سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) در آخرین سیمنار خود گزارش داد که تا سال ۲۰۵۰ جمعیت کره زمین به ۱۰ میلیارد نفر خواهد رسید و به دنبال آن بحران غذا به یکی از مهمترین بحرانهای پیش روی جهان بدل خواهد شد.
اوایل آوریل امسال در شهر رُم در مرکز جهانی سازمان فائو، دومین نشست جهانی غذا و کشاورزی برگزار شد. اولین دور این نشست در سال ۲۰۱۴ برگزار شده بود. هدف این نشست مشارکت کشورها در کشاورزی توسعه یافته، به اشتراگگذاری تجربیات و برنامهریزیهای بینالمللی برای متعهد کردن کشورها به توسعه پایدار کشاورزی اعلام شده است.
در این سمینار بیش از ۱۴۰۰ شرکت بینالمللی و ۱۷۰ کشور حضور داشتند.
خوزه گرازیانو داسیلوا، مدیر کل فائو تاکید کرده که بومیشناسی منطقهای در توسعه پایدار کشاورزی میتواند بسیار مهم باشد. او گزارش داد که وضعیت امروز جهان نشان میدهد تولید غذا به هر قیمت و کیفیتی مشکل گرسنگی را رفع نکرده بلکه مشکل چاقی مفرط را هم افزوده کرده است.
سالیانه حدود دو میلیارد تُن غذا در جهان به نوعی تبدیل به زباله میشود، غذایی که میتواند برای سیر کردن بیش از یک میلیارد انسان کافی باشد.
در حالی که آمار رسمی سازمان ملل نشان میدهد تعداد افرادی که در جهان از گرسنگی رنج میبرند و دچار سوء تغذیه هستند حدود ۸۴۲ میلیارد نفر است. به این معنا غذایی که سالانه در جهان بهدور ریخته میشود حتی از نیاز شهروندان گرسنه جهان نیز افزون است. اما در پروسه تولید غذاهای دامی و همینطور محصولات کشاورزی فرآیند بسیار مهمتری نیز اتفاق میافتاد: مصرف آب و همینطور تولید دی اکسید کربن و گازهای گلخانهای.
جهان امروز ما بیش از هر زمان دیگری در تاریخاش گرفتار زبالههای پلاستیکی است. اقیانوسی از زباله های پلاستیکی که نزدیک به نیمی از آنها تنها برای حمل آب یا بستهبندی مواد غذایی به کار میرود. اقیانوسی از زباله های پلاستیکی که در یک پروسه تولید زنجیرهای از ماشین آلات و صنایع و انرژی در گردش است.
در پنجاه سال اخیر تولید محصولات کشاورزی سه برابر افزایش یافته است. این افزایش به طور عمده متمرکز شده است بر افزایش شدت برداشت محصول از زمینها و یا برداشتهای چندگانه و گسترش زمینهای زراعی تک محصول و همینطور کوتاه کردن دورههای کشت. به این ترتیب میتوان تصور کرد چه بر سر کشاورزان محلی و زمینهای زراعی کهن و باستانی و همینطور تنوع تغذیه آمده است.
علاوه بر این، کشتهای بیرون سرزمینی نیز برای تامین غذا مرسوم شده است. به این ترتیب به شکل سیستماتیک فرآیندی شکل گرفت که در آن زمینهای قابل کشت و منابع آبی برخی کشورها به شدت رو به کاهش میرود. امروز فائو در مورد این تبعیض بزرگ در دسترسی به مواد غذایی و آب آشامیدنی نیز ابراز نگرانی میکند.
ایران و استانداردهای فائو
در حال حاضر ایران با در نظر گرفتن کشاورزی سنتی، معضل خشکسالی و سیاستهای غلط حمایتی و بازدارنده در خصوص کشاورزان، با اهداف تشریح شده فائو فاصله بسیاری دارد. علاوه بر این آماررسمی و غیر رسمی نشان میدهد که مشکلات مرتبط با کشاورزی چالش پیش روی دولت نیست.
