اگر رونالد ریگان هنرپیشهای در سطح حرفهای بود که رئیسجمهور شد، بنیامین نتانیاهو نخستوزیری است که در سطحی حرفهای هنرپیشه شده است. استودیو تلآویو در ماههای اخیر بسیار پرکار بوده است. صحبت از فیلمهای کمهزینهای است که موضوع آن اغلب ایران و هنرپیشه اصلیشان بنیامین نتانیاهو است؛ ویدئوییهای کوتاهی که با زیرنویس فارسی به بازار عرضه میشوند: بنیامین و یک توپ فوتبال، بنیامین و یک لیوان آب. بله، نخستوزیر و تنها یک دوربین. نتانیاهو همان اشتیاقی را به دوربین دارد، که ترامپ به توئیتر.
در ماههای اخیر، تولیدات استودیو تلآویو با موضوع ایران رشد ملموسی داشته است. ذوقزدگی رهبران اسرائیل از اعتراضات مردمی در ایران، امری غیرقابل انکار است. این ذوقزدگی –که البته چیزی از مشروعیت اعتراضات چیزی نمیکاهد—باعث شده تا نتانیاهو این بار دست به توپ شود.
در آخرین فیلم ویدئوییاش، نتیاهو از مردم ایران میخواهد همان کاری را انجام دهند که دروازهبان تیم فوتبال ایران با کریستین رونالدو کرد: مهار ضربهای که دفع آن «ناممکن» به نظر میرسد.
چند پرده از درامهای نخستوزیر
سخنرانی با تمهیدات نمایشی حالا به امضا نتانیاهو بدل شده است.
حین سخنرانی در کنفرانس امنیتی مونیخ، نتانیاهو تکه پارهای آهن را بالای سر برد و گفت این قطعهای از پهپاد ایرانی است که ۱۰ فوریه وارد حریم هوایی اسرائیل شد.
شش سال پیش، او با نمایش «نمودار بمب ایرانی» در شصت و هفتمین مجمع عمومی سازمان ملل، اکت دراماتیک مشابهی انجام داده بود.
وقتی در سال ۲۰۱۶ حماس منشور سیاسی جدیدش را منتشر کرد، نخستوزیر اسرائیل در ویدئویی این سند را روبروی دوربین آن را پاره کرد و در سطل آشغال انداختت.
سیام آوریل امسال نیز نتانیاهو یک بار دیگر پشت دوربین قرار گرفت تا با نمایش تعدادی سی دی و زونکن، اعلام کند به هزاران سند مخفی ایران، از جمله به یک پروژه سری طراحی، ساخت و آزمایش سلاح هستهای دست پیدا کرده است.
دو ویدئو آخر او در مورد مشکل کمآبی و معجزه تیم فوتبال ایران، نه فقط از نظر فرم، که به لحاظ محتوا نیز با استانداردهای اظهارنظرهای دیپلماتیک و عرف روابط بیتالملل سازگار نبودند.
کارگردان: دیوید کیز
صحنهگردان اصلی این فیلمها که میزان بازید از آنها در رسانههای اجتماعی از آمار معمول ببیندگان شبکههای تلویزیونی بیشتر است، اما نه خود نخستوزیر که سخنگوی او، دیوید کیز، است: یک متخصص آمریکایی-اسرائیلی رسانههای اجتماعی که نیویورک تایمز او را «پیشگام فعالیت سیاسی آنلاین» معرفی کرده است.
او همان «فعال اسرائیلی» ای است که در نشست عمومی سازمان ملل در ۲۰۱۳ از جواد ظریف پرسیده بود: مجید توکلی، فعال سیاسی دانشجویی، چه زمانی از زندان آزاد میشود؟ در آن زمان، جواب ظریف به او مبنی بر اینکه مجید توکلی را نمیشناسد، باعث ایجاد موجی از اعتراض و انتقاد نسبت به وزیر امور خارجه ایران در شبکههای اجتماعی شد. البته ظریف، کلیت چنین گفتگویی را تکذیب کرد.
دیوید کیز به نویسنده ایندیپندنت گفته که میزان بازدید از ویدئوهای اخیر نتانیاهو باورنکردنی بوده است، و ویدئوی او در مورد کمبود آب در ایران بیش از ۶ میلیون بازدید کننده داشته است.
پشت نقاب هنرپیشه
با این حال، میزان بازدید به تنهایی بازگو کننده احساس و واکنش بازیدکنندگان و رویکردشان نسبت به پیام نخستوزیر اسرائیل نیست. میان تماشا و تأیید فاصلهای غیرقابل سنجش وجود دارد. و علاوه بر آن، تأیید محتوای پیام ضروتاً به معنای تأیید کسی نیست که پیام را صادر میکند.
مثل تمام «محتوا»های موجود در بازار رسانههای اجتماعی، این ویدئوها نیز به دلایل مختلف و ناهمگونی تماشا و مصرف میشوند. در «بازی» اجتماعی رسانههایی مثل فیس بوک و توئیتر، پیامها به شکلی سرراست و سالم منتقل نمیشوند، و بعضاً با عبور از شبکهای از تفسیرها و واکنشها جدی و غیرجدی (طنزآلود) معنایی کاملاً متضاد پیدا میکنند. بله، خیلیها در ایران ویدئوهای نتانیاهو را در ایران میبینند، گروهی از آنها، البته به چشم طنز.
تماشای نتانیاهو با توپ فوتبال شاید جذاب باشد، اما آن چیزی که اهمیت دارد، واقعیتی است که پشت این نمایش پنهان شده.
زمانی اسلاوی ژیژک، فیلسوف اسلونیایی در مورد برلوسکونی نوشته بود: «زیر این نقاب دلقکمآبانه نوعی تسلط و استادی در بازی قدرت (و دستکاری افکار عمومی) پنهان شده است؛ ما با استادی طرف هستیم که به طرز بیرحمانهای در کارش وارد است. از این رو، حتی اگر او یک دلقک باشد، نباید زیاد به او بخندیم—چراکه با این کار احتمالاً از پیش در دام بازی او افتادهایم.»
آیا امروز این جملات در مورد بنیامین نتانیاهو صدق نمیکند؟
بیشتر بخوانید: