یکشنبه اول ژانویه سال ۲۰۱۲، نخستین روز عضویت پاکستان در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای یک دوره دوساله بود. این کشور که برای بار هفتم به عضویت در شورای امنیت انتخاب شده است،۱در حال حاضر با مشکلات داخلی و بینالمللی بسیاری دست و پنجه نرم میکند.
در این مقاله، چالشهای امنیتی داخلی و خارجی پاکستان در رابطه با تصدی این کرسی به اختصار بررسی میشود.
پاکستان و امنیت بینالملل
شاید یکی از برجستهترین مشکلات پاکستان در صحنه بینالمللی این باشد که این کشور پس از درگیریهای طولانی و سه بار جنگ تمام عیار با همسایه شرقی خود یعنی هندوستان، قرارداد صلحی به امضا نرسانده و دو کشور با قرار آتشبس موقت، هنوز در شرایط جنگی بسر میبرند. هر دو طرف متخاصم در دوره جدید شورای امنیت، به عضویت آن درآمدهاند و ظن آن وجود دارد که دو کشور، امکانات عضویت در این شورا را ابزار جدیدی برای رقابتهای خود نمایند. ۲
بر خلاف هند، مشکل پاکستان در عرصه امنیت بینالملل به اینجا ختم نمیشود. پاکستان خاستگاه طالبان است و گرچه امروزه بهطور رسمی از حمایت آن سر باز میزند، در گذشتهای نه چندان دور به حمایت علنی از این جریان بنیادگرای اسلامی مشغول بود و مقامات ارشد این کشور از جمله ژنرال نصیرالله بابر ۳ وزیر کشور اسبق و ژنرال حمید گل ۴ رییس پیشین استخبارات ارتش پاکستان به عنوان پدران معنوی طالبان شناخته میشدند.
کشته شدن اسامه بن لادن رهبر القاعده در خاک پاکستان و بهویژه در مجاورت یک آکادمی نظامی که بهشدت تحت کنترل ارتشیان بود، تردیدهایی جدی در رابطه با نقش پاکستان در مبارزه علیه تروریسم مطرح نمود ۵ و تا جایی پیش رفت که ایالات متحده در کمک مالی قابل توجه خود به این کشور تجدیدنظر نماید.
از سوی دیگر توان پاکستان برای حفظ امنیت زرادخانه هستهای و حفاظت از تکنولوژی مربوط به ساخت سلاحهای اتمیاش، همواره زیر سوال بوده است. خطر بالقوه دستیابی بنیادگرایان اسلامی به سلاحهای مرگبار هستهای و سابقه فروش اطلاعات مربوط به ساخت اینگونه تسلیحات توسط عبدالقدیر خان، پدر فنآوری اتمی پاکستان به کشورهایی چون لیبی و ایران نگرانیهایی را برای جامعه جهانی به دنبال داشته است.
مشکلات کنونی پاکستان تنها در روابط خارجیاش خلاصه نمیشود. دولت آصفعلی زرداری، هماکنون تحت فشار شدید نظامیان این کشور قرار دارد و این فشار از زمان افشای نامه سفیر سابق پاکستان در امریکا به مقامات پنتاگون برای کمک گرفتن از ارتش امریکا برای محدودسازی نظامیان پاکستانی بیشتر شده است
مقامات افغان نیز بارها از آنچه نقش مخرب همسایه پاکستانی خویش در امور افغانستان یاد میکنند، شکایت کردهاند. فعالان سیاسی افغان در فضای مجازی نیز تا کنون روی خوشی به خبر عضویت پاکستان در شورای امنیت سازمان ملل نشان ندادهاند.
پاکستان و مشکلات داخلی
مشکلات کنونی پاکستان تنها در روابط خارجیاش خلاصه نمیشود. دولت آصفعلی زرداری، هماکنون تحت فشار شدید نظامیان این کشور قرار دارد و این فشار از زمان افشای نامه حسین حقانی، سفیر سابق پاکستان در امریکا به مقامات پنتاگون بیشتر هم شده است.
ظاهراً در نامهٔ مذکور، آقای حقانی که از همپیمانان آقای زرداری در حزب مردم پاکستان به شمار میرود، از ارتش امریکا برای محدودسازی نظامیان پاکستانی و کوتاه کردن دست آنان از سیاست تقاضای کمک کرده بود.