تنها در یک نمونه مرکز تحقیقات مجلس در گزارشی که دیماه ۱۳۹۳ منتشر شد، برآوردکرده بود که هزینه تحمیل شده به دولت به خاطر ضایعات نان معادل ۲.۸۵۷ میلیارد دلاراست. سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس نهم همچنین ارزش ضایعات مواد غذایی در ایران در همان سال را تقریباً با مجموع ارقام کالاهای اساسی و محصولات کشاورزی وارداتی دولت در زمان برابر معادل دانست. به این ترتیب مصرف در ایران با مشکلات بسیار جدی روبروست.
از طرفی الگوی تغذیه در ایران نیز به سرعت در حال تغییر است. ایرانیان دو برابر میانگین جهانی نمک مصرف میکنند و بیش از هفت برابر میانگین جهانی شکر در برنامه غذایی خود جا دادهاند. از طرف دیگر نیز به طور مثال ما کمتر از یک سوم میانگین جهانی میوه و سبزیجات مصرف میکنیم. به عبارتی در بخش فرهنگسازی و آموزش، خصوصاً برای نسل جوان و کودکان برنامهریزی وجود نداشته است.
حال که بحث امسال بر حمایت از تولیدات داخلی است حتما توجه به روند تولید تا فرآوری و بسته بندی مواد غذایی نیز یکی از ضروریترین بخشهای این برنامه خواهد بود. اما در سطح کوچکتر و فردی نیز تلاش بسیار بیشتری لازم است. اگر هر سیب نیم خورده یا تکه نانی که به دور ریخته میشود را با احتساب آب مصرف شده برای تولید و گازوئیل مصرف شده برای ماشین حمل و پلاستیک مصرف شده برای بسته بندی آن و همینطور چرخه اعمال شده بر آن بعد از تبدیلش به زباله را در نظر بگیریم شاید بتوانیم به نوبه خودمان در کند کردن حرکت این ماشین زباله ساز غول آسا موثر باشیم.
در همین زمینه
ایران بایست به قدرت هر چه تمامتر سیاست امنیت غذایی-دارویی را ادامه دهد. اقدام اخیر دولت حسنن روحانی در عدم رسدیگی به خرید کالاهای اساسی بسیار امر خطرناکی است.
این دولت تدارکچی مشکوک در حالی عرضه ندارد جهولی دزدیهای کارکنان خودش و رانتخواری نهادهای انتصابی و مفتخوریهای اخوندهایی مثل نهادهای تحمیر و جهول سازی مثل حسن خمینی و مکارم… بگیرد، زورش به کشاورز رسیده است . تولید اقلام راهبردی کشاورزی مانند گندم و برنج (البته فقط در شمال)، ضروردت ملی است.
این کاخ مدفن روح اله خمینی چه سودی برای حال دهها مییلون فقیر ایران دارد؟
حرم امام رضا 1300 سال توسعه یافت دادند و آن مجموعه ساختن با استان قدرس با آن همه ثروت، خانها و رابابها بعد سالها غارت رعیت به جای یانکه زمینهایشان به مردم فقیر بدهند که نسلها خدمت کردند آنها وقف آستان قدس کردند!، این جهول نمی دانستند با روش دادن به خدا نمیتوانند به جنت موعود اخوندها بروند در حالی پشت سرشان اه و نفرین میلیون مسلمان است!
خمینی که امروز اکثر مردم از او تنفر هستند چرا چنین کاخی برایش درست کرده اند؟ نمی شد مثل بقیه انرا در حرم امامر ضا دفن میکردند؟
خمینی هر روز آثار مخرب افکارش بر مردم عیان تر می شود. دولت حسن روحانی چرا این بودجه کلان به امثال حسن خمینی میدهد. این همه خوردند بس نبود؟
به جای این حاتم بخشی ها از جیب بیت المال، این پولها خرج توسعه کشاوری ایران کنند و با بهینه کردن مصرف کشاورزی، ایران از تبدیل شدن به برهوت نجات دهند.
وجدان و شرف هم خوبی چیزی است.
بینا / 16 April 2018
کامنت از رادیوفردا: ناشناس
۲۵ ۰۱ ۱۳۹۷ ۰۲:۲۵
۹۰ درصد آب آشامیدنی ایران برای مصارف کشاورزی عهد عتیق مصرف میشود چون کشاورزان نه اگاهی درست از سیستم ابیاری دارند و نه می خواهند خود را با سیستم مدرن ابیاری هماهنگ کنند . هشتاد میلیون انسان نمی توانند از تشنگی تلف شوند که کشاورزان طبق امار رسمی جهانی برای تولید ۵ کیلو سیب گلابی ۵۰۰۰ لیتر آب یا پنج کوبیک متر آب احتیاج دارند و پولی هم بابت آن پرداخت نمی کنند .
بیزار / 16 April 2018
البته من آماری دیگری دارم که می گوید ، مصرف آب کشاورزی (+ پرروش دام و طیور+شیلات داخلی) بالغ بر 95% است.
مصرف بخش خانگی-تجاری 3% و بخش صنعت 2% / پس مسئله بحران کمبود اصلی بخش کشاورزی است.
اما کشور نیازمند امنیت غذایی (و البته دارویی و بهداتشی) است. راندمان تولید بخش کشاورزی یک سوم نرم جهانی است.
این همه حیف و میل بیت المال صورت میگرد و صدها میلیارد دلار پول نفت غارت و اتلاف شده، با اندکی از این پول نفت، می توان کشاورزی ایران را سامان داد.
می توان با مدیریت صحیح و افزایش بهر وری ، بهره برداری از آب ، این بحران برطرف کرد بدون آنکه تولید کالاهای راهبردی کشاروزی کاهش یابد (و حتی افزایش نیز خواهد یافت).
باید جلوی عرضه محصولات مشکوک دستکرای ژنتیک تراریخته و فریخته گرفت. الان در اروپا نهضتی برای محصولات ارگانیک راه افتاده، چرا بایست در این شرایط گروهی- در حاکمیت و به مجامع به اصطلاح روشنفکری و حتی برخی اپوزیسویرن- دنبال واردات ترویج کشت این محصولات مشکوک باشند؟
بیزار / 16 April 2018
کشاورزی در اسرائیل صنعتی بسیار توسعه یافته است: اسرائیل با وجود این که جغرافیایش به طور طبیعی مناسب کشاورزی نیست از صادر کنندگان عمده محصولات تازه و از پیشروان فناوریهای کشاورزی در سطح جهان است. بیش از نیمی از مساحت سرزمینی آن بیابان است و اقلیم و نبود منابع آبی برای کشاورزی مساعد نیست. تنها ۲۰ درصد از سطح زمین به طور طبیعی قابل کشت است. با این که ۳٫۷٪ از نیروی کار اسرائیل در بخش کشاورزی مشغولند این کشور ۹۵٪ از نیازهای غذاییش را خود تأمین میکند. علاوه بر گلهای محبوب در غرب، نظیر گل لاله و رز اسرائیل گونههای کویری را صادر میکند. این کشور تبدیل به یکی از بازیگران عمدهٔ صنعت جهانی گل تبدیل شده، و خصوصاً از تأمین کنندگان گلهای سنتی اروپایی در ماههای زمستان است. //
آن وقت به صاطلاح دانشمند دوتابعیت ک.م کلی امده ایران و پول بیت المال خرج کرده و شاخ غول شکسته، می گوید ایران کشاورزی تعطیل کند و وادرات کند! چرا این دانمشند نمی رود این توصیه را به اسرائیلی ها کند؟
وقتی می گویند طرف مشکوک است! می یگوند توهم توطئه شدید!!!
ایراان باید محکم دنبال خودکفایی در کالاهای اسای کشاورزی بویژه گندم برود. به اندزه کافی هم آب است و فقط مثل اسارئیلی ها بایست مدرنیزه شود کشاورزی اش.
کشاورزی / 16 April 2018