اکبر فلاحزاده – یکشنبهشب گذشته (۲۹ فوریه / نهم بهمن) یک پناهجوی ایرانی در آلمان خودش را کشت. به گفته دوستانش، وی از هفت ماه پیش در خانه پناهندگان شهر وورتسبورگ در جنوب آلمان زندگی میکرد و به علت بلاتکلیفی، دچار افسردگی شده بود. شرایط ناگوار زندگی در “کمپ پناهندگی” نیز بر افسردگی او افزوده بود.
به گفته دوستانش، محمد رهسپار از مأموران ناراضی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی بوده است که مجبور به ترک کشور میشود. او ۳۰ ساله، متأهل و دارای یک فرزندبود. مادر و فرزندش، هر دو در ایران بودند. او ابتدا یک ماه در ایستگاه اول پناهجویان در سیندورف بود و بعد از آنجا به وورتسبورگ فرستاده شد. او در اتاق شماره ۳۲۱ محل اسکان پناهجویان در پادگان امری (Emery-Kaserne) خودکشی کرد.
همسایه اتاق بغلی محد رهسپار، روز یکشنبه هرچه در میزند، کسی در را باز نمیکند. سرایدار هم که آمد نتوانست در آهنی اتاق را باز کند. پلیس را خبر میکنند. پلیس هم مأموران آتشنشانی را به محل میآورد. وارد اتاق که میشوند با جسد آویخته از سقف پناهجوی ایرانی روبهرو میشوند.
مرگ این پناهجوی ایرانی، ضمن این که همه را متأثر کرده، به بحثهایی هم پیرامون ابعاد مختلف مسئله پناهندگی دامن زده است. همه تقریباً بر این عقیدهاند که علت اصلی خودکشی این پناهجوی ایرانی را باید در شرایط سخت زندگی و محدود بودن آزادیها در داخل کشور جستوجو کرد، اما عدهای نیز شرایط دشوار کشورهای پناهندهپذیر را مؤثر میدانند. افزایش شمار پناهجویان، بهعلاوه مشکلاتی که خود کشورهای پناهندهپذیر با آنها درگیرند، موجب سختگیری در پذیرش تقاضاهای پناهندگی شده است.
همه میدانیم که بحران اقتصادی دامنهداری کشورهای اروپایی را در تنگنا قرار داده است. روشن است این کشورها از نظر خودشان حق دارند در پذیرش پناهجویان سختگیری داشته باشند. منصفانه هم اگر قضاوت کنیم، چندان هم بیحق نیستند. باید خوشحال بود که این کشورها به معاهدات بینالمللی و رعایت حقوق بشر پای بندند. تاکنون نیز به خیلی از پناهندگان پناه دادهاند.
در این میان، سوء استفاده برخی پناهندگان از مسئله پناهندگی را نیز نمیتوان نادیده گرفت. این گونه سوء استفادهها که در اشکال مختلف دیده میشود، در نهایت سبب میشوند که کشورهای پناهندهپذیر پروندههای پناهندگی را با دیرباوری و سختگیری بیشتری بررسی کنند. همین مسئله، خود از شمار جوابهای قبولی میکاهد و بر مدت بلاتکلیفی افراد نیز میافزاید. بلاتکلیفی در شرایط دشوار زندگی در کمپهای پناهندگی، سوهان روح همه پناهجویان شده است.
کمپهای قرن نوزدهی
کمپ پناهندگی وورتسبورگ که محمد رهسپار، پناهجوی ایرانی روز شنبه در آنجا خود را حلق آویز کرد، از جمله کمپهایی است که اسمش در میان پناهجویان بد در رفته است. بنا به آخرین اخبار، پناهجویان این کمپ در سوگ این ایرانی و در اعتراض به شرایط اسفبار کمپ، دست به اعتصاب غذا زدهاند. شرایط زندگی در این کمپ پناهندگی بسیار ناگوار است. تلویزیون آلمان سه ماه پیش گزارشی در این زمینه پخش کرد تا توجه سیاستمداران و افکار عمومی را جلب کند.
