عاصمه (اسما) جهانگیر، وکیل و حقوقدان پاکستانی که به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران مشغول کار بود، روز یکشنبه ۱۱ فوریه/ ۲۲ بهمن در لاهور پاکستان درگذشت. دلیل مرگ او که متولد سال ۱۹۵۲ میلادی بود، سکته قلبی اعلام شده است.
به دنبال انتشار خبر درگذشت خانم جهانگیر، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل با انتشار بیانیهای از شجاعت او و تلاشش در راه عدالت و رفع تبعیض قدردانی کرد و گفت جهان با درگذشت او یک چهره بزرگ حقوق بشری را از دست داد: گوترش: با درگذشت عاصمه جهانگیر، جهان یک چهره بزرگ را از دست داد
وزارت خارجه ایران هم از مرگ خانم جهانگیر ابراز تأسف کرد. غلامحسین دهقانی، معاون امور حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه صبح دوشنبه ۱۲ فوریه/ ۲۳ بهمن گفت: «قرار بود در هفتههای آتی با ایشان ملاقاتی داشته باشیم تا در مورد شرایط حقوق بشر در ایران صحبت کنیم.»
عاصمه جهانگیر در زمان فعالیت خود دو گزارش درباره وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر کرد. سومین گزارش او نیز به سازمان ملل تقدیم شده و در ماههای منتشر خواهد شد.
زمانه برای بررسی فعالیتهای او در طول یک سال و نیمی که به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران فعالیت کرد، با عبدالکریم لاهیجی، حقوقدان و رییس دائمی و افتخاری فدراسیون جهانی جامعههای حقوق بشر مقیم پاریس، شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و وکیل و حقوقدان مقیم لندن و حسن نایبهاشم، پزشک و فعال حقوق بشر مقیم وین گفتوگو کرده است.
عبدالکریم لاهیجی با اشاره به پیشینه و سابقه فعایتهای خانم جهانگیر به زمانه میگوید: «خانم جهانگیر پیش از آنکه گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران باشد، سه دوره گزارشگر موضوعی بود که آنها هم ارتباط مستقیم با جمهوری اسلامی ایران داشت. نخست ۲۰ سال پیش گزارشگر ویژه درباره اعدامهای خودسرانه و اعدامهای غیرقضایی شد که مصادف و مقارن بود با کشتار بزرگ سال ۶۷ و از همان زمان تماسهای من و همکاریهای من با او شروع شد. بعد از آن هم یک دوره باز گزارشگر مربوط به آزادی ادیان بود که خیلی تلاش کرد به ایران سفر کند اما متاسفانه موفق نشد.»
لاهیجی تاکید میکند که گزارشگر موضوعی گزارشگریست مربوط به همه کشورها و نه فقط ایران: «یعنی ایشان درباره آزادی ادیان در همه کشورها کار میکرد.»
به گفته لاهیجی اما خانم جهانگیر حتی بعد از آنکه گزارشگر ویژه آزادی بیان میشود هم نمیتواند راهی به ایران پیدا کند، تا اینکه: «ایشان پیش از اینکه گزارشگری ویژه برای ایران را بپذیرد، در راس هیاتی به نمایندگی از دیوان عالی کشور پاکستان که جمعی از قضات عالیرتبه و وکلای عالیرتبه مثل ایشان جزوش بودند، رفت به ایران. وقتی که او میخواست به ایران برود، از قضا من چون رییس فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر بودم و اسما جهانگیر هم یک دوره نایب رییس فدراسیون بود با من تماس گرفت و من او را تشویق کردم که به ایران برود.»
انتظاری که از آن سفر خانم جهانگیر به ایران وجود داشته، این بوده که شاید بتواند پیام مدافعان حقوق بشر و جامعه بینالمللی را به ایران برساند: «بهخصوص که این بازدید یک بازدید بیشتر حرفهای بود؛ یعنی فکر میکنم که به دعوت دادگستری خراسان این هیات میرفت به ایران.»
کریم لاهیجی درباره ادامه این ماجرا میگوید: «خب او پس از بازگشت، ضمن تماسی که با من داشت یکی از امیدواریهایش این بود که {چون} قوه قضاییه ایران یا بخشی از قوه قضایی، یک هیات حقوقدان، قاضی و وکیل را از پاکستان دعوت کرده، شاید این امکانی باشد برای اینکه اگر او به عنوان جانشین احمد شهید این ماموریت را قبول کند، بتواند واقعا این پیام را به گوش مسئولان جمهوری اسلامی فرو کند که تا به حال از لجبازی و بستن درهای جمهوری اسلامی به روی جامعه بینالمللی و گزارشگران سازمان ملل نتیجهای نگرفته است و {او} بتواند باز به ایران برود، اما متاسفانه طی یک سال و نیمی که این ماموریت را داشت، با وجود آنکه بارها و بارها با هیاتهای جمهوری اسلامی هم در ژنو هم در نیویورک و واشنگتن گفتوگو کرد، اما هرگز اجازه سفر دوباره به ایران و انجام تحقیقات را پیدا نکرد.»
شیرین عبادی اما در همین باره به زمانه میگوید: «با وجود محدودیتهایی که حکومت برای ایشان ایجاد میکرد اما گزارشهایش کاملا مستند و مستدل بودند. ایشان ایرادات بسیار زیادی بر حکومت گرفتند و من متاسفم که به علت فوت ناگهانی، اقدامات مفید ایشان ناتمام ماندند.»
به گفته عبدالکریم لاهیجی، یکی از ویژگیها و تفاوتهای گزارشهای عاصمه جهانگیر در مقایسه با گزارشهای گزارشگر قبلی سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران یعنی احمد شهید، به گذشته و “کاریر” خانم جهانگیر برمیگشت: «خانم جهانگیر بر خلاف احمد شهید و دیگر گزارشگران راجع به ایران، دیپلمات نبود. یک مدافع حقوق بشر بود که برای دفاع از حقوق بشر در زمان {محمد} ضیاءالحق (میدانید که بعضیها فکر میکنند اولین جمهوری اسلامی، ایران بوده؛ نه. پیش از ایران، جمهوری اسلامی پاکستان با کودتای نظامی ضیاءالحق برقرار شد -دو سال قبل از انقلاب ایران- و از همان زمان دادگاههای شرعی و شلاق زدن در کوچه و خیابان و … شروع شد) مبارزات خود را با شرعی کردن دادگستری در پاکستان و حکومت نظامی آغاز کرد و کارش به زندان هم کشید و مدتی زندان بود.»
کشتار ۶۷؛ راهی برای دادخواهی نبود
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران بر توجه ویژه عاصمه جهانگیر به کشتارهای سال ۶۷ تاکید دارند. لاهیجی در همین زمینه میگوید: «او در ارتباط با کشتار ۶۷ میدانست که خانوادههای قربانیان نه تنها نتوانستهاند عاملان این جنایت را بشناسند تا راهی برای دادخواهی داشته باشند که حتی از محل دفن عزیزانشان هم باخبر نشدند. این بود که اسما جهانگیر در دو گزارشی که داد روی مساله کشتار ۶۷ خیلی تاکید کرد و روی این مساله انگشت گذاشت که این موضوع باید یکی از زمینههای تحقیق باشد که حالا یا خود او یا گزارشگر مربوط به اعدامهای غیرقضایی روی آن کار کند برای کشف حقیقت و فراهم شدن موجبات دادخواهی برای بازماندگان این کشتار.»
لاهیجی اما درباره دشواریهای کار عاصمه جهانگیر و مسیر پیش روی گزارشگر بعدی حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران میگوید: «تا زمانی که راه گزارشگر به ایران باز نشود و گزارشگر فارغ از گزارشهایی که سازمانهای حقوق بشری میدهند -شامل شهادتهایی که از ایرانیانی که در گذشته زندان بودهاند، شکنجه شدهاند و بازماندگان و خانوادهها بهخصوص درباره کشتار ۶۷- به ایران نرود و درباره قربانیان شکنجه، قربانیان بازداشتهای خودسرانه، وضعیت آزادیهای اجتماعی -آزادی بیان، آزادی مطبوعات و … – تحقیقات بالینی و میدانی و در محل نکند؛ هر چقدر هم که گزارشها بخواهند دقیق باشند، متاسفانه گزارشگر ویژه نتوانسته است ماموریت خود را انجام دهد.»
مسئول فدراسیون جهانی جامعههای حقوق بشر این باور را درباره گزارشگرهای موضوعی نیز دارد و میگوید که متاسفانه راه آنها هم به ایران همچنان بسته است و کارشان ناتمام: «خب الان دو روز است خبر به هر حال مرگ -یا خودکشی بوده یا زیر شکنجه کشتهاند او را- یک مدافع محیط زیست پخش شده و نظیر این در نزدیک به چهار دهه گذشته دهها مورد بوده. مورد خیلی مشخصش که من در آن به عنوان وکیل پسر زهرا کاظمی نقش مستقیم داشتم، پرونده قتل ناشی از شکنجه زهرا کاظمی بود که متهم ردیف اول آن یعنی آقای سعید مرتضوی همچنان در ایران دارد حقوقش را میگیرد؛ حالا اگر پست قضایی ندارد یا سمت اداری ندارد، مساله دیگریست.»
کریم لاهیجی اما در پاسخ به این سوال که چگونه میشود برای ورود گزارشگر ویژه به ایران فشار مضاعف ایجاد کرد، به زمانه میگوید: «این موضوع دیگر موضوع ناشناختهای نیست. میدانید که مکانیزمهای اجرایی، تصمیمات سازمان ملل به غیر از مسایل در ارتباط با به خطر انداختن صلح و امنیت جهانی که به شورای امنیت اجازه اعمال قهر میدهد، در بقیه مسایل قطعنامههای مراجع سازمان ملل -چه مجمع عمومی و چه نهادهای حقوق بشر و اینها- بیشتر حالت ارشادی دارد یعنی دعوت میکند از آن دولت که وضع حقوق بشر را بهتر بکند و به قطعنامه احترام بگذارد و اگر نگذاشت بعضی وقتها یک نوع ضمانت اجراهای سیاسی هست. مثلا در ارتباط با سرکوب و کشتار پس از انتخابات سال ۸۸ در ایران، میدانید که اتحادیه اروپا یک محدودیتهایی را برای یک عده از عاملان سرکوب فراهم کرد ولی غیر از این، بسته به این است که مسئولان سیاست خارجی ایران طی هفتهها، ماهها و سالهای آینده بخواهند چه سیاستی را در ارتباط با سازمان ملل و نهاد حقوق بشر سازمان ملل اتخاذ کنند.»
شیرین عبادی: گزارشگر بعدی به وضعیت و حقوق اقتصادی توجه کند
شیرین عبادی درباره عاصمه جهانگیر به زمانه میگوید: «با شناختی که او از ایران، فرهنگ ایرانی و مشکلات حکومت داشت، در مدتی که به عنوان گزارشگر ویژه کار کرد، توانست مفید واقع شود: «از جمله گزارش ایشان درباره قتلهای غیرقانونی که در دهه ۶۰ در زندانهای ایران اتفاق افتاد، بسیار قابل اعتنا بود.»
خانم عبادی ابراز امیدواری میکند که گزارشگر بعدی روش خانم جهانگیر را ادامه دهد، ضمن اینکه تاکید بیشتری بر وضعیت اقتصادی و حقوق اقتصادی بکند: «ما هر روز شاهد هستیم در حالتی که حقوق کارگران ماهها عقب میافتد، مدیران همان کارخانهها حقوقهای هنگفتی میگیرند؛ توجه داشته باشیم که حقوق اقتصادی نیز به میزان حقوق سیاسی و اجتماعی اهمیت دارد.»
حسن نایب هاشم هم در همین زمینه به زمانه میگوید: «بسیاری از مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مطرح و مورد بحث در ایران شاید به طور کامل به خانم جهانگیر منتقل نشده باشند و طبعا در گزارشهای گزارشگران ویژه حتی پیش از خانم جهانگیر، چنان که باید پررنگ نشدهاند. مسائل مربوط به معلولان، مسائل مربوط به کارگران، مسائل مربوط به اقتصاد کار و معیشت افراد و …. اینها مجموعه مطالبی هستند که در بندهای آخر اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آنها تاکید شده و کنوانسیون بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به طور مبسوط به این حقوق پرداخته.»
نایب هاشم میگوید: «خب راجع به اینها شاید کمتر گزارش رسیده باشد یا گزارشهای رسیده بر مبنای آمار کاملا دقیق نبوده باشد و به همین دلیل هم در گزارش گزارشگران ویژه چنان که باید، دیده نشدهاند.»
او تاکید میکند که وقتی نقض حقوق بشر در حوزههای مدنی و سیاسی چنان وسیع است که همواره باید بر آن تاکید شود و مسائل آن به روز شود، طبیعی است بخشهای دیگر تا حدی مغفول بمانند: «اگر وضعیت ثابت بود شاید این امکان به وجود میآمد که به حوزههای دیگر هم پرداخته شود اما در حال حاضر چه بسا که گزارشگران ویژه بعدی هم با همین مشکل مواجه شوند.»
حسن نایب هاشم: عملکرد عاصمه جهانگیر همچون احمد شهید بسیار مثبت بود
حسن نایب هاشم اما درباره فعالیت عاصمه جهانگیر به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران میگوید: «اطلاع دارید که ایشان مدت کوتاهی -از ماه نوامبر سال ۲۰۱۶ تا دیروز که درگذشتند- این مسئولیت را داشتند. یعنی کمتر از دو سال یا حتی کمتر از یک سال و نیم کامل. در این مدت دو گزارش ارائه دادند به شورای حقوق بشر و همچنین مجمع عمومی سازمان ملل. گزارش سوم او هم آماده و تقدیم شده و اکنون مراحل انتهایی خود را میگذراند که به زودی منتشر خواهد شد؛ در شرایطی که خود ایشان متاسفانه نخواهند بود تا در ماه مارس گزارششان را در شورای حقوق بشر طرح و از آن دفاع کنند.»
به گفته نایب هاشم تلاش عاصمه جهانگیر همچون سلفش احمد شهید «بسیار مثبت» بوده: «او سعی کرد تماسهایی با مدافعان حقوق بشر داشته باشد. همینطور با قربانیان و شاهدان نقض حقوق بشر. در سال گذشته یک سفر حقیقتیاب به سوئد داشت و به هر حال چه در نیویورک و چه در ژنو با مدافعان، قربانیان و شاهدان نقض حقوق بشر تماس داشت.»
نایب هاشم بر این باور است که از پایان دوره احمد شهید، جمهوری اسلامی قدری از اینکه گزارشگر ویژه حقوق بشر را نادیده بگیرد و به رسمیت نشناسد، عقب نشسته است: «در آن زمان مسئولان جمهوری اسلامی با آقای شهید تماس گرفتند و پس از آن هم با خانم جهانگیر در تماس بودند.»
او درباره کارنامه این آخرین گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران میگوید: «خانم جهانگیر به تنهایی یا همراه با دیگر گزارشگران ویژه حقوق بشر سازمان ملل نامههای متعددی درباره نقض حقوق بشر در ایران در حوزهها و زمینههای مختلف برای مقامات جمهوری اسلامی فرستاد. از جمله یکی دو روز قبل از درگذشتش همراه با سه گزارشگر ویژه دیگر نامهای با خواست توقف روند اعدام آقای احمدرضا جلالی (پزشک ایرانی مقیم سوئد که در ایران به اتهام جاسوسی بازداشت و به اعدام محکوم شده است) نوشت که به شکل بیانیه منتشر شد. جدای از این مکاتبات علنی و آشکار، او نامهنگاریهایی هم با مقامات جمهوری اسلامی داشته و منتظر پاسخ آنها بوده که هنوز این نامهها و پاسخهای احتمالی آنها منتشر نشدهاند.»
او کیفیت کار عاصمه جهانگیر را مشابه کار احمد شهید میداند و میگوید که هر دوی آنها با کیفیت خیلی بالایی کارشان را پیش بردهاند که این امر قابل انتظار بوده است: «عاصمه جهانگیر شش سال گزارشگر ویژه اعدامهای خودسرانه بود و شش سال گزارشگر ویژه آزادی ادیان و این دو موضوع هم در جامعه ایران مطرح هستند و این سابقه ۱۲ ساله باعث آشنایی عمیق او با این موضوعات بود.»
به گفته نایب هاشم، به این خاطر که او پاکستانی بود، عملا در تمام عمر با قوانین و درکی از اسلام سر و کار داشت که محدود کننده مدافعان حقوق بشر و به خصوص زنان بود/است: «خانم جهانگیر با زوایای پیدا و پنهان قوانین و حقوق ما آشنا بود هر چند که خود معترف بود به اینکه مجموعه قوانین جمهوری اسلامی ایران از قوانین جمهوری اسلامی پاکستان بدتر هم هست، ولیکن به هر حال با توجه به چالشهایی که در پاکستان با آنها روبهرو شده بود، با مجموعه دشواریهایی که مدافعان حقوق بشر در داخل ایران با آنها دست به گریبانند، آشنا بود.»
این فعال حقوق بشر مقیم وین میگوید: «عاصمه جهانگیر در فرازهای گزارشهای خود به اعدامهای پرشمار در جمهوری اسلامی پرداخت؛ همچنین به موضوع اعدام نوجوانان یعنی کسانی که در هنگام انجام جرم کمتر از ۱۸ سال داشتند. مساله اعدام در ملاء عام، مساله اشکال مختلف شکنجه و بدرفتاری و اقسام مختلف آن در زندانها، احکامی مثل شلاق زدن و قطع عضو و … نیز در گزارشهای او در کنار مسایل مربوط به گروههای ملی و قومی، زنان، مدافعان حقوق بشر، مدافعان جامعه مدنی و …، مورد تاکید قرار گرفت.»
به زعم نایب هاشم، آنچه عاصمه جهانگیر به طور مشخص بر گزارشهای احمد شهید افزوده این است که در آخرین گزارش خود به نیویورک، فصلی را هم به ایرانیان دوتابعیتی اختصاص داده است: کسانی که در ایران در بازداشت و زندان و زیر فشارند: «از ماه اکتبر سال گذشته که آن گزارش ارائه شد تا امروز، وضعیت دوتابعیتیها دشوارتر هم شده که آخرین خبرها درباره این افراد مرگ مشکوک کاووس سید امامی، ایرانی-کانادایی فعال محیط زیست است.»
به گفته حسن نایب هاشم در حالی که شرایط احمدرضا جلالی نگران کننده است و وضعیت نازنین زاغری-راتکلیف تغییری نکرده، صحبت از این است که شاید حدود ۳۰ زندانی دوتابعیتی داشته باشیم: «کسانی که عملا گروگان رژیم هستند و به همین دلیل فصلی از دومین گزارش خانم جهانگیر به این گروه اختصاص داده شده است.»
نایب هاشم اما به محدودیت تعداد کلمات برای گزارشهای ارائه شده اشاره میکند و میگوید: «حجم مطلبی که خانم جهانگیر و پیش از او احمد شهید میتوانستند در گزارشها بگنجانند محدود بود. همین امر باعث شده/میشود که امکان پرداختن به همه مسائل و موضوعات وجود نداشته باشد. همچنین این گزارشها بر اساس اطلاعاتی که به گزارشگران حقوق بشر میرسد تنظیم میشوند و طبیعی است که امکان مطرح نشدن برخی مسائل وجود دارد. هم آقای احمد شهید و هم خانم جهانگیر معترف بودند که در گزارشهایشان به بسیاری از مسائل پرداخته نشده است.»
گزارشگر بعدی و مشکلات مشابه
از آنجا که جمهوری اسلامی کماکان تلاش میکند ضرورت وجود گزارشگر ویژه برای ایران را انکار کند و سعی میکند حداقل همکاری را با روندهای سازمان ملل کافی بداند، طبیعی به نظر میآید که گزارشگر بعدی حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران هم با مشکلاتی مشابه دشواریهای عاصمه جهانگیر و احمد شهید مواجه شد. البته به گفته حسن نایب هاشم باید دید چه شخصی جای خانم جهانگیر را خواهد گرفت و او چه خصوصیات و ویژگیهایی دارد: «اما طبیعی است که مجموعه سختگیریها که جامعه بینالملل برای تعیین گزارشگر ویژه برای ایران داشته، در مورد تعیین گزارشگر ویژه بعدی هم خواهد داشت و طبیعتا چون گزارشگر ویژه بعدی هم خواه ناخواه عینیگرا خواهد بود، عملا با همان مشکلات مواجه خواهد شد.»
به گفته نایب هاشم جمهوری اسلامی با توجه به تغییرات ایحاد شده در این کشور حداقل عقبنشینیهایی را داشته اما این تغییر مواضع چنان نیست که جامعه بینالمللی و فعالان حقوق بشر انتظار دارند.
در عین حال به نظر نمیرسد جمهوری اسلامی در حال حاضر آماده عقبنشینی بیشتر باشد.
- در همین زمینه
این خانم را هم در پاکستان به قتل رساندند،
این آخوندهای مفت خور و دزد سرمایه ایران و ایرانی را خرج کشت و کشتار
در ایران ودنیا می کند
و دنیا هم با به سرقت بردن ثروت ایرانی راضی است
رضا / 13 February 2018
درگذشت ناگهانی ایشان جای تاسف و
تاثر بسیار دارد ، اما انعکاس بسیار
ضعیف فوت ایشان – در جامعهء ایرانیان-
جای تاسف بیشتری دارد .
روانشاد ، خانم جهانگیر علاوه بر جامعهء
حقوقی ، عضو جامعه زنان ، فعالان سیاسی،
مدنی و حقوق بشری نیز بود و علاوه بر
داشتن وجههء ملی ، منطقه ای و بین المللی
برای ایرانیان چهره ای بسیار خاص محسوب
می شدند ؛ چرا که در سکوتِ کامل مراجع
قضایی و حقوقی و سیاسی ایران ، ایشان
به دفاع از حقوق پایمال شدهء تمامی اقشار
ایران می پرداختند .
اگرچه وجود ایشان از میان ما رفت اما
صدای حق طلبیِ ایشان جاودانه شد .
کوین / 15 February 2018