احسان سنایی – شما هم شاید علاقهمند به قصههای آخرالزمانی باشید، اما تنها بدینواسطه که در جدیترین حالت ممکن هم امکان ندارد آن را باور کنید. آنهم نه بهواسطه واقعگراییتان، بلکه چون بهگفته تیمی از عصبشناسان، مغز ما مانع از تنظیم انتظاراتمان راجع به آینده میشود، حتی اگر مدارک محکمی هم برای وقوع رخداد بدی در آینده در اختیارتان باشد.
گروهی از پژوهشگران آلمانی و انگلیسی، آزمون روانشناختی پیچیدهای را بهمنظور تعیین نحوه عکسالعمل مردم در برابر رخدادهای منفی آینده طرح زدند. آنها در ابتدا سئوالاتی راجع به احتمال وقوع 80 پدیده دردسرساز مختلف از قبیل ابتلا به یک بیماری مهلک یا وقوع یک حمله نظامی را از افراد مختلفی پرسیدند. این پژوهشگران، پس از ثبت پاسخ مردم، به هرکدامشان اطلاعات آماری صحیحی از احتمال وقوع چنین پدیدههایی را ارائه کردند. در برخی موارد این افراد احتمال صحت داشتن قضیه مزبور را دست بالا و در برخی موارد هم دست پایین گرفته بودند.
پس از اینکه مدتی گذشت، این پژوهشگران مجدداً از افراد تحت مطالعه، سئوالاتی راجع به احتمال وقوع حوادثی برای شخص هرکدام از این افراد پرسیدند. جالب اینجا بود که اگر آمار حقیقی احتمال وقوع یک پدیده ناخوشایند، از آنچه در وهله اول حدس زده بودند بیشتر میبود، آنگاه این افراد احتیاط بیشتری را در تطبیق انتظاراتشان با آینده به خرج میدادند. حال آنکه همین فرآیند در خصوص پدیدههای خوشایند با احتیاط کمتری صورت میگرفت. درست مثل این بود که مردم بهطور گزینشی، احتمال وقوع حوادث آینده را به یاد میآوردند. یعنی تمایلشان بیشتر معطوف به فراموش کردن حوادث ناخوشایند آینده بود.
حال، از اینجا به بعدش را دقت کنید: این پژوهشگران، حین انجام همین آزمایشات، اقدام به تهیه تصاویر fMRI از مغز داوطلبها میکردند و میتوانستند که قسمتهای فعال مغز فرد حین به خاطر آوردن (یا ناتوانی در به خاطر آوردن) احتمالی وقوع یک پدیده ناگوار را تماشا کنند. آنها در مقالهای که طی همین هفته در نشریه علمی Nature Neuroscience انتشار دادهاند، آوردهاند: “… ما متوجه شدیم که خوشبینی افراد، حاصل کاهش کدگذاری دادههای نامطلوب مربوط به آینده در بخشی از قشر پیشانی مغز (موسوم به IFG سمت راست) میشود، که نسبت به خطاهای تخمینی حساس است. … لذا تمایل انسان به خوشبینی، ریشه در ناتوانی مغز از کدگذاری خطاهای تخمینی در زمانهایی دارد که بهمنظور تعیین احتمال وقوع پدیدههای بدبینانه به خدمت فراخوانده میشوند. این ناتوانی، به واکنشهای گزینشی میانجامد و همین باعث القای خوشبینی غیرواقعگرایانهای میشود که در برابر هرگونه تغییری مقاوم است.”
لذا خوشبینی آدمی اساساً ریشه در نقص عصبشناختیای دارد که ما را از به خاطر آوردن اطلاعات ناگوار مربوط به آینده بازمیدارد و بههمین خاطر است که هیچکس علاقهای به پذیرش وقوع رخدادهای آخرالزمانی در مورد خودش، از خود نشان نمیدهد. البته استثنای جالبی هم در این قاعده به چشم میخورد. همانگونه که پژوهشگران هم تأکید کردهاند، فقط افرادی که پیوسته برآوردهای صحیحی از زمان وقوع پدیدههای ناگوار را در مورد خود انجام میدهند، دچار افسردگی مزمن میشوند. پس آیا افسردگی حاصل آگاهی است؟
شاید اینگونه بتوان گفت که این نقص عصبشناختی ما، نوعی کارکرد سازگاریجویانه دارد و مانع از افسردگی عمیقمان راجع به احتمال وقوع یک رخداد ناگوار و قریبالوقوع میشود.
منبع: io9
در همین زمینه:
توضیح تصویر:
نقاشی از مصیب امیرف / منبع: اینجا.
طرح از Igor Kopelnitsky / منبع: Images.com – Corbis
مغز ما در گذشته براي ادامه ي زندگي و در خدمت آن شكل گرفته اما فرهنگ و شخصيت مي تواند توسط مراكز قدرت در اجتماع دست كاري و يا حتي به شكل خاصي بازسازي شود و لزوما در خدمت زندگي و ادامه ي آن نخواهد بود بنا بر اين فضاي آزاد فرهنگي و رقابت فرهنگي و حمايت از كارهاي فرهنگي انساني و بيان براي رسوايي و حذف شبه فرهنگ كاذب لازم است
كريم از شيراز / 16 October 2011
این بررسی هیچ ربطی به آخر الزمان ندارد .. اگر سناریوی آخر الزمان به وسیله گروهی علمای خنگ شیعه و سنی نوشته شده را باور میکنید … در واقع اکثر قریب به اتفاق انسانها این سناریو را نه تنها در حد قصه قبول ندارند بلکه باور و ایمان هم ندارند و فقط فکر میکنند یک وقتی جهان تمام میشود ولی نه در زمان زندگی آنها ….
بهتر است اول در مورد پدیده آخر الزمان بیشتر فکر کنیم چون این واقعه فیزیکی نیست بلکه بیشتر متافیزیکی است که توانسته در مغز بشر و قسمت احساسات خصوصا بخش اعتقادی آن جا خوش کند ولی چیزی که بررسی نمیشود احتمال وقوع انتزاعی آن است یعنی تمام این سناریو نه به صورت عینی و فیزیکی بلکه به صورت انتزاعی و متافیزیکی تحقق یابد که بسیاری از مغزها واکنش مثبت نشان خواهند داد آیا دانشمندان این حالت را بررسی کرده اند ؟؟
کاربر مهمان / 16 October 2011
مغز میتواند آخرالزمان را قبول یا رد کند این موضوع تخصصی است و من نمیتوانم اظهار نظر کنم اما آنچه که بدیهی است این است که عقل آخرالزمان را به آن شکلی که در ادیان مطرح است قبول نمیکند شاید علتش همان مواردی باشد که در مقاله ذکر شده است.
آشنا / 19 October 2011
نوشته جالبی بود. من در گذشته نيز درباره کارکرد معز و به ياد آوری حوادثی دارای ماهيت منفی خوانده بودم که دقيقا معز چنين تمايلی را نيز در به خاطر آوردن اين رويداد ها از خود نشان ميدهد. يعنی به شکلی انتخاب در مغز صورت ميکيرد تا حوادث عغم انگيز و تاثر آمور را بيشتر فراموش نمايد تا حوادث و رخداد های نشاط آور را.
يکشنبه 23 اکتوبر 2011
کاربر مهمان / 23 October 2011
پس آنکه باور میکنه، نداره!
کاربر مهمانMassi / 27 October 2011