به گفته سونیا سیمور میکش (Sonia Seymour Mikich) مجری برنامه انتقادی معروف “مونیتور”، همه از حقوق بشر حرف میزنیم. از مبارزات آزادیخواهانه مردم در کشورهای تحت ستم ذوقزده میشویم، اما همین که پناهجویانی از همین کشورها به کشور خودمان (آلمان) میآیند، حقوق بشر یادمان میرود. به خصوص سیاستمداران خود را به نفهمی میزنند.
دوربین ساختمان قدیمی محل اسکان پناهجویان را نشان میدهد: پنجرههای درب و داغان، دیوارهای ریخته و سقفهای کپکزده. به گفته مجری برنامه، اینجا یک پادگان بی نام و نشان در آفریقا نیست. اینجا وورتسبورگ آلمان در سال ۲۰۱۱ است. به گفته او، نمیتوان باور کرد که اینجا آلمان است. یک پناهجو میگوید: “اینجا همهچیز کثیف است. ما انسانیم، اما مثل حیوان زندگی میکنیم“.
گند این کمپ، دو سال پیش در آمد و رسانهها هم سر و صدا کردند. وزیر امور اجتماعی ایالت بایرن، در مصاحبه با تلویزیون، هولزده قول بهبود شرایط این کمپ را داد، اما دو سال از این وعده گذشت و خبری از بهبود اوضاع نشد.
این ساختمان خیلی قدیمی و متلق به قرن نوزدهم است. ۱۵۰ سال پیش سربازان ارتش پادشاهی بایرن اینجا اقامت داشتند. حالا ۱۳۵ پناهجو در آن چپیدهاند. خانم وزیر که دو سال پیش وعده بهبود شرایط را داده بود، دیگر حاضر به مصاحبه نیست. چون حرفی برای گفتن ندارد. بودجه بسیار محدود است و کسی هم به آن رسیدگی نمی کند.
بر اساس قوانین ایالت بایرن، در این محل هرکس باید دستکم هفت متر مربع جا برای استراحت داشته باشد. این اندازه خیلی کم است، اما پناهجویان همین را هم ندارند. پناهندهای میگوید: “ما اینجا همه عصبی هستیم و مدام با هم دعوا و مرافعه میکنیم. ما از همدیگر بدمان نمیآید، شرایط زندگی، ما را داغان کرده است.”
پروفسور آگوست اشتیش (August Stich) که از سوی دولت مأمور رسیدگی به وضع بهداشت پناهجویان کمپ است، از اوضاع آشفته آن خوب باخبر است. او میگوید: “اقامت در چنین محلهایی انسانها را بیمار میکند. در اثر زندگی در این کمپ عدهای دچار اختلالات روانی شدهاند”. اتاقها پر از سوسک و کنه و حشرات موذی است، اما وضع دیگر کمپهای ایالت بایرن از جمله در شهر آگسبورگ هم تعریفی ندارد. پروفسور تورستن کینگرین (Thorsten Kingreen) استاد حقوق دانشگاه رگنزبورگ بعد از دیدن فیلمهایی از کمپهای کثیف و بی در و پیکر، معتقد است که آشکارا حقوق اولیه پناهجویان نقض میشود.
به گفته او، از لحاظ حقوقی وقتی دولت حق اقامت آزاد و مناسب را از کسی میگیرد و او را در چنین مکانهای نامناسبی اسکان میدهد، تعهد و مسئولیتش برای حفاظت از آن شخص بیشتر میشود. این حفاظت هم خانوادگی و هم شخصی است. بنا به بند ۲ تبصره ۲ از قانون اساسی نمیشود کسی را در جایی که به سلامتش آسیب می زند، اسکان داد. هر فرد حق زندگی در محیط مناسب را دارد.
