مجتبا یوسفی‌پور – در نخستین برنامه اکران در سال ۲۰۱۲ می‌پردازیم به معرفی فیلمی که بسیاری از منتقدان آن را به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های سال ۲۰۱۱ برگزیده‌اند: فیلمی سیاه و سفید و صامت که توانسته تنها با تصویر و موسیقی با تماشاگرانش ارتباط برقرار کند. اکران این هفته اختصاص دارد به “هنرمند” ساخته میشل هازاناویسیوس (هازاناویشس)، فیلمساز فرانسوی.


“هنرمند” نخستین‌بار در جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۱۱ به نمایش درآمد و در دو بخش بهترین بازیگر مرد و نخل طلای بهترین فیلم نامزد دریافت جایزه شد و در ‌‌نهایت توانست جایزه بهترین بازیگری مرد را از آن خود کند. این فیلم همچنین در فهرست جوایز گلدن گلاب امسال نامزد شش جایزه از جمله بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول مرد و نقش اول زن شده است.

“هنرمند” از ۱۲ اکتبر سال گذشته نخستین نمایش عمومی خود را در سینماهای فرانسه و بلژیک آغاز کرد. پس از آن در ماه نوامبر به شکل محدود در سینماهای آمریکا و همچنین در هلند به روی پرده رفت و از ۳۰ دسامبر ۲۰۱۱ (۹ دی‌ماه ۱۳۹۰) نیز نمایش عمومی خود را در سینماهای انگلستان آغاز کرده است.

“هنرمند” از فیلم‌هایی‌ست که موضوع “سینما” را دستمایه خود قرار داده است. داستان فیلم در اواخر دهه ۲۰ میلادی و در هالیوود اتفاق می‌افتد. جورج والنتین یکی از ستارگان سینمای صامت است که در مراسم افتتاحیه یکی از فیلم‌هایش به شکل اتفاقی در کنار یکی از هوادارانش به نام پپی میلر قرار می‌گیرد و فردای آن روز عکسی از آن دو با تیتر “این دختر کیست؟” در صفحه اول “ورایتی” منتشر می‌شود. بعد‌تر جورج در هنگام یک امتحان بازیگری، بار دیگر پپی را می‌بیند و به اصرار جورج، نقشی کوتاه در فیلم تازه‌اش به او داده می‌شود. در حالی که پپی در حال طی کردن پله‌های ترقی است، صدا وارد سینما می‌شود و دوران افول ستارگان سینمای صامت می‌رسد. دوران طلایی جورج می‌گذرد و او با کنار گذاشته شدن از سینما، زندگی خانوادگی و مالی‌اش نیز دچار مشکل می‌شود.

“هنرمند” فیلمی با ایده‌ای بلندپروازانه است. ایده‌ای که میشل هازاناویسیوس برای ۱۰ سال آن را در ذهن داشت و نمی‌توانست تهیه‌کننده‌ای بیابد تا بر روی فیلمی سیاه و سفید و صامت سرمایه‌گذاری کند. تا اینکه سرانجام آشنایی او با توماس لانگمن، تهیه‌کننده‌ای که پس از موفقیت دیگر فیلم‌های هازاناویسیوس به ویژه دو فیلم “اُ اس اس ۱۱۷”، بسیار مایل به همکاری با او بود، این موقعیت را فراهم کرد تا میشل ایده قدیمی خود را به تصویر بکشد. لانگمن که تهیه‌کننده‌ای مستقل است، هزینه ساخت این فیلم با سرمایه خود را تقبل کرد و فیلم با بودجه‌ای حدود ۱۲ میلیون دلار در ۳۵ روز فیلمبرداری شد.

