باراک اوباما دلش می‌خواست تا پایان دوره نخست ریاست جمهوری‌اش طلسم دیپلماسی در روابط با ایران را بشکند. او در تبلیغات انتخاباتی از گفت‌وگوی مستقیم با کشورهای دشمن سخن گفته بود و هدف‌اش این بود که مقام‌های تهران را به میز مذاکره بکشاند. اما حالا اوضاع چطور است؟
 
کمتر از یک سال تا پایان دور اول ریاست جمهوری اوباما باقی مانده و روابط تهران و واشنگتن در سرد‌ترین شرایط ممکن قرار دارد. آن قدر سرد که از آن به عنوان “جنگ سرد” یاد می‌شود.
 
تحریم‌های پیاپی از سوی کنگره و سنا، رایزنی با قدرتهای جهانی برای طرد ایران، تقویت توان نظامی و امنیتی کشورهای منطقه و آماده سازی نظامی ارتش آمریکا به قصد مقابله احتمالی با ایران اکنون به استراتژی اولویت دار کاخ سفید تبدیل شده است. سال ۲۰۱۲ در چنین شرایطی آغاز می‌شود. شرایطی که ایران به عنوان یکی از دشمنان اصلی کاخ سفید زیر ضرب فشارهای شدیدی از سوی آمریکا و متحدانش قرار گرفته و آینده پرابهامی در پیش روست.
 
غنی سازی انزوا
 
سانتریفیوژ‌ها کماکان در نطنز کار می‌کنند و اورانیوم با غلظت‌های صنعتی فرآوری می‌شود ولی چشم دوربین‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همه تاسیسات هسته‌ای را زیر نظر ندارند و این اسباب نگرانی است. ظاهرا تا زمانی که نامی از اورانیوم در میان است نمی‌توان به بهبود روابط ایران با جامعه جهانی امیدوار بود. دستکم تاکنون تجربه این را نشان داده است.
 
منطق نخست ایالات متحده و قدرت‌های غربی برای استمرار ستیز با جمهوری اسلامی در همین سیاستهای اتمی نهفته است. سیاست‌هایی که غرب از آن به عنوان “جاه طلبی‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی” نام می‌برد و مبنای یک تنش هشت ساله بوده است.
با توجه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ابان ماه سال آینده می‌توان از هم اکنون پیش بینی کرد که مواجهه با برنامه هسته‌ای ایران به موضوع کلیدی سیاست خارجی در مناظره‌های انتخاباتی بدل شود
 تحریم‌ها علیه تهران طی سالهای اخیر یکی پس از دیگری اعمال شده تا مقام‌های جمهوری اسلامی را به کنار گذاشتن برنامه‌های هسته‌ای متقاعد کند. اما این اتفاق نیفتاده است. دلیل‌اش شاید این باشد که تهران هم از تنش استقبال می‌کند. ایرانی‌ها می‌گویند که برنامه هسته‌ای اهدافی صلح آمیز دارد و غرب می‌گوید که ادعاهای تهران را باور نمی کند. دستکم پس از گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی این ادعا‌ها را نمی‌توان به راحتی پذیرفت. در این گزارش برای نخستین بار نشانه‌هایی از “ابعاد نظامی احتمالی” در برنامه اتمی ایران افشا شده بود. قدرت‌های غربی موارد افشاشده در گزارش را بسیار نگران کننده خواندند.
 
 آن‌ها به رایزنی‌ها برای اعمال فشار بیشتر علیه جمهوری اسلامی شدت بخشیدند. حاصل این رایزنی‌ها را می‌توان در بسته‌های تحریمی تازه‌ای دید که طی ماه‌های اخیر برای تهران ارسال شده است. بسته‌هایی شامل تحریم صنایع پتروشیمی، تحریم شخصیت‌ها و شرکت‌های مرتبط با برنامه‌های هسته‌ای به همراه تحریم بانک‌ها و موسسه‌های مالی.
 
این تحریم‌ها چند نتیجه قابل مشاهده به جای گذاشته است. مهم‌ترین نتیجه‌اش خط پایان کشیدن و ایجاد بن‌بست کامل در مذاکره بر سر برنامه‌های هسته‌ای بوده است. نتیجه بعدی‌اش تقویت موضع محافظه‌کاران ایران برای کاهش مناسبات با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و در کنار آن به صدا درآمدن ناقوسهای جنگ بوده است.
 
تحریم های حساب شده
 
ظاهرا هنوز چند قدمی تا آغاز یک درگیری نظامی با جمهوری فاصله است. قدرت‌های غربی امیدوارند که بتوانند با فشردن گلوی اقتصادی ایران به اهداف خود برسند و دردسرهای یک حمله نظامی تازه را به جان نخرند. تحریم‌های اعمال شده توسط این قدرت‌ها در سال ۲۰۱۱ گویای همین تاکتیک است. آن‌ها به کارکرد تحریم‌های تازه خوشبین هستند.
 
تحریم‌هایی که شریان‌های حیاتی اقتصاد ایران را نشانه گرفته و از نفت و پتروشیمی تا بانک مرکزی را شامل می‌شود. تاکنون انگلستان و ایالات متحده تحریم بانک مرکزی ایران را تصویب کرده‌اند. این مساله به قدری برای محافظه کاران ایران گران تمام شد که نمایندگان مجلس در مصوبه‌ای به کاهش رابطه با بریتانیا رای دادند و متعاقب آن گروهی از بسیجیان با حمله به سفارت انگلیس در تهران، برای ساعت‌هایی بخش‌هایی از این سفارتخانه را به اشغال خود درآوردند. انگلستان در واکنش به این حمله به طور کامل رابطه‌اش را با ایران قطع کرد تا روابط دوکشور بیش از گذشته بحرانی شود.
گزارش بعدی آژانس بین المللی انرژی اتمی نقش سرنوشت‌سازی در روشن شدن اوضاع دارد. اگر در این گزارش موارد نگران کننده تازه‌ای از اهداف برنامه هسته‌ای ایران افشا شود، غرب احتمالا آخرین تردید‌هایش را از دست خواهد داد
 سایر کشورهای اروپایی هم سیاست متحدی را در قبال جمهوری اسلامی در پیش گرفتند. آن‌ها بحث‌های اولیه درباره تحریم خرید نفت از ایران را آغاز کرده‌اند. امری که می‌تواند رابطه مالی و تجاری تهران با قاره سبز را به تیره‌ترین وضع ممکن تبدیل کند.
 
تصمیم نهایی در این باره احتمالا طی سه ماه آینده اتخاذ خواهد شد. گزارش بعدی آژانس بین المللی انرژی اتمی نقش سرنوشت‌سازی در روشن شدن اوضاع دارد. اگر در این گزارش موارد نگران کننده تازه‌ای از اهداف برنامه هسته‌ای ایران افشا شود، غرب احتمالا آخرین تردید‌هایش را از دست خواهد داد. آن‌ها در سال ۲۰۱۱ گام‌های بی‌سابقه‌ای را در تحریم ایران برداشتند و  تحریم خرید نفت از ایران اکنون گزینه چندان دور از ذهنی به نظر نمی‌رسد.
 
همسایه های عاصی
 
تحریم‌های جهانی علیه جمهوری اسلامی با همراهی همسایگان ایران توام بوده است. این بد‌ترین وضعی است که می‌تواند برای یک کشور پیش آید. تهران تا پیش از این برای دور زدن تحریم‌ها روی کمک همسایه‌هایی نظیر امارات و ترکیه حساب می‌کرد اما در سال 2011 نه فقط روابط با این دو کشور بحرانی شد بلکه ائتلافی نانوشته و ضمنی از کشورهای منطقه علیه ایران شکل گرفته است. ترکیه در این سال با استقرار سپر موشکی ناتو در خاک خود، دهن کجی آشکاری به جمهوری اسلامی کرد. هدف این سپر موشکی مقابله با تهدیدهای نظامی ایران عنوان شده است.
تهران تا پیش از این برای دور زدن تحریم‌ها روی کمک همسایه‌هایی نظیر امارات و ترکیه حساب می‌کرد اما در سال 2011 نه فقط روابط با این دو کشور بحرانی شد بلکه ائتلافی نانوشته و ضمنی از کشورهای منطقه علیه ایران شکل گرفته است
موضع ترکیه درقبال تحولات سوریه هم دیگر معیار سرنوشت نوشت ساز برای تیره و تار کردن روابط تهران و آنکارا بوده است. دو کشور در قبال تحولات سوریه در دو قطب کاملا متضاد قرار گرفته‌اند. سیاست استراتژیک جمهوری اسلامی، حفظ نظام اسد به هر ترتیبی است و سیاست استراتژیک ترکیه هم تغییر نظام بعث اسد به هر ترتیبی. این اختلاف‌های ریشه‌ای زمینه تفاهم را به حداقل رسانده است. انتظار می‌رود که دامنه تنش طی ماه‌های آینده بازهم بیشتر شود.
 
حتی برخی ناظران می‌گویند که تغییرات احتمالی در سوریه می‌تواند به کاهش رابطه تهران و آنکارا بیانجامد و آرایش تازه‌ای را در منطقه حکمفرما سازد. ایران به جز ترکیه روی کمک امارات هم برای دور زدن تحریم‌های جهانی حساب می‌کرد. امارات میزبان صد‌ها شرکت ایرانی است که می‌توانند کالاهای غربی را با قیمتی بالاتر به دست شهروندان ایران برسانند.
 
به تازگی روابط با این کشور هم شکراب شده است. دلیل‌ این تنش به حمایت امارات از تحریم‌های تازه قدرت‌های جهانی علیه جمهوری اسلامی برمی‌گردد. اماراتی‌ها متقاعد شده‌اند که در همراهی با جامعه جهانی به تحریم‌ها علیه شرکت‌هایی ایرانی بپیوندند. مقام‌های تهران از این تصمیم امارات سخت آزرده شده‌اند. آن‌ها در هفته سوم آذرماه به مدت یک روز روابط خود با امارات را به طور کامل قطع کردند. نتیجه این قطع روابط، افزایش بیش از صد تومانی در قیمت ارز در بازار تهران بود. امری که نشان از تاثیر مبادله مالی ۱۵میلیارددلاری با امارات بر شریان‌های اقتصادی ایران می‌داد.
 
ماجرای تنش با همسایگان فقط به نقش آن‌ها در همراهی با تحریم‌های غرب هم خلاصه نمی‌شود. ایران در طول سال گذشته میلادی با عربستان و بحرین هم درگیری سیاسی سخت و کم سابقه‌ای پیدا کرد. اعتراضهای شهروندان شیعه بحرین به نظام حاکم بر این کشور مبنای این تنش بود. حکومت ایران از شیعیان بحرین حمایت می‌کرد و خواهان سرنگونی رژیم آل خلیفه بود اما عربستان با لشکر کشی به بحرین در کنار حکومت این کشور به سرکوب معترضان پرداخت.
 
وضعیت پس از این تنش به حدی پیچیده شد که برخی گزارش‌ها از احتمال درگیری نظامی دو طرف نیز حکایت داشت. خطر درگیری نظامی البته چندان جدی نبود و فروکش کردن دامنه اعتراض‌ها در بحرین هم ایران را متقاعد کرد که نباید بیش از این بر همراهی با آنان در سرنگونی رژیم آل خلیفه تاکید نکند. هنوز اثر این تنش از بین نرفته بود که ایالات متحده خبر از کشف توطئه ترور سفیر عربستان توسط افراد وابسته به حکومت ایران در آمریکا داد. مقام‌های آمریکایی در مهر ماه و دو هفته پس از بازداشت یک ایرانی آمریکایی به نام “منصور ارباب‌سیر”، اعلام کردند که این شخص با کمک همدستانش در سپاه قدس ایران، قصد داشته تا آدم‌کشانی در مکزیک را به استخدام در آورد تا سفیر عربستان سعودی در آمریکا را ترور کند. این اتهام بزرگ بار دیگر به جنگ لفظی میان تهران و ریاض دامن زد.
مقام‌های سعودی پس از ماجرای توطئه علیه سفیرشان در آمریکا نسبت به رفتارهای ایران حساستر شده‌اند. آمریکا هم از این فرصت برای جلب نظر عربستان استفاده کرده و گزارش‌ها از تقویت همکاری‌های نظامی دو کشور حکایت دارد
عربستان در آبان ماه قطعنامه‌ای را به مجمع عمومی سازمان ملل پیشنهاد داد که در آن ایران خواسته شده بود با مجامع بین‌المللی در زمینه کشف اطلاعات پیرامون توطئه سفیر آن کشور در آمریکا همراهی کند. این قطعنامه با رای بالایی در مجمع عمومی به تصویب رسید و تصویب آن به مثابه مرحله تازه‌ای از تنش فزاینده میان تهران و ریاض بود.
 
مقام‌های سعودی پس از ماجرای توطئه علیه سفیرشان در آمریکا نسبت به رفتارهای ایران حساستر شده‌اند. آمریکا هم از این فرصت برای جلب نظر عربستان استفاده کرده و گزارش‌ها از تقویت همکاری‌های نظامی دو کشور حکایت دارد. اکنون این فرضیه که آمریکا و عربستان در صورت حمله نظامی به ایران باید با هم هماهنگ عمل کنند در حال تقویت است. دستکم تحولات سال ۲۰۱۱حرکت در چنین مسیری را نشان می‌دهد.
 
سال سرنوشت ساز
 

آینده پرابهامی در پیش روست. نمی‌توان حدس زد که اگر تحریم‌ها در قبال ایران کارساز نشود آیا الزاما باید در انتظار جنگ بود یا نه. در حال حاضر هم گزارشهای هشدار دهنده به حد کافی وجود دارد. گزارشهایی که با اشاره به مجموعه کنش و واکنش‌های جهانی در قبال ایران طی سال ۲۰۱۱، نتیجه می‌گیرند که جنگ علیه ایران در واقع آغاز شده است و فقط یک گام تا برخورد مستقیم نظامی فاصله وجود دارد.

البته مقام‌های آمریکایی و اسراییلی و برخی قدرتهای اروپایی این تحلیل‌ها را رد کرده و گفته‌اند که به تاثیر تحریم‌ها بر فلج‌سازی ایران امیدوارند. به این اظهارنظر‌ها هم نمی‌توان مطمئن بود چرا که نمونه‌های نقض آن در گذشته به وفور دیده شده است و مجموعه متغیرهای بین‌المللی می‌تواند قدرت‌ها را به تصمیمی تازه در قبال ایران برساند. “لئو پانتا” وزیر دفاع آمریکا به تازگی گفته که ایران ممکن است ظرف یکسال اینده به بمب اتمی دست پیدا کند و کاخ سفید این وضعیت را تحمل نخواهد کرد.

اظهار نظرهایی از این دست توسط برخی مقام‌های اسراییلی هم ابراز شده است. با توجه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ابان ماه سال آینده می‌توان از هم اکنون پیش بینی کرد که مواجهه با برنامه هسته‌ای ایران به موضوع کلیدی سیاست خارجی در مناظره‌های انتخاباتی بدل شود. باراک اوباما که در دور اول ریاست جمهوری‌اش از سیاست گفتگو با کشورهای دشمن دفاع می‌کرد اکنون در وضعیت “جنگ سرد” با ایران قرار دارد. اینکه او در تبلیغات انتخاباتی‌اش چه استراتژی تازه را پیشنهاد می‌کند و اینکه رقیبان جمهوری خواهش چه ایده‌ای در سر دارند، تاثیری بی‌واسطه بر برخوردهای آینده جامعه جهانی در قبال ایران خواهد گذاشت.