در کمپ آشافنبورگ هم حلوا خیر نمیکنند. اینجا دورتا دور کمپ را سیم خاردار کشیدهاند و چندین دوربین هم روی دیوارها کار گذاشتهاند تا پناهجویان را ۲۴ ساعته بپایند. این محیط واقعاً دلگیر است و دیدنش هر آدم سالمی را هم دچار افسردگی میکند. یک زن پناهجوی سوری هشت سال آزگار است که در چنین محیطی زندگی میکند؛ نه اجازه کار دارد، نه اجازه تحصیل.
قصد دولت از اعمال این فشارها این است که پناهجویان به تنگ بیایند و خود بروند. پناهجویان جدید هم راهشان را کج کنند و نیایند. به گفته پروفسور آگوست اشتیش، “دولت با این کارها میخواهد به پناهجویان حالی کند که از آنها خوشش نمیآید. با بلاتکلیف نگهداشتن پناهجویان در چنین وضع اسفباری به آنها فشار میآورد که جل و پلاسشان را جمع کنند و برگردند“.
راهکارهای دولتی
تعداد پناهجویان آلمان، در شش ماه نخست سال ۲۰۱۱، ۲۴ درصد افزایش یافته و به ۲۲ هزار ۸۹۰ نفر رسیده است. اکثراً این پناهجویان در پی تحولات “بهار عربی” از کشورهای عربی و آفریقایی آمدهاند. بنا به قوانین بینالملی، هر پناهجویی که وارد منطقه اتحادیه اروپا بشود، باید مورد حمایت قرار گیرد، حتی اگر غیرقانونی آمده باشد. ۲۷ کشور اروپایی عضو این اتحادیه هستند.
همه از حقوق بشر حرف میزنیم. از مبارزات آزادیخواهانه مردم در کشورهای تحت ستم ذوقزده میشویم، اما همین که پناهجویانی از همین کشورها به کشور خودمان (آلمان) میآیند، حقوق بشر یادمان میرود. به خصوص سیاستمداران خود را به نفهمی میزنند.
سال ۲۰۰۳ کشورهای عضو اتحادیه اروپا یک سلسله اصول حداقلی برای رفتار با پناهجویان را تصویب کردند، اما این اصول در کشورهای مختلف اتحادیه یکسان رعایت نمیشود. بسته به فقیر یا غنی بودن یا محافظه کار یا مترقی بودن کشورها، رفتار با پناهجویان نیز متفاوت است.
سالانه دهها هزار پناهجو به منطقه کشورهای اتحادیه اروپا وارد میشوند. بسیاری از این پناهجویان شرایط بسیار سختی را پشت سر گذاشتهاند و نیاز به مراقبت دارند، اما در کمپهای پناهندگی، کسی را باد نمیزنند. کمپها شلوغ و کثیف است. حتی در یونان، اکثر پناهجویان زندانی میشوند.
به گزارش سایت خبری فوکوس آلمان، پنجشنبه هفته گذشته در کپنهاگ، وزرای کشورهای اتحادیه اروپا در مورد وضع پناهندگان جلسه داشتند. به تازگی، به علت اعتراضهای گستردهای که نسبت به وضعیت پناهجویان صورت گرفته است، قرار شده کشورهای عضو اتحادیه، مقررات نگهداری پناهجویان را کمی بهبود بخشند.
مطابق مقررات تازه، از این پس پناهجویان را فقط در شرایط استثنایی میشود در شرایط حبس یا توقیف قرار داد. یعنی تنها وقتی که تهدیدی علیه نظم و قانون از سوی آنها احساس شود. بچههای بدون همراه نیز به هیچوجه نباید حبس شوند. در صورت داشتن همراه، محبوس کردن بچهها فقط در صورت رضایت خود آنها میسر خواهد بود. از این گذشته، قرار شده است که رسیدگی به وضع سلامت، خورد و خوراک و پوشاک پناهجویان نیز بهتر شود. به ویژه قربانیان شکنجه قرار است از حقوق ویژه برخوردار شوند.
