اعتراضات سراسری در دی ۹۶ جامعه مستقل ادبی در خارج از ایران را تکان داده است. مفهوم «ادبیات متعهد» که در سالهای پیش از انقلاب به تاریخ ادبیات ایران شکل و جهت بخشیده بود، مجدداً به شکل متفاوتی مطرح شده است. «قیام خستگان» مجموعهای از ۳۰ شعر از ۱۰ شاعر مهاجر و تبعیدی ایرانی تلاش میکند تصویر تازهای از ادبیات متعهد به دست دهد. این کتاب توسط نشر مانیها و به کوشش و با مقدمهای از محمد تنگستانی منتشر شده است.
شاهرخ مسکوب، نویسنده و پژوهشگر فقید ایرانی در بررسی شعر متعهد فارسی در سالهای دهه ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ به تفاوت میان «افسانه» و «مرغ آمین» نیما یوشیج اشاره میکند. به تعبیر مسکوب، اگر «افسانه» گفتوگویی درونی و نفسانیست، «مرغ آمین» که نشاندهنده آگاهی و پیروزی مردم است، با لحن دردمندان سخن میگوید و در دل تاریکی آنها را یاری و همراهی میکند. «شعری که زندگیست» از سرودههای شناختهشده احمد شاملو نیز یکی دیگر از نمونههای بیشمار شعر متعهد در سالهای پیش از انقلاب به شمار میآید.
«قیام خستگان»، مجموعهای از ۳۰ شعر از ۱۰ شاعر مهاجر به کوشش محمد تنگستانی در ادامه روش ادبیات متعهد در تاریخ ادبیات ایران پدید آمده است و هرچند که اشعار این کتاب به جبر زمان، با «مرغ آمین» نیما و «شعری که زندگیست» شاملو فاصله دارند، اما از بستگان یک خانوادهاند. با این تفاوت که شعر در نظر شاعران این مجموعه صرفاً یک امر اجتماعی نیست که بشارتدهنده پیروزی قطعی باشد و شاعر هم طبعاً خود را در حد «وجدان سیاسی» جامعه فرونمیکاهد. برخلاف شاعران متعهد در سالهای پیش از انقلاب در اینجا نقشه راهی در دست نیست و همچنان چشمانداز روشنی مشاهده نمیشود، بلکه یا مانند شعری از مریم هوله بازتابدهنده وقایع بیرون در درون شاعر است و یا اینکه مانند شعری از فاطمه اختصاری که در پیشانی این کتاب هم آمده، بیرون از خلوت شاعر اتفاق افتاده است:
«جنازهاش عقبِ وانت، جنازهاش وسط گونی
جنارهاش هدف ماشه، پس از تجمع قانونی
شعار تند سیاسی داشت، و فکرهای اساسی داشت
به پا، دو کفش پر از تردید، به دست، پیرهنی خونین»
محمد تنگستانی درباره اینکه چگونه و با چه انگیزهای به فکر گردآوری چنین مجموعهای افتاد میگوید:
«هنر و ادبیات بدون محتوای اجتماعی به باور من راهی به غیر از عقیم شدن ندارد. در چند دهه گذشته تفکرات اصلاحطلبی هدفمند سعی به عقیم کردن صداهای مستقل در ادبیات معاصر ایران را داشته و دارند. به طوری که امروز خودسانسوری قبل از سانسور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به امری عادی و حتی درونی شاعران بدل شده است. سالها منتظر این اتفاق بودم. فرصت مناسبی بود که صدای شاعران متعهد، البته نه به آن معنای سیاستزده در سالهای قبل از انقلاب بازتاب پیدا کند.»
از اعتراضات دی ۹۶ به عنوان «خیزش خشمگینان» هم یاد شده است. «قیام خستگان» اما مفهوم متفاوتی است که از همنشینی دو کلمه به ظاهر متضاد به دست آمده است. تنگستانی درباره نام این کتاب میگوید:
«در تظاهرات سراسری ۱۳۹۶ معترضان یعنی کسانی که از فقر و گرسنگی، به خشم آمده بودند و خسته بودند از بیتوجهی مسئولان به خواستههایشان به خیابانها آمدند. به همین دلیل نام کتاب را از یکی از شعرهای هومن عزیزی وام گرفتم. “قیام خستگان” خواسته معترضان را به گمانم به خوبی نشان میدهد.»
در مجموعه «قیام خستگان» اشعاری از فاطمه اختصاری، جمشید برزگر، محمدتنگستانی، مریم هوله، محمدرضا حاجرستمبگلو، هومن عزیزی، شیدا محمدی، پویان مقدسی، سیدمهدی موسوی و مزدک نظافت منتشر شده است. این کتاب را میتوان به دو شکل تهیه کرد: به شکل کتاب کاغذی و یا به شکل فایل پیدیاف در انتهای این نوشته:
«قیام خستگان» ۳۰ شعر از ۱۰ شاعر، محمد تنگستانی: PDF
بیشتر بخوانید:
امروز که دلمان گرفتهف هر کی به نحوی غمش از زنده مانی تحمیلی این جکومت اهریمنی نشان میدهدف من متوجه شدم بی بی سی یک پادکست به مناسبت درگذشت جانگداز هایده منتشر کزده است. چیزی در رادیوو زمانه- سایت مردم علاقهم ندیم- به ره حال احتمالا همه شما هم مثل من عاشق صدا اسمانی و روح بخش این بانو بی نظیر هستید.
یادش جاودان.
نام اصلی معصومه ددهبالا
نام مستعار هایده
تولد ۲۱ فروردین ۱۳۲۱
تهران، ایران
ملیت پرچم شاهنشاهی ایران (پیش از انقلاب ۱۳۵۷ خورشیدی) ایرانی
مرگ ۳۰ دی ۱۳۶۸ (۴۷ سال)
سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، ایالات متحده
سبک(ها) موسیقی سنتی ایرانی
موسیقی پاپ فارسی
نوع صوت کنترآلتو
زنده یاد هایده / 21 January 2018
قسمت اول
منو تو هر دو بدون تصمیم / من و تو هر دو حاضر تقدیر
دل به من نبند من یه روزی تو بادم / یه روز زیر شونه ام / یه روزی آزادم
تقدیرم این بود نگاهم کنی / هی بلند شم و تو کوتاهم کنی
کندی نکن کار تو بریدن ِ / نترس کار من دوباره روییدنِ
اگه نبری و دم از جنگ بزنی / شاید یه گوشه تو انبار زنگ بزنی
این منم یه آه زندونیِ سر / یه روز سیاه یه روز سفید یه روز مرگ
صدای دستای آهنیت رسید به گوشم / وقتی اومدم بیرون از زیر تل سر..
همخوان
آزادی چه بی تضمینی / تو این سلولای تو در توی بیماریا
زندونیا زندون بان زندونیای زندون بان زندونیان
آخ آزادی بی تضمینی / تو این سلولای تو در توی بیماریا
زندونیا زندون بان زندونیای زندون بان زندونیان
زنده یاد هایده / 21 January 2018
قسمت دوم
زیر تل کنار باقیِ موها تو آرامش الکی چروکیدم
دستام سپر سرم شده بود اما زیر این سنگر دروغی پوسیدم
من یه تار مو پر از ترک مورفین تل / تن به حقیقت فردا قیچی دادم
تویی همون قیچی خسته از بریدن / پر از فریاد نمی خوام قیچی باشم
منو تو هر دو تو اسارتیم / منو تو هر دو زخمیِ عادتیم
شاید با بریدنات بیمه شم / توی آینه ی تکرارت دیده شم
اما واسه من یه راه دیگه هست / شاید سقوط شاید ریزشم
این سقوط آغاز آزادیِ / باید بتونم بیخیال این ریشه شم
یا که توی دست باد مسموم نیفتم / آخ که رهایی حقیقتی نیست
منو تو طبیعتمون مخالف همِ / قرارمون اون جا که طبیعتی نیست .
همخوان
آزادی چه بی تضمینی / تو این سلولای تو در توی بیماریا
زندونیا زندون بان زندونیای زندون بان زندونیان
آخ آزادی بی تضمینی / تو این سلولای تو در توی بیماریا
زندونیا زندون بان زندونیای زندون بان زندونیان
زنده یاد هایده / 21 January 2018