امید حبیبینیا – جوایز سالیانه روزنامهنگاران خارجی مقیم هالیوود که همواره گفته میشود نقشی تأثیرگذار در تعیین جوایز اسکار دارد، امسال برای بسیاری از ایرانیان از اهمیت بیشتری برخوردار بود زیرا فیلم “جدایی نادر از سیمین” ساخته اصغر فرهادی در بین پنج فیلم خارجی آن نامزد دریافت این جایزه بود، فیلمی که نه تنها در میان ایرانیان داخل و خارج از کشور بلکه در میان منتقدان سینمای ایرانی نیز نظرات متفاوتی درباره آن وجود دارد و در یک سال گذشته توجه به آن در حاشیه مسائل سیاسی قرار گرفته است.
جوایز گلدن گلوب که امسال شصت و نهمین دوره خود را پشت سر گذاشت ودر سالهای اخیر از اهمیت بیشتری برخوردار شده است، در زمینه سینما و تلویزیون از سوی نزدیک به صد عضو انجمن رسانههای خبری خارجی هالیوود (HFPA) اهداء میشود. اعضایی که در رسانههای خبری جریان اصلی هالیوود از قبیل ورایتی، اینترتیمنت ویکلی و E! کار میکنند و در نتیجه نقدها و برنامههایشان میتواند بر سینماگران و مخاطبان تاثیرگذار باشد.
با این حال از آنجا که همچون اسکار، مراسمی است که اغلب به سینمای جریان اصلی توجه نشان داده است، برخی از منتقدان و صاحبنظران سینمایی و رسانهای اعتبار هنری چندانی برای آن قائل نیستند.
گلدن گلوب حداقل در ۱۰ سال اخیر با اقبال بیشتر رسانهها روبرو شده است و پس از مراسم اسکار و گرمی، سومین مراسم هنری پربیینده تلویزیونی است که در نزدیک به ۱۷۰ کشور جهان بهصورت زنده پخش میشود و امسال تخمین زده شده بود که نزدیک به ۱۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان آن را به طور زنده تماشا میکنند، اما در میان رسانههای ایرانی تنها شبکه تازه تأسیس “من و تو” بود که به شکل زنده آن را پخش میکرد.
رقابت غولها، یک سوپراستار و یک سینماگر ایرانی
امسال در بخش فیلمهای خارجیزبان این مراسم، پنج فیلم: “جدایی نادر از سیمین” (اصغر فرهادی، ایران)، “پوستی که در آن زندگی میکنم” (پدرو آلمادوار، اسپانیا)، “گلهای جنگ” (ژانگ ییمو، چین)، “در سرزمین خون و عسل” (آنجلینا جولی، بوسنی) و “پسربچهای با دوچرخه” (ژان پیر و ژاک داردن، بلژیک) با یکدیگر رقابت داشتند.
“جدایی”، پنجمین ساخته اصغر فرهادی روایت جدایی یک زوج و مشکلات غیر مترقبه در زندگی روزمره است. برخی از منتقدان از آن به عنوان آینهای از وضعیت طبقه متوسط در ایران نام بردهاند در حالی که برخی از ایرانیان خارج از کشور آن را فیلمی در راستای تقویت پروپاگاندای درون نظام قلمداد کردهاند (۱). با این حال فیلم با استقبال بسیاری در خارج از کشور و سپس با سیاسی شدن حواشی اکران آن و رقابت با فیلم “اخراجیهای ۳” مسعود دهنمکی در داخل کشور نیز روبرو شد و همزمان جوایزی از جشنواره فیلم فجر (پنج جایزه) و جشنواره برلین (خرس طلایی) دریافت کرد. این درحالی بود که هیئت داوران جشنواره سال قبل، ترکیبی کم و بیش محافظهکارانه داشت و بسیاری از سینماگران دولتی این فیلم را درچارچوب سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی ارزیابی میکردند. (۲)
“پوستی که در آن زندگی میکنم”، هجدهمین فیلم بلند پدرو آلمادوار کارگردان پرآوازه اسپانیایی درباره یک جراح پلاستیک است که در انتقام از مرگ دخترش پس از تجاوز، متجاوز را ربوده و با عمل جراحی بدل به زن و مجبور به زندگی با خود میکند. این فیلم که پس از نمایش در بخش مسابقه اصلی جشنواره کن، تحسین منتقدان را برانگیخت به عنوان یکی از بهترین فیلمهای سال گذشته شناخته شده است.
“گلهای جنگ”، بیستمین ساخته ژانگ ییموست که برخی از فیلمهایش در ایران نیز به نمایش درآمدهاند. این فیلم درباره گروهی از زنان روسپی است که به کلیسای تحت سرپرستی یک کشیش آمریکایی در زمان حمله ژاپنیها به چین پناه میبرند. این فیلم نیز که مانند سایر فیلمهای ییمو عظیم، پرهزینه و حماسی است در مجموع نظر مساعد منتقدان را به خود جلب کرده است.
