام را آموزش دادهایم. این به آن معناست که ما با احترام گذاشتن به فرزندانمان، به بزرگسالان، و زنان، احترام را آموزش میدهیم. یعنی نباید زنان و دختران را با الفاظ بد و تحقیرکننده بخوانیم، هرگز نباید زنی را مورد خشونت فیزیکی قرار دهیم و تهدیدش کنیم. معنایش این است که به حرف زنان و دختران گوش میکنیم و به نظراتشان احترام میگذاریم.
کلام مهربانانه
خیلی ابتدایی به نظر میرسد اما در این سن، کلام مهربانانه بهترین راه آموزش احترام است. از کلماتی مانند لطفا و متشکرم استفاده کنید. هرگز از کلماتی مانند خفه شو یا گم شو استفاده نکنید، چه خطاب به یک بچه، چه خطاب به یک فرد بزرگسال و فارغ از جنسیتشان. کلام محترمانه، رفتار محترمانه را آموزش میدهد.
کمک کردن را یاد بدهید
پسربچهها و البته تمام بچهها باید یاد بگیرند که وقتی کسی نیاز به کمک دارد چطور باید به آن فرد کمک کنند.
پسربچههای ۵ تا ۱۲ ساله
تمام ایدههایی که درباره پسربچههای زیر ۵ سال گفته شد، برای بچههای بزرگتر هم صادق است. به علاوه به این توصیهها هم توجه کنید:
رسانهها را رصد کنید
رسانههای مروج خشونت روبهرو افزایش و رواجند و اثر غیرقابل انکاری بر مخاطبان خود دارند. یک کودک ۵ ساله از تماشای خشونت لذتی نمیبرد اما در ۹ و ۱۰ سالگی، پسرها از خشونت خوششان میآید. تماشای یک بازی خشن با یک کودک شش ساله رفتار خشن را به او آموزش میدهد. تماشای گیم آو ترونز به همراه بچهها هم خشونت را برایشان عادی میکند. بازیهای خشنی مانند کال آو دیوتی و گرند تف آوتو و کونتز استرایک (Grand Theft Auto, Call of Duty, Counter Strike) خشونت را تخسین میکنند و خشونت علیه زنان هم در آنها وجود دارد.
برخی از مطالعات نشان داده که افراد بعد از تماشای فیلمهای خشن یا انجام بازیهای خشونت بار، کمتر محبت یا همدلی نشان میدهند. کاهش میزان استفاده از چنین رسانههایی اعمال خشونت یا بیاخترامی به زنان را در پسربچهها کاهش میدهد.
در مقابل پورنوگرافی مجهز شوید
میانگین سنی که پسربچهها با پورنوگرافی آشنا میشوند، ۱۱ سال است. ما درباره پونوگرافی به سبک مجله پلی بوی در دهه ۸۰ میلادی صحبت نمیکنیم؛ درباره شیوههای خشن و محتواهای چندشآوری حرف میزنیم که به پسرها میآموزند زنان به وجود آمدهاند تا به آنها به شیوهای خشن و غیرمحترمانه از نظر جنسی رفتار شود.
در سنین ۸ تا ۹ سالکی باید پسرهایمان را در برابر چنین محتوایی مجهز کنیم. بگذارید پسرها بدانند که پونوگرافی وجود دارد و ممکن است افرادی بخواهند چنین محتواهایی را به آنها نشان دهند. بگذارید بدانند که چنین چیزهایی ممکن است به نظر بعضیها جالب و بامزه باشد اما در واقع چیزهای بدی را آموزش میدهند. بگذارید بدانند که چنین چیزهایی در عالم واقع وجود ندارد و انعکاس خواستههای سالم مردم در روابط پایدارشان نیست. به آنها بگویید که اکر کسی تلاش کرد پورنوگرافی را به آنها نشان دهد، باید به شما خبر دهند. مراقب باشید که پسربچهها باور نکنند که پورنوگرافی چیزی است که «همه پسرها آن را تماشا میکنند» و عادی است. استفاده از پورنوگرافی بخشی از روند عادی شدن خشونت خانگی و بیاحترامی به زنان است.
درباره مسایل گفتوگو کنید
اگر جایی بیاحترامی به زنان را دیدید، درباره آن با پسرتان حرف بزنید. از او بپرسید که از دیدن چنین صحنهای چه احساسی داشته؟ فرد قربانی خشونت و بیاحترامی چه احساسی داشته؟ چه روشهای بهتری در رفتار وجود دارد؟ چنین مکالماتی آنها را تشویق به همدلی و درک بیشتر میکند و کمک میکند که آگاهی اجتماعی و هشیاری خود را توسعه دهند.
آموزش پسران ۱۲ تا ۱۸ ساله
به علاوه تمام مواردی که بالاتر ذکر شد، باید به پسران این گروه سنی اینها را هم آموخت:
آموزش حدود صمیمیت
پسرها باید یاد بگیرند که رابطه سالم که در آن افراد همدیگر را دوست دارند و عشق خود را به شیوهای سالم ابراز میکنند چگونه است. آنها باید بفهمند که وجودشان چیزی فراتز از ماشین سکس است. باید درک کنند که مفهومی به عنوان تعهد وجود دارد و وقتی تعهد واقعی وجود ندارد، احساس واقعی هم وجود ندارد. وقتی صمیمت جسمی و عاطفی را از هم تفکیک کنیم، زمینه سوء تفاهم جنسی و اجبار جنسی را فراهم میکنیم.
مفهوم رضایت را آموزش دهید
بر اساس تجربه دخترم، شاید باید این توصیه را بالاتر قرار میدادم. پسرها باید بدانند که نباید زنی را بدون رضایتش لمس کنند. نباید او را بدون رضایتش ببوسند. نباید بدون رضایت آن زن، با او صمیمیتی ایجاد کنند.
پسرهای ما باید معنای «نه یعنی نه» را درک کنند. تیشرتهایی که شعاری با معنای «نه یعنی آری» روی آنها نوشته شده، نه فقط پوشنده آنها را بیخیال بار میآورد بلکه در جامعه هم تولید بیخیالی میکند.
باید با پسرهایمان درباره سناریوهایی که در آن آنها در یک مهمانی با دختیر مست روبهرو میشوند، صحبت کنیم. آیا آن دختر قادر است رضایت خود را بیان کند؟چه خطراتی در این موقعیت وجود دارد؟ چه میشود اگر او کمی مست باشد، ابراز رضایت کتد و بعد نظرش عوض شود؟ مکالمه درباره مفهوم رضایت مکالمهای است که باید مرتب تگرار شود.
برای پورنوگرافی ممنوعیت مشخص بگذارید
بگذارید پسرهایتان بدانند که پورن ممنوع است و به آنها بگویید که چرا. در حال حاضر آمارها نشان میدهد که ۱۰۰ درصد پسرها ویدئوهای خشن جنسی را تا سن ۱۵ سالگی دیدهاند. ما باید تلاش کنیم این روند متوقف شود.
درباره سکسیسم قاطع باشید
وقتی جوانتر بودم، مرتب جوکهایی با این مضمون که «زنها باید به آشپزخانه برگردند» میشنیدم. شنیدن این جوکها بخشی از دنیای مردانه بود. اما اکنون مفهوم مردانگی تغییر کرده است و باید بیش از این تغییر کند.
وقتی پسرتان را در حالی گیر میآورید که دارد رانندگی یا ریاضیات زنی را مسخره میکند، با او برخورد کنید. بگذارید بداند که سکسیم «با حال و بامزه» نیست.
فارغ از تمام چیزهایی که گفتیم، این خود ما هستیم که بیشرین تاثیر را روی پسرهایمان داریم. آنچه که در ساختار تربیتی او میسازید، تصویر نهایی از او را شکل خواهد داد. اگر پسرها ببینند که مردهای اطرافشان برای زنهای در حال رانندگی سوت میزنند یا به آنها خیره میشوند، یا ببینند که زنها را کتک میزنند، این رفتارها در وجودشان نهادینه خواهد شد.
دور و بر پسرهایتان را با مردهای خوب پر کنید و خودتان الگوی خوبی برایشان باشید.
پسرِ کوچک مرا در مدرسه دخترِ هم سن و سالاش میبوسید. پسرم چند بار به او میگوید: “بس کن. خوشام نمیآید.” من فکر میکنم دختری که مدرسه میرود، باید معنای رضایت و احترام را بداند و بفهمد. اما چه کنم که نگاه جنسیتزده نسبت به زنان و مردان، خطاب به پسرِ کوچکِ من میگوید: “اوه! حالا چه خودش رو لوس میکنه. خیلی هم دلات بخواد!” نگاه جنسیت زده چه ایرانی و چه استرالیایی، کماکان فکر میکند تجاوز و آزار به هر شکلاش در انحصار مردان است. مشابه کاری که یک مرد-پسر انجام بدهد را اگر دختر-زنی تکرار بکند، نه تنها آزار و تجاوز ارزیابی نمیشود، که مترداف لطف و حال دادن به حساب میآید که باید یا از آن استقبال کرد یا در مقابلاش سکوت کرد و چیزی نگفت. در نهایت به دخترانتان هم احترام به مردان را آموزش بدهید. جای دوری نمیرود. اینطوری نگاهِ همهمان “انسانی” خواهد بود، نه “زنانه- مردانه” که آدم را یادِ اتوبوسهای ایران میاندازد!
حامد / 19 August 2018