«مجموعه صنایع آلومرول نوین و صنایع آلومینیوم پردیس متشکل از ۸ واحد تولیدی و یک شرکت بازرگانی فعال، درحال حاضر، با تولید سالانه بیش از یکصد هزار تن، بزرگترین تولیدکننده انواع مقاطع آلومینیومی با کاربرد ساختمانی و صنعتی همراه با خدمات عملیات حرارتی، رنگ پودری و آنودایزینگ و نیز ریختهگری انواع شمش و بیلت آلیاژی آلومینیوم و ساخت قالبهای اکستروژن در کشور میباشد.» (برگرفته از وبسایت کارخانه). |
از میان کارخانههای اراک آلومرول به ظاهر وضع بهتری دارد، و شاید این شبهه به وجود بیاید که کارگران اوضاع خوبی دارند، اما با یک نگاه کلی به وضع کارگران خواهید دید که فقط در مقایسه با آذرآب و هپکو که شرایط بسیار آشفتهای دارند بهتر است…. ز روزگار من آشفتهتر چه میخواهی (سعدی).
کارگران این کارخانهی بخش خصوصی از حقوق بسیاری محروم هستند. فقط مثل آذرآب در کارگاه گاز اشکآور نزدهاند، کارگران را کتک نزدهاند که بعد با تهیهی لیست از کسانی که کتک خورده و زخمی شدهاند آنها را از بیمه و بقیه مزایا محروم کنند. داستان از این قرار است که سال ۹۶ بعد از اینکه کارگران آذرآب کتک خوردند و تحقیر شدند که در خبرها بازتاب فراوان داشت و حتی عکس کارگران ستم دیده پخش شد، اعلام کردند آنهایی که آسیب بدنی دیدهاند خود را معرفی کنند تا هزینه درمان دریافت کنند. بعضی کارگران خود را معرفی کردند و باعث شد که به هیچ عنوان نتوانند بهرهای از حق و حقوق خود ببرند. اما در آلومرول نوین به نحو دیگری حقوق آنها پایمال میشود.
قراردادهای کار
آلومرول نزدیک به ۶۰۰ نفر پرسنل دارد که اکثر آنها قراردادی هستند؛ قراردادهای یک ماه یا دوماهه یا چند ماهی بیشتر. برخی از کارگران، هر چند ماه یکبار قراردادها را امضا میکنند، قراردادهایی که از محتوای آن چندان با خبر نیستند! قراردادهایی سفید که کارگران مجبورند با عجله امضا کنند و سر کار برگردند. بدین ترتیب کارگرانی را خواهید یافت که بعد از ده یا دوازده سال اخراج شدهاند بدون اینکه بتوانند کوچکترین اعتراضی بکنند و جای آنها را نیروهای جدیدی میگیرند که سفارش شدهاند. برای مثال، در سال ۹۵ یک گروه از کارگران که ۵ یا ۶ سال سابقه داشتند را به مدت ۷۰ روز پیاپی به خدمت گرفته بودند و یک روز جمعه که تمام آنها تصمیم گرفته بودند استراحت کنند و اعتراض خود را با تعطیل کردن روز جمعه نشان بدهند، همگی اخراج شدند؛ یکی دو نفر توانستند با سفارشِ افراد با نفوذ سر کار برگردند که البته پایهی حقوق آنها با سال برگشتشان به کارخانه حساب شده بود یعنی تمام چند سال سابقه، صفر.
لباس کار و بیماریهای ناشی از کار
طبق قوانین خود کارخانه لباس کار، باید دوبار در سال به کارگران داده شود که به گفتهی کارگران، هم اکنون کارخانه به سالی یک دست اکتفا کرده. سهمیه دستکش، ماسک و گوشی که برای قسمتهای مختلف این کارخانه الزامی است و سه بار در ماه بوده به دوبار در ماه کاهش پیدا کرده است.