“در سرزمین خون و عسل”، اولین ساخته آنجلینا جولیست که درباره جنگ در بوسنی و مصائب زنان در طول این جنگ است. این فیلم که با بودجه ناچیز ۱۳ میلیون دلاری ساخته شده است، نه توجه چندانی از سوی منتقدان را به خود جلب کرده و نه تاکنون در اکرانش در آمریکا موفق بوده است و به این ترتیب نمیتوان آن را علیرغم سوژه انسانیاش شروع خوبی برای جولی به عنوان کارگردان دانست.
“پسربچهای با دوچرخه”، شانزدهین فیلم برادران داردن و درباره مشکلات پسربچهایست که در خانه کودکان رها شده و دوچرخهاش را نیز از دست داده است و هنگامی که درمییابد پدرش دوچرخه محبوبش را فروخته دچار تعارضهای بیشتری میشود.
رقابت فیلمهای خارجی در مراسم گلدن گلوب از آن جهت بیشتر حائز اهمیت است که تأثیری غیر قابل انکار در مراسم اسکار دارد، به عنوان نمونه سال گذشته فیلم دانمارکی “در دنیایی بهتر” که جایزه گلدن گلوب را از آن خود کرده بود کمتر از دو ماه بعد نیز جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان را دریافت کرد.
در سال ۲۰۱۰ نیز “روبان سفید” ساخته میشل هانکه که همین جایزه را از گلدن گلوب دریافت کرده بود نامزد دو جایزه دیگر در اسکار نیز شد.
همین اتفاق در سالهای قبل برای فیلمهای “والس با بشیر”، “زنگ مغروق و زیبایی”، “نامههایی از ایو جیما” و “حالا بهشت” نیز رخ داده بود.
تاکنون تنها حضور چشمگیر ایرانیان در مراسم اسکار منحصر به شهره آغداشلو (به عنوان بازیگری آمریکایی) برای بازی در فیلم “خانهای از شن و مه” و مجید مجیدی (به عنوان کارگردانی ایرانی) برای کارگردانی “بچههای آسمان” بوده است.
اینبار سینما
سالها پیش وقتی تلویزیون ملی ایران در ساعات اولیه بامداد اقدام به پخش زنده مسابقه بوکس محمدعلی کلی میکرد، بسیاری از ایرانیان صبح زود از خواب برمیخاستند تا این مسابقه را زنده ببیند. اما اینبار بسیاری از ایرانیان که در اغلب موارد رخدادهای سینمایی را دنبال نمیکردند شب را بیدار ماندند تا ببیند تکلیف فیلمی از ایران در این مراسم هالیوودی چه میشود. این امر شاید به این دلیل باشد که در طول دو سال و نیم گذشته طبقه متوسط که در عرصه مبارزه سیاسی در حال حاضر عقب نشسته است، در فضای مجازی خود را به موفقیتهایی از نوع دیگر دلخوش ساخته است و یا میکوشد تا بر کمتحرکی خود که ناشی از سردرگمی در دنبالهروی از جناح رقیب بوده سرپوش گذارد. از سوی دیگر به دنبال سرکوب گسترده، موج بازداشت، تهدید و ممنوع از کار کردن سینماگران ایرانی و خروج برخی دیگر از آنها از کشور، حکومت در چند هفته اخیر حیات خانه سینما یعنی مجمع صنفی سینمایی ایران را نیز مورد تهدید قرار داده است، امری که به مثابه پایان زندگی صنفی سینماگران ایرانی تلقی میشود. در چنین شرایطی، حضور فیلمی ایرانی در مراسم گلدنگلوب فارغ از ارزشهای سینمایی آن یا بهرهبرداری از آن در نوع سینمایی “دیپلماسی پینگ پنگی” بین دولتهای ایران و آمریکا برای سینماگران ایرانی معنای خاصی داشت.
مراسم امسال گلدن گلوب نیز یکشنبهشب با زرق و برق همیشگیاش در همان سالن همیشگی هتل هیلتون بورلی هیلز با حضور چهرههای برجسته هالیوود و صدها خبرنگار برگزار شد.
اما رقابت اصلی در مراسم امسال در بخش سینما بین فیلمهای “آرتیست” (شش نامزدی) ساخته میشل هازاناویسیوس، “خاندان” (پنج نامزدی) ساخته الکساندر پین و “کمک” (پنج نامزدی) ساخته تیت تایلور بود. در رشته فیلمهای درام جایزه بهترین فیلم به “خاندان” و در رشته بهترین فیلم موزیکال یا کمدی به “آرتیست” رسید. در رشته بازیگری فیلمهای درام، جایزه بهترین بازیگر زن به مریل استریپ برای بازی در نقش مارگارت تاچر در فیلم “زن آهنین” ساخته فلیاد لوید و بازیگر مرد به جورج کلونی برای فیلم “خاندان” تعلق گرفت. در رشته بازیگری فیلمهای موزیکال یا کمدی، جایزه بهترین بازیگر زن به میشیل ویلیامز برای بازی در نقش مرلین مونرو در فیلم “هفتهای با مرلین” ساخته سیمون کرتیس و بازیگر مرد به ژان داردین برای بازی در فیلم صامت “آرتیست” تعلق گرفت.
