بخش محیط زیست زمانه: پیشبینی میشود سال ۱۳۹۷ خشکترین سال آبی تاریخ ایران از زمان ثبت این آمار باشد. ۳۵ میلیون تن در ایران در معرض تنش آبی قرار دارند و از مجموع ۱۲۴۰ شهر کشور، ۶۰۰ شهر با بحران آب آشامیدنی مواجه هستند. اما این خشکسالی تنها مختص ایران نیست و بیشتر کشورهای خاورمیانه را گرفتار کرده. بررسیها نشان میدهد منابع آبی سراسر خاورمیانه با ۳۵۰ میلیون جمعیت در ۲۵ سال آینده رو به زوال میگذارند. در حال حاضر ۱۴ کشور از ۳۳ کشوری که در جهان با تنشهای آبی مواجهاند در خاورمیانه و شمال آفریقا قرار دارند. اسرائیل و ایران هر دو در زمره این ۱۴ کشور به شمار میآیند. به همین خاطر چگونگی مقابله با بحران کمآبی در اسرائیل، تجربه موفقی است که ایران میتواند از آن به عنوان الگویی برای مواجهه با مشکل کاهش منابع آبیاش بهره گیرد. این همان نکتهای است که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در پیام تبلیغاتی خود خطاب به مردم ایران بر روی آن دست گذاشته است. او گفته با راه اندازی وبسایتی دانش اسرائیل در خصوص بازیافت آب و همچنین آبیاری قطرهای را در اختیار مردم ایران قرار خواهد داد.
بخش محیط زیست «زمانه» پیش از این در مطلبی به تجربه اسرائیل در خصوص بازیافت آب پرداخته بود. اکنون در مطلب پیش رو به سیستم پیشرفته آبیاری قطرهای در اسرائیل میپردازیم. به ویژه آنکه مقامات ایرانی نیز بارها اذعان کردهاند که بیش از ۹۰ درصد از آب مصرفی در کشاورزی کمبازده و سنتی ایران مورد استفاده قرار میگیرد. یادداشت پیش رو نوشته روث شوستر در هاآرتص منتشر شده است.
آبیاری قطرهای اسراییل چگونه میتواند به جهان تشنه کمک کند؟
بحران کنونی آب به سبب از میان رفتن آب نیست، بلکه بدان سبب است که در نواحی مختلفی از کره زمین با افزایش جمعیت میزان آب در دسترس رفته رفته در حال کاهش یافتن است. در این وضعیت آیا اسرائیل میتواند به مسائل ناشی از کمبود منابع آبی کمک کند.
در طی سالهای گذشته اسرائيل توانسته به شیوهی خاص خود بر این مشکل فائق آید. این کشور هیچ راه حل جادویی واحدی برای حل مشکل کمبود آب ندارد. اسرائیل تنها واجد نوعی مدیریت متمرکز و یکپارچه منابع آبی است که طی سالها طراحی شده و بسیاری از نواحی تشنه در سرتاسر جهان -از کالیفرنیا گرفته تا مصر- میتوانند از آن بهره گیرند.
سیگل نویسنده کتاب پرفروش «نگذارید آب از میان برود» میگوید: «سرزمین اسرائیل بایستی اکنون به لحاظ آبی در بحران میبود»: ۶۰ درصد این سرزمین بیابان است و باقی آن نیز بایر. ظاهراً به لطف تغییرات آب و هوایی میزان بارش باران به نصف میزان متوسط خود کاهش یافته و پیشبینی میشود که خشکسالی در اسرائیل و کل منطقه شام ادامه یابد، و این منطقه حتی خشکتر شود.
به رغم همه اینها جمعیت اسرائیل از سال ۱۹۴۸ ده برابر شده است. در همین برهه زمانی از سال ۱۹۴۸ اقتصاد اسرائیل ۷۰ برابر رشد کرده است. اما در عوض به هدر دادن آب،- درست همان طور که وقتی جامعهای ثروتمندتر میشود، میزان اسراف آب افزایش مییابد- اسرائیل ثروت خود را در پیاده سازی چیزی سرمایه گذاری کرد که سیگل به آن «مدل اسرائیلی» مدیریت آب میگوید.
کالیفرنیا در این زمینه نقطه مقابل اسرائیل است. به رغم ثروت فراوان این ایالت هیچ کس مساله را جدی نگرفته، فرماندار محلی است و مردم نیز نمیدانند که چگونه باید با کمبود منابع آبی سر کرد.
درست است که اسرائیل از منابع آب زیر زمینی و دریاچهها استفاده میکند، ولی آنچه که برای تامین آب اسرائیل اهمیت اساسی دارد بدین قرار است: حفر چاههای عمیق، پروژههای نمک زدایی عظیم، استفاده دوباره از فاضلاب شهری برای کشاورزی، حساسیت بالا نسبت به نشتی در شبکه توزیع و انتقال آب، سازگار کردن محصولات کشاورزی برای شرایط سخت و کم آب، جلوگیری کردن از باغداری، بهینه کردن سرویسهای بهداشتی.
