در طی سه دهه زمامداری آیت الله خامنهای، مخالفان و رقبا انتقادهای زیادی از او کردهاند. رویه دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی و نظامی و قوه قضائیه این بوده که “انتقاد از رهبری” را به “اهانت به رهبری” بکاهند، “جرمی” که ۶ ماه تا ۲ سال مجازات زندان دارد.
همه به یاد دارند که آیت الله منتظری را پس از سخنرانی منتقدانه آبان ۱۳۷۶ علیه آیت الله خامنهای − که گوشزد کرد که او مرجع تقلید نبوده و نیست و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی به زور نظامی وی را مرجع تقلید کردند و خامنهای به شیوه پادشاهان دارای قدرت مطلقه سلطنت میکند − ۵ سال در منزلش زندانی کردند. با این همه، منتقدان به انتقاد از خامنهای ادامه داده و برای گریز از مجازات، باب انتقاد از رهبر را نبستند. بسیاری از زندانیان سیاسی نیز در دوران حبس، از درون زندانها او را به تیغ نقدهای بسیار بنیادی کشاندند و میکشانند.
نقش دوم خرداد ۷۶ و جنبش سبز ۸۸ در انتقاد از رهبری
آیت الله خامنهای هیچ گاه مشوق انتقاد از رهبری – یعنی خودش – نبوده و از آن استقبال نکرده است. اما فضای پدید آمده پس از پیروزی محمد خاتمی در دوم خرداد ۱۳۷۶ او را مجبور کرد که تاحدودی در این مورد عقب نشینی کند. در دو مورد نیز، پس از پیامدهای “جنبش انتخاباتی سبز” و شعارهایی که علیه او سر داده شد، ادعا کرد که انتقاد از رهبری رایج است و مخالفت با نظرات کارشناسانه رهبری مجاز است. به هر سه مورد بنگرید:
■ اول- آیت الله خامنهای در پرسش و پاسخ دانشجویی ۴ اسفند ۱۳۷۷، در پاسخ یکی از دانشجویان درباره عدم امکان انتقاد از رهبری، ضمن تفکیک انتقاد از عیب جویی، گفت:
“شما میگویید چرا به رهبری انتقاد نمیکنند! اوّلاً که عیبجویی از رهبری مگر چه حُسنی دارد؟ رهبری ای که در نظام جمهوری اسلامی اشاره انگشتش باید بتواند در یک لحظه خطرناک و حسّاس، مردم را به جانفشانی وادار کند، آیا این مصلحت است که یک نفر به میل خودش بیاید بایستد و بدون حق و بدون موجب، نسبت به او بدگویی کند!؟ آیا این به نظر شما کار خیلی خوبی است!؟ این کار بد است؛ رواج نداشته باشد، بهتر است”.
پس انتقاد از رهبری بد است و بهتر است که صورت نگیرید. اما خامنهای در همین پاسخ یادآور شد که، الف- اهل گفت و گو و شنیدن انتقاد است و در جلسات گوناگونی که با اقشار مختلف برگزار میکند، انتقادها را شنیده و به آنها پاسخ میدهد. ب- در جامعه آزاد ایران، کتاب در نقد و انکار ولایت فقیه نوشته شده و با مجوز حکومت منتشر شده است. حتی در آن کتابها با تحریف اصل ولایت فقیه، آن را قیمومت بر صغیر و مهجور معنا کردهاند تا راحت بتوانند ردش کنند. در عین حال، نویسندگان منکر ولایت فقیه، هیچ مجازاتی نشدهاند. پ- صد در صد موافق عملکرد مسئولان نظام نیست و در جلسات خصوصی از آنها انتقاد میکند. ت- در حوزه رهبری هم اگر فردی را مقصر بیابد، بدون اغماض برخورد میکند. ث- در مورد نهادهای انتصابی (قو قضائیه، صدا و سیما، بنیاد مستضعفان، و…) فقط میتوان از رهبر سؤال کرد: آیا فرد بهتری وجود نداشت یا ندارد که به جای فلان مسئول قرار دهید؟ اما در مورد عملکردهای ناصواب نهادهای انتصابی، رهبر را نمیتوان مورد پرسش و انتقاد قرار داد.
