رئیس جمهوری اسلامی مدتی غایب بود. در فضای مجازی با عبارت «#روحانی_کجاست؟» دنبالش می‌گشتند. سردرآورد از یک مصاحبه فرمایشی تلویزیونی و توضیح داد که به خاطر فوتبال و این که حواس مردم جای دیگر بوده است، در این مدت، که بیش از ۲۰۰ روز می‌شود، ساکت بوده است.

بسیار کوشش کرد خود را خوش‌بین و مطمئن نشان دهد.

اگر کسی مصاحبه را ندیده، چیزی را از دست نداده است. نه به عنوان رئیس جمهوری کشوری بحران‌زده که مردمش به خیابان آمده‌اند و ارکان نظام سیاسی‌اش به لرزه افتاده، بلکه به توضیح اوضاع پرداخت همچون رئیس یک بنگاه معمولی که برخی مشکلات را شرح می‌دهد و می‌گوید انشاءالله همه چیز بر وفق مراد خواهد بود.

سیاست خارجی و مشکلات ارزی

محور فکر روحانی، سیاست خارجی بود. در مورد برجام و خروج آمریکا و پیامدهای آن نخست این نکات را گفت: اروپا در برابر آمریکا ایستاده، از نظر سیاسی سنگ تمام گذاشته، اما باید در مقام عمل برنامه‌ریزی کند.

روحانی سپس با خوش‌بینی بسیار از رابطه با روسیه و چین سخن گفت. تأکید کرد که آسیا حوزه اصلی روابط خارجی ایران است، اما ج.ا. روی گشاده‌ای در برابر اروپا دارد.

رئیس جمهوری اسلامی پس از توضیح این نکات به سیاست‌های ارزی پرداخت. اذعان کرد که مشکلات بانکی مزمنی در کشور وجود دارد که در شرایطی سر برمی‌آورند. توضیح مشخصی در این باره نداد. هیچ اشاره‌ای نکرد به مؤسسات مالی ورشکسته که  با رانت شکل گرفته‌ و سرانجام بخشی از مردم را خانه‌خراب کرده‌اند.

دو گونه مردم

رئیس جمهوری اسلامی پس از اشاره به مشکلات بانک‌ها، به جای توضیح بیشتر، به شکل رندانه‌ای به اعتراضات پرداخت و گفت که مشکلات از ۵ دی پارسال آغاز شد. سپس شرح داد که آمریکایی‌ها به این ایده رسیدند که می‌توانند از اعتراض‌های مردم سوءاستفاده کنند. پس از آن التهاب ایجاد شد.

روحانی به اشاره‌ای غضب‌آلود به خیزش دی‌ماه اکتفا کرد. در ادامه باز به «مردم» اشاره کرد، در معنایی دیگر.

اگر اشارات حجت‌الاسلام دکتر روحانی را کنار هم بگذاریم به دو گونه «مردم» می‌رسیم: مردمی که اعتراض می‌کنند، مردمی که در تعریف رژیم می‌گنجند یعنی از نظام پشتیبانی می‌کنند، پای صندوق‌های رأی می‌روند، و خیلی «نجیب» هستند.

مردم معترض / مردم نجیب. این برداشت دوگانه از مردم، نکته اصلی در سخنان رئیس جمهوری اسلامی بود که البته نکته تازه‌ای نیست.

مشکلات ارزی

روحانی پس از اشاره به نقش تعیین‌کننده خیزش دی‌ماه در پدیدار ساختن بحران، از موضوع مردم معترض عبور کرد و از آنان یک شبح ساخت، شبحی که در تمام طول مصاحبه حضور داشت، اما حجت‌الاسلام دکتر پیوسته کوشید مردمی دیگر را در برابر آن بگذارد، مردمی «نجیب» را.

روحانی در ادامه به التهاب ارزی و برآمد آن از فروردین به این سو پرداخت. اشاراتی هم به رانت و فساد کرد، انگار نه انگار که درباره رانت و فساد نظام مقدس حرف می‌زند. هیچ توضیحی نداد و از مفاهیم انتقادی، واژه‌‌هایی تهی و بی‌خاصیت ساخت.

او سپس قول داد که همه مشکلات را مدیریت می‌کند. به فقرا بسته غذایی می‌دهد، بهای کالاهای اساسی را ثابت نگه می‌دارد و کاری می‌کند که نرخ دلار تا پایان فروردین سال آینده برای تهیه این کالاها تغییر نکند.

روحانی همان روحانی است

رئیس جمهوری اسلامی تأکید فراوانی بر این امر داشت که همان «روحانی» قدیمی است و نظرش عوض نشده، یعنی در سیاست خارجی طرفدار گسترش روابط با جهان است و در سیاست داخلی از جمهوریت نظام، و مسلما اسلامیت آن، دفاع می‌کند.

حسن روحانی در کل مصاحبه‌اش کوشش کرد در مورد آمریکا و رئیس جمهوری آن با احتیاط حرف بزند. او در مورد سخنان تندی که در مورد آمریکا گفته، خود را ناچار به توضیح دید، آن هم از طریق این تمثیل که فرد همان فرد می‌ماند، اما در زمستان یک جور لباس می‌پوشد، در تابستان گونه‌ای دیگر.

او در همین رابطه گفت این که کسی از یک تعهد خارج شده به او مربوط نیست − اشاره‌اش در اینجا به ترامپ و خروج دولت آمریکا از پیمان اتمی مشهور به برجام با ایران بود.

ایجاد یک فضای خوش‌بینانه

رئیس جمهوری اسلامی بسیار کوشید که تأثیر مثبتی بر بینندگان مصاحبه‌ تلویزیونی‌اش بگذارد. کوشید که بگوید همه‌چیز زیر کنترل دولت است، از مشکلات ارزی تا بحران در منطقه. در مورد اخیر این نشانه را بروز داد که جمهوری اسلامی آماده برای حل  مشکلات در روابط منطقه‌ای است. روحانی تأکید کرد که جنگی در منطقه درنخواهد گرفت که ایران یک پای آن باشد. او گفت که سوریه و عراق به سوی آرامش می‌روند و به صورت تلویحی این پیام را داد که صحبت از دخالت ایران در کشورها و نیز یمن بیهوده است.

روحانی موضوع «تغییر نظام» را منتفی دانست، با این استدلال که جمهوریت آن پایدار است و اسلامیت آن نیز همچنین، و افزود اگر چه ممکن است نسبت به برخی مناسک مشکلاتی وجود داشته باشد. لابد اشاره‌اش به موضوع حجاب تحمیل شده به زنان بوده است.

رئیس جمهوری اسلامی باز به موضوع امکان پیش‌بینی‌شده «همه‌پرسی» در قانون اساسی اشاره کرد و این بار برای اینکه «مردم» دچار توهم نشوند، تأکید کرد طبق قانون، یعنی تصویب مجلس و حکم رهبری. این تنها اشاره به رهبر بود، آن هم به صورت محو، اشاره به کسی و به مقامی که مردم در اعتراضات خیابانی‌شان به صورت صریح از او نام می‌برند، از او به عنوان «دیکتاتور».