آبیاری قطرهای
آبیاری قطرهای نخستین بار هزار سال پیش استفاده شده است. در این روش به جای آن که محصولات کشاورزی را با حجم بالای آب و کود پرورش دهند،- شکی نیست که بخش زیادی از آن هدر می رود- ریشههای گیاهان به شکلی مستقیم و به صورت قطرهای با آب و کود تغذیه میشوند.
شرکت نتافیم که مبدع تکنولوژی آبیاری قطرهای است، میگوید در این روش بین ۲۵ تا ۷۵ آب مورد نیاز در نسبت با آبیاری با حجم بالا و سنتی صرفه جویی میگردد. بنابرین در این روش هم میزان آب و هم کود مصرفی کشاورزان کاهش مییابد و این خوشحال کننده است. سفرههای آب زیرزمینی نیز در این روش کمتر آلوده میشوند. همچنین محصولات کشاورزی تولیدی به میزان ۱۵ درصد افزایش می یابند و این امر سبب پایین آمدن قیمت محصولات میشود، در نتیجه مصرفکننده نهایی نیز خوشنود خواهد بود. بنابراین در این روش همه خوشحال خواهند بود مگر برخی از دانشگاهیان که به دنبال ادله بیشتر میگردند.
شرکت نتافیم میگوید که بر اساس دادههای آنها «اکثر ذینفعان با این نتیجه موافق هستند که روش آبیاری قطرهای برای تقریباً همه محصولات روش کارایی است. با این همه این نتیجه به آن معنا نیست که انتقال از آبیاری با حجم بالا به آبیاری قطرهای برای برخی محصولات کشاورزی مثل گندم توجیه داشته باشد. برای مثال برخی از کشاورزان در تگزاس با استفاده از آبیاری قطرهای زیرسطحی (subsurface drip irrigation) برای محصولاتی مثل پنبه، ذرت و گندم سالانه خود به نتایج بهتری رسیدند.» همچنین باید خاطر نشان کرد که آبیاری قطرهای بر عکس آبیاری سنتی برای همه سطوح به خصوص سطوح شیبدار مناسب است. در آبیاری سنتی در زمینهای کشاورزی شیبدار بخشی از آب هدر میرود.
هند و لس آنجلس در راه آبیاری قطره ای
سیگل میگوید که هند برای توسعه آبیاری قطرهای بستههای تشویقی حمایتی ارائه میکند. اما کالیفرنیا در مقابل در ابتدا از آبیاری قطرهای به دلایلی استقبال نکرده بود. یکی از دلایل این بود: «در غرب آمریکا نظام حقوقی مربوط به آب بر اساس گزاره «از آن استفاده کن یا از دستش بده (use it or lose it)» شکل یافته بود، و این نظام حقوقی مشوق چندانی برای کشاورزان فراهم نمیکردند تا به صرفهجویی در مصرف آب روی آورند. برای مثال کشاورزان در امتداد رود کلورادو میتوانستند هر قدر که بخواهند از آب استفاده کنند. هیچ کنترلی بر آن وجود نداشت و هیچ سیاست تشویقی برای صرفهجویی در مصرف آب تنظیم نشده بود.» نتیجه این سیاست ها امروزه آشکار میشود، در غرب آمریکا هیچ مرجع مشخصی برای نظارت بر مصرف آب وجود ندارد. برای مثال در تگزاس ۴۶۰۰ سیستم مدیریت آب وجود دارد و هر کدام بر اساس منافع خود عمل میکنند. در حالی که در اسرائیل تنها یک نهاد و مرجع اصلی بر توزیع و مصرف آب نظارت میکند. امروزه در ایالات متحده تلاش میشود تا سیاستهای ایالتی در زمینه توزیع و مصرف آب تغییر کند، اما اگر بخواهیم وضعیت را از نظرگاه سیاستهای مختلف ببینیم آنگاه با وضعیت آشفته پس از سقوط برج بابل طرف خواهیم بود.
در همین زمینه
مقاله ای جالبی بود با سپاس از درج آن , و لازم به تذکر است, یک روش دیگر که دولت اسرائیل منابع آبی خود را تضمین می کند (و در این مقاله بدان اشاره ای نمی شود) ربودن و ضبط کردن منابع محدود آبی فلسطینیان در کرانهء غربی است.
بنابراین, تجربهء فن آوری آبرسانی اسرائیل می تواند مورد توجه و مصرف ما نیزقرار بگیرد, اما تجربهء سیاسی پشت آن مسلما قابل انتقاد است و می باید به نفع داد رسانی و برقراری عدالت برای فلسطینیان تصحیح شود. به امید آن روز.
و از همهء اینها مهمتر شاید این باشد که: آقا جان, خانم جان, دختر, پسر,…مصرف آب در کشور ایران ناصیح و نادرست است, هم در مصرف کشاورزی-صنعتی, و هم در مصرف روزمرهء شهروندان, در ظرفیت های مختلفشان: از دوش حمام, تا آشپز خانهء رستوران,….مصرف سرانه ای آب در ایران ازمیانگین کشورهای اروپایی نیز بیشتر است!
و این فقط مصرف آب نیست که کُلی اصراف و هدر میشود, برق, مواد غذایی,…
تا وقتیکه مصرف ما روی حساب نباشه و همینجوری لمپنی با امکانات خویش برخورد کنیم, هیچ کدام از این معضلات حل نخواهد نشد.
سیامک / 11 June 2018