هیچکس ورودش را ندید. وقتی راب وریک، پژوهشگر دوره پسادکتری در مؤسسه اخترشناسی هاوایی، در شامگاه ۱۰ آبانماه سال جاری به وجود این مسافر دوردست پی برد، «اوموآموا» با سرعتی قریب به ۳۸ کیلومتر بر ثانیه در حال ترک منظومه شمسی بود.
“هیچوقت انتظار تماشای چنین چیزی را نداشتم”. مسیر شگفت این سنگ سرگردان مشخص ساخت که مبدأ آن نه منظومه ما، که فضای میانستارهایست. نخستین مسافر فراخورشیدی منظومه ما که قرنها انتظار میرفت از زمره حیات هوشمند فرازمینی باشد، تختهسنگ غولآسایی از آب درآمده بود باریک، بلند، و سرخفام.
پنج روز بعد، خبر کشف این مسافر علنی شد؛ زمانیکه پانزده میلیون و پانصدهزار کیلومتر از موضع کشفاش دورتر شده بود. آن را اوموآموا نامیدند؛ عبارتی به زبان بومیان هاوایی به معنای “نخستین قاصد از گذشتههای دور”؛ قاصدی چنان غیرمنتظره که فرصت تماشای بهتر آن، همچون شهابی در آسمان تاریخ اخترشناسی، دمی بیشتر نپایید – چنانکه اندی ریوکین، از اخترشناسان دانشگاه جانز هاپکینز، در وصف احساس عمیق حسرت اخترشناسان از مواجهه با فرصتی چنین کوتاه میگوید: “ناراحت نباشید از اینکه تمام شد. خوشحال باشید از اینکه آن را دیدید؛ همینکه آن را دیدیم، سخت خارقالعاده است”.
اولین تصاویر اوموآموا، طی نقشهبرداریهای یکی از دو «تلسکوپ نقشهبردار پاناروماتیک و سامانه واکنش سریع» (اختصاراً Pan-STARRS) به ثبت رسید؛ سامانهای مستقر بر قله هالیاکالای هاوایی، که در اصل برای شناسایی و تعیین مختصات اجرام سرگردان نزدیک به زمین طراحی شده و از سال ۲۰۱۰ مشغول به فعالیت مستمر است. پیگیری مسیر نامتعارف این جرم پرسرعت، رفتهرفته احتمال «دنبالهدار» بودن آن را مطرح کرد.
دنبالهدارها اجرام سنگی-یخی نسبتاً کوچکی هستند که در مدارهایی کشیده، از دوردستهای منظومه شمسی عزم نواحی داخلی منظومه کرده، پس از عبور از نزدیکی خورشید، مسیر آمده را تا دوردستهای منظومه بازمیگردند. در این بین، به مجرد عبور این اجرام از فواصل نزدیک به خورشید، ترکیبات یخی آنها تصعید گشته، به شکل «دنباله»ای در امتدادشان و بر خلاف راستای خورشید ظاهر میشود.
اما مشاهدات بیشتر، احتمال دنبالهدار بودن اوموآموا را کمرنگتر کرد. این جرم در فاصلهای حتی نزدیکتر از عطارد به خورشید نیز هیچگونه فعالیتی که حاکی از تصعید هرگونه ترکیبات یخی بر سطح آن باشد را به نمایش نمیگذاشت. به علاوه، سرعت و جهت تخمینزده شده اوموآموا به هنگام ورود به قلمرو منظومه ما، با سرعت و جهت متوسط حرکت ستارگان همسایه خورشید به دقت برابری میکرد؛ و از همه مهمتر مدار آن از حتی کشیدهترین مدار مشاهدهشده در بین دنبالهدارها نیز کشیدهتر بود.
«کشیدگی» (eccentricity) عددی است که میزان انحراف مدار یک جرم از دایره کامل را نشان میدهد. چنانچه این عدد، جایی در حدفاصل ۰ تا ۱ را به خود اختصاص داده باشد، مدار جرم مربوطه به خورشید مقید است و این جرم تا همیشه به گرد خورشید خواهد گشت (همچون سیارات، سیارکها، و بسیاری از دنبالهدارها). به عنوان نمونه، کشیدگی مدار زمین، معادل ۰.۰۱۶ است؛ حالآنکه کشیدگی مدار پلوتو (با بیشترین مقدار در بین اجرام شاخص منظومه ما)، معادل ۰.۲۴ است. اوموآموا با مداری به کشیدگی ۱.۲، از همان ابتدا مشخص ساخت که نه فقط از جایی در منظومه ما نشأت نمیگیرد، بلکه قصد طرح ویژگیهای همچنان چالشانگیزتری را دارد.
این ویژگیها رفتهرفته طی رصدهای بعدی این جرم، به پیشآهنگی مجموعهتلسکوپهای غولآسای دو رصدخانه VLT و جمینی شناسایی و معرفی شدند: اوموآموا با طولی معادل تقریباً ۸۰۰ متر و عرضی در حدود تنها ۸۰ متر، رکورد کشیدهترین سنگ سرگردان فضایی را نیز از آن خود کرد. این موضوع را میشد از افت و خیز شدید نور اوموآموا (معادل ده برابر اختلاف درخشندگی بین روشنترین و تیرهترین وضعیت این جرم) طی گردشهای متوالی آن به دور خود دریافت؛ گردشهایی که هر ۷ ساعت و یک ربع کامل میشدند.
مشاهدات طیفشناختی نیز حاکی از آن بودند که اوموآموا سنگی است محتوی درصد بالایی از فلزات و همچنین مقادیری از ترکیبات «تولین»، که به سطح آن رنگی سرخفام بخشیدهاند. تولینها عبارتند از بقایایی از مولکولهای ارگانیک که در بلندمدت در معرض تابش شدید فرابنفش قرار گرفته باشند. این موضوع حکایت از آن داشت که اوموآموا تا پیش از ورود به قلمرو منظومه شمسی، به مدت احتمالاً صدها میلیون سال در معرض تابش شدید پرتوهای کیهانی (اعم از امواج الکترومغناطیسی و ذرات باردار پرانرژی) قرار داشته است.
محاسبات اولیه از شکل مدار این جرم، حکایت از آن دارند که مبدأ آن میبایست جایی در نزدیکی ستاره «نسر واقع» در صورت فلکی شلیاق، واقع در فاصله ۲۵ سال نوری از ما بوده باشد. اما سیصدهزار سال پیش که اوموآموا احتمالا از آن موضع عبور کرده، نسر واقع در موضع فعلی خود قرار نداشته؛ و به همین واسطه همچنان نمیتوان نسبت به مبدأ اصلی این سنگ سرگردان فضایی کسب اطمینان کرد.
دیدار با اوموآموا؟
شکل غریب اوموآموا بیش از آنکه یک همتای حقیقی را در بین ۷۵۰ هزار سیارک کشفشده تاکنون به ذهن متبادر کند، یادآور سفینه تخیلی «راما» در داستان علمی-تخیلی «دیدار با راما» اثر آرتور سی. کلارک است. این داستان، حکایت کشف یک «سیارک» بینستارهای توسط زمینیان و سپس بررسی آن از نزدیک را نقل میکند؛ بررسیهایی که نهایتاً مشخص میسازند راما نه یک سیارک، بلکه در واقع یک فضاپیمای بینستارهای به شکل یک میله باریک و بلند است.
ایده اعزام فضاپیمایی به قصد بررسی اوموآموا از نزدیک نیز به تازگی در چارچوب «پروژه لیرا» رسانهای شده است؛ هرچند که به احتمال بسیار زیاد، این پروژه نقشی بیش از زمینهسازی برای تأمل در دشواریهای ساخت و اعزام فضاپیمایی به قصد کند و کاو در این میهمان ناخوانده را نخواهد داشت. کافی است نگاهی مجدد به سرعت فعلی اوموآموا بیاندازیم: ۳۸ کیلومتر بر ثانیه. گرچه شدت این سرعت تا حد زیادی از شتاب گرانشی دریافتی از جانب میدان جاذبه خورشید نشأت میگیرد و به مرور زمان از آن کاسته خواهد شد، اما حتی در اینصورت نیز هیچ فضاپیمایی را نمیتوان در تاریخ اکتشافات فضایی یافت که به حتی سرعت «متعارف» اوموآموا نزدیک شده باشد.
با وجود بازده استثناییای که از مأموریتی به قصد ملاقات با یک سیارک بینستارهای انتظار میرود، تا موقع اجرایی شدن این ایده، نفْس امکانسنجی آن و کوشش به منظور طرح راهکارهای مقرونبهصرفه در راستای تحقق این ایده، خود بستر مناسبی برای پیشبرد فناوریهای فعلی بهکاررفته در طراحی و ساخت مأموریتهای اکتشافی خواهد بود.
اوموآموا با سرعتی سرسامآور از منظومه ما خارج میشود و تا اواسط ماه دسامبر آتی از تیررس هر تلسکوپی خارج خواهد شد. حضور کوتاهمدت این جرم غریب در منظومه ما هماینک بیش از آنکه یادآور حسرت از دست دادن ملاقاتی تکرارناشدنی با مسافری از منظومههای دور باشد، نوید آیندهای را میدهد که در آن به یمن پیشرفت سامانههای رصدی، آمار کشف اینگونه سیارکهای بینستارهای در منظومه ما رو به افزایش خواهد گذاشت. پیشبینیها حکایت از آن دارد که منظومه ما هرساله میزبان دستکم یک مورد از این سیارکهاست؛ که در صورت کشف تعداد بیشتری از آنها، رؤیای ملاقات نزدیک با چنین مسافران پرسرعتی را بیش از پیش به واقعیت نزدیک خواهد کرد.