■ دوم- آیت الله خامنهای در ۶ آبان ۱۳۸۸، دوباره درباره عدم امکان انتقاد از رهبری از سوی برخی نخبگان مورد پرسش قرار گرفت. او در پاسخ گفت:
“اینی هم که گفتند از رهبری انتقاد نمیکنند، شما بروید بگوئید انتقاد کنند. ما که نگفتیم از ما کسی انتقاد نکند؛ ما که حرفی نداریم. من از انتقاد استقبال میکنم؛ از انتقاد استقبال میکنم. البته انتقاد هم میکنند. دیگر حالا جای توضیحش نیست؛ انتقاد هم هست، فراوان هست، کم هم نیست؛ بنده هم میگیرم، دریافت میکنم و انتقادها را میفهمم”.
این سخنان در اوج دوران جنبش سبز ایراد شد. در این مورد؛ الف- به صورت توصیفی گزارش میدهد که انتقاد از رهبری فراوان صورت میگیرد. ب- به نحو تجویزی توصیه به انتقاد از رهبری میکند.
■ سوم- آیت الله خامنهای در ۱۶ مرداد ۱۳۹۱ در پاسخ به پرسش دانشجویان گفت:
“گفته شد که بعضیها نظرات کارشناسی میدهند، با نظر رهبری مخالف است، میگویند آقا این ضد ولایت است. من به شما عرض بکنم؛ هیچ نظر کارشناسی ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست؛ دیگر از این واضحتر؟! نظر کارشناسی، نظر کارشناسی است. کار کارشناسی، کار علمی، کار دقیق به هر نتیجهای که برسد، آن نتیجه برای کسی که آن کار علمی را قبول دارد، معتبر است؛ به هیچ وجه مخالفت با ولایت فقیه و نظام هم نیست. البته گاهی اوقات میشود که این حقیر خودش در یک زمینهای کارشناس است؛ بالاخره ما هم در یک بخشهائی یک مختصر کارشناسیای داریم؛ این نظر کارشناسی ممکن است در مقابل یک نظر کارشناسی دیگر قرار بگیرد؛ خیلی خوب، دو تا نظر است دیگر؛ کسانی که میخواهند انتخاب کنند، انتخاب کنند. در زمینههای فرهنگی، در زمینههای آموزشی – در بخشهای مخصوصی – بالاخره ما یک مختصری سررشته داریم، یک قدری کار کردیم؛ این میشود نظر کارشناسی. به هر حال هیچ گاه اعلام نظر کارشناسی و نظر علمی، معارضه و مبارزه و مخالفت و اعلام جدائی از رهبری و ولایت و این حرفها به حساب نمیآید و نباید بیاید”.
در این جا خامنهای میگوید الف- در مواردی رهبری فاقد نظر کارشناسی است. در این موارد، نظرات کارشناسانه مخالف نظر رهبری آزاد است. ب- در مواردی رهبری در خصوص مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، علمی و آموزشی دارای نظر کارشناسی است. در این موارد نیز نظرات کارشناسانه مخالف نظر کارشناسانه رهبری آزاد است. افراد آزاد هستند میان این نظرات کارشناسانه رقیب دست به انتخاب بزنند.
محل نزاع صدق و کذب این مدعیات نیست، محل نزاع تأکید بر این نکته است که این عقب نشینیها و پذیرشها محصول حرکت دوم خرداد ۱۳۷۶ و جنبش سبز سال ۱۳۸۸ بود.
حرکت اعتراضی ۹۶ خامنهای را وادار به عذرخواهی کرد
اگر دو حرکت قبلی آیت الله خامنهای را مجبور کردند تا رسماً انتقاد از رهبری را مجاز به شمار آورد، حرکت اعتراضی دی ماه ۹۶ او را به مسئولیت پذیری و نوعی عذرخواهی وادار کرد. پیش از آن، شبکههای اجتماعی در فرمان “آتش به اختیاری” رهبری را مجبور به پاسخ گویی و عقب نشینی کردند. در این عقب نشینی، او مجبور شد فرمانی را که حکم تجویز خشونت به شمار میرفت، به یک فرمان “فعالیت فرهنگی خردمندانه تمیز” تبدیل سازد.
پس از حرکت اعتراضی دی ماه، آیت الله خامنهای در سه مورد به تجزیه و تحلیل آن حرکت پرداخت و نشان داد که علی رغم تحلیلهای نادرست، به گونهای مسئولیت پذیر شده و عذرخواهی میکند. به سه مورد یادشده بنگرید:
■ اول- آیت الله خامنهای در ۱۹ دی ۹۶ در مورد حرکت اعتراضی گفت:
“آن تمنّاهای مردمی یا اعتراضهای مردمی یا درخواستهای مردمی، در این کشور همیشه بوده، الان هم هست…باید هم به این حرفها رسید، باید گوش کرد، باید شنید، باید در حدّ وسع و توان به آنها پاسخ داد…من نمیگویم «باید دنبال بکنند»؛ خود بنده هم مسئولم، همه ما باید دنبال کنیم…یک خطابی [هم] دارم من به مسئولان حکومتی خودمان – که البتّه این، شامل خود حقیر هم میشود-…ما هم ضعف داریم…دفاع از حقوق مظلومین وظیفه همه ما است؛ بخصوص [دفاع از] ضعفا و از حقوق ملّت وظیفه ما است، بخصوص [دفاع از] طبقات ضعیف ملّت؛ همه بایستی مراقب باشیم…یک گروه مهمّی هم در کشور هستند که فشارهای زندگی، آنها را زیر فشار قرار میدهد. باید همه همّت ما این باشد که اینها را از زیر فشار خارج کنیم؛ تلاشمان باید این باشد…بعضیها گله میکنند که چرا فلانی تذکّر نمیدهد؛ نخیر، بنده زیاد تذکّر میدهم. این که میبینید من گاهی علناً یک چیزی میگویم، این یک دهمِ تذکّرات و اوقاتتلخیها و هشدارهای ما با این آقایان نیست. در جلسات حکومتی، بنده غالباً تذکّر، هشدار و مطالبه، زیاد دارم. اینجور هم نیست که ما از قضایا مطّلع نباشیم؛ حالا بعضیها میگویند فلانی از فلان قضیّه مطّلع نیست؛ بنده از آن مسائل اجتماعی و عمومی و اساسیای که مردم از آنها مطّلع میشوند، باید ده برابر آنها مطّلع باشم و الحمدلله هستم… مسئولین ارشد به قدر وسعشان دارند کار میکنند؛ البتّه یک جاهایی قصور هست، تقصیر هست -نه این که اینها را منکر باشیم؛ بنده حقیر هم، هم قصور دارم، هم تقصیر دارم؛ خدا ببخشد… بنده البتّه تذکّراتی میدهم -عرض کردم، آنچه من گاهی علنی میگویم، یک دهم آنچه در جلسات خاص با آقایان عرض میکنیم هم نمیشود؛ گاهی هشدار میدهیم، گاهی دعوا میکنیم؛ معمولاً مسائل گوناگون را تذکّر میدهیم- منتها خب عرض کردیم، به قدر وسع”.
در این مورد خامنهای الف- اذعان میکند که همه مسئولان نظام و رهبری مسئول ضعفها و مسائل کشورند. ب- مسئولان نظام و رهبری قصور و تقصیر داشتهاند. پ- رهبری از همه مسائل و مشکلات کشور آگاه است و دائماً به مسئولان در مورد آنها هشدار داده و گاهی دعوا میکند. ت- از خداوند میخواهد که او را به خاطر قصور و تقصیر ببخشد.
■ دوم- آیت الله خامنهای در ۱۹ بهمن ۹۶ دوباره به حرکت اعتراضی دی ماه پرداخت و گفت:
“عدالت، عدالت اجتماعی، برداشتن فاصلههای زیاد بین قشرهای مختلف مردم. در این زمینه البتّه کم کاری داریم، عقبماندگی داریم، کاری که باید در این زمینه انجام بگیرد آن چنانکه شایسته و بایسته و لازم بوده انجام نگرفته؛ باید بجد دنبال این باشیم و بدانید که به توفیق الهی دنبال این هستیم و از این قضیّه صرفِ نظر نخواهیم کرد؛ این یکی از پایههای اصلی نظام جمهوری اسلامی است. البتّه راهش مبارزه با ظلم و مبارزه با فساد است…باید با فساد مبارزه بشود، با ظلم مبارزه بشود؛ البتّه خیلی سخت است. بنده چند سال قبل از این ذکر کردم که فساد مثل اژدهای هفت سر افسانهها است؛ در افسانهها، یک سر اژدهای هفت سر را که میزنی، با شش سر دیگر حرکت میکند؛ از بین بردنش آسان نیست. فساد این جوری است؛ برخورد و زورآزمایی با آن کسانی که در درون جامعه منتفع از فسادند کار بسیار سختی است، انصافاً کار مشکلی است، ولی از آن کارهای سختی است که حتماً باید انجام بگیرد؛ از آن کارهایی است که حتماً باید انجام بگیرد…حرف مردم را باید [گوش کرد]؛ حرف مردم شکایت از فساد است، شکایت از تبعیض است؛ این حرف مردم است. مردم خیلی از مشکلات را تحمل میکنند، البتّه فساد را، تبعیض را نمیپسندند، شِکوه دارند، شکایت میکنند. شکایت مردم از فساد و از تبعیض است که باید مسئولین – چه مسئولین قوّه مجریّه، چه مسئولین قوّه قضائیّه، چه مسئولین قوّه مقنّنه- به طور جِد دنبال کنند”.
در این مورد خامنهای الف- اذعان میکند که کشور گرفتار بی عدالتی، فساد و تبعیض است. ب- میگوید همه مسئولان باید در این جهت بکوشند. پ- در تحلیل مسائل به گونهای سخن میگوید که خودش را هم دخیل میسازد.
■ سوم- آیت الله خامنهای در ۲۹ بهمن ۹۶ دوباره به حرکت اعتراضی دی ماه پرداخت و گفت:
“مردم از برخی از مسائل جاری کشور، انتقاد هم دارند، نه این که انتقاد ندارند؛ ما کاملاً در جریان انتقادهای مردم، گلههای مردم، شِکوههای مردم هستیم؛ به ما هم میگویند؛ به دیگران هم میگویند، به ما منتقل میشود؛ امّا وقتی پای انقلاب و پای نظام در میان است، مردم اینجور وارد میدان میشوند و حرکت میکنند. یک آگاهی انقلابی، یک کمال سیاسی، در ملّت ایران به توفیق الهی به وجود آمده است که میتوانند تفکیک کنند بین نظام انقلابیِ «امّت و امامت» و بین تشکیلات دیوانسالاری؛ [بااینکه] در یک جا انتقاد دارند، امّا از اصل نظامی که به وسیله انقلاب به وجود آمده است، با همه وجود دفاع کنند. این که میگوییم انتقاد داشته باشند، نه فقط انتقاد از دولت یا قوّه قضائیّه یا مجلس؛ نه، ممکن است کسی از شخص این حقیر هم انتقاد داشته باشد. این انتقاد هیچ منافاتی ندارد با ایستادگی پای نظام اسلامی، نظام انقلابی، نظام «امّت و امامت»…نتیجه مردمسالاری، پیشرفت کشور است؛ پیشرفتها هم واقعاً خارقالعاده است. ما دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم و پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتّفاق افتاده است؛ عدالت را نمیگویم؛ درمورد عدالت ما عقبمانده هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان اعتراف میکنیم، اقرار میکنیم. در دههی پیشرفت و عدالت بایستی هم در پیشرفت موفّق میشدیم، هم در عدالت؛ در پیشرفت به معنای واقعی کلمه موفّق شدیم، واقعاً پیشرفت کردیم و در همه زمینهها پیشرفت اتّفاق افتاده است؛ [امّا] در زمینهی عدالت، باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم. درمورد عدالت مشکل داریم و انشاءالله با همّت مردان و زنان کارآمد و مؤمن، در این ناحیه هم پیشرفت خواهیم کرد امّا در زمینه پیشرفت مادّی انصافاً کارهای بسیار زیاد و بسیار مهمّی انجام گرفته…من وظیفه دارم خطر را به مردم عزیزمان بگویم. ما اگر به سمت اشرافیگری حرکت کردیم، این رفتن به سمت ارتجاع است؛ اگر به جای توجّه به طبقهی ضعیف، دلسپرده طبقات مرفّه و زیادهخواه در کشور شدیم، این حرکت به سمت ارتجاع است”.
در این مورد خامنهای الف- اعتراف میکند که کشور از نظر عدالت عقب مانده است. ب- مردم به دلیل مسائل و مشکلات، به حق از همه مسئولان نظام و رهبری انتقاد دارند. پ- برعکس بار اول که برای قصورها و تقصیرها از خداوند درخواست بخشایش کرد، از “خدای متعال” و “مردم عزیز”، “عذرخواهی” میکند.
نگاهی به تفکیک و ریشه یابی آیت الله خامنهای
بر سخنان آیت الله خامنهای نقدهای بسیاری وارد است. اما من فقط به سه نکته مهم و اساسی اشاره خواهم کرد.
■ اول- تبیین مارکسیستی مسائل: آیت الله خامنهای به اقتفای مارکسیستها، یا همه مسائل را به علل اقتصادی فرو میکاهد (روبنای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و ایدئولوژیک تابع زیربنای اقتصادی است. به تعبیر یان کرایپ، گویی اقتصاد چوب بیلیارد است و سطوح سیاسی و ایدئولوژیک و فرهنگی و اجتماعی توپ بیلیارد هستند که با استفاده از این چوب به حرکت در میآیند) و یا همانگونه که انگلس و لویی آلتوسر گفته اند، علی رغم “استقلال نسبی” (relative autonomy) سطوح سیاسی و ایدئولوژیک و تأثیر علی آن ها، “اقتصاد در تحلیل نهایی تعیین کننده است“، به “تعیین کنندگی اقتصاد در تحلیل نهایی” باور دارد. میگوید کشور گرفتار فقر، بیکاری، تورم، تبعیض اقتصادی، فساد اقتصادی و اشرافی گری است. اینها که حل شوند، بقیه مسائل هم به تبع آنها حل خواهند شد. به عنوان مثال در آخرین سخنرانی میگوید:
“اشرافیگریِ مسئولان، امتیازطلبیِ مسئولان، بی مبالاتیِ به بیتالمال، بیاعتنائیِ به طبقه مستضعف، اینها حرکتهای ضدّ انقلابی است…ما اولویّتهایی داریم: باید مدیریّت جهادی را بر دیوان سالاریهای فرسوده ترجیح بدهیم؛ این یکی از اولویّتهای ما است؛ اصرار بر مدیریّت جهادی. مسئولین کشور در قوّه مجریّه، در قوّه قضائیّه، در بخشهای مختلف، مدیریّت جهادی را دنبال بکنند. مدیریّت جهادی به معنای بیانضباطی نیست؛ پُرکاری، با تدبیر حرکت کردن، شب و روز نشناختن و دنبال کار را گرفتن، این معنای مدیریّت جهادی است…در باب خدمات بایستی مستضعفان را، مناطق مظلوم را، مناطق دورافتاده را، ترجیح بدهیم بر مرفّهین… در اقتصاد، مسئله اشتغال بالاترین مسئله است، مسئله تولید بالاترین مسئله است”.
این مدعا لزوماً صادق نیست. یعنی، حل و رفع مسائل و مشکلات اقتصادی، لزوماً حل کننده دیگر مسائل نظام و کشور نیست. در مقالههای قبلی در مورد حرکت اعتراضی دی ماه ۹۶ به این مسئله پرداخته ام. فقط و فقط به سه شاهد دیگر بنگرید. حرکت اعتراضی زنان در مورد حجاب اجباری و حرکت اعتراضی دراویش هیچ ربطی به مسائل اقتصادی ندارد. به تعبیر دیگر، حتی اگر عدالت اقتصادی حاکم بود، بازهم زنان به حجاب اجباری و دراویش به عدم آزادی فعالیت شان اعتراض داشتند. سومین شاهد هم بهائیان هستند. در ساختاری که عدالت اجتماعی در آن کاملاً رعایت میشود و سوسیالیستی و یا حتی کمونیستی است، بازهم بهائیان میتوانند اعتراض کنند که چرا آنان از همه حقوق شهروندی محروم هستند (آزادی مذهبی در دوران بلشویکها هم وجود نداشت و آنان دین را تریاک تودهها به شمار میآوردند که باید نابود شود. برای نابودی آن هم ۷۳ سال به نحو سیستماتیک علیه هرگونه دین و مذهبی عمل کردند، ولی در نهایت خود شکست خوردند).
■ دوم- تمایز نظام امت و امامت از تشکیلات دیوان سالاری: آیت الله خامنهای با این تفکیک میکوشد تا نظام را از هرگونه اشکال و انتقادی مبرا سازد. ادعا میکند که همه مسائل و مشکلات ناشی از “تشکیلات دیوان سالاری” است، نه نظام “امت و امامت” که اصل انقلاب و جمهوری اسلامی است. اگر “دیوان سالاریهای فرسوده” از طریق حرکتهای انقلابی، جای خود را به مدیریتهای جهادی و ساختارهای جهادی بسپارند- که عدالت خواه و دشمن اشرافیگری هستند- مسائل و مشکلات حل و رفع خواهند شد.
این مدعا، مدعایی کاذب است. چرا؟
الف- آن تفکیک و تمایز نادرست است. نظام امت و امامت در شکل یک نظام امروزین تجلی یافت. یعنی آن روح آسمانی، لباس زمینی بر تن کرد و جمهوری اسلامی را پدید آورد. به گفته ماکس وبر، بورکراسی، نماد عقلانیت (کارآیی، حسابگری، کمی سازی، کنترل و پیش بینی، غیر شخصی بودن، جهت گیری هدف – وسیله ای) است. بدون جمهوریت، تفکیک قوا، و دیوان سالاری لازمه آن، اصلاً جمهوری اسلامی تحت سلطه ولی فقیه وجود نخواهد داشت. به همین دلیل آیت الله خامنهای در انتقاد از رویکرد برخی از ناقدان نظام میگوید:
“این هم که ما خیال کنیم انقلاب بدون نظام معنی میدهد، یک خطای دیگری است که از آن طرف، بعضی تصوّر میکنند انسان باید به همه چیز، به همه حوادث، به همه بخشهای نظام اسلامی زبان اعتراض و انتقاد و مانند اینها پیدا کند به اسم انقلاب؛ نه، این [صحیح] نیست. انقلاب یعنی نظام انقلابی؛ این نظام اسلامی، همین نظام امّت و امامت، نظام مردم سالاری دینی باید باشد با هدفهای انقلاب، با حرکت انقلابی، با جهتگیری انقلاب”.
ب- دیوان سالاری و بورکراسی با حرکتهای انقلابی و جهادی سازگار نیست. وبر که آن را نماد نوعی عقلانیت به شمار میآورد، در سطرهای پایانی پایان کتاب اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری نوشت که همین نظام آدمیان به “قفس آهنینی” تبدیل شده که فرجام آن “استحاله در نوعی فایده گرایی محض” است.
■ سوم- مسئله مشروعیت: فرض کنیم بتوان روح امت و امامت را از دیوان سالاری فرسوده و ناکارآمد نظام تفکیک کرد. فرض کنیم نظام امت و امامت یا مردم سالاری دینی بهترین نظام سیاسی دنیاست، اگر مردم این نظام را نخواهند، آن نظام فاقد مشروعیت عقلایی ناشی از رأی و رضایت مردم است. آیت الله خامنهای که انتقاد از رهبری را مجاز به شمار آورد و برای قصورها و تقصیرها از آنان عذرخواهی کرد، در گام بعد باید نظام سیاسی را به مردم بسپارد. این گام، محصول فرایند قدرتمندسازی مردم در جامعه مدنی- در نهادهای مدنی و صنفی- و عقب راندن گام به گام قدرت لویاتانی رژیم سیاسی است.
اینکه رهبر قطره ایی عقب نشینی کند جامعه را اقناع نمی کند اگرچه ظرفیت وتحمل جامعه
ایران دربرابر پرسشها سرآمده اما یک نوع عقلایتی آنهارا وادار به مدارا می کند که نظام این
این نوع مدا را بصیرت ودرایتی می داند که خود به وجود آورده مانند این شعار که رای مارا دزدیدند
دارند به آن پز می دند تا این مدارا وجود دارد این توهم درسردمداران هم .جود دارد مردم مارا می خواهند
nasr / 22 February 2018
اولین نقد بر نوشته های گنجی طولانی بودن ان است در دوران مدیای جدید طولانی نوبسی هرچند کوشیده شود با چاشنی تئوری تقویت شود ضعف است و نشان از بیان رسا ندارد . دومین نقد بر گنجی عدم درک درست او از حکومت شبه توتالیتر اسلامی است زمانی که گنجی پس از برجام جواد ظریف را تا مقام “قهرمان ملی ” بالا برد و امید به ریاست جمهوری او بست در همان زمان در نقد گنجی گفتم ظریف کارگزار حکومت شبه تمامیت خواه اسلامی برای رفع خطر ناشی از برنامه اتمی است و نقشی بیش از کارگزاری ندارد تمام رفتار های بعدی حکومت اسلامی درستی نظر کارگزاری دولت و هژمونی رهبری تمامیت خواه را تشان داد. .سومین نفد به شیوه عریضه نویسی سیاسی گنجی است گنجی هنوز چنان می نویسد که انگار ایت الله خامنه ای دیکتا توری فرهمند است که به شرایط جامعه اگاه نیست و منتظر رهنمو دهای گنجی است تا تغییر کند به اقای گنجی توصیه می کنم چندین بار سخنرانی اخیر اقا جری را گوش کند نه به این دلیل که او مطالب نازه ای می گوید بلکه از این جهت که اقا جری همفکر گنجی است یا شاید بوده است و گنجی می تواند فرق نقد او بر شرایط کنونی و حکومت اسلامی را با عریضه نوبسی بر دیکتاتور فرهمند دریابد.
شاهد / 24 February 2018
عده ای در غرب و داخل همراه با بی بی سی پشتیبان رسمی حکومت اسلامی ٫ با کوبیدن پیشنهاد رفرندام بدنبال معجزه و سرنگونی حکومت اسلامی بدون هیچ حرکتی شده اند و نتیجه میگیرند چون امکان رفرندام وجود ندارد و هرگونه اعتراضی ایران را سوریه میکندو احزاب مخالف وجود ندارند ! پس بی خیال! و به دنبال برجام
و ایجاد مهد دموکراسی و تمدن و پیشرفت!! در حکومت قرون وسطایی که بدنبال بمب و موشک است٬ هستند؟!
به این دوستان باید گفت که تونس پس از خیزش مردم و لهستان پس از کمونیسم وژاپن پس از جنگ نمونه های خوبی برای امکان گذر از حکومت دیکتاتوری به حکومت دموکراسی میباشند .
Farid / 24 February 2018
آقای گنجی، شما زا نظر من در بهرتین حالت، یک ردجا زنید، به همان گزراشگری اخبار ورزشی مسابقات هاکی به پردازدی و عضو حزب دموکرات امریکا شوید، لاقل از نقش اپوزیسیون علیه ترامپ بی نصیب نشوید.
دیگر در ایران اعتباری نداید امثال شماها، پروژه مثلث جیم و رای سلبی شما ها گندی بالا زد که مردم آرزوی دوران احمدی نژاد می کنند!
دگراندیش / 24 February 2018
شرکت در نمایش انتخاباتی حکم چک سفید امضاء برای فرصت طلبان رانتخورا نئولیبرالیست فراهم کرد و امکان پز دموکراتیک به حکومت مذهبی داد!، یا این شوهای نه به حجاب اجباری، هیچ گونه هزینه راهبردی برای حکومت ندراد و صد سال دیگر اتافقی موثر نمی افتد.
مبارزه واقعی ، باید راهبرد هزینه دار کردن برای حکومت غیر دموکراتیک باشدف بایست حکومت بداند اگر به حقوق بشر تعرض کند، هرزینه سنگین مانند اعتصاب عمومی و قطع منابع ارتزاقش و جنگ یا تحریمی بر سر خراب می شود!
راهبرد مبارزات حقوق بشری در قرن 21 این است، بر هم زدن معادلات هزنیه فایده به زیان طرف مقابلت.
دگراندیش / 24 February 2018