در هفتههای پایانی سال ۲۰۱۱ ارتش پاکستان بهصورت ضمنی تهدید به کودتا کرد و یوسفرضا گیلانی نخست وزیر این کشور نیز در سخنرانی تند و بیسابقهای به ارتش حمله کرد و برای نخستین بار ارتش را برای پناه دادن به بنلادن زیر سوال برد. ۶
سازمان اطلاعاتی ارتش پاکستان ISI تا کنون هرگز از دولتهای غیرنظامی فرمان نبرده و به صورت مستقل تحت فرمان ژنرالهای این کشور عمل میکند.
نمیتوان پذیرفت کشوری، هم به عنوان برهمزنندهٔ نظم منطقه و حمایت از گروههایی که صلح جهانی را به خطر میاندازند مطرح باشد و هم در شورایی عضو شود که وظیفهاش کمک به تأمین همین صلح جهانی است
این دوگانگی در قدرت یکی از مشکلات اصلی دولت امروز پاکستان است و شرایط را برای بازی در صحنههای بین المللی نیز دشوار میسازد. روند شکلگیری وقایع سیاسی در کشوری که نیمی از عمر ۶۴ ساله خود را بهطور مستقیم زیر چکمههای نظامیان کودتاچی بوده و نیم دیگر را نیز زیر سایه سنگین ترس از آنان زیسته است چندان خوشایند نیست.
پاکستان و کرسی شورای امنیت
با توجه به موارد یاد شده، سوال اینجاست که آیا عضویت کشورهایی مانند پاکستان در شورای امنیت سازمان ملل متحد کمکی به دستیابی اهداف این شورا برای حفظ صلح، ثبات و امنیت جهانی میکند؟ البته تنها پاکستان نیست که فایده عضویتاش در شورا محل تردید است.
در گذشته نیز کشورهایی که خود بهنوعی ناقض امنیت جهانی در بعد بینالمللی و زیرپا گذارنده حقوق بشر در بعد داخلی بودهاند به عضویت این شورا درآمدهاند. شاید بعضی از اساسنامههای سازمان ملل متحد از جمله قوانین مربوط به اعضای دائمی شورای امنیت و حق وتوی آنان، نحوه انتخاب اعضای غیردائم و شرایط عضویت این اعضا باید مورد بازنگری قرار بگیرد. چرا که نمیتوان پذیرفت کشوری، هم به عنوان برهمزنندهٔ نظم منطقه و حمایت از گروههایی که صلح جهانی را به خطر میاندازند مطرح باشد و هم در شورایی عضو شود که وظیفهاش کمک به تأمین همین صلح جهانی است!
پینوشتها:
۱ – پاکستان پیشتر در شش دوره دوساله (سالهای ۱۹۵۲-۵۳، ۱۹۶۸-۶۹، ۱۹۷۶-۷۷، ۱۹۸۳-۸۴، ۱۹۹۳-۹۴، ۲۰۰۳-۰۴) در شورای امنیت سازمان ملل متحد عضویت داشته است.
۲ – وظیفه اصلی شورای امنیت سازمان ملل متحد کمک به حفظ صلح و امنیت جهانی است. این مسئله که کشورهایی عضو شورای امنیت شوند که خود موفق به ایجاد صلح با همسایه خویش نشدهاند جای سوال دارد.
۳ – نصیرالله بابر که در ژانویه ۲۰۱۱ در سن ۸۲ سالگی درگذشت، ژنرال دو ستاره ارتش پاکستان بود که پس از بازنشستگی به سیاست روی آورد و به حزب مردم پاکستان پیوست. وی در دوره حکومت بینظیر بوتو وزیر کشور پاکستان شد و نقش مهمی در تشکیل، تجهیز و آموزش طالبان بازی کرد. آقای بابر تا پایان عمر به صورت علنی و رسمی از طالبان حمایت میکرد. برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
۴ – ژنرال بازنشسته حمید گل، رییس سابق سازمان قدرتمند ISI یا همان استخبارات ارتش پاکستان است که سرویس جاسوسی این کشور محسوب میشود. وی از پشتیبانان اصلی طالبان و پدر معنوی این تشکیلات محسوب میشود. برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه فرمایید.
۵ – پاکستان و مرگ بنلادن، رادیو زمانه
۶ – به این لینک مراجعه کنید.