هازاناویسیوس، کارگردان فیلم، با توجه به مضمون فیلمش یعنی پرداختن به دوران سینمای صامت و زندگی یک ستاره فیلم‌های صامت، از فرمی متناسب با فیلمش استفاده کرده است: تصاویر سیاه و سفید به همراه موسیقی و دیالوگ‌هایی که گهگاه به شکل میان‌نوشته بر روی پرده ظاهر می‌شوند. به همین دلیل برخلاف بسیاری از فیلم‌های ناطق، این فیلم بدون اتکا به دیالوگ و تنها از طریق تصاویر و جزئیات بی‌شمار درون آن‌ها قصه خود را بیان می‌کند. هازاناویسیوس در ارتباط با شیوه کار خود می‌گوید: “من درس‌خوانده مدرسه هنر هستم و برای همین به جزئیات درون تصویر و اینکه یک تصویر چگونه قصه را بیان می‌کند بسیار توجه می‌کنم. من برای همه نما‌ها استوری‌بورد کشیدم و وقتی سر صحنه می‌رفتم، دقیقاً می‌دانستم که چه می‌خواهم.”
 

او در ارتباط با جزئیات به کار رفته در تصاویر فیلمش می‌افزاید: “هدف از ساخت یک فیلم صامت این است که قصه را از طریق تصویر بیان کنی. وقتی قصه از طریق تصاویر گفته می‌شود مجبوری تا همه جزئیات را کنترل کنی. برای مثال چگونه یک سکانس را مثل یک سؤال تمام کنی و سکانس بعدی را چون جواب آن سؤال شروع کنی. یا اینکه چگونه به شکل فیزیکی چیزی را بیان کنی. برای مثال اینجا داستان ما داستان افول و سقوط یک بازیگر ستاره و اوج گرفتن یک ستاره دیگر است، اگر به فیلم نگاه کنید، می‌بینید صحنه‌های زیادی هست که بر روی پله‌ها اتفاق می‌افتند و این بازیگر مرد همیشه در حال پائین رفتن از پله‌ها است، در حالی که ستاره زن در حال بالا رفتن است. این یک روش تعریف کردن قصه است. و یا بازی با سیاه و سفید بودن تصاویر. وقتی که شخصیت اصلی در اوج است، کنتراست تصاویر بالا است و شخصیت اصلی خیلی در تصویر مشخص و متمایز است، در حالی که در دوران افول، او کت و شلواری خاکستری دارد و پس‌زمینه نیز خاکستری است و به نوعی او در تصویر محو شده است. تمام فیلم بر این شکل از ساختار بنا گذاشته شده است.”
 

با آنکه هازاناویسیوس برای سال‌ها ایده ساخت یک فیلم صامت سیاه و سفید را در ذهن داشت، اما او نوشتن فیلمنامه فیلم را پس از موافقت تهیه‌کننده برای سرمایه‌گذاری بر روی این پروژه آغاز کرد. او تحقیق گسترده‌ای بر سینمای صامت دهه ۲۰ آمریکا انجام داد و فیلمنامه فیلم را در چهار ماه نوشت.
هازاناویسیوس این “تنها کارکردن با تصویر و موسیقی” را بازگشت به سینمای ناب می‌خواند و در ارتباط با تفاوت نوشتن یک فیلمنامه صامت و ناطق می‌گوید: “راستش در یک فیلم صامت نمی‌شود به سراغ یک داستان خیلی پیچیده رفت. برای اینکه یک جایی برای در آوردن روابط بین شخصیت‌ها نیاز به گفت‌وگو داری. برای همین مجبوری با داستانی کار کنی که در حالی که خیلی ساده نیست، خیلی هم پیچیده نباشد. اما چیزی که به دست می‌آوری خیلی ویژه است. این فرمت جا برای تماشاگران می‌گذارد. گفت‌وگویی وجود ندارد، صداگذاری خاصی وجود ندارد و تماشاگران مجبور هستند خیلی از چیز‌ها را خودشان در ذهنشان بسازند. آن‌ها بار دیگر همه چیز را خلق می‌کنند، صدا‌ها، گفت‌وگو‌ها و همه چیز را تنها بر اساس تصاویر تخیل می‌کنند.”

این سومین همکاری هازاناویسیوس با ژان دوژاردن، بازیگر فرانسوی است. دوژاردن برای بازی در این فیلم تاکنون توانسته است چندین جایزه بازیگری دریافت کند که شاید تاکنون مهم‌ترینشان، جایزه بهترین بازیگری از جشنواره فیلم کن است.
 