همچنین قرار شده هماهنگیهایی صورت گیرد که پناهجویان در اولین کشور اروپایی که وارد آن میشوند، تقاضای پناهندگی کنند و به دیگر کشورهای اروپایی نروند که به نظرشان شانس قبولی بیشتر است. به این منظور، اعضای اتحادیه مدارک و اثرانگشت پناهجویان را میان یکدیگر رد و بدل میکنند. آنها با این کار، همچنین میخواهند مانع شوند که کسی چند بار، در چند جا با اسامی مختلف تقاضای پناهندگی دهد.
بنا به مقررات پناهندگی اتحادیه اروپا که سال ۲۰۰۳ در شهر دوبلین ایرلند تصویب شد، هر پناهجو را میتوان به کشور عضو این اتحادیه برگرداند که نخست وارد آن شده است. حالا به علت شلوغی کمپهای بعضی از کشورها (ازجمله یونان) در این مورد میخواهند دیگر مته به خشخاش نگذارند.
به گزارش سایت خبری فوکوس، کشورهای شمال اروپا میخواهند بار را به دوش جنوبیها بیاندازند. سه کشور فقیر اروپا، یعنی مالت، یونان و قبرس که بیشترین تعداد پناهجویان را جذب کردهاند، میخواستند بخشی از آنها را به کشورهای دیگر بفرستند. این خواستهای است که به گفته وزیر دادگستری دانمارک، دیگران زیر بار آن نرفتند.
در اصل، وزرای اروپایی، نه برای کمک به پناهجویان، بلکه برای یافتن راههای جلوگیری از سیل ورود پناهجویان به کشورهای اروپایی دورهم جمع شده بودند. با این حال در این نشست، روی برخی از تدابیر کمکی نیز توافق شد. وزیر اموراجتماعی آلمان، برای سرکوفت زدن به یونان گفت که پنج هزار پناهجویی که از یونان به آلمان آمده بودند، باید مطابق مقررات به یونان پس فرستاده میشدند. این امر هنوز محقق نشده است. همچنین چند صد پناهجو نیز از کمپهای پناهندگی مالت در آلمان اسکان یافتهاند.
پانویس:
در همین زمینه:
بی توجهی به حل بحران (گفتار اول)
زندگی سگی پناهندگان (گفتار دوم)
پناهندگان جهان در آینه آمار (گفتار سوم)
رویاهایم را میخواهم (گفتار چهارم)
مشکلات پناهندگی، ربطی به جنیست ندارد
راستهای افراطی اروپا و پایمالی حقوق مهاجران
آیا نمیشود دولت ها به کمک خود پناهجویان به وضعیت کمپ ها رسیدگی کنند. شاید تا حد زیادی از استرس محیط هم کاسته شود.
کاربر مهمان / 02 February 2012
علت همه بدبختیها جمهوری اسلامیه. تا این نظام هست بدبختی هم هست
کاربر مهمان / 02 February 2012
به عنوان یک پناهنده از تون تشکر میکنم که به این موضوعات اهمیت میدید . بعدش هم خاهش میکنم از پناهندها که یه کم به فکر همدیگه باشیم .
کاربر مهمان / 06 February 2012
فقط یه لحظه فکر کنین اگر این همه پول و تخصصی که به این شکل از ایران خارج شده داخل کشور میموند امروز ایرانی پیشرفته تر و با رفاه بیشتر داشتیم که قطعن در چنین کشوری تحصیلات بالاتر، آگاهی بیشتر و آزادی و فرهنگ جمعی بالاتر خواهد بود.
هر کس تا امکانش فراهم میشه از شهرستان ها میره تهران و تا بعد از اون میره خارج. نه نیروی متخصصی میمونه و نه سرمایه ای.
من هم عامل این بدبختی ها رو استبداد میدونم (چه شاه چه این سلطنت اسلامی) ولی به خودمون و به فرهنگون هم نگاه کنیم که به شدت تنبل و کوتاه مدتیم و میخوایم بدون هزینه و تلاش و در کوتاه ترین زمان بهترین امکانات و زندگی رو داشته باشیم
کاربر مهمان / 05 November 2012