کارگرانی که به دلیل کار با سود و اسید در معرض انواع و اقسام بیماریهای ریه و سرطان هستند از کمترین حقوق برخوردارند و رؤسای کارخانه برای عوامفریبی به بیمارستان خوانساری (مختص بیماران سرطانی) کمک میکنند. این کمک را در بوق و کرنا میکنند، دهها خبرنگار و فیلمبردار خبر میکنند و صدها امتیاز میگیرند. کمک به بیمارستانها حتما پسندیده است اما در شرایطی که کارگران به شدت از وضع ساعات کار، حقوق، بن کارگری، وسایل کار و بیمه ناراضی هستند این کار چه معنایی دارد؟ آیا به جز امتیاز گرفتن هدف دیگری در کار است؟
مرخصی و بیمه
در سال ۹۷ برخی از کارگران تولیدی در اواخر فروردین ماه و برخی در آغاز اردیبهشت کار خود را شروع کردند و حق و حقوق آنها به شدت پایمال شد. آنهایی که ۱۵ یا ۲۰ فروردین به کارخانه فراخوانده شدند، به تعداد روزهای کاری که سر کار نبودند مرخصی از دست دادند، اول از مرخصیهایی که از سال قبل طلب داشتند کم شد و اگر کافی نبود، از مرخصیهای سال جاری کم کردند. کارگران خود انتخاب نکرده بودند که چه موقع کار را شروع کنند، کارخانه آنها را مجبور کرده بود اما تاوان آن را کارگران دادند.
آنهایی که از اول اردیبهشت کار را شروع کردند حقوق فروردین را دریافت نکردند و تازه اینکه حق بیمه را از حقوق اردیبهشت آنها کم کردند. کل حق بیمه ۳۰% حقوق است که ۲۳% آن سهم کارفرما است و ۷% سهم کارگر است. اما کل ۳۰% را از حقوق کارگران کم کردند. سنوات را که کارگران میبایست تا برج سه سال جاری بگیرند هنوز خبری نیست. حتی اضافه کاری کارگران که باید ۴۰% اضافه بر مزد هر ساعت کار عادی باشد، به شدت کمتر است.
کارخانه براساس شرایط بازار، ساعات کاری را تغییر میدهد، برای مثال بعضی از ماههای سال، از شنبه تا چهارشنبه ۴۴ ساعت در هفته را به اجبار پُر میکنند و پنجشنبه را اضافه کاری و تعطیل اعلام میکنند و کاملا واضح است که ضرر مالی آن متوجه کارگران است.
پیوند سرمایه و کرسی مجلس
همانطورکه سیاستمداران و صاحبان وابسته کارخانهها همیشه در تلاش برای بیشتر کردن نفوذ خود بوده و هستند در این کارخانه هم این مورد آشکار است. در حالی که کارگران به دنبال گرفتن حقوق حداقلی و گذران زندگی زیر خط فقر خود هستند، صاحب این کارخانه سال ۹۶، دخترِ سید مهدی مقدسی، نمایندهی اراک، کمیجان و خنداب را به عقد پسر خود درآورد و نفوذ خود را چندین برابر کرد. عروسی چند روزه با همهی امکانات برای مهمانان برگزار کرد و فقط آبنمایی که در وسط باغ عروسی و ملکِ شخصی صاحب کارخانه بود ارزشی معادل چند صد میلیون داشت. بخشی از فیلم که آبنما و آتشبازی را نشان میدهد در زیر میبینید:
صاحب این کارخانه با همهی امکاناتی که در اختیار دارد در حال ساختن یک کارخانه در شهرک صنعتی خیرآباد اراک است و چند بخش آن راه افتاده است. محسن محمدی صاحب کارخانه آلومرول نوین اراک در حالی که به هر نحو از حقوق کارگران کم کرده و بن کارگری را به مدت ۶ تا ۸ ماه بلوکه میکند بخشی از سهام آلومینیوم ایران را خریداری کرده است و روز به روز به انباشت سرمایه مشغول است این در حالی است که کارگران بعد از چند ماه از نوروز زیر یک میلیون حقوق گرفتهاند. حقوقی که زیر خط فقر است. خط فقر برای خانوادهی ۳,۵ نفری در سال ۹۷ سه میلیون و چهارصد و سی هزار تومان در ماه است.