نقش اصلی زن فیلم را نیز برنیس بژو، بازیگر آرژانتینی‌تبار و همسر هازاناویسیوس بازی کرده است. او پیش‌تر نیز در یکی از فیلم‌های “اُ‌ اس اس” در کنار ژان دوژاردن در برابر دوربین هازاناویسیوس قرار گرفته بود.
 

هازاناویسیوس در ارتباط با این همکاری مجدد می‌گوید: “من واقعا دوست دارم با ژان کار کنم. نوع بازی او و مصالحی که در اختیارم می‌گذارد را بسیار دوست دارم. من فیلمنامه را به همراه او و برنیس بژو و با در نظر داشتن آن‌ها برای بازی در این فیلم نوشتم. برای همین شخصیت‌ها را برای بازی شدن توسط آن‌ها شکل دادم و نوع بازی آن‌ها و حالات صورتشان خیلی با این فیلم همخوانی داشت.”

او در ارتباط با سبک بازیگری در این فیلم می‌افزاید: “راستش فکر می‌کنم آدم‌ها در این مورد کمی گیج می‌شوند. وقتی افراد درباره سینمای صامت و بازیگری در آن فکر می‌کنند، آن را به عنوان شیوه بازیگری دهه ۲۰ تصور می‌کنند. اما وقتی بازیگری دهه ۲۰ و ۳۰ را با هم مقایسه کنی، متوجه می‌شوی که تنها فرقش این است که دهه ۲۰ صامت است و دهه ۳۰ ناطق. برای همین فکر نمی‌کنم بازیگران با خودشان فکر می‌کردند که اکنون که سینما ناطق شده، ما هم باید شیوه بازیگریمان را تغییر بدهیم. آن‌ها کار همیشگی خود را می‌کردند و تنها صدا‌ها نیز ضبط می‌شد. برای من، شیوه بازیگری دهه بیست، شیوه طبیعی آن روز‌ها بود. برای همین سعی کردم در فضایی مشابه کار کنم. مثلاً فیلم با سرعت ۲۲ فریم در ثانیه فیلمبرداری شد که باعث می‌شود تا حرکات کمی تند‌تر به نظر بیایند و این حسی از فیلمهای دهه بیست به بازی بازیگران می‌دهد.”
 

همانطور که اشاره شد، فیلم “هنرمند” در برخورد با تماشاگران، منتقدان و جشنواره‌ها بسیار موفق ظاهر شده است، تا جایی که بسیاری از منتقدان معتبر آن را به عنوان یکی از ۱۰ فیلم برگزیده خود در سال ۲۰۱۱ انتخاب کرده‌اند. از آنجایی که فیلم صامت است، اعضای آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا نیز ترجیح داده‌اند تا آن را در بخش اصلی مراسم اسکار امسال شرکت دهند و بسیاری امید دارند که این فیلم بتواند برخی از جوایز اسکار امسال را نیز از آن خود کند.

به قول مالکوم مک‌داول، یکی از بازیگران این فیلم، “هنرمند” نه تنها فیلم خوش‌ساخت و هنرمندانه‌ای‌ست، بلکه از فیلم‌هایی است که در آینده به یکی از فیلم‌های مرجع تبدیل خواهد شد.
“هنرمند” با زمان ۱۰۰ دقیقه محصول سال ۲۰۱۱ کشورهای فرانسه و بلژیک است.
 

مشخصات فیلم
هنرمند
The Artist
نویسنده و کارگردان: میشل هازاناویسیوس
Michel Hazanavicus
بازیگران: ژان دوژاردن، برنیس بژو، جان گودمن، جیمز کرامول
Jean Dujardin, Berenice Bejo, John Goodman, James Cromwell
موسیقی: لودویک بورس
Ludovic Bource

در همین زمینه:
::وب‌سایت فیلم هنرمند (کمپانی برادران وارنر)::
::وب‌سایت فیلم هنرمند (کانادا)::
::برنامه رادیویی “اکران” از مجتبا یوسفی‌پور در رادیو زمانه::
 

پیش‌پرده فیلم هنرمند: