ما روسها مانند فرانسویها نیستیم. آخرهرهفته صرفاً به این دلیل برای اعتراض به خیابانها نمیرویم که هیچ برنامه دیگری برای ادامه کار نداریم. مردم روسیه آشکارا زمانی اعتراض میکنند که به عمق قلبهای همه ما آسیب رسیده باشد.
ساده و بیتکلف بگویم، به خوبی میدانیم در طول تاریخ ، هرگز روسیه رنگ انتخابات آزاد را به خود ندیده است. اما چرا حالا اعتراض میکنیم؟ چرا در انتخابات قبلی اعتراض نکردیم؟
هفته گذشته همه ما متوجه شدیم بیعدالتی گستردهای بر روسیه حاکم است. برخی بهسادگی این بیعدالتیها را میتوانند تحمل کنند و برخی دیگر نه.
اگر به عقب و به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۹۶ برگردیم بوریس یلتسین و گنادی زیوگانوف بیش از ۳۰ درصد آرا را در آن انتخابات به خود اختصاص دادند و در دور اول پیروز شدند. درحالی که آن دو برای دور دوم آماده میشدند، یلتسین معاملهای را با ژنرال الکساندر لیبد نفر سوم انتخابات با میزان آرای ۵ / ۱۴ درصد در پایان دور اول، انجام داد، مبنی بر آنکه ژنرال طرفداران خود را متقاعد کند تا به یلتسین رای دهند. این یک معامله کثیف، ناعادلانه و غیر دموکراتیک بود.
مردم روسیه آشکارا زمانی اعتراض میکنند که به عمق قلبهای همه ما آسیب رسیده باشد. ساده و بیتکلف بگویم، به خوبی میدانیم در طول تاریخ ، هرگز روسیه رنگ انتخابات آزاد را به خود ندیده است
اما یلتسین تنها به فکر شمارش آرا بود و فقط کسب اکثریت آرا او را خوشحال و خشنود میساخت، با این حال مردم حقیقتاً از دل و جان رای دادند، اما درعوض ژنرالی تعیین شده بود تا مردم را متقاعد کند تا به یلتسین رای دهند.
در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۷، حزب روسیه متحد توانست با کسب ۶۴ درصد آرا پیروز مطلق انتخابات شود. هر کس در روسیه میدانست که حقیقتاً این انتخابات عادلانه نبود. پلیس و نیروهای نظامی مجبور بودند تا از حزب روسیه متحد حمایت کنند و بعضی از احزاب به دلایل مسخرهای از شرکت در انتخابات بازماندند.
از سوی دیگر، کانالهای تلویزیونی دولتی زمان برابر را به احزاب مختلف برای تبلیغات اختصاص نمیدادند و تنها نزدیک به ۷ درصد از احزاب مختلف توانستند بر صندلیهای دوما تکیه زنند. اما هنوز بسیاری از مردم تصمیم داشتند تا به روسیه متحد رای دهند، آنها دلایل خود را داشتند که ما نمیتوانیم در مورد آنها قضاوت کنیم.
مشکل با انتخابات این ماه از آنجا آغاز شد که بیست و پنج تا صد هزار نفر (هرکس آمار مختلفی ارائه میدهد) در مسکو و هزاران نفر دیگر در شهرهای مختلف روسیه و دیگر نقاط جهان به خیابانها ریختند.
واضح بود هیچکدام از ما به دلیل مختلف به روسیه متحد رای ندادیم و حتی زمانی همدیگر را میدیدیم بیشتر بر ما مسجل شد که حقیقتاً هیچ کدام از ما رای نداده ایم، مشکل با اختصاص ندادن زمان برابر و مساوی در تلویزیون به کاندیداها نبود، بلکه تقلب آشکار و بیشرمانهای بود که در زمان شمارش آرا انجام شد.
واضح بود هیچکدام از ما به دلیل مختلف به روسیه متحد رای ندادیم. مشکل اختصاص ندادن زمان برابر و مساوی در تلویزیون به کاندیداها نبود، بلکه تقلب آشکار و بیشرمانهای بود که در زمان شمارش آرا انجام شد
مقامهای کرملین احساس میکنند که چوپان گلهای گوسفند هستند، اما سخت در اشتباهاند. تظاهرات کنندهای در لندن میگفت: ” مردم روسیه از رعیت به شهروند ترقی کرده اند، این شهروندان قادرند خودشان تصمیم بگیرند و بصورت فردی عمل کنند، اجازه نمیدهند آرایشان بنه فع آنها (روسیه متحد) شمارش شود.”
شب قبل از تظاهرات ۱۰ دسامبر، نتوانستم تا صبح بخوابم، نگران تظاهراتکنندگان در مسکو بودم. بسیار راحت میتوان در بین صدها هزار نفر که در یک منطقه گردهم آمدهاند شعله خشونت را افروخت. صبح شده وهنوز بیدارم، ساعت ۸ صبح آماده شدم و رفت
م برای شرکت در تظاهرات همبستگی لندن که انتظار میرفت از ساعت ۱۱ آغاز شود.
درخواستی مبنی بر شرکت در تظاهرات برایم فرستاده نشده بود. بهراستی قلب و روح من همانند بسیاری از مردم روسیه جریحهدار شده است و هیچ گزینه دیگری جز تظاهرات و اعتراض روبهروی ما نیست.
نکته مهمی که باید بر آن تاکید کنم این است که برخی معترضان براین باورند اعتراضشان علیه پوتین و عقاید او نیست. آنها معترض به انتخابات ناعادلانه هستند، پرسش متفاوت آن است که آیا پوتین این شانس را به روسیه خواهد داد تا انتخابات عادلانه برگزار کند و هر کدام از شهروندان بتواند خود تصمیم گیرنده واقعی باشد؟
آیا انتخابات دوباره برگزار خواهد شد تا آراء، عادلانه و بهدور از تقلب شمارش شود؟ اگر دوباره انتخابات برگزار شود حتماً دوباره به یابلوکو (Yabloko) رای خواهم داد. همانطور که چهارم دسامبر این انتخاب را انجام دادم. یابلوکو حزب نسبتاً کوچک و چپگرایی است که من هرگز عضو آن نبوده ام، اما همیشه به آن رای داده ام. چون معتقدم باید تمامی احزاب به دوما راه یابند، اما نه آنکه همان ۷ درصد هم تحمل نشوند و اجازه راهیابی به مجلس را نداشته باشند.
به هر حال، پرسشی که همواره از خود پرسیده ام آن است که اگر یابلوکو همان فرصت، روسیه متحد را برای شمارش آرا به نفع خود داشت، آیا از چنین فرصت استفاده میکرد؟ راستش، من پاسخ این پرسش را نمیدانم، احتمالاً یابلوکو هم پاسخ آن را نمیداند.
منبع : گاردین