در رشته بهترین فیلمنامه همچنان که قابل پیشبینی بود اینجایزه به وودی آلن (که مطابق معمول در اینگونه مراسم حضور نمییابد) برای فیلم “نیمهشب در پاریس” تعلق گرفت که برخی از منتقدان آن را یکی از بهترین فیلمهای آلن پس از “مچ پوینت” (نقطه تلاقی) خواندهاند. همچنین همانطور که انتظارش میرفت، مارتین اسکورسیزی از سوی روزنامهنگاران سینمایی هالیوود که در هنگام دریافت جایزهاش با تشویق بسیار حضار روبرو شد، به عنوان بهترین کارگردان برای فیلم “هیوگو” که فیلمی متفاوت از سایر فیلمهای اوست شناخته شد. مدونا هم برای ترانهاش در فیلم W. E و لودویک بروس برای موسیقی متن فیلم “آرتیست” برنده جایزه شدند. جایزه بهترین فیلم انیمیشن نیز چنانکه دور از انتظار نبود به “ماجراهای تن تن” ساخته استیون اسپیلبرگ رسید. در بخش جوایز تلویزیونی نیز بیشترین جوایز به سریال درام- ترسناک روانشناختی “سرزمین مادری” محصول فاکس رسید.
مدونا، اصغر فرهادی، ایران!
جایزه بهترین فیلم خارجی سال را مدونا که گفت همواره فیلمهای بینالمللی را مورد توجه قرار میداده است اهداء میکرد و با اعلام نام فیلم “جدایی” و ایران شگفتی بسیاری را برانگیخت. اما شادی ایرانیان در شبکههای اجتماعی که آن را به نوعی افتخار ملی تلقی میکردند سبب شد تا فضای مجازی و رسانهای ایرانیان به سرعت خبر این موفقیت سینمای ایران را منعکس کند این در حالی بود که صدا و سیمای جمهوری اسلامی تا دوشنبه بعدازظهر درباره این موفقیت سینمای ایران سکوت کرده است و هیچ خبری در اینباره پخش نکرده است. در روزهای گذشته خبرگزاری فارس و برخی دیگر از رسانههای محافظه کار وابسته به جناح غالب در داخل کشور از اصغر فرهادی به دلیل تماس بدنی با آنجلینا جولی در حاشیه پانل کارگردان فیلمهای خارجی زبان انتقاد کرده و از او خواسته بودند به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در اینگونه مراسم و سپس نماینده رسمی سینمای ایران در اسکار “عرف دیپلماتیک جمهوری اسلامی” را رعایت کند.
اصغر فرهادی در هنگام دریافت جایزهاش گفت که فقط میخواهد تأکید کند که مردم ایران مردمی خوب، صمیمی و صلحطلب هستند که شاید نوعی خطابه “دیپلماتیک” هم بود. در همین حال شرکت پخشیران که توزیعکننده این فیلم و “اخراجیها ۳” بوده است اعلام کرد که این فیلم را به زودی مجدداً در سینما آزادی اکران خواهد کرد.
برخی از منتقدان نیویورک تایمز پیشبینی کردهاند که “جدایی نادر از سیمین” جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی سال را بگیرد و به ویژه این امر با توجه به روابط کنونی دولتهای ایران و آمریکا محتمل به نظر میرسد.
خبرگزاری فرانسه نیز در گزارش با اشاره به شادی و احساس غرور ایرانیان از دریافت جایزهای از هالیوود، یادآوری کرد که فرهادی پس از آنکه شائبه حمایت از فیلمسازان “ضد رژیم” را از خود زدود مورد حمایت دولت قرار گرفت و ضمن دریافت جوایز بسیار، فیلمش رسماً به عنوان نماینده ایران در اسکار اعلام شد.
اگر اصغر فرهادی جایزه اسکار را نیز دریافت کند، در کنار عباس کیارستمی یکی از پرافتخارترین کارگردانهای سینمای ایران شناخته خواهد شد و به عضویت آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا درخواهد آمد.
برای اینکه بدانیم آیا برگ تازهای به “افتخارات” تاریخ سینمای ایران اضافه خواهد شد یا نه، باید کمی بیشتر از یک ماه صبر کنیم.
پانویسها:
۱- نگاه کنید به برخی از نقدها و نوشتههای منتشر شده در هفتههای اخیر مثلا: مهستی شاهرخی، بصیر نصیبی و نادر دولتشاهی
۲- نگاه کنید به برخی مطالب و اظهارات رسانهها و سینماگران مدافع جناح حاکم در ماههای اخیر مثلا: تابناک، رجا نیوز، محمدرضا شریفی نیا و جواد شمقدری
در همین زمینه:
::جدایی نادر از سیمین، ساخته اصغر فرهادی در رادیو زمانه::