بیژن روحانی – هنرمندان و نقاشان دوران اسلامی در سده‌های میانی به خصوص در سده‌های ششم و هفتم قمری، از سایه‌بازی نیز به عنوان یکی از منابع هنری خود برای خلق تصاویر انسانی استفاده می‌کردند. در این میان رابطه‌ای محکم میان میناتورها و تصاویر الهام‌گرفته از سایه‌بازی به وجود آمد.

در گفتار پیش اشاره شد که در این زمان هنرمندان و نقاشان به نقش کردن تصاویر “گروتسک”‌مانند یا عجایب‌پردازی روی آوردند اما نتیجه کار آنان به گونه‌ای بود که انگار از روی نمایش سایه‌بازی تصاویر خود را طراحی کرده بودند. به جز بشقاب‌هایی با طرح‌های مشهور به “شیطان رقصان” و “مرد رقاص” که به ترتیب در موزه بریتانیا و موزه ویکتوریا و آلبرت نگهداری می‌شوند، نمونه‌ برجسته دیگری از این آثار بشقابی است که آرتور اپهام پوپ (Arthur Upham Pope ) ، ایران‌شناس آمریکایی، شرح آن را در کتابش با نام “بررسی هنر ایران” آورده است. روی آن بشقاب نیز پیکره نشسته‌ای تصویر شده است که پاهایش را روی هم انداخته، دست‌‌هایش را بلند کرده است و دماغی بیش از حد بزرگ و پیشانی فوق‌العاده کوتاه و موهای مجعد دارد. اینجا نیز تصویری کاریکاتورگونه به شیوه همان سایه‌بازی ارائه شده است.

چوب بازی، هنر دوران فاطمی، نقاشی روی پاپیروس، موزه هنرهای اسلامی قاهره

بنابرین اتفاقی نیست که در همان زمان چنین تصاویر و نقاشی‌هایی در کتاب‌ها و نسخه‌های دست‌نویس در منطقه میان‌رودان و عراق نیز ظاهر می‌شود. به اعتقاد برخی تاریخ‌نگاران هنر، از جمله ریچارد اتینگ‌هاوزن (Richard Ettinghausen )، تأثیر گرفتن از سایه‌بازی نه تنها در تصاویری که سیاه و تخت و یک‌دست طراحی می‌شدند دیده می‌شود، بلکه حتی در بعضی نقاشی‌های دیگر نیز طرح‌های انسانی با عروسک‌های سایه‌بازی شباهت‌هایی دارند. از جمله می‌توان به تصویری طنزآمیز در کتابی مربوط به علم پزشکی اشاره کرد (رجوع کنید به قسمت چهارم این سلسله‌ برنامه‌ها)که در آن دست و پای مرد نیمه برهنه‌ای که ظاهراً تحت درمان قرار دارد مانند دست و پای عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی و سایه‌بازی دارای مفاصل برجسته‌ای است که اجازه تحرک را به آن می‌دهد.

اما تأثیر گرفتن از سایه و سایه‌بازی مبنای علمی دقیقی نیز دارد که در آثار دانشمندان و نویسندگان این دوره نیز به آن پرداخته شده است. ابن هیثم در کتاب خود به نام “المناظر” به طور روشمندی در این خصوص بحث کرده است. ابن هیثم از دانشمندان مشهور سده‌ چهارم قمری/ دهم و یازدهم میلادی است که در بصره و در زمان حکومت خاندان ایرانی آل بویه به دنیا آمد اما ظاهراً در اصل اهل خوزستان بوده است. او در کتاب المناظر به مبحث مهم نورشناسی و فیزیک نور می‌پردازد. در بخشی از این کتاب او در خصوص روش سایه‌بازی می‌نویسد برای این‌کار سوراخ‌هایی در پیکره شخصیت‌های این نمایش به وجود آورده تا به این ترتیب بتوان آن‌ها را با چوب در برابر صفحه نگاه داشت.آنگاه بازیگردان با چوب دیگری که در دست دارد سر و پا و دست این شمایل‌ها را حرکت می‌دهد. به نوشته‌ ابن هیثم نور شمع یا چراغی که پشت سر این شمایل‌ها قرار دارد سایه‌‌ رنگین آن‌ها را روی صفحه‌ شفاف منعکس می‌کند.

کشتی‌گیران روی بشقاب لعابی، هنر دوران فاطمی، موزه هنرهای اسلامی قاهره

ابن هیثم با آنکه در بصره به دنیا آمده بود اما بخش مهمی از زندگی خود را در مصر و در قاهره گذراند، و در آنجا می‌بایست به طور گسترده با این گونه نمایش آشنا شده و روی آن مطالعه کرده باشد. او گرچه درباره اینکه چنین نمایش‌هایی کجا برگزار می‌شوند، اظهار نظری نکرده است اما به نظر می‌آید در آن زمان سایه‌بازی نمایشی بسیار پرطرفدار بوده و حتی از سوی رده‌های بالای اجتماع نیز دنبال می‌شده است. محبوبیت این نمایش را می‌توان از روی حضور نمایش‌نامه‌نویسانی که اختصاصاً برای سایه‌بازی یا در عربی “خیال‌الظل” نمایش می‌نوشتند دریافت. محمد ابن دانیال از مشهورترین نمایش‌نامه‌نویسان سده‌ هفتم قمری/چهاردهم میلادی است که از او سه نمایش برای سایه‌بازی به جای مانده است. در این آثار نیز زندگی مردم عادی و گاه فرودست مضمون نمایش‌نامه‌ها قرار گرفته‌اند. بنابرین مشاهده می‌شود که میان هنرهای این دوران از نقاشی گرفته تا سایه‌بازی و ادبیات پیوندی درونی برقرار بوده و تأثیرات خود را بر یکدیگر برجای گذاشته‌اند.

به طور خلاصه روند تصویر کردن نقش‌های انسانی در آثار هنرمندان در دوران اسلامی از ابتدا تا سده‌های هفتم و هشتم را می‌توان چنین بیان کرد: در آغاز این هنرمندان در جست‌وجوی خلق زبان ویژه‌ خود، تحت تأثیر هنرهای دوران ساسانی از یک سو و هنرهای یونانی و رومی از سوی دیگر بودند. آن‌ها اتاق و تالارهای کاخ‌ها را با تصاویری الهام گرفته از نقاشی‌های دوران باستانی متأخر و با نقش شکار و یا دیگر صحنه‌های تفریح درباریان می‌آراستند و از تصویر کردن زنان رقصنده نیز غافل نمی‌شدند. از سوی دیگر برای نشان دادن تداوم سلسله‌های پادشاهی یا تداوم خلافت خلفای اسلامی، الگوهای تصویرگری پادشاهان ساسانی را به طور ویژه مورد توجه خود قرار می‌دادند. پس از این دوره ابتدایی گرچه باز هم تأثیرپذیری از هنر ساسانی و هنر یونانی و رومی بر جای ماند، اما هنرمندان در دوران فاطمی به زبانی واقع‌گرایانه‌تر در نقاشی‌های خود دست پیدا کردند. نمونه برجسته این نقاشی‌ها در تصاویر کتاب‌هایی مانند “مقامات حریری” پیدا می‌شود. از سوی دیگر در این دوران تصاویر و نقاشی‌ها دیگر فقط مختص به حاکمان و درباریان نیست بلکه صحنه‌هایی از زندگی مردم عادی جامعه و سرگرمی‌ها و بازی‌های آنان، حتی گاه به صورت طنز و شوخی نیز، تصویر شده است. این امر از سربرآوردن طبقه‌ جدیدی در این دوران نشان دارد. و سرانجام اینکه ارتباطی انکار‌ناشدنی میان هنرهای دیگر از جمله نمایش، ادبیات و حتی پژوهش‌های علمی با نقاشی و نگارگری در این دوران به چشم می‌خورد.

توضیح: در تنظیم مطالب این برنامه‌ها در خصوص هنرهای تجسمی در ابتدای دوران اسلامی، به تحقیقات و آثار اوا بائر در این زمینه استناد شده است. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به:

Baer, Eva, The human figure in Islamic art : inheritances and Islamic transformations, Bibliotheca Iranica. Islamic art and architecture series no. 11, Costa Mesa, Calif. : Mazda Publishers, 2004

Baer, Eva. 1999. “The Human Figure in Early Islamic Art: Some Preliminary Remarks”. In Muqarnas: An Annual on the Visual Culture of the Islamic World, XVI, 32-41.

عکس نخست:

برگی از کتاب مقامات حریری، تمام اجزای تصویر حتی گیاه میان آن، شبیه به صحنه پردازی یک نمایش است.
 

در همین زمینه:

بخش نخست: نقاشی اسلامی، از هنر ساسانی تا رومی

بخش دوم: هنر رومی در دربار خلفا

بخش سوم: نقوش انسانی در دوران فاطمیان

بخش چهام: طنز و شوخی در آثار نقاشان دوران اسلامی